قبل از توضیح پیرامون وضعیت قبر توجه به یک نکته ضروری است. مقصود از قبر تنها حفره‌ای که آدمی را در آن دفن می‌کنند نیست؛ بلکه فضا و محیط جدیدی است که آدمی با مرگ وارد آن می‌شود. شبیه آن که آدمی به خواب رفته و در حالی که بدنش در بستر است، اما روح او در جای دیگری سیر می‌کند. با فرا رسیدن مرگ، آدمی وارد عالم برزخ می‌شود و تا زمان برپایی قیامت در عالم برزخ می‌ماند. در برزخ، برخی در عذابند و برخی دیگر در نعمت. برخی آزادند و برخی در بند. برخی در نزد خداوند روزی می‌خورند (مانند شهدا) و برخی نیز از انواع عذاب‌ها می‌چشند. در قبر (به معنایی که گفته شد)، از تمامی اعمال و عقاید آدمی، سؤال و بازخواست خواهد شد و دو فرشته الهی برای پرسش از او نزد او خواهند آمد. البته پاسخ‌های برزخی در حد دانسته‌ها نیست، بلکه آدمی پاسخ‌هایی می‌دهد که ملکه او شده و در وجود او رسوخ کرده است. از این رو در روایات آمده است: (قبر، یا بوستانی از گلزار بهشت است و یا حفره‌ای از گودال‌های آتش دوزخ). به این معنا که فردی که در این دنیا با خدای خود رابطه دوستی برقرار کرده و فرامین او را عمل می کند و اعمال صالح انجام داده است بعد از مردن نیز خداوند دست او را خواهدگرفت (خداوند رفیق او در برزخ و قیامت خواهد بود) گرچه بعضی از مواقع ازروی جهل وغفلت مرتکب گناه شده باشد. آری باطن و حقیقت برزخیِ قبر هر کسی یا باغی از باغ‌های بهشت است یا چاهی از چاه‌های جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منکر و نکیر از عقبه‌های بس خطرناک قبر است که کسی را از آنها گریزی نیست؛ مگر اینکه ایمان و عمل صالح را پیش از خود فرستاده باشد. روایت شده است: قبری را می‌کندند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) با شتاب به سوی آن رفتند و به شدت گریستند؛ به حدی که خاک از اشک ایشان تر شد و به یاران خود فرمودند: (إِخْوَانِی لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا)؛ (برادران من! برای همانند آن مهیا شوید) (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 465.) توصیه‌های بسیاری که در روایات شده است که میت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذارید و قبل از دفن مدتی او را در کنار قبرش نگاه دارید و در هنگام دفن بر او تلقین بخوانید و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانید، همگی برای کم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است. فشار قبر قابل وصف نبوده و حقیقت آن برای ما روشن نیست. اجمالاً می‌توان گفت: انسانی که از دنیا رفته است، به دلیل انس به دنیا و ناآشنایی به عالم برزخ ونظام جدید، فشار قرار می‌گیرد. سؤال منکر و نکیر نیز پرسش از حقیقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: (یَجِی‌ءُ الْمَلَکَانِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ إِلَی الْمَیِّتِ حِینَ یُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا کَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ یَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْیَابِهِمَا وَ یَطَئَانِ فِی شُعُورِهِمَا. فَیَسْأَلَانِ الْمَیِّتَ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ قَالَ فَإِذَا کَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّی وَ دِینِیَ الْإِسْلَامُ فَیَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی خَرَجَ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِی فَیَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِیهَا وَ یُفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةَ أَذْرُعٍ وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی الْجَنَّةِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا وَ إِذَا کَانَ الرَّجُلُ کَافِراً دَخَلَا عَلَیْهِ وَ أُقِیمَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ یَدَیْهِ عَیْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَیَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ وَ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی قَدْ خَرَجَ مِنْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ لَا أَدْرِی فَیُخَلِّیَانِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الشَّیْطَانِ فَیُسَلِّطُ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ تِنِّیناً لَو ْ أَنَّ تِنِّیناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِی الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی النَّارِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا)؛ (دو فرشته منکر و نکیر نزد میت در هنگامی که دفن می‌شود، می‌آیند؛ در حالی که صدای آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقی سهمناک و خیره‌کننده است، در این حال زمین را با دندان‌های خود زیر و رو می‌کنند و موهای خود را می‌کشند؛ پس از میت می‌پرسند: پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟ اگر او مؤمن باشد، می‌گوید: الله پرودگار من است و اسلام دین من. آنان به او می‌گویند: درباره مردی که از برای پشتیبانی شما بیرون آمده چه می‌گویی؟ می‌گوید: آیا از محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) پیامبر خدا می‌پرسید؟ می‌گویند: شهادت بده که او پیامبر خدا است. او می‌گوید: شهادت می‌دهد که او پیامبر خدا است. [بدین ترتیب او از آزمون سربلند بیرون آمد و آن‌گاه‌] به او می‌گویند: بخواب! خوابی که در آن رویایی نیست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه می‌دهند و برای او، دری به سوی بهشت باز می‌کنند و او جایگاهش را می‌بیند. اما اگر او کافر باشد، بر او وارد می‌شوند؛ در حالی که شیطان چونان دودی در کنار دیدگان او نشسته است. از او می‌پرسند: پرودگار تو کیست و دین تو چیست؟ درباره این شخص که برأی پشتیبانی شما بیرون آمده چه می‌گویی؟ می‌گوید: نمی‌دانم! (در این هنگام) بین او و شیطان را خالی می‌کنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط می‌سازند که اگر یکی از این مارها در زمین نفس بکشد، هرگز درختی نخواهد رویید. و دیدگان او را به سوی آتش می‌گشایند و او جایگاه خود را در آن می‌بیند) (کافی، ج 3، ص 236.) آری برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراک آن عاجزیم. آنچه ما می‌بینیم قبری است در دورن زمین؛ اما حقیقت آن برای ما روشن نیست. این قبر یا باغی از باغ‌های بهشت است و آن برای انسان‌هایی است که در دنیا بهشتی زندگی کردند، یا چاهی از چاه‌های آتش و آن مخصوص انسان‌هایی است که زندگانی جهنمی داشته‌اند و این بهشت و دوزخ برزخی که غیر از بهشت و دوزخ قیامت است، برای ما مکشوف نیست و پس از مرگ عیان می‌شود. اما مهم‌ترین امری که باعث می‌شود، قبر برای ما، نه تنها جایگاه تنهایی و وحشت نباشد؛ بلکه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ایمان و عمل صالح است که محبت پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله وسلم) و خاندانش، سرمایه‌ای بس عظیم برای طول سفر و از جمله این مرحله می‌باشد. برای توضیح بیشتر ر . ک : 1- حیات برزخی علی محمد اسدی 2- برزخ در چند قدمی ما محمدی اشتهاردی 3- سیاحت غرب نجفی قوچانی 4- معاد شناسی آیت اللّه‌ طهرانی www.morsalat.com
قبل از توضیح پیرامون وضعیت قبر توجه به یک نکته ضروری است. مقصود از قبر تنها حفرهای که آدمی را در آن دفن میکنند نیست؛ بلکه فضا و محیط جدیدی است که آدمی با مرگ وارد آن میشود. شبیه آن که آدمی به خواب رفته و در حالی که بدنش در بستر است، اما روح او در جای دیگری سیر میکند.
با فرا رسیدن مرگ، آدمی وارد عالم برزخ میشود و تا زمان برپایی قیامت در عالم برزخ میماند.
در برزخ، برخی در عذابند و برخی دیگر در نعمت. برخی آزادند و برخی در بند. برخی در نزد خداوند روزی میخورند (مانند شهدا) و برخی نیز از انواع عذابها میچشند.
در قبر (به معنایی که گفته شد)، از تمامی اعمال و عقاید آدمی، سؤال و بازخواست خواهد شد و دو فرشته الهی برای پرسش از او نزد او خواهند آمد.
البته پاسخهای برزخی در حد دانستهها نیست، بلکه آدمی پاسخهایی میدهد که ملکه او شده و در وجود او رسوخ کرده است. از این رو در روایات آمده است: (قبر، یا بوستانی از گلزار بهشت است و یا حفرهای از گودالهای آتش دوزخ).
به این معنا که فردی که در این دنیا با خدای خود رابطه دوستی برقرار کرده و فرامین او را عمل می کند و اعمال صالح انجام داده است بعد از مردن نیز خداوند دست او را خواهدگرفت (خداوند رفیق او در برزخ و قیامت خواهد بود) گرچه بعضی از مواقع ازروی جهل وغفلت مرتکب گناه شده باشد.
آری باطن و حقیقت برزخیِ قبر هر کسی یا باغی از باغهای بهشت است یا چاهی از چاههای جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منکر و نکیر از عقبههای بس خطرناک قبر است که کسی را از آنها گریزی نیست؛ مگر اینکه ایمان و عمل صالح را پیش از خود فرستاده باشد. روایت شده است: قبری را میکندند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) با شتاب به سوی آن رفتند و به شدت گریستند؛ به حدی که خاک از اشک ایشان تر شد و به یاران خود فرمودند: (إِخْوَانِی لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا)؛ (برادران من! برای همانند آن مهیا شوید) (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 465.)
توصیههای بسیاری که در روایات شده است که میت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذارید و قبل از دفن مدتی او را در کنار قبرش نگاه دارید و در هنگام دفن بر او تلقین بخوانید و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانید، همگی برای کم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است.
فشار قبر قابل وصف نبوده و حقیقت آن برای ما روشن نیست. اجمالاً میتوان گفت: انسانی که از دنیا رفته است، به دلیل انس به دنیا و ناآشنایی به عالم برزخ ونظام جدید، فشار قرار میگیرد.
سؤال منکر و نکیر نیز پرسش از حقیقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: (یَجِیءُ الْمَلَکَانِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ إِلَی الْمَیِّتِ حِینَ یُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا کَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ یَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْیَابِهِمَا وَ یَطَئَانِ فِی شُعُورِهِمَا. فَیَسْأَلَانِ الْمَیِّتَ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ قَالَ فَإِذَا کَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّی وَ دِینِیَ الْإِسْلَامُ فَیَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی خَرَجَ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِی فَیَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِیهَا وَ یُفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةَ أَذْرُعٍ وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی الْجَنَّةِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا وَ إِذَا کَانَ الرَّجُلُ کَافِراً دَخَلَا عَلَیْهِ وَ أُقِیمَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ یَدَیْهِ عَیْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَیَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ وَ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی قَدْ خَرَجَ مِنْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ لَا أَدْرِی فَیُخَلِّیَانِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الشَّیْطَانِ فَیُسَلِّطُ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ تِنِّیناً لَو ْ أَنَّ تِنِّیناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِی الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی النَّارِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا)؛ (دو فرشته منکر و نکیر نزد میت در هنگامی که دفن میشود، میآیند؛ در حالی که صدای آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقی سهمناک و خیرهکننده است، در این حال زمین را با دندانهای خود زیر و رو میکنند و موهای خود را میکشند؛ پس از میت میپرسند: پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟
اگر او مؤمن باشد، میگوید: الله پرودگار من است و اسلام دین من. آنان به او میگویند: درباره مردی که از برای پشتیبانی شما بیرون آمده چه میگویی؟ میگوید: آیا از محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) پیامبر خدا میپرسید؟ میگویند: شهادت بده که او پیامبر خدا است. او میگوید: شهادت میدهد که او پیامبر خدا است.
[بدین ترتیب او از آزمون سربلند بیرون آمد و آنگاه] به او میگویند: بخواب! خوابی که در آن رویایی نیست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه میدهند و برای او، دری به سوی بهشت باز میکنند و او جایگاهش را میبیند.
اما اگر او کافر باشد، بر او وارد میشوند؛ در حالی که شیطان چونان دودی در کنار دیدگان او نشسته است. از او میپرسند: پرودگار تو کیست و دین تو چیست؟ درباره این شخص که برأی پشتیبانی شما بیرون آمده چه میگویی؟
میگوید: نمیدانم! (در این هنگام) بین او و شیطان را خالی میکنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط میسازند که اگر یکی از این مارها در زمین نفس بکشد، هرگز درختی نخواهد رویید. و دیدگان او را به سوی آتش میگشایند و او جایگاه خود را در آن میبیند) (کافی، ج 3، ص 236.)
آری برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراک آن عاجزیم. آنچه ما میبینیم قبری است در دورن زمین؛ اما حقیقت آن برای ما روشن نیست. این قبر یا باغی از باغهای بهشت است و آن برای انسانهایی است که در دنیا بهشتی زندگی کردند، یا چاهی از چاههای آتش و آن مخصوص انسانهایی است که زندگانی جهنمی داشتهاند و این بهشت و دوزخ برزخی که غیر از بهشت و دوزخ قیامت است، برای ما مکشوف نیست و پس از مرگ عیان میشود.
اما مهمترین امری که باعث میشود، قبر برای ما، نه تنها جایگاه تنهایی و وحشت نباشد؛ بلکه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ایمان و عمل صالح است که محبت پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله وسلم) و خاندانش، سرمایهای بس عظیم برای طول سفر و از جمله این مرحله میباشد.
برای توضیح بیشتر ر . ک :
1- حیات برزخی علی محمد اسدی
2- برزخ در چند قدمی ما محمدی اشتهاردی
3- سیاحت غرب نجفی قوچانی
4- معاد شناسی آیت اللّه طهرانی
www.morsalat.com
- [سایر] لطفا در مورد حوادث شب اول قبر، اعمال شب اول قبر و ویژگیهای شب اول قبر بطور جداگانه توضیحاتی دهید؟
- [سایر] سؤال قبر چگونه است؟
- [سایر] شب اول قبر چگونه است؟
- [سایر] کجای قران در مورد قبر و شب اول قبر توضیحی هست؟
- [سایر] در قبر از چه چیزهایی سؤال می شود؟
- [سایر] شب اوّل قبر شب اولی است که فرد می میرد یا آن را خاک می کنند؟
- [سایر] وقتی آدمها می میرند سوال های شب اول قبر را با چه زبانی از او می پرسند؟ عربی یا هر زبانی که فرد با آن زبان صحبت می کند؟
- [سایر] منظور از شب اوّل قبر چیست؟ چه اتفاقاتی میافتد؟
- [سایر] آیا فشار قبر و شب اول قبر در همهی انواع مرگها )سوختن، غرق شدن و...( و برای همهی انسانها هست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ملاک در حرمت نبش قبر میت چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند یا به جهت دیگری دفن او تأخیر بیفتد، باید نماز شب دفن را تا شب اوّل قبر او تأخیر بیندازند.
- [آیت الله سبحانی] اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند، یا به جهت دیگری دفن او را به تأخیر اندازند، باید نماز لیلة الدفن را تا شب اول قبر او تأخیر بیندازند. نبش قبر
- [آیت الله سیستانی] اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند ، یا به جهت دیگر دفن او تأخیر بیفتد ، باید نماز وحشت را تا شب اول قبر او تأخیر بیندازند . نبش قبر
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بخواهند میت را به شهر دوری ببرند یا به جهت دیگری دفن او تاخیر بیفتد باید نماز وحشت را تا شب اول قبر او تاخیر بیندازند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بخواهند میت را به شهر دوری ببرند یا به جهت دیگر دفن او تأخیر بیفتد، باید نماز وحشت را تا شب اول قبر او تأخیر بیندازند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند، یا به جهت دیگر دفن او تأخیر بیفتد، باید نماز وحشت را تا شب اوّل قبر او تأخیر بیندازند.
- [آیت الله مظاهری] اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند یا به جهت دیگر دفن او تأخیر بیفتد، باید نماز وحشت را تا شب اوّل قبر او تأخیر بیندازند.
- [امام خمینی] اگر بخواهند میت را به شهر دوری ببرند، یا به جهت دیگر دفن او تاخیر بیفتد، باید نماز وحشت را تا شب اول قبر او تاخیر بیندازند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است کسی که میّت را در قبر میگذارد، با طهارت و سر برهنه وپا برهنه باشد و از طرف پای میّت از قبر بیرون بیاید و غیر از خویشان میّت کسانی که حاضرند، با پشت دست خاک بر قبر بریزند وبگویند: )اًّنّا لِلّهِ وَاًّنّا اًّلَیْهِ راجِعون( اگر میّت زن است کسی که با او محرم میباشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمی نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است کسی که میت را در قبر میگذارد، با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد و از طرف پای میت از قبر بیرون بیاید و غیر از خویشان نسبی میت کسانی که حاضرند، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (إِنّا للَّه و إنّا إلیه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم میباشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمی نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند.