آیا می توان از راه خودشناسی به خداشناسی رسید؟
بی تردید یکی از بهترین راه های شناخت خداوند، از طریق خودشناسی است. در این زمینه آیات و روایات بسیاری وجود دارد که این واقعیت را تصدیق می کند که به طور نمونه به برخی از آنها اشاره می شود: آیات ( وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ )(1) و در درون وجود شما آیات و نشانه های خداست، آیا نمی‌بینید؟ ( سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ )(2) ما آیات آفاقی و انفسی (عجائب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان) را به آنها نشان می‌دهیم تا آشکار گردد که او حق است. (وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)(3) و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشی کرد آنان همان نافرمانانند. (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ)(4) ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خودتان بپردازید. روایات (من عرف نفسه فقد عرف ربه)(5) هرکس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت. این روایت، روایتی معروف است که هم از پیامبر اکرم(ص) و هم از امیرمومنان (ع) نقل شده و صدها کتاب اعم از شیعه و سنی آنرا نقل کرده اند و یکی از بهترین و روشن ترین موارد استناد شده به جهت اثبات شناخت خدا از طریق شناخت نفس است. مرحوم علامه مجلسی(ره) در توضیح این روایت، تفسیری را از بعضی از علما نقل می‌کند که در آن به ده مورد رسیدن از شناخت نفس به شناخت خدا اشاره شده است: 1. لما حرکت الهیکل و دبرته علمنا أنه لا بد للعالم من محرک و مدبر. از آنجا که روح مدبر بدن است می‌دانیم که جهان هستی مدبری دارد. 2. دلّت وحدت ها علی وحدته. از آنجا که یگانه است دلالت‌بر یگانگی خالق دارد. 3. دلّ تحریک ها للجسد علی قدرته. از آنجا که قدرت بر حرکت دادن تن دارد دلیل بر قدرت خداست. 4. دلّ اطلاع ها علی ما فی الجسد علی علمه. از آنجا که از بدن آگاه است دلیل بر آگاهی خداوند است. 5 . دلّ استواؤها إلی الأعضاء علی استوائه إلی خلقه. از آنجا که سلطه بر اعضاء دارد دلیل بر سلطه او بر مخلوقات است. 6. دلّ‌ تقدمها علیه و بقاؤها بعده علی أزله و أبده. از آنجا که قبل از بدن بوده و بعد از آن نیز خواهد بود دلیل بر ازلیت و ابدیت‌خداست. 7. دلّ عدم العلم بکیفیتها علی عدم الإحاطة به. از آنجا که انسان از حقیقت نفس آگاه نیست دلیل بر این است که احاطه به کنه ذات خدا امکان ندارد. 8. دلّ عدم العلم بمحلها من الجسد علی عدم أینیته. از آنجا که انسان محلی برای روح در بدن نمی‌شناسد دلیل بر این است که خدا محلی ندارد. 9. دلّ عدم مسها علی امتناع مسه. از آنجا که روح را نمی ‌توان لمس کرد دلیل بر این است که خداوند لمس کردنی نیست. 10. دلّ عدم إبصارها علی استحالة رؤیته.(6) و از آنجا که روح و نفس آدمی دیده نمی ‌شود دلیل بر این است که خالق روح قابل رؤیت نیست. امام باقر(ع) در وصیت خود به جابر جعفی فرمود: (لا معرفةَ کمعرفتِک بنفسک)(7) هیچ شناختی چون شناخت تو از خودت نیست بنابراین بنا به تصریح آیات و روایات اگر انسان می خواهد خدا را بهتر بشناسد یکی از مهمترین و نزدیکترین راه های آن، شناخت نفس خویش است تا از این طریق به کمال مطلوب رسیده و دریچه ای به سوی حقیقت برای خویش باز کند. پی نوشتها: 1. سوره ذاریات، آیه‌21 2. سوره فصلت، آیه‌53 3. سوره حشر، آیه 19 4. سوره ماعده، آیه 105 5. بحار الانوار، ج 2، ص 32 و ج 58 ص 99؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص 292؛ فیض القدیر، ج 1، ص 291؛ تفسیر المیزان، ج 6، ص 169؛ تفسیر رازی، ج 1، ص 91؛ تفسیر آلوسی، ج 1، ص 79؛ اعیان الشیعه، ج 3، ص 163 6. بحار الانوار، ج 58، ص 99-100 7. بحار الانوار، ج 75، ص 165؛ تحف العقول، حرانی، ص 286؛ میزان الحکمه، ج 3، ص 1876؛ اعیان الشیعه، ج 1، ص 657 منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

آیا می توان از راه خودشناسی به خداشناسی رسید؟


پاسخ:

بی تردید یکی از بهترین راه های شناخت خداوند، از طریق خودشناسی است. در این زمینه آیات و روایات بسیاری وجود دارد که این واقعیت را تصدیق می کند که به طور نمونه به برخی از آنها اشاره می شود:
آیات
( وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ )(1)
و در درون وجود شما آیات و نشانه های خداست، آیا نمی‌بینید؟
( سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ )(2)
ما آیات آفاقی و انفسی (عجائب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان) را به آنها نشان می‌دهیم تا آشکار گردد که او حق است.
(وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)(3)
و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشی کرد آنان همان نافرمانانند.
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ)(4)
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خودتان بپردازید.
روایات
(من عرف نفسه فقد عرف ربه)(5)
هرکس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت.
این روایت، روایتی معروف است که هم از پیامبر اکرم(ص) و هم از امیرمومنان (ع) نقل شده و صدها کتاب اعم از شیعه و سنی آنرا نقل کرده اند و یکی از بهترین و روشن ترین موارد استناد شده به جهت اثبات شناخت خدا از طریق شناخت نفس است.
مرحوم علامه مجلسی(ره) در توضیح این روایت، تفسیری را از بعضی از علما نقل می‌کند که در آن به ده مورد رسیدن از شناخت نفس به شناخت خدا اشاره شده است:
1. لما حرکت الهیکل و دبرته علمنا أنه لا بد للعالم من محرک و مدبر.
از آنجا که روح مدبر بدن است می‌دانیم که جهان هستی مدبری دارد.
2. دلّت وحدت ها علی وحدته.
از آنجا که یگانه است دلالت‌بر یگانگی خالق دارد.
3. دلّ تحریک ها للجسد علی قدرته.
از آنجا که قدرت بر حرکت دادن تن دارد دلیل بر قدرت خداست.
4. دلّ اطلاع ها علی ما فی الجسد علی علمه.
از آنجا که از بدن آگاه است دلیل بر آگاهی خداوند است.
5 . دلّ استواؤها إلی الأعضاء علی استوائه إلی خلقه.
از آنجا که سلطه بر اعضاء دارد دلیل بر سلطه او بر مخلوقات است.
6. دلّ‌ تقدمها علیه و بقاؤها بعده علی أزله و أبده.
از آنجا که قبل از بدن بوده و بعد از آن نیز خواهد بود دلیل بر ازلیت و ابدیت‌خداست.
7. دلّ عدم العلم بکیفیتها علی عدم الإحاطة به.
از آنجا که انسان از حقیقت نفس آگاه نیست دلیل بر این است که احاطه به کنه ذات خدا امکان ندارد.
8. دلّ عدم العلم بمحلها من الجسد علی عدم أینیته.
از آنجا که انسان محلی برای روح در بدن نمی‌شناسد دلیل بر این است که خدا محلی ندارد.
9. دلّ عدم مسها علی امتناع مسه.
از آنجا که روح را نمی ‌توان لمس کرد دلیل بر این است که خداوند لمس کردنی نیست.
10. دلّ عدم إبصارها علی استحالة رؤیته.(6)
و از آنجا که روح و نفس آدمی دیده نمی ‌شود دلیل بر این است که خالق روح قابل رؤیت نیست.
امام باقر(ع) در وصیت خود به جابر جعفی فرمود:
(لا معرفةَ کمعرفتِک بنفسک)(7)
هیچ شناختی چون شناخت تو از خودت نیست
بنابراین بنا به تصریح آیات و روایات اگر انسان می خواهد خدا را بهتر بشناسد یکی از مهمترین و نزدیکترین راه های آن، شناخت نفس خویش است تا از این طریق به کمال مطلوب رسیده و دریچه ای به سوی حقیقت برای خویش باز کند.

پی نوشتها:
1. سوره ذاریات، آیه‌21
2. سوره فصلت، آیه‌53
3. سوره حشر، آیه 19
4. سوره ماعده، آیه 105
5. بحار الانوار، ج 2، ص 32 و ج 58 ص 99؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص 292؛ فیض القدیر، ج 1، ص 291؛ تفسیر المیزان، ج 6، ص 169؛ تفسیر رازی، ج 1، ص 91؛ تفسیر آلوسی، ج 1، ص 79؛ اعیان الشیعه، ج 3، ص 163
6. بحار الانوار، ج 58، ص 99-100
7. بحار الانوار، ج 75، ص 165؛ تحف العقول، حرانی، ص 286؛ میزان الحکمه، ج 3، ص 1876؛ اعیان الشیعه، ج 1، ص 657
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین