اگر انبیا راستگو و معصومند، چرا ابراهیم علیه السلام شکستن بت ها را به بت بزرگ نسبت داد، آیا این دروغ نیست؟
پس از آنکه راهنمایی ها و ارشادات حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد ناشایستگی بت ها برای پرستش، در قومش مؤثر نیفتاد، برای مبارزه راه دیگری را پیش گرفت. او در یک روز عید، که مردم برای انجام مراسمی خاص از شهر خارج شده بودند، به سراغ بت ها رفته، با تبر همه آنها را از پای درآورد، و تنها بت بزرگ را سالم نگه داشته، تبر را بر دوش آن نهاد. وقتی مردم از مراسم عید بازگشتند، با ویرانی بتکده مواجه شدند. و از آنجا که تقریباً اطمینان داشتند کسی جز ابراهیم نمی تواند دست به چنین کاری زده باشد، به سراغ وی رفته، سؤال کردند: (أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا یا إِبْراهِیمُ)1؛ (ای ابراهیم، آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟) ابراهیم علیه السلام در پاسخ فرمود: (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ)2؛ (بلکه آن را این بزرگترشان کرده است، اگر سخن می گویند از آنها بپرسید). مفسّران در پاسخ به این شبهه جواب های گوناگونی بیان کرده اند که برخی از آنها عبارتند از: یک. برخی برآنند که اساسا سخن ابراهیم علیه السلام دروغ نمی باشد؛ زیرا معلَّق به شرطی نامحقَّق است.3 به عبارت دیگر مفاد کلام ابراهیم علیه السلام این است که: اگر این بت ها قدرت بر سخن گفتن دارند، می توانند یکدیگر را نیز از بین ببرند. و اگر چنین باشد، باید بت بزرگ این عمل را مرتکب شده باشد. مفهوم این جمله آن است که: اگر بت ها قادر بر سخنگویی نیستند، پس بت بزرگ چنین کاری نکرده است. بنابراین هیچ دروغی از ابراهیم علیه السلام صادر نشده است. در روایتی از امام صادق علیه السلام به این معنا اشاره شده است.4 دو. معنای ظاهری جمله (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا) مراد حضرت ابراهیم علیه السلام نبوده و بت پرستان نیز چنین برداشتی نکرده اند. سخن ابراهیم بیانی کنایی برای ابطال عقاید بت پرستان است. این شیوه سخن گفتن، نه تنها دروغ محسوب نمی شود، بلکه تأثیر آن در مخاطب، به مراتب از سخن صریح بیشتر است. برای مثال اگر خطاط ماهری مطلبی را با خط زیبایی بنویسد، سپس فردی ناتوان از خوشنویسی از او بپرسد: (آیا تو این نگاشته را نوشته ای؟) و او در پاسخ بگوید: (نه، تو نوشته ای!)، روشن است که در اینجا نمی توان به این نویسنده اعتراض کرد که چرا دروغ می گوید؛ زیرا اساساً معنای کلام او این نیست که نگاشتن را از خود نفی کند، بلکه با این سخن دو کار کرده است: الف. آن را به خویش نسبت می دهد، ب. ناتوانی مخاطب را از انجام آن کار بر ملا و خاطرنشان می سازد. معنای سخن حضرت ابراهیم علیه السلام نیز، این است که: 1. خدایان دروغین شما، حتّی بزرگترین آنها، ناتوان تر و پست تر از آنند که از انجام چنین کاری برآیند. 2. جز من کسی نمی تواند این کار را کرده باشد. بدین ترتیب، نه تنها دروغی از ابراهیم صادر نگشته، بلکه ضعف و ناتوانی بت ها در سخنان او، آشکار شده است.5 سه. پاره ای از مفسّران برآنند که: هر چند ظاهر جمله (بل فعله کبیرهم هذا) این است که ابراهیم علیه السلام خبر از شکننده بت ها می دهد، ولی چنین سخنی در محاورات عرفی، خبر محسوب نمی شود. زیرا در مناظرات گاه مطلبی که مورد پذیرش طرف مقابل است، به صورت جمله خبری به خود او بازگردانده می شود، تا لوازم مبانی مورد پذیرش خصم را بازگویند، نه این که واقعا در پی اخبار واقع باشند. غرض از ایراد چنین سخنی این است که طرف مقابل مجبور شود برای تصدیق یا تکذیب خبر مذکور، از برخی مبانی و مواضع خود عقب نشینی کند. بر این اساس در جریان فوق، معنای سخن ابراهیم علیه السلام این می شود که: چون در نظر شما، بت ها دارای مقام الوهیت می باشند، ناچار باید بت بزرگ این عمل را مرتکب شده باشد؛ زیرا دیگران توانایی نابودی خدایان را ندارند.6 و یا این که: چون همه بت ها شکسته شده اند و تنها بت بزرگ سالم مانده است، ظاهر حال نشان می دهد که باید بت بزرگ این کار را کرده باشد.7 چهار. این که ابراهیم علیه السلام گفت: (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ کَانُوا یَنطِقُونَ) طعنه ای بود که بدان اندیشه پوچ بت پرستان را به سخره گرفت و آن را سبک شمرد. واضح است که دروغ، تنها به منظور پوشاندن حقیقت است، اما اگر شنوندگان، خود از واقعیت آگاه باشند و بدانند که ابراهیم جدّی نمی گوید بلکه تنها اندیشه های آنان را نابخردانه می خواند، دیگر دروغ نخواهد بود، چرا که دروغ، گزارش خلاف واقع است، ولی این اصولاً خبر نیست، بلکه انشاء است به منظور اعلام جهالت ایشان، و جملات انشایی قابل اتّصاف به صدق و کذب نیستند. پاسخ های دیگری نیز در این باره وجود دارد که جهت رعایت اختصار به این مقدار بسنده می شود.8 پی نوشت: 1. انبیا 21، آیه 62. 2. انبیا 21، آیه 63. 3. ر.ک: مجمع البیان، ج 7، ص 85. 4. معانی الاخبار، صص 209 - 210. 5. الکشاف، ج 3، ص 124. 6. مجمع البیان، ج 7، ص 85. 7. المیزان، ج 14، ص 300. 8. بنگرید: پژوهشی در عصمت معصومان، صص 217-214. منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

اگر انبیا راستگو و معصومند، چرا ابراهیم علیه السلام شکستن بت ها را به بت بزرگ نسبت داد، آیا این دروغ نیست؟


پاسخ:

پس از آنکه راهنمایی ها و ارشادات حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد ناشایستگی بت ها برای پرستش، در قومش مؤثر نیفتاد، برای مبارزه راه دیگری را پیش گرفت. او در یک روز عید، که مردم برای انجام مراسمی خاص از شهر خارج شده بودند، به سراغ بت ها رفته، با تبر همه آنها را از پای درآورد، و تنها بت بزرگ را سالم نگه داشته، تبر را بر دوش آن نهاد.
وقتی مردم از مراسم عید بازگشتند، با ویرانی بتکده مواجه شدند. و از آنجا که تقریباً اطمینان داشتند کسی جز ابراهیم نمی تواند دست به چنین کاری زده باشد، به سراغ وی رفته، سؤال کردند:
(أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا یا إِبْراهِیمُ)1؛
(ای ابراهیم، آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟)
ابراهیم علیه السلام در پاسخ فرمود:
(بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ)2؛
(بلکه آن را این بزرگترشان کرده است، اگر سخن می گویند از آنها بپرسید).
مفسّران در پاسخ به این شبهه جواب های گوناگونی بیان کرده اند که برخی از آنها عبارتند از:
یک. برخی برآنند که اساسا سخن ابراهیم علیه السلام دروغ نمی باشد؛ زیرا معلَّق به شرطی نامحقَّق است.3
به عبارت دیگر مفاد کلام ابراهیم علیه السلام این است که: اگر این بت ها قدرت بر سخن گفتن دارند، می توانند یکدیگر را نیز از بین ببرند. و اگر چنین باشد، باید بت بزرگ این عمل را مرتکب شده باشد. مفهوم این جمله آن است که: اگر بت ها قادر بر سخنگویی نیستند، پس بت بزرگ چنین کاری نکرده است. بنابراین هیچ دروغی از ابراهیم علیه السلام صادر نشده است.
در روایتی از امام صادق علیه السلام به این معنا اشاره شده است.4
دو. معنای ظاهری جمله (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا) مراد حضرت ابراهیم علیه السلام نبوده و بت پرستان نیز چنین برداشتی نکرده اند. سخن ابراهیم بیانی کنایی برای ابطال عقاید بت پرستان است. این شیوه سخن گفتن، نه تنها دروغ محسوب نمی شود، بلکه تأثیر آن در مخاطب، به مراتب از سخن صریح بیشتر است.
برای مثال اگر خطاط ماهری مطلبی را با خط زیبایی بنویسد، سپس فردی ناتوان از خوشنویسی از او بپرسد: (آیا تو این نگاشته را نوشته ای؟) و او در پاسخ بگوید: (نه، تو نوشته ای!)، روشن است که در اینجا نمی توان به این نویسنده اعتراض کرد که چرا دروغ می گوید؛ زیرا اساساً معنای کلام او این نیست که نگاشتن را از خود نفی کند، بلکه با این سخن دو کار کرده است:
الف. آن را به خویش نسبت می دهد،
ب. ناتوانی مخاطب را از انجام آن کار بر ملا و خاطرنشان می سازد.
معنای سخن حضرت ابراهیم علیه السلام نیز، این است که:
1. خدایان دروغین شما، حتّی بزرگترین آنها، ناتوان تر و پست تر از آنند که از انجام چنین کاری برآیند.
2. جز من کسی نمی تواند این کار را کرده باشد.
بدین ترتیب، نه تنها دروغی از ابراهیم صادر نگشته، بلکه ضعف و ناتوانی بت ها در سخنان او، آشکار شده است.5
سه. پاره ای از مفسّران برآنند که: هر چند ظاهر جمله (بل فعله کبیرهم هذا) این است که ابراهیم علیه السلام خبر از شکننده بت ها می دهد، ولی چنین سخنی در محاورات عرفی، خبر محسوب نمی شود. زیرا در مناظرات گاه مطلبی که مورد پذیرش طرف مقابل است، به صورت جمله خبری به خود او بازگردانده می شود، تا لوازم مبانی مورد پذیرش خصم را بازگویند، نه این که واقعا در پی اخبار واقع باشند.
غرض از ایراد چنین سخنی این است که طرف مقابل مجبور شود برای تصدیق یا تکذیب خبر مذکور، از برخی مبانی و مواضع خود عقب نشینی کند.
بر این اساس در جریان فوق، معنای سخن ابراهیم علیه السلام این می شود که: چون در نظر شما، بت ها دارای مقام الوهیت می باشند، ناچار باید بت بزرگ این عمل را مرتکب شده باشد؛ زیرا دیگران توانایی نابودی خدایان را ندارند.6
و یا این که: چون همه بت ها شکسته شده اند و تنها بت بزرگ سالم مانده است، ظاهر حال نشان می دهد که باید بت بزرگ این کار را کرده باشد.7
چهار. این که ابراهیم علیه السلام گفت: (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ کَانُوا یَنطِقُونَ) طعنه ای بود که بدان اندیشه پوچ بت پرستان را به سخره گرفت و آن را سبک شمرد.
واضح است که دروغ، تنها به منظور پوشاندن حقیقت است، اما اگر شنوندگان، خود از واقعیت آگاه باشند و بدانند که ابراهیم جدّی نمی گوید بلکه تنها اندیشه های آنان را نابخردانه می خواند، دیگر دروغ نخواهد بود، چرا که دروغ، گزارش خلاف واقع است، ولی این اصولاً خبر نیست، بلکه انشاء است به منظور اعلام جهالت ایشان، و جملات انشایی قابل اتّصاف به صدق و کذب نیستند.
پاسخ های دیگری نیز در این باره وجود دارد که جهت رعایت اختصار به این مقدار بسنده می شود.8
پی نوشت:
1. انبیا 21، آیه 62.
2. انبیا 21، آیه 63.
3. ر.ک: مجمع البیان، ج 7، ص 85.
4. معانی الاخبار، صص 209 - 210.
5. الکشاف، ج 3، ص 124.
6. مجمع البیان، ج 7، ص 85.
7. المیزان، ج 14، ص 300.
8. بنگرید: پژوهشی در عصمت معصومان، صص 217-214.
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین