آیا جن و شیطان می توانند اوضاع جهان را بر خلاف اراده الهی تغییر دهند؟
همه موجودات جهان، معلول و مخلوق خدا و نیازمند وی هستند. بنابراین، از خود هیچ قدرت و نیرویی ندارند، بلکه هر چه دارند، از خداوند است. بر همین اساس، نمی توانند در امور تکوینی که فقط از عهده علت العلل برمی آید، دخالت کنند؛ زیرا بدون عنایت علت تامه، قدرت چنین کاری را ندارد. جهان آفرینش و امور تکوینی، فقط با اراده خداوند تحقق می یابد و خالق متعال هر چیزی را اراده کند، به وجود می آورد. بنابراین، نه تنها شیطان و جن، بلکه موجودات عالی و برتر مانند فرشتگان، پیامبران و امامان علیهم السلام نیز نمی توانند بدون اجازه الهی، در جریان های طبیعی جهان هستی دخل و تصرف کنند. خداوند در آیه ای از قرآن در این باره می فرماید: مَّا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَواتِ وَالأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَ مَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً. (کهف: 51) من نه در وقت آفرینش آسمان و زمین و نه هنگام آفرینش خودشان (انسان)، آنها (ابلیس و غیر او) را حاضر و گواه نساختم و هرگز گمراه کنندگان را به کمک نمی گیرم. علامه طباطبایی رحمه الله درباره این آیه می نویسد:1 این آیه در نفی ولایت شیطان و ذریه اش مشتمل بر دو برهان است: 1. ولایت تدبیری امور، متوقف است بر اینکه دارنده ولایت، احاطه علمی کامل به آن امور داشته باشد و مبدأ آن چیز و مقارناتش و به آنچه منتهی می شود، همه را بداند، درحالی که ابلیس و ذریه اش از مبدأ خلقت آسمان ها و زمین و بلکه از مبدأ پیدایش خودشان هم هیچ گونه خبری ندارند؛ چون خداوند آنها را هنگام آفرینش آسمان ها و زمین و آفرینش خودشان، شاهد بر کار خود نگرفت. بنابراین، آنان جاهل به حقیقت آسمان ها و زمینند و از آنچه هر یک از موجودات، در ظرف وجودی خود از اسرار آفرینش دارا هستند، بی خبرند. با این حال، چگونه می توانند متصدی تدبیر امور عالم یا تدبیر بخشی از آن را داشته باشند. 2. دلیل دوم آن است که هر نوع از انواع مخلوقات به فطرت خود، متوجه به سوی کمال خویش است و کمالی که مختص به اوست و این برای کسی است که در وجود انواع موجودات، تتبع و در احوال آنها مطالعه دقیق کرده باشد، بسیار روشن و واضح است. پس هدایت الهی عمومی است [و] شامل تمام موجودات عالم می شود، چنان که [خداوند] می فرماید: (الّذِی أعطَی کُلَّ شی ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی؛ آن کسی که هر موجودی را خلق و سپس هدایت کرده است.) (طه: 5) و شیطان ها اشراری هستند مفسد و گمراه گر که فرض مدبّر بودن آنها در آسمان ها و زمین یا انسان ها که اگر چنین تدبیری داشته باشند، حتماً به اذن الهی خواهند داشت فرضی است که با فرض نقض غرض کردن خدا مساوی است. به این معنا که اگر خدا چنین اجازه ای به شیطان ها بدهد، سنّت خود را در خصوص عمومیت هدایت نقض کرده و برای اصلاح امر انسان ها و هدایت آنان به کسی متوسل شده که کارش درست ضداصلاح و هدایت است؛ یعنی فساد و اضلال است و چنین فرضی محال است و همین است معنای جمله (وَ مَا کُنْتُ مُتَّخِذَ المُضِلّینَ عَضُداً) و از ظاهر آیه استفاده می شود سنت خداوند بر این است که (گمراه کنندگان را کارگردان و یاور خود نگیرد). از آنچه بیان شد، نتیجه می گیریم نه تنها جن و شیطان، بلکه موجودات برتر مانند فرشتگان و پیامبران و امامان علیهم السلام نیز نمی توانند بدون اجازه پروردگار، در تدبیر امور جهان هستی دخل و تصرف کنند. پی نوشت: 1. نک: تفسیرالمیزان، ج 13، صص 454 و 455. www.irc.ir
عنوان سوال:

آیا جن و شیطان می توانند اوضاع جهان را بر خلاف اراده الهی تغییر دهند؟


پاسخ:

همه موجودات جهان، معلول و مخلوق خدا و نیازمند وی هستند. بنابراین، از خود هیچ قدرت و نیرویی ندارند، بلکه هر چه دارند، از خداوند است. بر همین اساس، نمی توانند در امور تکوینی که فقط از عهده علت العلل برمی آید، دخالت کنند؛ زیرا بدون عنایت علت تامه، قدرت چنین کاری را ندارد.
جهان آفرینش و امور تکوینی، فقط با اراده خداوند تحقق می یابد و خالق متعال هر چیزی را اراده کند، به وجود می آورد.
بنابراین، نه تنها شیطان و جن، بلکه موجودات عالی و برتر مانند فرشتگان، پیامبران و امامان علیهم السلام نیز نمی توانند بدون اجازه الهی، در جریان های طبیعی جهان هستی دخل و تصرف کنند. خداوند در آیه ای از قرآن در این باره می فرماید:
مَّا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَواتِ وَالأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَ مَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً. (کهف: 51)
من نه در وقت آفرینش آسمان و زمین و نه هنگام آفرینش خودشان (انسان)، آنها (ابلیس و غیر او) را حاضر و گواه نساختم و هرگز گمراه کنندگان را به کمک نمی گیرم.
علامه طباطبایی رحمه الله درباره این آیه می نویسد:1
این آیه در نفی ولایت شیطان و ذریه اش مشتمل بر دو برهان است: 1. ولایت تدبیری امور، متوقف است بر اینکه دارنده ولایت، احاطه علمی کامل به آن امور داشته باشد و مبدأ آن چیز و مقارناتش و به آنچه منتهی می شود، همه را بداند، درحالی که ابلیس و ذریه اش از مبدأ خلقت آسمان ها و زمین و بلکه از مبدأ پیدایش خودشان هم هیچ گونه خبری ندارند؛ چون خداوند آنها را هنگام آفرینش آسمان ها و زمین و آفرینش خودشان، شاهد بر کار خود نگرفت. بنابراین، آنان جاهل به حقیقت آسمان ها و زمینند و از آنچه هر یک از موجودات، در ظرف وجودی خود از اسرار آفرینش دارا هستند، بی خبرند. با این حال، چگونه می توانند متصدی تدبیر امور عالم یا تدبیر بخشی از آن را داشته باشند.
2. دلیل دوم آن است که هر نوع از انواع مخلوقات به فطرت خود، متوجه به سوی کمال خویش است و کمالی که مختص به اوست و این برای کسی است که در وجود انواع موجودات، تتبع و در احوال آنها مطالعه دقیق کرده باشد، بسیار روشن و واضح است. پس هدایت الهی عمومی است [و] شامل تمام موجودات عالم می شود، چنان که [خداوند] می فرماید: (الّذِی أعطَی کُلَّ شی ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی؛ آن کسی که هر موجودی را خلق و سپس هدایت کرده است.) (طه: 5) و شیطان ها اشراری هستند مفسد و گمراه گر که فرض مدبّر بودن آنها در آسمان ها و زمین یا انسان ها که اگر چنین تدبیری داشته باشند، حتماً به اذن الهی خواهند داشت فرضی است که با فرض نقض غرض کردن خدا مساوی است. به این معنا که اگر خدا چنین اجازه ای به شیطان ها بدهد، سنّت خود را در خصوص عمومیت هدایت نقض کرده و برای اصلاح امر انسان ها و هدایت آنان به کسی متوسل شده که کارش درست ضداصلاح و هدایت است؛ یعنی فساد و اضلال است و چنین فرضی محال است و همین است معنای جمله (وَ مَا کُنْتُ مُتَّخِذَ المُضِلّینَ عَضُداً) و از ظاهر آیه استفاده می شود سنت خداوند بر این است که (گمراه کنندگان را کارگردان و یاور خود نگیرد).
از آنچه بیان شد، نتیجه می گیریم نه تنها جن و شیطان، بلکه موجودات برتر مانند فرشتگان و پیامبران و امامان علیهم السلام نیز نمی توانند بدون اجازه پروردگار، در تدبیر امور جهان هستی دخل و تصرف کنند.
پی نوشت:
1. نک: تفسیرالمیزان، ج 13، صص 454 و 455.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین