حج آخر پیامبر(ص) اساساً برای ابلاغ ولایت حضرت علی(ع) بود. از روز یوم الدار تا روز غدیر پیامبر(ص) 25 بار علی(ع) را معرفی کردند که در این معارفه تعدادی از مردم حضور داشتند و بنابرآن بود که در حج در مقابل میلیونها انسان این معارفه بیان شود. پیامبر(ص) سفیر به کشورهای مختلف فرستادند و از مردم تقاضا کردند تا در این حج شرکت کنند. خداوند به پیغمبر اکرم(ص) در این حج فرمودند که در این حج مسأله ولایت را ابلاغ کند که در نهایت پیامبر(ص) فرمودند: "دین را با ولایت تکمیل کردم." نکتهای که در این جا وجود دارد این است که تمام با کمال متفاوت است از این جهت که در تمام، ساختمان تمام می شود ولی در کمال، هدف پدیده تمام می شود. دین تمام می شود ولی در گذر زمان باید پرسشها پاسخ و گرهها گشوده شود که در نهایت این با ولایت است. سیره ابن هشام پیراسته ی ابن اسحاق است،سیره ابن اسحاق برای اوایل قرن 3 یا قرن 2 است که سیره ابن هشام بعد از آن آمده است. جالب این است که ابن اسحاق میگوید که پیغمبر اکرم(ص) حج انجام دادند که نام آن حج ابلاغ و بلاغ بود. حج وداع به این دلیل گفته شده که آخرین حج ایشان بوده است.
حج آخر پیامبر(ص) اساساً برای ابلاغ ولایت حضرت علی(ع) بود. از روز یوم الدار تا روز غدیر پیامبر(ص) 25 بار علی(ع) را معرفی کردند که در این معارفه تعدادی از مردم حضور داشتند و بنابرآن بود که در حج در مقابل میلیونها انسان این معارفه بیان شود. پیامبر(ص) سفیر به کشورهای مختلف فرستادند و از مردم تقاضا کردند تا در این حج شرکت کنند. خداوند به پیغمبر اکرم(ص) در این حج فرمودند که در این حج مسأله ولایت را ابلاغ کند که در نهایت پیامبر(ص) فرمودند: "دین را با ولایت تکمیل کردم." نکتهای که در این جا وجود دارد این است که تمام با کمال متفاوت است از این جهت که در تمام، ساختمان تمام می شود ولی در کمال، هدف پدیده تمام می شود. دین تمام می شود ولی در گذر زمان باید پرسشها پاسخ و گرهها گشوده شود که در نهایت این با ولایت است. سیره ابن هشام پیراسته ی ابن اسحاق است،سیره ابن اسحاق برای اوایل قرن 3 یا قرن 2 است که سیره ابن هشام بعد از آن آمده است. جالب این است که ابن اسحاق میگوید که پیغمبر اکرم(ص) حج انجام دادند که نام آن حج ابلاغ و بلاغ بود. حج وداع به این دلیل گفته شده که آخرین حج ایشان بوده است.
- [سایر] اصل داستانی که در سیره ابن هشام درباره کعب نقل شده مبنی بر اینکه پیامبر (ص) دستور ترور او را میدهند و توجیه آن، چیست؟
- [سایر] آیا سیره ابن هشام مورد تأیید است؟ این کتاب و نویسندهاش را معرفی کنید.
- [سایر] در حجه الوداع پیامبر(ص) با مردم چه گفت؟
- [سایر] آیا در حجة الوداع و واقعه غدیر زنان نیز حضور داشتهاند؟
- [سایر] پیامبراکرم چگونه متوجه شدند در حجه الوداع ، آخرین حج خود را انجام می دهند؟
- [سایر] چرا حجه الوداع برای امر مهم بیعت با امیرالمومنین علیه السلام انتخاب شد؟
- [سایر] حجه الوداع چیست ؟ و کدام خاطره را در ذهن انسان تداعی می کند؟
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) در حجة الوداع چه رهنمودهائی به مردم دادند؟
- [سایر] آیا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آغاز این سفر حجه الوداع با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود؟
- [سایر] چرا پیامبر (ص) مسأله ولایت و خلافت امیر المؤمنین را در بازگشت از حجة الوداع و در آن شرایط سخت، در محل غدیر خم مطرح فرمودند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] بنا به نقل ابن قدامه در المغنی در مذهب ابی حنیفه و مذهب شافعی اگر کسی در معامله مغبون شود خیار غبن ندارد بنابراین اگر شیعه از شافعی یا حنفی مذهب چیزی خرید و بعد معلوم شد که فروشنده مغبون می باشد بنا به قاعده الزام خریدار شیعی می تواند فروشنده را به وفای به عقد ملزم کند
- [آیت الله وحید خراسانی] به فتوای ابی حنیفه به نقل ابن قدامه اگر کسی چیزی را بدون رویت به وصف فروشنده خریداری کند و بعد رویت نماید اگر چه ان چیز مطابق وصف فروشنده باشد برای خریدار خیار رویت ثابت می شود ولی در مذهب امامیه در این مورد خیار رویت نیست بنابراین اگر شیعه از پیروی ابی حنیفه چیزی به وصف خرید و بعد رویت کرد بنا به قاعده الزام برای ان شیعه خیار رویت ثابت می شود
- [آیت الله جوادی آملی] .خرید و فروش بچه های نابالغ با یکدیگر و نیز معامله بالغ با نابالغ باطل است , مگر آنکه داد و ستد بین بالغ ها باشد و نابالغ وسیله نقل و انتقال قرار گیرد یا فقط صیغه عقد را در صورت اطلاع کافی، اجرا نماید . معامله نابالغی که به رشد و تمییز رسیده است , در اشیای کمارزش با اذن ولیّ میتواند صحیح باشد.
- [آیت الله مظاهری] استفادهای که مال را برای آن اجاره میدهند، چهار شرط دارد: اوّل: حلال باشد، بنابراین اجاره دادن دکان برای شراب فروشی یا نگه داری شراب و کرایه دادن حیوان برای حمل و نقل شراب باطل است. دوّم: پول دادن برای آن استفاده در نظر مردم بیهوده نباشد. سوّم: اگر چیزی را که اجاره میدهند چند استفاده دارد، استفادهای را که مستأجر باید از آن ببرد معیّن نمایند. چهارم: مدّت استفاده را معیّن نمایند و اگر مدّت معلوم نباشد ولی عمل را معیّن کنند، مثلاً با خیّاط قرار بگذارند که لباس معیّنی را به طور مخصوصی بدوزد کافی است.
- [امام خمینی] روابط تجاری و سیاسی با بعض دول که آلت دست دول بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل، جایز نیست، و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن است با این نحو روابط مخالفت کنند، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمال اسرائیل روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام هستند، و بر مسلمانان لازم است با این خیانتکاران چه دولتها و چه تجار قطع رابطه کنند، و آنها را ملزم کنند به توبه و ترک روابط با این نحو دولتها. مسائل دفاع از جان و عرض در کتاب (تحریر الوسیله) است به آنجا رجوع شود.
- [آیت الله مظاهری] نمّامی و فتنهگری از گناهان کبیرهای است که قرآن آن را بالاتر از قتل دانسته است؛ خداوند در قرآن شریف میفرماید: (وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ)[1] (و فتنه از قتل شدیدتر است.) (وَ الْفِتْنَةُ اکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ)[2] (و فتنه از قتل بزرگتر است.) و آن اقسامی دارد: الف) فتنهگری در دین خدا، نظیر افرادی که با گفتار یا کردار خود مردم را از دین و فضائل اخلاقی منحرف میکنند، و این صورت، گناه مفسد فی الارض را نیز دارد. ب) کسانی که با تهمت زدن و دروغپردازی مردم را به یکدیگر بدبین میکنند، و به رابطه و اخوّت اسلامی مسلمین ضربه میزنند، و این صورت گناه تهمت را نیز دارد. ج) کسانی که با سعایت و سخنچینی، غیبت کسی را که از او غیبت شده به او برسانند، و این قسم گناه غیبت را نیز دارد، زیرا عیب کسی را که غیبت نموده، نقل کرده است. د) کسانی که با نقل گفتاری یا کرداری مردم را به یکدیگر بدبین و دشمنی را میان آنان ایجاد میکنند، مثلاً ازدواج مجدد کسی را برای زنش بگویند یا تماس زنی را با نامحرم برای شوهرش بگویند، و این صورت از مصادیق همان فتنهگری است که در اسلام از آن منع شدید شده است.
- [آیت الله بروجردی] استفادهای که مال را برای آن اجاره میدهند چهار شرط دارد:اوّل:آن که حلال باشد، بنا بر این اجاره دادن دکان برای شراب فروشی، یا نگهداری شراب و کرایه دادن اتومبیل برای حمل و نقل شراب باطل است.دوم:پول دادن برای آن استفاده در نظر مردم بیهوده نباشد.سوم:اگر چیزی را که اجاره میدهند چند استفاده دارد، استفادهای را که مستأجر باید از آن ببرد معین نمایند، مثلاً اگر حیوانی را که سواری میدهد و بار میبرد اجاره دهند، باید در موقع اجاره معین کنند که سواری یا باربری آن، مال مستأجر است یا همهی استفادههای آن.چهارم:مدت استفاده را معین نمایند و اگر مدت معلوم نباشد ولی عمل را معین کنند، مثلاً با خیاط قرار بگذارند که لباس معینی را به طور مخصوصی بدوزد کافی است.
- [آیت الله خوئی] استفادهای که مال را برای آن اجاره میدهند چهار شرط دارد: (اول): آن که حلال باشد، بنابراین اجاره دادن دکان برای شرابفروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن حیوان برای حمل و نقل شراب باطل است. (دوم): آنکه آن عمل در نظر شرع به طور مجان واجب نباشد پس اجیر شدن برای فرائض یومیه یا تجهیز اموات جائز نیست و بنابر احتیاط معتبر است که پول دادن برای آن استفاده در نظر مردم بیهوده نباشد. (سوم): اگر چیزی را که اجاره میدهند چند فائده داشته باشد، استفادهای که مستأجر باید از آن ببرد معین نماید، مثلًا اگر حیوانی را که سواری میدهد و بار میبرد اجاره دهند، باید در موقع اجاره معین کند که سواری یا باربری آن مال مستأجر است یا همة استفادههای آن. (چهارم): مدت استفاده را معین نمایند و اگر مدت معلوم نباشد ولی عمل را معین کنند، مثلًا با خیاط قرار بگذارند که لباس معینی را به طور مخصوصی بدوزد کافی است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند باید چهار شرط داشته باشد: اوّل: حلال باشد، بنابر این اجاره دادن مغازه برای شراب فروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن اتومبیل برای حمل و نقل شراب باطل است. دوّم: پول دادن برای آن استفاده، در نظر مردم بیهوده نباشد. سوّم: اگر چیزی را که اجاره می دهند چند استفاده دارد، باید استفاده ای را که مستأجر از آن می برد معیّن نمایند مثلا اگر حیوانی را که سواری می دهد و بار هم می برد اجاره دهند. باید در موقع اجاره معین کنند که سواری آن یا باربری آن، مال مستأجر است یا همه استفاده های آن. چهارم: مدّت استفاده را معیّن نمایند و اگر مدّت معلوم نباشد ولی عمل را معیّن کنند مثلا با خیاط قرار بگذارند که لباس معیّنی را به طور مخصوصی بدوزد کافی است.
- [آیت الله اردبیلی] استفادهای که از مورد اجاره میبرند چهار شرط دارد: اوّل:آن که حلال باشد؛ بنابر این اجاره دادن مغازه برای شراب فروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن حیوان برای حمل و نقل شراب باطل است. دوم:پول دادن برای آن استفاده، در نظر مردم بیهوده نباشد. سوم: اگر چیزی را که اجاره میدهند چند نوع استفاده داشته باشد، استفادهای را که مستأجر باید از آن ببرد معیّن نمایند؛ مثلاً اگر حیوانی را که سواری میدهد و بار میبرد اجاره دهند، باید در هنگام اجاره معیّن کنند که سواری یا باربری آن یا همه استفادههای آن، مال مستأجر است. چهارم:مدّت استفاده را معیّن نمایند به نحوی که ابتدا و انتهای آن معلوم باشد و در اجاره اشخاص، اگر مدّت معلوم نباشد ولی عمل را معیّن کنند، مثلاً با خیّاط قرار بگذارند که لباس معیّنی را به نحو مخصوصی بدوزد، کافی است.