در برخی موارد ابلیس در چهره ی انسانی متصور شده است . همه ی این سندهایی که ما داریم برای پیش از اسلام است . داریم که ابلیس به شکل یک انسانی درآمد که کلاهی بر سر داشت و پیش حضرت موسی رفت و با او گفتگو کرد. ما دلیل و مدرکی نداریم که پس از اسلام ابلیس پیشوای متکبران در قیافه ی انسانی درآمده باشد . و آیات و روایات هم بر این دلالت ندارد . شیطان می کوشد که در قلب انسان نفوذ پیدا کند . وجود ما مثل یک مملکت است و شیطان می خواهد در مرکز این مملکت یعنی قلب نفوذ کند و کل قوای انسان را در تسخیر خودش در بیاورد و این انسان که قالب انسانی دارد در درون یک شیطان به تمام معنا می شود. پس از وحی و نالهای که شیطان زد ( امیرالمومنین در خطبه ی قاسیه می فرماید : من و پیامبر در غار حرا بودیم که وحی نازل شد و صدای ناله ای شنیدم و پرسیدم که این ناله ی کیست ؟ پیامبر گفت که این ناله ی شیطان است که از عبادت مایوس می شود ) ما دلیلی بر اینکه شیطان در قالب انسانی در بیاید نداریم . فرض کنیم که ابلیس بصورت انسان در بیاید و ما را فریب بدهد ، چه اتفاقی می افتد؟ تازه شیطان می شود مثل انسانهایی که ما را دعوت به بدی ها می کنند و شیاطین انس هستند .
در برخی موارد ابلیس در چهره ی انسانی متصور شده است . همه ی این سندهایی که ما داریم برای پیش از اسلام است . داریم که ابلیس به شکل یک انسانی درآمد که کلاهی بر سر داشت و پیش حضرت موسی رفت و با او گفتگو کرد. ما دلیل و مدرکی نداریم که پس از اسلام ابلیس پیشوای متکبران در قیافه ی انسانی درآمده باشد . و آیات و روایات هم بر این دلالت ندارد . شیطان می کوشد که در قلب انسان نفوذ پیدا کند . وجود ما مثل یک مملکت است و شیطان می خواهد در مرکز این مملکت یعنی قلب نفوذ کند و کل قوای انسان را در تسخیر خودش در بیاورد و این انسان که قالب انسانی دارد در درون یک شیطان به تمام معنا می شود. پس از وحی و نالهای که شیطان زد ( امیرالمومنین در خطبه ی قاسیه می فرماید : من و پیامبر در غار حرا بودیم که وحی نازل شد و صدای ناله ای شنیدم و پرسیدم که این ناله ی کیست ؟ پیامبر گفت که این ناله ی شیطان است که از عبادت مایوس می شود ) ما دلیلی بر اینکه شیطان در قالب انسانی در بیاید نداریم .
فرض کنیم که ابلیس بصورت انسان در بیاید و ما را فریب بدهد ، چه اتفاقی می افتد؟ تازه شیطان می شود مثل انسانهایی که ما را دعوت به بدی ها می کنند و شیاطین انس هستند .
- [سایر] آیا شیطان از جنس جن بوده و آنها زاد و ولد کرده اند و شیاطین را بوجود آورده اند ؟
- [سایر] آیا شیطان (ابلیس) از فرشتگان بود یا جن؟
- [سایر] شیطان جنّ بود یا فرشته؟ اگر جن بود چگونه در جریان سجده ملائکه بر آدم حاضر بود.
- [سایر] چرا پیامبری از جنس جن نداریم؟
- [سایر] آیا جنیان نیز پیامبری از جنس خودشان دارند؟ در آیه 130 انعام به گروه جن و انس می گوید: آیا پیامبرانی از جنس خودتان نفرستادیم؟
- [سایر] آیا جن و شیطان می توانند اوضاع جهان را بر خلاف اراده الهی تغییر دهند؟
- [سایر] محدوده توانایی و قدرت شیطان و جن چیست و تا چه اندازهای میتوانند برای انسانها مزاحمت ایجاد کنند؟
- [سایر] محدودهی توانایی و قدرت شیطان و جن چیست و تا چه اندازهای میتوانند برای انسانها مزاحمت ایجاد کنند؟
- [سایر] شیطان بصورت مادی ظاهر نمی شود پس حضرت ابراهیم بر چه چیزی رمل جمرات کردند ؟
- [سایر] آیا یاران شیطان از میان انسانها میباشند یا از افرادی از جنس خودش؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر صاحب مال برای نگهداری مال خود جایی را معین کند و به کسی که امانت را قبول کرده بگوید که باید مال را در اینجا حفظ کنی و اگر احتمال هم بدهی که از بین برود نباید آن را به جای دیگر ببری چنانچه به جای دیگر ببرد و تلف بشود ضامن است مگر ظاهر کلام او این باشد که به بردن آن به جایی که محفوظ تر یا همانند جای اول است راضی می باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر با عین پول خمس نداده؛ از مؤمنی جنسی بخرد یعنی به فروشنده بگوید این جنس را به این پول می خرم؛ ظاهر این است که معامله نسبت به جمیع مال صحیح است و به جنسی که با این پول خریده است خمس تعلق می گیرد و در صحت معامله احتیاجی به اجازه و امضاء حاکم شرع نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر کسی با بچه ممیز در صورتی که معامله با آن صحیح نیست معامله کند و جنس یا پولی که به بچه داده از بین برود؛ ظاهر این است که می تواند از بچه بعد از بلوغ یا ولی او در صورتی که بچه مال داشته باشد مطالبه نماید و اگر بچه ممیز نباشد حق مطالبه ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر با عین پول خمس نداده جنسی را بخرد، یعنی به فروشنده بگوید این جنس را به این پول میخرم ظاهر این است که معامله نسبت به جمیع مال صحیح است، و به جنسی که با این پول خریده است خمس تعلق میگیرد و احتیاجی به اجازه و امضاء حاکم شرع نیست.
- [آیت الله خوئی] اگر کسی با بچة ممیز درصورتی که معامله با آن صحیح نیست معامله کند و جنس یا پولی که به بچه داده از بین برود، ظاهر این است که میتواند از بچه بعد از بلوغش یا از ولی او مطالبه نماید. و اگر بچه ممیز نباشد حق مطالبه ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] معامله با بچه نابالغ که مستقل در معامله باشد باطل است؛ اما اگر معامله با ولی او باشد و بچه نابالغ ممیز فقط صیغه معامله را جاری سازد؛ معامله صحیح است؛ بلکه اگر جنس یا پول مال دیگری باشد و آن بچه وکالت از صاحبش آن مال را بفروشد یا به آن پول چیزی بخرد؛ ظاهر این است که معامله صحیح است اگرچه بچه ممیز مستقل در تصرف باشد و همچنین است اگر طفل وسیله باشد که پول را به فروشنده بدهد و جنس را به خریدار برساند؛ یا جنس را به خریدار بدهد و پول را به فروشنده برساند اگرچه ممیز نباشد معامله صحیح است چون واقعا دو نفر بالغ با یکدیگر معامله کرده اند؛ ولی باید فروشنده و خریدار یقین یا اطمینان داشته باشند که طفل جنس یا پول را به صاحب آن می رساند.
- [آیت الله خوئی] معامله با بچة نابالغ، که مستقل در معامله باشد باطل است، اما اگر معامله با ولی باشد و بچة نابالغ ممیز فقط صیغة معامله را جاری سازد معامله صحیح است بلکه اگر جنس یا پول مال دیگری باشد و آن بچه وکالتاً از صاحبش آن مال را بفروشد یا به آن پول چیزی بخرد ظاهر این است که معامله صحیح است اگرچه بچة ممیز مستقل در تصرف باشد و همچنین است اگر طفل وسیله باشد که پول را به فروشنده بدهد و جنس را به خریدار برساند یا جنس را به خریدار بدهد و پول را به فروشنده برساند اگرچه ممیز نباشد معامله صحیح است، چون واقعاً دو نفر بالغ با یکدیگر معامله کردهاند، ولی باید فروشنده و خریدار یقین یا اطمینان داشته باشند، که طفل جنس و پول را به صاحب آن میرساند.
- [آیت الله سیستانی] معاملات حرام بسیار است ، از آن جمله این موارد است : اول : خرید و فروش مشروبات مسکر ، و سگ غیر شکاری و خوک ، و همچنین مردار نجس بنابر احتیاط واجب و در غیر اینها در صورتی که بشود از عین نجس استفاده قابل توجهی نمود که حلال باشد ، مانند فضولات نجس که برای کود دادن بکار میرود ، خرید و فروش جایز است . دوم : خرید و فروش مال غصبی اگر مستلزم تصرف در آن باشد ، مانند تحویل دادن و تحویل گرفتن . سوم : معامله با پولهائی که از اعتبار ساقط شده است ، یا پولهای تقلبی است در صورتی که طرف معامله متوجه نباشد ، ولی اگر بداند ، معامله جایز است . چهارم : معامله با آلات حرام یعنی چیزهائی که به هیئتی ساخته شده است که معمولاً برای استفاده حرام بکار میآید و ارزش آن به سبب استفاده حرام است مانند بت و صلیب و وسائل قمار و آلات لهو حرام . پنجم : معاملهای که در آن غش باشد ؛ پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند : از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند ، خداوند برکت روزیِ او را میبرد ، و راه معاش او را میبندد ، و او را به خودش واگذار میکند . و غش موارد مختلفی دارد مانند : 1 مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد یا با چیز دیگر ، مانند مخلوط کردن شیر با آب . 2 صورت ظاهر خوبی را به جنس دادن بر خلاف واقع مانند ، آب زدن به سبزی کهنه که تازه جلوه کند . 3 جنس را بصورت جنس دیگر وا نمود کردن مانند ، روکش کردن طلا بدون اطلاع مشتری . 4 مخفی داشتن عیب جنس در صورتی که مشتری به فروشنده اعتماد داشته باشد که از او مخفی نمیدارد .
- [آیت الله سیستانی] معامله سلف هفت شرط دارد : اول : خصوصیاتی را که قیمت جنس بواسطه آنها فرق میکند معیّن نمایند ، ولی دقت زیاد هم لازم نیست ، همین قدر که مردم بگویند خصوصیات آن معلوم شده کافی است . دوم : پیش از آنکه خریدار و فروشنده از هم جدا شوند ، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد ، یا به مقدار پول آن از فروشنده طلبکار نقدی باشد ، و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب کند و او قبول نماید ، و چنانچه مقداری از قیمت آن را بدهد ، اگر چه معامله نسبت به آن مقدار صحیح است ، ولی فروشنده میتواند معامله را بهم بزند . سوم : مدت را کاملاً معیّن کنند ، و اگر بگوید تا اول خرمن جنس را تحویل میدهم ، چون مدت کاملاً معلوم نشده معامله او باطل است . چهارم : وقتی را برای تحویل جنس معین کنند که در آن وقت ، فروشنده بتواند جنس را تحویل دهد ، چه کمیاب باشد چه فراوان . پنجم : جای تحویل جنس را بنابر احتیاط واجب کاملاً معیّن نمایند ، ولی اگر از گفته آنان جای آن معلوم بشود ، لازم نیست اسم آن جا را ببرند . ششم : وزن یا پیمانه یا عدد آن را معیّن کنند ، و جنسی را هم که معمولاً با دیدن ، معامله میکنند اگر سلف بفروشند اشکال ندارد ، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ ، تفاوت افراد آن بقدری کم باشد که مردم به آن اهمیت ندهند . هفتم : چیزی را که میفروشند ، چنانچه از اجناسی باشد که با وزن یا پیمانه فروخته میشود ، عوض آن از آن جنس نباشد ، بلکه بنابر احتیاط لازم از غیر آن جنس از اجناسی که با وزن یا پیمانه فروخته میشود هم نباشد ، و اگر چیزی را که میفروشد از اجناسی باشد که با عدد فروخته میشود بنابر احتیاط واجب نباید عوض آن را از جنس خود با مقداری زیادتر قرار دهد .
- [آیت الله وحید خراسانی] معامله سلف هفت شرط دارد اول خصوصیاتی را که قیمت جنس به واسطه انها فرق می کند معین نمایند و تعیین انها به اندازه ای که در عرف عام بگویند خصوصیات ان معلوم شده کافیست و در اجناسی که اوصاف و خصوصیات انها به غیر از دیدن معین نمی شود مانند جواهرات و امثال ان معامله سلف صحیح نیست دوم پیش از ان که خریدار و فروشنده از هم جدا شوند خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد یا به مقدار قیمت ان از فروشنده طلبکار باشد و ان طلب نقد یا مدت داری باشد که مدت ان رسیده باشد و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب کند و او قبول نماید و چنانچه مقداری از قیمت ان را بدهد معامله نسبت به ان مقدار صحیح است و فروشنده حق فسخ معامله را دارد سوم مدت را به طوری که کاملا معلوم باشد معین کنند و اگر مثلا بگوید تا اول خرمن جنس را تحویل می دهم چون مدت کاملا معلوم نشده معامله باطل است چهارم وقتی را برای تحویل جنس معین کنند که فروشنده بتواند در ان وقت ان جنس را تحویل دهد پنجم جای تحویل جنس را معین نمایند در صورتی که اختلاف امکنه موجب دشواری تسلیم یا خسارت مالی بشود ولی اگر از قراین جای ان معلوم باشد لازم نیست اسم ان جا را ببرند ششم مقدار جنس را به وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معین کنند و جنسی را هم که معمولا با دیدن معامله می کنند اگر سلف بفروشند اشکال ندارد ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ تفاوت افراد ان به قدری کم باشد که مردم به ان اهمیت ندهند هفتم چیزی را که می فروشند چنانچه از اجناسی باشد که با وزن یا پیمانه فروخته می شوند عوض ان از همان جنس نباشد مثلا گندم را به گندم سلفا نمی توان فروخت