از لحاظ دینی کل ادیان ، دیدگاهی متفاوت با دیدگاه عامه ی مردم از مرگ داشته اند نه تنها مرگ را امری نامبارک نمی دانستند بلکه یک قدم روبه جلو می دانستند . توصیه ی آنها همیشه این بود که مرگ را فراموش نکنیم . نحوه ی نگاه ما به مرگ و میزان یادی که ما از مرگ داریم در نحوه ی زندگی ما بسیار موثر است . نگاه که ما به مرگ داریم زندگی ما را تعریف می کند . از نظر متون دینی مرگ یک آغازی است برای حرکت به سوی مقصد نهایی . ما برای هدفی آفریده شده ایم و به سوی آن هدف حرکت می کنیم . قبل از بدنیا آمدن و ورود ما به دنیا و مراحلی که می گذرانیم ، به ما نشان می دهد که ما در یک سفر هستیم . ما با مرگ وارد یک مرحله ی جدید می شویم همانطور که ما با بدنیا آمدن وارد یک مرحله ی جدیدی می شویم . وقتی ما بصورت جنین هستیم تمام اعضا و جوارح ما رشد می کند . و در آنجا این سوال پیش می آید که این دست ، چشم ، پا و ... من برای چیست ؟ اینها وقتی معنا پیدا می کند که انسان وارد این دنیا می شود. دراین دنیا هم خیلی چیزها هست که معنا ندارد و برای ما پوچ است . اینها وقتی معنا پیدا می کند که ما وارد مرحله ی دوم زندگی خودمان بشویم . مرگ از طرفی تولد هم هست . زیراروح ما در دنیای جدیدی متولد می شود و بعد متوجه می شویم که همه ی چیزهایی که در دنیا بود معنا داشت . مرگ یک نوع ترقی و پیشرفت برای بشر محسوب می شود . انسان را وارد یک مرحله ی جدیدی از حیات می کند . دنیا جدید هم نتایجی دارد ولی نحوه ی اعمال ما در این دنیا تاثیر گذار است و این دنیا برای همه یک دنیای شگفت انگیز است چه مومن ، چه کافر . ما باید مشتاق باشیم که وارد این دنیا بشویم .
از لحاظ دینی کل ادیان ، دیدگاهی متفاوت با دیدگاه عامه ی مردم از مرگ داشته اند نه تنها مرگ را امری نامبارک نمی دانستند بلکه یک قدم روبه جلو می دانستند . توصیه ی آنها همیشه این بود که مرگ را فراموش نکنیم . نحوه ی نگاه ما به مرگ و میزان یادی که ما از مرگ داریم در نحوه ی زندگی ما بسیار موثر است . نگاه که ما به مرگ داریم زندگی ما را تعریف می کند . از نظر متون دینی مرگ یک آغازی است برای حرکت به سوی مقصد نهایی . ما برای هدفی آفریده شده ایم و به سوی آن هدف حرکت می کنیم . قبل از بدنیا آمدن و ورود ما به دنیا و مراحلی که می گذرانیم ، به ما نشان می دهد که ما در یک سفر هستیم . ما با مرگ وارد یک مرحله ی جدید می شویم همانطور که ما با بدنیا آمدن وارد یک مرحله ی جدیدی می شویم . وقتی ما بصورت جنین هستیم تمام اعضا و جوارح ما رشد می کند . و در آنجا این سوال پیش می آید که این دست ، چشم ، پا و ... من برای چیست ؟ اینها وقتی معنا پیدا می کند که انسان وارد این دنیا می شود. دراین دنیا هم خیلی چیزها هست که معنا ندارد و برای ما پوچ است . اینها وقتی معنا پیدا می کند که ما وارد مرحله ی دوم زندگی خودمان بشویم . مرگ از طرفی تولد هم هست . زیراروح ما در دنیای جدیدی متولد می شود و بعد متوجه می شویم که همه ی چیزهایی که در دنیا بود معنا داشت . مرگ یک نوع ترقی و پیشرفت برای بشر محسوب می شود . انسان را وارد یک مرحله ی جدیدی از حیات می کند . دنیا جدید هم نتایجی دارد ولی نحوه ی اعمال ما در این دنیا تاثیر گذار است و این دنیا برای همه یک دنیای شگفت انگیز است چه مومن ، چه کافر . ما باید مشتاق باشیم که وارد این دنیا بشویم .
- [سایر] اضطراب از ترس از مرگ را چطور تحلیل می کنید ؟
- [سایر] آیا دین یک مقوله خشنی است ؟ یا اینکه دین سرشار از لطافت و زیبایی است ؟
- [سایر] جایگاه آموزش و پرورش را در مقوله رشد بیان کنید؟
- [سایر] نگاه اسلام به طور مشخص به مقوله توسعه چگونه است ؟
- [سایر] از دیدگاه کانت، اخلاق از چه مقوله ای است؟
- [سایر] پیامدهای نهضت عاشورا را تحلیل کنید.
- [سایر] مقوله «مهدویت» و اعتقاد به منجی موعود در سایر ادیان الهی چگونه است؟
- [سایر] چرا سیاست در دنیای امروز به عنوان مقوله ای کثیف می شناسند؟
- [سایر] مقصود شریعتی و آخوندزاده از پروتستانتیسم اسلامی چیست؟ آیا این دو در این مقوله یکسان میاندیشیدهاند؟
- [سایر] قرآن درباره غیبت و تحلیل آن چه می گوید؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] بنا بر احتیاط مستحب انسان در مرگ کسی یقه پاره نکند، به خصوص در مرگ غیر پدر و برادر.
- [آیت الله سیستانی] مضاربه اذنیه ، با مرگ هر کدام از مالک و عامل باطل میشود ؛ زیرا با مرگ مالک اموال او به وارث منتقل میشود ، و باقی ماندن مال در دست عامل نیاز به مضاربه جدید دارد . و با مرگ عامل اذن از بین میرود ؛ زیرا اذن مالک به او اختصاص داشته باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] سزاوار است انسان در مرگ خویشاوندان، مخصوصاً در مرگ فرزند شکیبایی را از دست ندهد و هر وقت میت را یاد می کند (انا لله و انا الیْه راجعون) بگوید و برای میت قرآن بخواند و طلب آمرزش کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن خود را بخراشد، و به خود لطمه بزند، و پاره کردن یقه در مرگ غیر پدر و برادر نیز، جایز نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت وبدن را بخراشد وبخود لطمه بزند.
- [آیت الله علوی گرگانی] ابتدای عدّه وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله مظاهری] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله مظاهری] ابتدای عدّه وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطّلع شود.
- [آیت الله سبحانی] جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پاره کردن یقه در مرگ غیر از پدر و برادر جایز نیست.