عصمت پیامبران علیهم السلام را با دلایل قرآنی اثبات کنید؟
عصمت پیامبران دلایل مختلفی دارد. این دلایل به سه دسته تقسیم پذیراند: 1. دلایل عقلی، 2. دلایل نقلی، قرآنی و روایی، 3. دلایل تلفیقی و مرکب از مقدّمات عقلی و نقلی. از طرف دیگر عصمت ابعاد و حوزه های مختلفی دارد که بررسی دلایل مختلف آنها تحقیقاتی دراز آهنگ می طلبد. اکنون جهت رعایت اختصار به بیان برخی از دلایل عقلی این مسئله می پردازیم: واژه (عصمت) اصطلاحی کلامی است و مانند هریک از دیگر اصطلاحات رایج در علوم اسلامی نباید صرفا در جستجوی آن واژه در قرآن بود، بلکه باید دید آیا آموزه های قرآن به نحوی بر آن معنا دلالت داشته و آن را تأیید یا اثبات می کنند یا نه؟ آیات متعدّدی از قرآن، بدون کاربست واژه عصمت، به گونه های مختلفی بر عصمت پیامبران از گناهان و خطاها دلالت دارند، و اینک به برخی از این آیات اشاره می شود: مصونیت پیامبران برخی از آیات، عصمت پیامبران از خطا در دریافت وحی تا ابلاغ آن را اثبات می کنند، مانند: (عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً. إِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً. لِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَیْهِمْ وَ أَحْصی کُلَّ شَیْءٍ عَدَداً)1. در قسمت اوّل این آیات تأکید شده است: (خداوند هیچ کس را بر غیب مطلع نمی سازد، جز آنان که مورد رضایت اویند، یعنی رسولان خدا). در ادامه بر عصمت پیامبران و مصونیت وحی از هنگام صدور تا دریافت و ابلاغ آن به مردم، توسّط پیامبران دلالت می کند، بنگرید: (فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً). این قسمت دلالت بر مصونیت بخشیدن به رسولان، در دریافت، حفظ و ابلاغ وحی الهی در دو مرحله دارد.2 الف. از صدور وحی تا رسیدن به پیامبر (مِن خلفه). ب. ابلاغ وحی از سوی پیامبر به مردم (مِن بَینَ یدیهِ). مخلص بودن انبیا آیاتی از قرآن، انبیا را از مخلصان شمرده است. برای مثال خداوند درباره حضرت موسی علیه السلام فرمود: (وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسی إِنَّهُ کانَ مخلصاً وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا)3؛ (در این کتاب از موسی یاد کن که او مخلص ( خالص شده) و رسول و پیامبر والامقام بود). در رابطه با حضرت یوسف علیه السلام نیز فرموده است: (... إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمخلصینَ)4؛ (همانا او از بندگان مخلص ما بود). از طرف دیگر مخلص تقریبا مساوی با معصوم است، زیرا مخلصان فراتر از تیررس شیطانند. آنان به گواهی قرآن به درجه ای از پاکی و درستکاری رسیده اند که شیطان وسوسه گر از گمراه کردن و در لغزش انداختن ایشان کاملاً مأیوس شده و آنها را استثناء کرده است: (قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین. إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمخلصینَ)5؛ ([شیطان ]گفت: به عزّتت سوگند همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص شده تو از میان آنها را). اطاعت از پیامبران قرآن کریم، بدون هیچ قید و شرطی، اطاعت از انبیا را لازم دانسته است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ)6. لازمه اطاعت مطلق، عصمت است. زیرا اگر پیامبر معصوم نباشد، فرمان مطلق به اطاعت از او شامل معاصی و خطاها هم می شود و چنین امری از جانب خداوند قبیح و محال است. نفی ظلم از پیامبران خداوند در قرآن کریم مناصب الهی را مخصوص کسانی دانسته که هرگز آلوده به ظلم نباشند: (لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)7. از طرف دیگر هر گناهی ظلم است. یعنی (گناه) یا ظلم در برابر حقوق الهی است و یا ظلم به دیگران و یا ظلم به نفس می باشد. بنابراین هر گنهکاری در عرف قرآن کریم ظالم نامیده می شود و از دریافت مناصب الهی مانند نبوّت یا امامت محروم است. البتّه مواردی نیز در قرآن ظلم به نفس خوانده شده که در مرتبه فروتر از گناه قرار دارد. این گونه موارد که از اقسام ترک اولی هستند مانع منصب نبوّت نمی باشند. نمونه این مسئله تعبیر ظلم به نفس در داستان حضرت آدم و حوّا است. پی نوشت: 1. جن 72، آیات 26 تا 28. 2. المیزان، ج 2، ص 135 ؛ ج 20، ص 54. 3. مریم 19، آیه 51. 4. یوسف 12، آیه 24. 5. ص 38، آیات 8283. 6. نساء 4، آیه 64. 7. بقره 2، آیه 124. منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

عصمت پیامبران علیهم السلام را با دلایل قرآنی اثبات کنید؟


پاسخ:

عصمت پیامبران دلایل مختلفی دارد. این دلایل به سه دسته تقسیم پذیراند:
1. دلایل عقلی،
2. دلایل نقلی، قرآنی و روایی،
3. دلایل تلفیقی و مرکب از مقدّمات عقلی و نقلی.
از طرف دیگر عصمت ابعاد و حوزه های مختلفی دارد که بررسی دلایل مختلف آنها تحقیقاتی دراز آهنگ می طلبد.
اکنون جهت رعایت اختصار به بیان برخی از دلایل عقلی این مسئله می پردازیم:
واژه (عصمت) اصطلاحی کلامی است و مانند هریک از دیگر اصطلاحات رایج در علوم اسلامی نباید صرفا در جستجوی آن واژه در قرآن بود، بلکه باید دید آیا آموزه های قرآن به نحوی بر آن معنا دلالت داشته و آن را تأیید یا اثبات می کنند یا نه؟
آیات متعدّدی از قرآن، بدون کاربست واژه عصمت، به گونه های مختلفی بر عصمت پیامبران از گناهان و خطاها دلالت دارند، و اینک به برخی از این آیات اشاره می شود:
مصونیت پیامبران
برخی از آیات، عصمت پیامبران از خطا در دریافت وحی تا ابلاغ آن را اثبات می کنند، مانند:
(عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً. إِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً. لِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَیْهِمْ وَ أَحْصی کُلَّ شَیْءٍ عَدَداً)1.
در قسمت اوّل این آیات تأکید شده است: (خداوند هیچ کس را بر غیب مطلع نمی سازد، جز آنان که مورد رضایت اویند، یعنی رسولان خدا).
در ادامه بر عصمت پیامبران و مصونیت وحی از هنگام صدور تا دریافت و ابلاغ آن به مردم، توسّط پیامبران دلالت می کند، بنگرید:
(فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً).
این قسمت دلالت بر مصونیت بخشیدن به رسولان، در دریافت، حفظ و ابلاغ وحی الهی در دو مرحله دارد.2
الف. از صدور وحی تا رسیدن به پیامبر (مِن خلفه).
ب. ابلاغ وحی از سوی پیامبر به مردم (مِن بَینَ یدیهِ).
مخلص بودن انبیا
آیاتی از قرآن، انبیا را از مخلصان شمرده است. برای مثال خداوند درباره حضرت موسی علیه السلام فرمود:
(وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسی إِنَّهُ کانَ مخلصاً وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا)3؛
(در این کتاب از موسی یاد کن که او مخلص ( خالص شده) و رسول و پیامبر والامقام بود).
در رابطه با حضرت یوسف علیه السلام نیز فرموده است:
(... إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمخلصینَ)4؛
(همانا او از بندگان مخلص ما بود).
از طرف دیگر مخلص تقریبا مساوی با معصوم است، زیرا مخلصان فراتر از تیررس شیطانند. آنان به گواهی قرآن به درجه ای از پاکی و درستکاری رسیده اند که شیطان وسوسه گر از گمراه کردن و در لغزش انداختن ایشان کاملاً مأیوس شده و آنها را استثناء کرده است:
(قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین. إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمخلصینَ)5؛
([شیطان ]گفت: به عزّتت سوگند همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص شده تو از میان آنها را).
اطاعت از پیامبران
قرآن کریم، بدون هیچ قید و شرطی، اطاعت از انبیا را لازم دانسته است:
(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ)6.
لازمه اطاعت مطلق، عصمت است. زیرا اگر پیامبر معصوم نباشد، فرمان مطلق به اطاعت از او شامل معاصی و خطاها هم می شود و چنین امری از جانب خداوند قبیح و محال است.
نفی ظلم از پیامبران
خداوند در قرآن کریم مناصب الهی را مخصوص کسانی دانسته که هرگز آلوده به ظلم نباشند: (لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)7.
از طرف دیگر هر گناهی ظلم است. یعنی (گناه) یا ظلم در برابر حقوق الهی است و یا ظلم به دیگران و یا ظلم به نفس می باشد. بنابراین هر گنهکاری در عرف قرآن کریم ظالم نامیده می شود و از دریافت مناصب الهی مانند نبوّت یا امامت محروم است. البتّه مواردی نیز در قرآن ظلم به نفس خوانده شده که در مرتبه فروتر از گناه قرار دارد. این گونه موارد که از اقسام ترک اولی هستند مانع منصب نبوّت نمی باشند. نمونه این مسئله تعبیر ظلم به نفس در داستان حضرت آدم و حوّا است.
پی نوشت:
1. جن 72، آیات 26 تا 28.
2. المیزان، ج 2، ص 135 ؛ ج 20، ص 54.
3. مریم 19، آیه 51.
4. یوسف 12، آیه 24.
5. ص 38، آیات 8283.
6. نساء 4، آیه 64.
7. بقره 2، آیه 124.
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین