درمورد سئوال باید به نکته مهمی اشاره نمود وآن اینکه؛محدودیت غیر از خداوند به معنای آن نیست که جهان تا یک جا امتداد دارد و از آن جا به بعد جهانی نیست. بلکه مقصود محدودیت از نظر مراتب و کمالات وجودی است. زیرا در نظام هستی موجودات دارای یک نظام طولی و مراتب تشکیکی می‌باشند و جهان ماده در این عرصه نازل‌ترین رتبه وجودی را داراست و پس از آن عوالم دیگری هستند البته نه در جای دیگر بلکه محیط به همین جهان ولی دارای مرتبه‌ای والاتر و هرمرتبه کمالات افزون‌تری نسبت به مادون خود دارد. اما همه آنها ممکن‌الوجود ومفتقرالذات در برابر خدای تعالی هستند و تنها او کمال مطلق و هستی محض و صرف است. مرگ به معنای نابودی نیست بلکه طبق نص قرآن کریم، اخذ روح است: (و هو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظه حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا و هم لایفرطون؛ او بر بندگان خود تسلط کامل دارد و مراقبانی بر شما می گمارد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد (در این هنگام) فرستادگان ما جان او را می گیرند و آنها (در این کار) کوتاهی نمی کنند) (انعام، آیه 61). (توفی یعنی این که همه هستی یک موجود که در انسان روح اوست، گرفته می شود و به نزد خداوند متعال - موطن اصلی او - بازگردانده می شود. پس مرگ به معنای نیستی و نابودی نیست، بلکه به معنای سفری است که پایان آن دیدار حق تعالی است. مرگ پلی است بین زندگی دنیوی که زندگی مجازی است با زندگی اخروی که زندگی دائمی و همیشگی است. و در پایان عالم غیر از خداوند - که حی قیّوم است - همه می‌میرند و در نشئه دیگر زنده خواهند شد حتی ملائکه. از آیات قرآن و احادیث اهل بیت استفاده نمودیم که هر کسی و هر صاحب نفسی می میرد و هیچ انسان و یا چیزی باقی نمی ماند بنا بر این تمام ملائکه و مأموران الهی در زمین و آسمان مطابق این قانون عمومی خواهند مرد , و کسی باقی نخواهد ماند, در عین حال ما در این زمینه نیز به سراغ سخنان اهل بیت رفته و به طور خاص از حضرت امام صادق (ع) میخوانیم که می فرمایند : خداوند به پیامبرش در قرآن خبر داده که تو و تمام انسانها می میرند, (زمر / 30 . انک میت و انهم میتون) سپس اعلام نموده که هر ذی نفس می میرد , ( آل عمران / 185, انبیاء /35 عنکبوت / 57, قصص / 88, کل نفس ذائقهُ الموت. همه اهل زمین و آسمان می میرند و کسی باقی نمی ماند جز عزرائیل و مأموران عرش خدا و جبرئیل و میکائیل علیهم السلام , آنگاه عزرائیل مقابل عرش خدا قرار می گیرد, و در مورد این ملائکه چنین دستور می گیرد: ای عزرائیل از جبرئیل و میکائیل علیهم السلام نیز قبض روح کن چون ملائکه زنده این سخن را می شنوند میگویند ای خدااینان سفیران و پیام آوران تو هستند آیا از آنان قبض روح می کنی ندا می رسد تقدیر بر این است که هر زنده ای سرانجام بمیرددر این حال جبرئیل و میکائیل نیز به مردگان می پیوندند سپس به امر پروردگار ملک الموت سراغ حمله ی عرش می آید و از آنان نیز قبض روح می نماید و تنها خودش در برابر عرش رحمان قرار می گیرد با حالت گرفته و غمگین سرش را به پائین می اندازد و در آینده خود فکر می کند ناگاه فرمان مرگ او نیز فرا رسد (مت یا ملک الموت فیموت) و کسی باقی نمی ماند در این حال خداوند می فرماید کجایند گروهی که خود را معبود می دانستند؟ و خویشتن را شریک من می پنداشتند؟(بحارالانوار ج6ص329) آری همه بندگان خدا و مخلوقات زمین و آسمان مزه مرگ را می چشند حتی خداوند به ملک الموت می گوید : ای عزرائیل سوگند به عزت و عظمتم مزه مرگ را برایت می چشانم همان طوری که تو بر بندگانم چشاندی. البته ملائک مرگی مناسب شأن و وجود خودشان دارند. پس فرشتگان نیز در نفخه صور اول می میرند و جنبه فلسفی خود را از دست می دهند و با نفخه صور دوم، مجددا زنده می شوند و موطن اصلی خود؛ یعنی عندالله باز می گردند. www.morsalat.com
درمورد سئوال باید به نکته مهمی اشاره نمود وآن اینکه؛محدودیت غیر از خداوند به معنای آن نیست که جهان تا یک جا امتداد دارد و از آن جا به بعد جهانی نیست. بلکه مقصود محدودیت از نظر مراتب و کمالات وجودی است. زیرا در نظام هستی موجودات دارای یک نظام طولی و مراتب تشکیکی میباشند و جهان ماده در این عرصه نازلترین رتبه وجودی را داراست و پس از آن عوالم دیگری هستند البته نه در جای دیگر بلکه محیط به همین جهان ولی دارای مرتبهای والاتر و هرمرتبه کمالات افزونتری نسبت به مادون خود دارد. اما همه آنها ممکنالوجود ومفتقرالذات در برابر خدای تعالی هستند و تنها او کمال مطلق و هستی محض و صرف است. مرگ به معنای نابودی نیست بلکه طبق نص قرآن کریم، اخذ روح است: (و هو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظه حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا و هم لایفرطون؛ او بر بندگان خود تسلط کامل دارد و مراقبانی بر شما می گمارد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد (در این هنگام) فرستادگان ما جان او را می گیرند و آنها (در این کار) کوتاهی نمی کنند) (انعام، آیه 61).
(توفی یعنی این که همه هستی یک موجود که در انسان روح اوست، گرفته می شود و به نزد خداوند متعال - موطن اصلی او - بازگردانده می شود. پس مرگ به معنای نیستی و نابودی نیست، بلکه به معنای سفری است که پایان آن دیدار حق تعالی است. مرگ پلی است بین زندگی دنیوی که زندگی مجازی است با زندگی اخروی که زندگی دائمی و همیشگی است. و در پایان عالم غیر از خداوند - که حی قیّوم است - همه میمیرند و در نشئه دیگر زنده خواهند شد حتی ملائکه. از آیات قرآن و احادیث اهل بیت استفاده نمودیم که هر کسی و هر صاحب نفسی می میرد و هیچ انسان و یا چیزی باقی نمی ماند بنا بر این تمام ملائکه و مأموران الهی در زمین و آسمان مطابق این قانون عمومی خواهند مرد , و کسی باقی نخواهد ماند, در عین حال ما در این زمینه نیز به سراغ سخنان اهل بیت رفته و به طور خاص از حضرت امام صادق (ع) میخوانیم که می فرمایند : خداوند به پیامبرش در قرآن خبر داده که تو و تمام انسانها می میرند, (زمر / 30 . انک میت و انهم میتون) سپس اعلام نموده که هر ذی نفس می میرد , ( آل عمران / 185, انبیاء /35 عنکبوت / 57, قصص / 88, کل نفس ذائقهُ الموت.
همه اهل زمین و آسمان می میرند و کسی باقی نمی ماند جز عزرائیل و مأموران عرش خدا و جبرئیل و میکائیل علیهم السلام , آنگاه عزرائیل مقابل عرش خدا قرار می گیرد, و در مورد این ملائکه چنین دستور می گیرد:
ای عزرائیل از جبرئیل و میکائیل علیهم السلام نیز قبض روح کن چون ملائکه زنده این سخن را می شنوند میگویند ای خدااینان سفیران و پیام آوران تو هستند آیا از آنان قبض روح می کنی ندا می رسد تقدیر بر این است که هر زنده ای سرانجام بمیرددر این حال جبرئیل و میکائیل نیز به مردگان می پیوندند سپس به امر پروردگار ملک الموت سراغ حمله ی عرش می آید و از آنان نیز قبض روح می نماید و تنها خودش در برابر عرش رحمان قرار می گیرد با حالت گرفته و غمگین سرش را به پائین می اندازد و در آینده خود فکر می کند ناگاه فرمان مرگ او نیز فرا رسد (مت یا ملک الموت فیموت) و کسی باقی نمی ماند در این حال خداوند می فرماید کجایند گروهی که خود را معبود می دانستند؟ و خویشتن را شریک من می پنداشتند؟(بحارالانوار ج6ص329) آری همه بندگان خدا و مخلوقات زمین و آسمان مزه مرگ را می چشند حتی خداوند به ملک الموت می گوید : ای عزرائیل سوگند به عزت و عظمتم مزه مرگ را برایت می چشانم همان طوری که تو بر بندگانم چشاندی.
البته ملائک مرگی مناسب شأن و وجود خودشان دارند. پس فرشتگان نیز در نفخه صور اول می میرند و جنبه فلسفی خود را از دست می دهند و با نفخه صور دوم، مجددا زنده می شوند و موطن اصلی خود؛ یعنی عندالله باز می گردند.
www.morsalat.com
- [سایر] آیا روح انسانهایی که می میرند رشد می کنند یعنی مثلاً اگر کودکی فوت کرد در آن دنیا با همان ظاهر کودکانه است یا بزرگ می شود؟
- [سایر] فرق ملائکه جبروتی با ملائکه ملکوتی چیست؟
- [سایر] فرق ملائکه جبروتی با ملائکه ملکوتی چیست؟
- [سایر] مؤمن و کافر چگونه می میرند؟
- [سایر] فرق بین ملائکه جبروتی با ملائکه ملکوتی چیست؟
- [سایر] آیا همه انسان هایی که می میرند فشار قبر دارند؟
- [سایر] اگر با ظهور امام زمان (عج) دنیا به پایان میرسد، چرا برای ظهور آن حضرت دعا میکنیم؟
- [سایر] پیشگویان سال 2012 میلادی را پایان دنیا پیش بینی می کنند، آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟
- [سایر] آیا ملائکه موجودات ابدیاند؟
- [سایر] امام عصر(عج) به شهادت می رسند یا به مرگ طبیعی می میرند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که به واسطه بیماری یا حیض و نفاس روزه ماه رمضان را نگیرد و پیش از پایان ماه رمضان از دنیا برود لازم نیست روزه هایی را که نگرفته برای او قضا نمایند.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود هر قدر صلاح میداند تازیانه به او میزند و روایت شده که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکة رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند توبهی او قبول میشود.
- [آیت الله اردبیلی] پایان عدّه زن آبستن، به دنیا آمدن یا سقط شدن فرزند اوست؛ پس اگر به طور مثال زنِ بارداری را طلاق بدهند و پس از چند ساعت نوزاد او به دنیا آید، عدّه او تمام میشود؛ ولی اگر زن شوهردار از راه زنا آبستن شده باشد و شوهرش او را در همان حال طلاق بدهد، بنابر احتیاط واجب باید علاوه بر آنچه گفته شد، سه پاکی یا سه ماه از زمانِ طلاق او بگذرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند به او میزند، و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند، و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد؛ حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح می داند؛ به او می زند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانه ای از آتش به دهان او می زند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت می کنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبه او قبول می شود.
- [آیت الله خوئی] هر گاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند، به او میزند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبة او قبول میشود.
- [امام خمینی] اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامدهاند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند صحیح و آنها که به دنیا نیامدهاند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک میشوند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] هر گاه کسی در حال احرام پسری را از روی شهوت ببوسد، صد تازیانه به او میزنند و اگر چنین گناهی را در غیر حال احرام مرتکب شود هر مقداری که حاکم شرع صلاح بداند، از سی تازیانه تا نود تازیانه، به او میزنند. درباره این گناه روایت شده که هر کس آن را مرتکب شود، خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و نیز روایت شده که ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیّا است.
- [آیت الله مظاهری] برای مرد و زن مستحب است پیش از نمازهای واجب یومیّه، اذان و اقامه بگویند و راجع به آن خصوصاً برای نماز صبح و مغرب زیاد سفارش شده است و روایت است اگر کسی اذان و اقامه بگوید، دو صف از ملائکه به او اقتدا میکنند و اگر فقط اقامه بگوید، یک صف از ملائکه به او اقتدا میکنند، و برای نمازهای دیگر چه واجب و چه مستحب، جایز نیست و مستحب است پیش از نمازهای واجب غیر یومیه، نظیر نماز آیات و نماز میّت، سه مرتبه (الصَّلوة) بگویند.
- [آیت الله سبحانی] وقف بر معدوم صحیح نیست بنابراین اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اولاد که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.