دلایل خاتمیت پیامبر اکرم(ص) را می توان به دو بخش عقلی و نقلی تقسیم نمود و دلایل نقلی نیز به دو بخش استناد به قرآن کریم و استناد به روایات تقسیم بندی می شوند که در ذیل توضیح هر قسمت ارائه خواهد شد: دلایل عقلی خاتمیت پیامبر(ص) 1- کامل و جامع نبودن ادیان قبلی: اولین علت تجدید نبوت ها کامل و جامع نبودن ادیان قبلی می تواند باشد. چون بشر اولی در ابتدا راه بوده، قوانین و معارف درخور همان مرحله برای آنها فرستاده شده و در دوره های بعد کامل تر شد تا می رسد به دین اسلام که کاملترین دین و قوانین از طریق قرآن به بشریت عرضه شده است. البته آن هم با بودن امام و امامت در کنار قرآن (الیوم اکملت دینکم) و در حدیث هم چنین می خوانیم که پیامبر اسلام (ص) فرمود: (مثل من در مقایسه با انبیاء همانند مردی است که بنایی بسیار زیبا و جالب می سازد، مردم گرد آن بگردند و بگویند: بنایی زیباتر از این نیست جز این که جای یک خشت آن خالی است و من همان خشت آخرین (دین) می باشم)(1) به بیان دیگر پیشرفت زمان و نیاز به قوانین جدید برای حل اختلاف و رفع نیازها باعث تجدید نبوت ها می شد، چنانکه علی (ع) می فرماید: (پیامبر را پس از یک دوران فترت بعد از پیامبران گذشته فرستاد. به هنگامی که میان مذاهب مختلف نزاع درگرفته بود به وسیله او سلسله نبوت را تکمیل کرده و وحی را با او ختم نمود)(2) 2- عدم توان بهره برداری از شریعت موجود: چنانچه استاد مطهری (ره) می گوید: (نیاز به وجود انبیایی که از جانب خدا بر او وحی یا القاء و ... می شود از این جهت است که راه دیگری برای این که شریعت ابراهیمی را به مردم تعلیم بدهند جز این که عده ای از افراد بشر از طریق الهام مبعوث شوند نیست، یعنی اگر زمان، زمانی بود که مردم علم و تمدن می داشتند و پایه تمدن بالا می رفت که کتاب ابراهیم و ... نوشته اش ضبط شده و چاپ می شد و ... و در میان یک عده از علما و دانشمندان می بودند، که قادر بودند مردم را به شریعت ابراهیم و ... دعوت بکنند دیگر نیازی به (انبیای تبلیغی یعنی) افرادی که از طریق الهام این مأموریت را پیدا کنند نبود) (3) 3- تحریف کتب مقدس ادیان قبلی: یکی از علت های تجدید نبوت ها و خاتم قرار نگرفتن ادیان قبلی، تحریف کتب ادیان گذشته بوده، که بشر آن وقت نتوانستند کتبشان را از دسترس محرفین به دور نگه دارند، لهذا می بینید هر یک از پیغمبران گذشته با هر کتابی در هر زمانی که آمد، کتابش از میان رفت، بشر چون بالغ و رشید نبود نتوانست کتاب آسمانی خود را حفظ کند. کجاست صحف ابراهیم؟ کجاست تورات واقعی؟ کجاست انجیل واقعی؟ کجاست آن چه بر نوح نازل شد؟ کجاست اوستای اصلی و تعلیمات واقعی زرتشت؟ حالت واقعی بشر در آن دوره عین حالت بچه مکتبی بوده که بعد ازمدتی کتاب خود را تکه تکه نموده و از بین می برد.(4) دلایل نقلی خاتمیت 1- با استناد به قرآن کریم: درباره ی خاتمیت پیامبر اکرم(ص) آیات فراوانی در قرآن کریم وارد شده است، برای نمونه به یک مورد از آیات که وضوح بیشتری دارد اشاره می کنیم: مَا کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَد مِنْ رِجَالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیّینَ وَ کَانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْء عَلِیماً(5) (محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، بلکه پیامبر خدا و ختم کننده ی پیامبران است وخدا به همه چیز دانا است) 2- با استناد به روایات: روایات فراوانی از طریق شیعه و اهل تسنن در اثبات خاتمیت پیامبر اکرم اسلام شده است که به یک مورد به عنوان نمونه اشاره می کنیم: پیامبر اکرم(ص) به علی ابن ابیطالب(ع) می فرماید: (انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی؛ (6) یعنی یا علی! تو برای من به منزله هارون هستی برای موسی (چرا که هارون وصی و خلیفه حضرت موسی بود) فقط تفاوتی که در کار است این است که بعد از موسی پیامبر آمد ولی بعد از من پیامبری نخواهد آمد). پی نوشتها: 1- آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، هشتم، 1370، ج 17، ص 343 2- نهج البلاغه، محمد دشتی، خطبه 133، ص 25 3- مرتضی مطهری، خاتمیت، قم، انتشارات صدرا، هشتم، 1374، ص 33 4- همان، ص 35 5- سوره احزاب، آیه 40 6- صحیح بخاری، جزء 6، ص 3 ؛ صحیح مسلم، ج 1، ص 44 و ج 4، ص 187؛ تاریخ بغداد، ج 7، ص 452. منبع:سایت انوار طاها
دلایل خاتمیت پیامبر اکرم(ص) را می توان به دو بخش عقلی و نقلی تقسیم نمود و دلایل نقلی نیز به دو بخش استناد به قرآن کریم و استناد به روایات تقسیم بندی می شوند که در ذیل توضیح هر قسمت ارائه خواهد شد:
دلایل عقلی خاتمیت پیامبر(ص)
1- کامل و جامع نبودن ادیان قبلی: اولین علت تجدید نبوت ها کامل و جامع نبودن ادیان قبلی می تواند باشد. چون بشر اولی در ابتدا راه بوده، قوانین و معارف درخور همان مرحله برای آنها فرستاده شده و در دوره های بعد کامل تر شد تا می رسد به دین اسلام که کاملترین دین و قوانین از طریق قرآن به بشریت عرضه شده است. البته آن هم با بودن امام و امامت در کنار قرآن (الیوم اکملت دینکم) و در حدیث هم چنین می خوانیم که پیامبر اسلام (ص) فرمود: (مثل من در مقایسه با انبیاء همانند مردی است که بنایی بسیار زیبا و جالب می سازد، مردم گرد آن بگردند و بگویند: بنایی زیباتر از این نیست جز این که جای یک خشت آن خالی است و من همان خشت آخرین (دین) می باشم)(1)
به بیان دیگر پیشرفت زمان و نیاز به قوانین جدید برای حل اختلاف و رفع نیازها باعث تجدید نبوت ها می شد، چنانکه علی (ع) می فرماید: (پیامبر را پس از یک دوران فترت بعد از پیامبران گذشته فرستاد. به هنگامی که میان مذاهب مختلف نزاع درگرفته بود به وسیله او سلسله نبوت را تکمیل کرده و وحی را با او ختم نمود)(2)
2- عدم توان بهره برداری از شریعت موجود: چنانچه استاد مطهری (ره) می گوید: (نیاز به وجود انبیایی که از جانب خدا بر او وحی یا القاء و ... می شود از این جهت است که راه دیگری برای این که شریعت ابراهیمی را به مردم تعلیم بدهند جز این که عده ای از افراد بشر از طریق الهام مبعوث شوند نیست، یعنی اگر زمان، زمانی بود که مردم علم و تمدن می داشتند و پایه تمدن بالا می رفت که کتاب ابراهیم و ... نوشته اش ضبط شده و چاپ می شد و ... و در میان یک عده از علما و دانشمندان می بودند، که قادر بودند مردم را به شریعت ابراهیم و ... دعوت بکنند دیگر نیازی به (انبیای تبلیغی یعنی) افرادی که از طریق الهام این مأموریت را پیدا کنند نبود) (3)
3- تحریف کتب مقدس ادیان قبلی: یکی از علت های تجدید نبوت ها و خاتم قرار نگرفتن ادیان قبلی، تحریف کتب ادیان گذشته بوده، که بشر آن وقت نتوانستند کتبشان را از دسترس محرفین به دور نگه دارند، لهذا می بینید هر یک از پیغمبران گذشته با هر کتابی در هر زمانی که آمد، کتابش از میان رفت، بشر چون بالغ و رشید نبود نتوانست کتاب آسمانی خود را حفظ کند. کجاست صحف ابراهیم؟ کجاست تورات واقعی؟ کجاست انجیل واقعی؟ کجاست آن چه بر نوح نازل شد؟ کجاست اوستای اصلی و تعلیمات واقعی زرتشت؟
حالت واقعی بشر در آن دوره عین حالت بچه مکتبی بوده که بعد ازمدتی کتاب خود را تکه تکه نموده و از بین می برد.(4)
دلایل نقلی خاتمیت
1- با استناد به قرآن کریم:
درباره ی خاتمیت پیامبر اکرم(ص) آیات فراوانی در قرآن کریم وارد شده است، برای نمونه به یک مورد از آیات که وضوح بیشتری دارد اشاره می کنیم:
مَا کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَد مِنْ رِجَالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیّینَ وَ کَانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْء عَلِیماً(5) (محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، بلکه پیامبر خدا و ختم کننده ی پیامبران است وخدا به همه چیز دانا است)
2- با استناد به روایات:
روایات فراوانی از طریق شیعه و اهل تسنن در اثبات خاتمیت پیامبر اکرم اسلام شده است که به یک مورد به عنوان نمونه اشاره می کنیم:
پیامبر اکرم(ص) به علی ابن ابیطالب(ع) می فرماید: (انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی؛ (6) یعنی یا علی! تو برای من به منزله هارون هستی برای موسی (چرا که هارون وصی و خلیفه حضرت موسی بود) فقط تفاوتی که در کار است این است که بعد از موسی پیامبر آمد ولی بعد از من پیامبری نخواهد آمد).
پی نوشتها:
1- آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، هشتم، 1370، ج 17، ص 343
2- نهج البلاغه، محمد دشتی، خطبه 133، ص 25
3- مرتضی مطهری، خاتمیت، قم، انتشارات صدرا، هشتم، 1374، ص 33
4- همان، ص 35
5- سوره احزاب، آیه 40
6- صحیح بخاری، جزء 6، ص 3 ؛ صحیح مسلم، ج 1، ص 44 و ج 4، ص 187؛ تاریخ بغداد، ج 7، ص 452.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] وحی به پیامبر اکرم(ص) از نظر دلایل عقلی چه بوده است؟
- [سایر] ادله عقلی و نقلی بر معصومیت پیامبر اسلام (ص) در غیر مورد تلقی وحی و ابلاغ آن چیست؟ (از منابع اهل سنت)
- [سایر] ادله عقلی و نقلی بر معصومیت پیامبر اسلام (ص) در غیر مورد تلقی وحی و ابلاغ آن چیست؟ (از منابع اهل سنت)
- [سایر] صحت گفتار پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) از نظر عقلی چه بوده است؟
- [سایر] سیره احتجاجی رسول خدا(ص)در بحثهای عقلی و کلامی چگونه بود؟
- [سایر] معراج پیامبر اکرم(ص) از نظر علمی و عقلی چگونه اثبات میشود؟
- [سایر] دلایل محمد باقر سجودی بر عدم تعیین جانشین توسط پیامبر ص چگونه رد می شود؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)