در روایات پیامبر و اهل بیت امامت چگونه تصویر شده و بر چه نکاتی تأکید شده است؟
روایات شریف نبوی که در کتب شیعه و اهل سنت فراوان نقل شده و نیز آنچه از امامان اهل بیت در این زمینه رسیده فراوان است و آموزه های بسیاری در بردارد. از اموری که در این نصوص مورد اهتمام است این است که امامت با چنان جایگاه رفیعی در شأن هر کسی نتواند بود. از این رو نصوص دینی به ویژگی ها و شرایط امام و وظایف امام و امت در برابر یکدیگر توجه شایانی کرده اند. اکنون با رعایت اختصار به گوشه ای از این روایات که قطراتی از دریای بیکران معارف اهل بیت است می پردازیم: یک. امامت رکن دیانت در روایت از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله عدم شناخت و پیروی امام مساوی با جاهلیت و بی دینی تلقی شده است: (من مات و هو لایعرف امامه مات میتة جاهلیه)1؛ (کسی که بمیرد و امام خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلی مرده است). نیز از آن حضرت است: (هر که بدون داشتن امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است).2 دو. امام راهنمای خدا در میان خلق امام صادق علیه السلام فرمودند: (الامام علم بین الله و بین خلقه فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا)3؛ (امام راهنمای میان خدا و آفریدگان اوست؛ هر که او را بشناسد مؤمن است و هر که منکرش شود کافر است). مفاد این روایت با آنچه از پیامبر نقل شد کاملاً هماهنگ و هم آوا است. سه. امامت حق شرط قبولی اعمال از منظر روایات پیروی و اطاعت از امام حق تأثیر مستقیم در پذیرش اعمال صالح دارد. امام صادق علیه السلام فرمود: (اگر بندگان، پیشوای ستمگر را که از جانب خدا نیست به زمامداری گیرند، خداوند کارهای شایسته ای را که انجام می دهند نخواهد پذیرفت)4. راز این نکته آن است که عمل نیک در حکومت باطل عمدتاً به رفتاری شخصی و عزلت جویانه تبدیل می شود، و به قطرات آبی در بیابان خشک می ماند که به زودی می خشکد و در مقابل نظام حاکم عملاً در جهت بسط فساد و تباهی می کوشد؛ اما در پرتو امام بر حق و پیروی از او اعمال صالح جایگاه مناسب خود را در اجتماع بازیافته و بسط و گسترش می یابند و چون جریانی جاری و پر مایه همه جا را سیراب می کنند. از این رو امام باقر علیه السلام فرمود: (خداوند تبارک و تعالی فرموده است: بی گمان هر شهروندی در اسلام که ولایت پیشوای ستمگر غیرالهی را بپذیرد عذابش خواهم کرد).5 افزون بر آنچه گذشت نصوص روایی آموزه های فراوان دیگری دارند که به جهت اختصار تنها به ذکر عناوین پاره ای از آنها اشاره می شود: 1. امامت مایه کمال دین است؛ 2. امامت، بنیان اسلام است؛ 3. امامت ریشه همه خوبی هاست؛ 4. امامت جامع وحدت و رشته پیوند امور است؛ 5. امامت نور الهی است؛ 6. امامت راه خدا است؛ 7. امامت نیازی گریزناپذیر است؛ 8. امامت برتر از نبوت است؛ 9. امامت راز پایداری زمین است؛ 10. خداشناسی و امام شناسی پیوند ناگسستنی دارند. و...6 اکنون جهت حسن ختام در میان انبوه روایات وارد به فرازهایی چند از روایتی طولانی از امام رضا علیه السلام اشاره می کنیم: 1. همانا امامت زمام دین و نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. 2. امامت بنیان اسلام بالنده و شاخه برافراشته آن است. 3. به وسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد جامه عمل می پوشد، صدقات و غنایم گردآوری می شود، حدود و احکام به اجرا در می آید و از مرزها پاسداری می گردد. 4. امام حلال خدا را آزاد و حرام خدا را ممنوع می گرداند. حدود الهی را به پا می دارد، از دین خدا پاسداری می کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا مردم را به سوی دین خدا فرا می خواند. 5. امام خورشید تابنده ای است که با آنکه در افق قرار دارد و دست کسی به او نمی رسد، اما جهان را به نور خود نور باران کرده است. 6. امام ماه تابان، چراغ نور افشان، ستاره راهنما در شدت تاریکی ها در گذر کویرها و آبادی ها و گرداب دریاهاست. 7. امام آب گورا برای تشنه کامان و نشانگر راه هدایت و نجات دهنده از گمراهی است. 9. امام آتشی بر بلندی را می ماند که گرماجویان را حرارت بخشد و راه نجات را از هلاکت باز نماید، پس آن که از او بگریزد به هلاکت گرفتار آید. 10. امام برای مردم همدمی است رفیق، پدری مهربان، برادری دلسوز، مادری خدمتگذار فرزند خردسال خویش و پناه بندگان در گرفتاری های وحشتناک. 11. امام امین خدا در میان خلق، حجت خدا بر بندگان، جانشین خدا در سرزمین ها، دعوت کنده به سوی او و پاس دارنده احکام و محُرّمات الهی است. 12. امام گسسته از گناهان و پیراسته از عیب ها است، دانش به او اختصاص یافته و با حلم و خویشتن داری شناخته شده. او نظام دین، عزّت مؤمنان، سبب خشم منافقان و نگونساری کافران است. 13. امام یگانه روزگار خویش است، کسی همطراز او نباشد، دانشمندی با او برابری نکند، وی را بدیل و نظیر و مانندی نباشد...7. پی نوشت: 1. بحارالانوار، ج 8، ص 10 و ج 23، ص 76. 2. کنزالعمال، ص 464. 3. بحارالانوار، ج 23، ص 88. 4. نور الثقلین، ج 4، ص 104. 5. اصول کافی، ج 1، ص 376. 6. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: محمدمحمدی ری شهری، میزان الحکمه، با ترجمه فارسی، ج 1، ص -206 238، قم، دارالحدیث، ویرایش سوم، 1377 ه.ش. 7. اصول کافی، ج 1، کتاب الحجة، باب نادر جامع، فی فضل الامام و صفاته، ج 1، صص 290-283، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام. منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

در روایات پیامبر و اهل بیت امامت چگونه تصویر شده و بر چه نکاتی تأکید شده است؟


پاسخ:

روایات شریف نبوی که در کتب شیعه و اهل سنت فراوان نقل شده و نیز آنچه از امامان اهل بیت در این زمینه رسیده فراوان است و آموزه های بسیاری در بردارد. از اموری که در این نصوص مورد اهتمام است این است که امامت با چنان جایگاه رفیعی در شأن هر کسی نتواند بود. از این رو نصوص دینی به ویژگی ها و شرایط امام و وظایف امام و امت در برابر یکدیگر توجه شایانی کرده اند. اکنون با رعایت اختصار به گوشه ای از این روایات که قطراتی از دریای بیکران معارف اهل بیت است می پردازیم:
یک. امامت رکن دیانت
در روایت از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله عدم شناخت و پیروی امام مساوی با جاهلیت و بی دینی تلقی شده است: (من مات و هو لایعرف امامه مات میتة جاهلیه)1؛ (کسی که بمیرد و امام خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلی مرده است).
نیز از آن حضرت است: (هر که بدون داشتن امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است).2
دو. امام راهنمای خدا در میان خلق
امام صادق علیه السلام فرمودند: (الامام علم بین الله و بین خلقه فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا)3؛ (امام راهنمای میان خدا و آفریدگان اوست؛ هر که او را بشناسد مؤمن است و هر که منکرش شود کافر است).
مفاد این روایت با آنچه از پیامبر نقل شد کاملاً هماهنگ و هم آوا است.
سه. امامت حق شرط قبولی اعمال
از منظر روایات پیروی و اطاعت از امام حق تأثیر مستقیم در پذیرش اعمال صالح دارد.
امام صادق علیه السلام فرمود: (اگر بندگان، پیشوای ستمگر را که از جانب خدا نیست به زمامداری گیرند، خداوند کارهای شایسته ای را که انجام می دهند نخواهد پذیرفت)4.
راز این نکته آن است که عمل نیک در حکومت باطل عمدتاً به رفتاری شخصی و عزلت جویانه تبدیل می شود، و به قطرات آبی در بیابان خشک می ماند که به زودی می خشکد و در مقابل نظام حاکم عملاً در جهت بسط فساد و تباهی می کوشد؛ اما در پرتو امام بر حق و پیروی از او اعمال صالح جایگاه مناسب خود را در اجتماع بازیافته و بسط و گسترش می یابند و چون جریانی جاری و پر مایه همه جا را سیراب می کنند. از این رو امام باقر علیه السلام فرمود: (خداوند تبارک و تعالی فرموده است: بی گمان هر شهروندی در اسلام که ولایت پیشوای ستمگر غیرالهی را بپذیرد عذابش خواهم کرد).5
افزون بر آنچه گذشت نصوص روایی آموزه های فراوان دیگری دارند که به جهت اختصار تنها به ذکر عناوین پاره ای از آنها اشاره می شود:
1. امامت مایه کمال دین است؛
2. امامت، بنیان اسلام است؛
3. امامت ریشه همه خوبی هاست؛
4. امامت جامع وحدت و رشته پیوند امور است؛
5. امامت نور الهی است؛
6. امامت راه خدا است؛
7. امامت نیازی گریزناپذیر است؛
8. امامت برتر از نبوت است؛
9. امامت راز پایداری زمین است؛
10. خداشناسی و امام شناسی پیوند ناگسستنی دارند. و...6
اکنون جهت حسن ختام در میان انبوه روایات وارد به فرازهایی چند از روایتی طولانی از امام رضا علیه السلام اشاره می کنیم:
1. همانا امامت زمام دین و نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است.
2. امامت بنیان اسلام بالنده و شاخه برافراشته آن است.
3. به وسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد جامه عمل می پوشد، صدقات و غنایم گردآوری می شود، حدود و احکام به اجرا در می آید و از مرزها پاسداری می گردد.
4. امام حلال خدا را آزاد و حرام خدا را ممنوع می گرداند. حدود الهی را به پا می دارد، از دین خدا پاسداری می کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا مردم را به سوی دین خدا فرا می خواند.
5. امام خورشید تابنده ای است که با آنکه در افق قرار دارد و دست کسی به او نمی رسد، اما جهان را به نور خود نور باران کرده است.
6. امام ماه تابان، چراغ نور افشان، ستاره راهنما در شدت تاریکی ها در گذر کویرها و آبادی ها و گرداب دریاهاست.
7. امام آب گورا برای تشنه کامان و نشانگر راه هدایت و نجات دهنده از گمراهی است.
9. امام آتشی بر بلندی را می ماند که گرماجویان را حرارت بخشد و راه نجات را از هلاکت باز نماید، پس آن که از او بگریزد به هلاکت گرفتار آید.
10. امام برای مردم همدمی است رفیق، پدری مهربان، برادری دلسوز، مادری خدمتگذار فرزند خردسال خویش و پناه بندگان در گرفتاری های وحشتناک.
11. امام امین خدا در میان خلق، حجت خدا بر بندگان، جانشین خدا در سرزمین ها، دعوت کنده به سوی او و پاس دارنده احکام و محُرّمات الهی است.
12. امام گسسته از گناهان و پیراسته از عیب ها است، دانش به او اختصاص یافته و با حلم و خویشتن داری شناخته شده. او نظام دین، عزّت مؤمنان، سبب خشم منافقان و نگونساری کافران است.
13. امام یگانه روزگار خویش است، کسی همطراز او نباشد، دانشمندی با او برابری نکند، وی را بدیل و نظیر و مانندی نباشد...7.
پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج 8، ص 10 و ج 23، ص 76.
2. کنزالعمال، ص 464.
3. بحارالانوار، ج 23، ص 88.
4. نور الثقلین، ج 4، ص 104.
5. اصول کافی، ج 1، ص 376.
6. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: محمدمحمدی ری شهری، میزان الحکمه، با ترجمه فارسی، ج 1، ص -206 238، قم، دارالحدیث، ویرایش سوم، 1377 ه.ش.
7. اصول کافی، ج 1، کتاب الحجة، باب نادر جامع، فی فضل الامام و صفاته، ج 1، صص 290-283، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام.
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین