شیطان هیچ گونه تأثیری که مغایر عصمت باشد در پیامبران الهی نداشته است. قرآن مواردی از دخالت شیطان در رابطه با انبیا را بیان کرده که هیچ یک نافی عصمت نیست. و اینک شرح موارد یاد شده: 1. قرآن می فرماید: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطانُ فی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ)1؛ (و پیش از تو هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه هرگاه آرزو می کرد اهداف پاک و سعادت بخش خود را برای نجات مردم از کفر و شرک پیاده کند [شیطان ]برای بازداشتن مردم از پذیرش حق [در برابر آرزویش شبهه و وسوسه می انداخت، ولی خدا آنچه را شیطان] از وسوسه ها و شبهه ها می اندازد می زداید و محو می کند، سپس آیاتش را محکم و استوار می سازد و خدا دانا و حکیم است). چنانکه ملاحظه می شود این آیه ناظر به کارشکنی های شیطان، در برابر فعالیت های انبیا است و اخلال هایی را بیان می کند که شیطان در راه تحقق یافتن برنامه ایشان در جهت هدایت مردم انجام می دهد. اخلال گری های شیطان در مسیر فعالیت ها و تلاش های هدایت گرانه انبیا هیچ گونه دلالتی بر تنافی و تعارض آن با عصمت انبیا ندارد. افزون بر آن خداوند از ناکامی شیطان در اخلال گری هایش یاد نموده و روشن می سازد که پیروزی اساسی در این کشاکش از آن حق و حقیقت و آیات استوار الهی است. 2. قرآن جای دیگر در مورد فتنه گری های شیطان می گوید: (یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حیثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُومِنُونَ)2؛ (ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد، لباس ایشان را از تن شان می کند تا برهنگی را به ایشان بنمایاند، شیطان و گروه وی شما را از آنجایی می بینند که شما نمی بینید، ما شیطان ها را سرپرست کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند). این آیه به وسوسه شیطان در تناول از شجره ممنوعه اشاره دارد که موجب نادیده گرفتن فرمان خدا توسّط حضرت آدم علیه السلام و حوّا و خروج آن دو از بهشت گردید. لیکن باید توجّه کرد که این آیه نیز نافی عصمت حضرت آدم نیست. راز مطلب این است که آنچه نافی عصمت است مخالفت با حکم مولوی و تحریمی خداوند است، در حالی که نهی تحریمی به خوردن از شجره تعلق نگرفته بود. نهی خداوند از خوردن شجره حکمی ارشادی بوده و ثمره مخالفت با آن خروج از بهشت موقت و هبوط بر زمین، یعنی زیستگاه این جهانی بشر بوده است. لذا مخالفت با احکام ارشادی نافی عصمت نیست بلکه موجب به سختی افتادن و مشقّت در دنیا می شود. 3. قرآن درباره حضرت یعقوب می فرماید: (وَ اذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ)3؛ (به یاد آور بنده ما ایوب را آن زمان که پروردگار خود را ندا داد که شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است). این آیه اشاره به رنج ها و گرفتاری هایی است که از ناحیه اخلال گری های شیطان متوجّه حضرت ایوب علیه السلام گردید و هیچ دلالتی به انجام عمل خلاف و سرپیچی آن حضرت از اوامر و نواهی الهی ندارد، تا مغایر با عصمت ایشان باشد. چه بسا این آیه شریفه اشاره به یک اصل کلّی باشد؛ که هر چه از سختی و گرفتاری پیش می آید به طور مستقیم و غیرمستقیم به شیطان انتساب دارد، حتّی اگر عامل بیماری مسائل طبیعی و عادی باشد. چنان که هر چه از خیر و خوبی می رسد به خداوند انتساب دارد. اگرچه از طریق اسباب عادی به انسان برسد.4 لذا آیه فوق دلالتی بر نفوذ شیطان در حضرت ایوب ندارد بلکه دلالت بر مَس و تعرّض بیماری ها و گرفتاری ها از سوی شیطان بر آن حضرت دارد. پی نوشت: 1. حج 22، آیه 52. 2. اعراف 7، آیه 27. 3. ص 38، آیه 41. 4. ر.ک: المیزان، ج 23، ص 221. منبع: www.porseman.org
برخی آیات قرآن از تأثیر شیطان در مورد انبیا علیهم السلام خبر داده، اینها چگونه با عصمت پیامبران می سازد؟
شیطان هیچ گونه تأثیری که مغایر عصمت باشد در پیامبران الهی نداشته است. قرآن مواردی از دخالت شیطان در رابطه با انبیا را بیان کرده که هیچ یک نافی عصمت نیست. و اینک شرح موارد یاد شده:
1. قرآن می فرماید:
(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطانُ فی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ)1؛
(و پیش از تو هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه هرگاه آرزو می کرد اهداف پاک و سعادت بخش خود را برای نجات مردم از کفر و شرک پیاده کند [شیطان ]برای بازداشتن مردم از پذیرش حق [در برابر آرزویش شبهه و وسوسه می انداخت، ولی خدا آنچه را شیطان] از وسوسه ها و شبهه ها می اندازد می زداید و محو می کند، سپس آیاتش را محکم و استوار می سازد و خدا دانا و حکیم است).
چنانکه ملاحظه می شود این آیه ناظر به کارشکنی های شیطان، در برابر فعالیت های انبیا است و اخلال هایی را بیان می کند که شیطان در راه تحقق یافتن برنامه ایشان در جهت هدایت مردم انجام می دهد.
اخلال گری های شیطان در مسیر فعالیت ها و تلاش های هدایت گرانه انبیا هیچ گونه دلالتی بر تنافی و تعارض آن با عصمت انبیا ندارد. افزون بر آن خداوند از ناکامی شیطان در اخلال گری هایش یاد نموده و روشن می سازد که پیروزی اساسی در این کشاکش از آن حق و حقیقت و آیات استوار الهی است.
2. قرآن جای دیگر در مورد فتنه گری های شیطان می گوید:
(یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حیثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُومِنُونَ)2؛
(ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد، لباس ایشان را از تن شان می کند تا برهنگی را به ایشان بنمایاند، شیطان و گروه وی شما را از آنجایی می بینند که شما نمی بینید، ما شیطان ها را سرپرست کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند).
این آیه به وسوسه شیطان در تناول از شجره ممنوعه اشاره دارد که موجب نادیده گرفتن فرمان خدا توسّط حضرت آدم علیه السلام و حوّا و خروج آن دو از بهشت گردید. لیکن باید توجّه کرد که این آیه نیز نافی عصمت حضرت آدم نیست.
راز مطلب این است که آنچه نافی عصمت است مخالفت با حکم مولوی و تحریمی خداوند است، در حالی که نهی تحریمی به خوردن از شجره تعلق نگرفته بود. نهی خداوند از خوردن شجره حکمی ارشادی بوده و ثمره مخالفت با آن خروج از بهشت موقت و هبوط بر زمین، یعنی زیستگاه این جهانی بشر بوده است. لذا مخالفت با احکام ارشادی نافی عصمت نیست بلکه موجب به سختی افتادن و مشقّت در دنیا می شود.
3. قرآن درباره حضرت یعقوب می فرماید:
(وَ اذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ)3؛
(به یاد آور بنده ما ایوب را آن زمان که پروردگار خود را ندا داد که شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است).
این آیه اشاره به رنج ها و گرفتاری هایی است که از ناحیه اخلال گری های شیطان متوجّه حضرت ایوب علیه السلام گردید و هیچ دلالتی به انجام عمل خلاف و سرپیچی آن حضرت از اوامر و نواهی الهی ندارد، تا مغایر با عصمت ایشان باشد. چه بسا این آیه شریفه اشاره به یک اصل کلّی باشد؛ که هر چه از سختی و گرفتاری پیش می آید به طور مستقیم و غیرمستقیم به شیطان انتساب دارد، حتّی اگر عامل بیماری مسائل طبیعی و عادی باشد. چنان که هر چه از خیر و خوبی می رسد به خداوند انتساب دارد. اگرچه از طریق اسباب عادی به انسان برسد.4 لذا آیه فوق دلالتی بر نفوذ شیطان در حضرت ایوب ندارد بلکه دلالت بر مَس و تعرّض بیماری ها و گرفتاری ها از سوی شیطان بر آن حضرت دارد.
پی نوشت:
1. حج 22، آیه 52.
2. اعراف 7، آیه 27.
3. ص 38، آیه 41.
4. ر.ک: المیزان، ج 23، ص 221.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] قرآن کریم به صراحت از عصیان و نافرمانی پیامبران خبر می دهد،چگونه می توان از این آیات چشم پوشید و پیامبران را معصوم دانست؟
- [سایر] عصمت پیامبران علیهم السلام را با دلایل قرآنی اثبات کنید؟
- [سایر] دلایل عقلی عصمت پیامبران و امامان ( علیهم السلام ) را بگویید؟
- [آیت الله مظاهری] درخواست دارم یک آیه از قرآن کریم و یک روایت از اهل بیت عصمت و طهارت (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) که عمل به آن زمینه خیر دنیا و آخرت را برایم فراهم سازد مرقوم فرمایید.
- [سایر] از دیدگاه قرآن، مخالفان پیامبران چه اتهامهایی را به پیامبران(علیهم السلام) وارد میکردند؟
- [سایر] آیا اعتقاد به عصمت پیامبران و امامان(علیهم السلام) تأثیری منفی بر زندگی فردی و اجتماعی ما نمی گذارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مقام عصمت اختصاص به انبیا(علیهم السلام) و ائمّه(علیهم السلام) و حضرت زهرا(علیها السلام) دارد، یا در مورد دیگران هم تصوّر می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] عصمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) اکتسابی بوده یا انتصابی؟
- [سایر] چطور می گویید پیامبر معصوم است در حالی که قرآن در آغاز سوره فتح از آمرزش گناهان گذشته و آینده پیامبر خبر می دهد؟
- [سایر] شبهه: آیه تطهیر درباره اهل بیت پیامبر (ص) نیست و این آیه هیچ ارتباطی با عصمت آنان ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه روزه دار دروغی به خدا و پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و جانشینان معصوم او(علیهم السلام) نسبت دهد خواه با گفتن باشد، یا نوشتن، یا اشاره و مانند آن، بنابراحتیاط واجب روزه اش باطل می شود، هر چند بلافاصله توبه کند. دروغ بستن به سایر انبیا و فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز همین حکم را دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی پناه بر خدا به خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، کافراست.
- [آیت الله مظاهری] هرگاه کسی به خدا یا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا فاطمه زهرا علیها السلام ناسزا گوید یا با یکی از اینها دشمنی داشته باشد و یا یکی از ائمه علیهم السلام یا غیر آنها را خدا بداند کافر است.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [آیت الله مظاهری] قسم خوردن باید به یکی از اسمهای خداوند تبارک و تعالی باشد و قسم خوردن به کلمة (اللَّه) بهتر است، و اگر قسم به یکی از مقدسات دین نظیر قرآن و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه طاهرین علیهم السلام باشد فایدهای ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر بخواهد خبری را که دلیلی بر حجیت او ندارد و نمیداند راست است یا دروغ نقل کند بنا بر احتیاط واجب باید به نحو نقل بگوید، و آن را به پیامبر و ائمه علیهم السلام مستقیماً نسبت ندهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] پنج چیز بر جنب حرام است اول رساندن جایی از بدن خود به خط قران یا به اسم مبارک ذات خداوند متعال به هر لغتی که باشد و سایر اسماء حسنی و بنابر احتیاط مستحب اسمای انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام را مس ننماید دوم رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود سوم توقف در مساجد دیگر ولی اگر از یک در مسجد داخل و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد و همچنین توقف در حرم امامان علیهم السلام حرام است و احتیاط واجب ان است که از رفتن در حرم ایمه علیهم السلام خودداری کند اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود چهارم گذاشتن چیزی در مسجد و همچنین بنابر احتیاط واجب داخل شدن در مسجد برای برداشتن چیزی پنجم خواندن هر یک از ایات سجده واجب و ان ایات در چهار سوره است اول سوره سی و دوم قران الم تنزیل دوم سوره چهل و یکم حم سجده فصلت سوم سوره پنجاه و سوم والنجم چهارم سوره نود و ششم اقرا و بنابر احتیاط واجب از خواندن بقیه این چهار سوره حتی از خواندن بسم الله الرحمن الرحیم بلکه بعض ان به قصد این سوره ها نیز خودداری کند
- [آیت الله مظاهری] سه چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهراعلیهم السلام. دوّم: گذاشتن چیزی یا توقف در مساجد و حرم ائمّه طاهرینعلیهم السلام، ولی اگر از یک در مسجد یا حرم داخل شود و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد مگر مسجدالحرام و مسجد پیغمبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم، ولی توقف در جاهایی که مربوط بهمسجد است ولی مسجد نیست و توقف در صحنها و رواقهای پیامبران و ائمه علیهم السلام و حرمهای امامزادهها مانعی ندارد. سوّم: خواندن هر یک از آیاتی که سجده واجب دارد و آن آیات در چهار سوره است: 1 - آیه پانزده، سورة سجده 2 - آیه سی و هفت، سورة فصّلت. 3 - آیه شصت و دو، سورة النّجم. 4 - آیه نوزده، سورة علق.