عصمت انبیا همگانی است و حضرت آدم(ع) نیز فاقد آن نبوده است لیکن برای روشن شدن این مسأله باید چندنکته را به دقت مورد بررسی قرار داد: 1- عصمت و حدود آن: عصمت به معنای پیراسته بودن از خطا و گناه و نسیان است. البته عصمت دارای مراتبی است و اولین مرتبه آنکه همه انبیا باید دارا باشند در چهار بعد است: الف) عصمت در اخذ وحی (یعنی‌آن را همان گونه که هست دریافت داشتن) ب) عصمت در حفظ وحی (آن را فراموش نکردن) ج) عصمت در تبلیغ وحی (وحی را همان گونه که هست ابلاغ کردن و چیزی کم و زیاد نکردن) د) عصمت عمل و اجرای مفاد وحی. این چهار مرحله مربوط به وحی رسالی است و شامل مسائل خارج از آن مانند ترک اولی نمی‌شود. البته در مراتب بالاتر عصمت که در مورد پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) است ترک اولی نیز راه ندارد. 2- نافرمانی آدم(علیه السلام): اوامر و نواهی الهی دو قسمند: الف) مولوی یا قانونی ب) ارشادی. قسم اول تکلیف‌آور است و خداوند جدا خواستار انجام آن می‌باشد و برای انجامش پاداش و در مقابل ترک آن عذاب قرار داده است. ولی قسم دوم در حقیقت تکلیفی از ناحیه پروردگار نیست. بلکه خداوند بدان وسیله آدمی را به حکم عقل یا واقعیتی تکوینی که نتیجه آن عمل است ارشاد می‌نماید مانند طبیبی که به مریض دستور می‌دهد فلان غذا رانخور. این دستور یک تکلیف قانونی نیست که اگر خلاف کند او را به مجازات رسانند. بلکه به این معناست که تخلف از آن با بهبودی او ناسازگار است. بهشتی که آدم در او بوده مرحله ماقبل تکلیف و تشریع بوده است ونهی الهی جنبه ارشادی داشته. زیرا آن درخت دارای ویژگی و اثر تکوینی خاصی بوده که چون از آن خوردند به فرموده قرآن: (فبدتلهما سواتهما) از این‌رو شرایط زیستی دیگری برای آنان لازم شد. بنابراین حضرت آدم مرتکب گناه تکلیفی نشده ولی در عین حال عمل او متناسب با آن مقام منیع آموزگاری ملائک نبوده است. از این رو هم از آن مقام بلند تنزل یافت وهم دیگر آن بهشت جای مناسبی برای او نبود. از همین جا معنای آیاتی مثل: (فعصی آدم ربه فغوی) و ... روشن می‌شود که این عصیان نه عصیان به معنای گناه است. بلکه سرپیچی در مقابل نهی ارشادی است که شایسته جایگاه رفیع او نبوده. 3 توبه آدم: توبه به حسب حال انسان‌ها متفاوت است و همه انبیا و اولیا پیوسته دردرگاه الهی بر توبه و استغفار مشغول بوده‌اند. زیرا: الف) توبه و انابه فرد از بهترین شیوه‌های تواضع دربرابر پروردگار است. ب ) اولیای خدا حتی کارهای نیکشان را در مقابل جلالت و عظمت پروردگار صفر و ناچیز و مایه شرمندگیمی‌دانستند و توبه می‌نمودند. ج ) توبه مردم عادی از گناه است ولی اولیا و اوصیا از این که ذره‌ای از خدا غافل شوند توبه می‌نمودند. برای آگاهی بیشتر ر . ک : (رهبران راستین) سید عبدالکریم هاشمی نژاد. مسأله هبوط: برای هبوط معانی مختلفی ذکر گردیده از جمله: 1- فرود آمدن که بیشتر جنبه انتقال مکانی دارد. 2- تنزل که جهت رتبه‌ای دارد. یعنی از رتبه‌ای والا به مرتبه یا مراتبی پایین تر رسیدن. این معنا در موارد استعمال آن پیرامون حضرت آدم وحواو شیطان صحیح‌تر به نظر می‌رسد. چه هر یک از آنان بر اثر تخلفشان تنزل مقام و رتبه یافتندلیکن چون تخلف شیطان تخلفی بزرگ‌تر و نشأت گرفته از استکبار بوده و از پس آن در سلک کافران در آمد لاجرم تمام مراتب کمالی را از دست داد و رجیم شد. ولی تخلف آدم نه گناه قانونی بوده و نه برخاسته از استکبار و تعالی. از این روتنزل او بر حسب میزان تخلفش بود به ویژه آن که بر اثر توبه و سپس اعمال صالح در این دنیا راه رسیدن به مقاماتی برتراز آن را برای خود باز نمود. www.morsalat.com
عصمت از گناه از شرایط پیامبری است با این وجود حضرت آدم چگونه مرتکب گناه گردید با همسرش از بهشت اخراج شد؟
عصمت انبیا همگانی است و حضرت آدم(ع) نیز فاقد آن نبوده است لیکن برای روشن شدن این مسأله باید چندنکته را به دقت مورد بررسی قرار داد:
1- عصمت و حدود آن: عصمت به معنای پیراسته بودن از خطا و گناه و نسیان است. البته عصمت دارای مراتبی است و اولین مرتبه آنکه همه انبیا باید دارا باشند در چهار بعد است:
الف) عصمت در اخذ وحی (یعنیآن را همان گونه که هست دریافت داشتن)
ب) عصمت در حفظ وحی (آن را فراموش نکردن)
ج) عصمت در تبلیغ وحی (وحی را همان گونه که هست ابلاغ کردن و چیزی کم و زیاد نکردن)
د) عصمت عمل و اجرای مفاد وحی.
این چهار مرحله مربوط به وحی رسالی است و شامل مسائل خارج از آن مانند ترک اولی نمیشود. البته در مراتب بالاتر عصمت که در مورد پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) است ترک اولی نیز راه ندارد.
2- نافرمانی آدم(علیه السلام): اوامر و نواهی الهی دو قسمند: الف) مولوی یا قانونی ب) ارشادی.
قسم اول تکلیفآور است و خداوند جدا خواستار انجام آن میباشد و برای انجامش پاداش و در مقابل ترک آن عذاب قرار داده است. ولی قسم دوم در حقیقت تکلیفی از ناحیه پروردگار نیست. بلکه خداوند بدان وسیله آدمی را به حکم عقل یا واقعیتی تکوینی که نتیجه آن عمل است ارشاد مینماید مانند طبیبی که به مریض دستور میدهد فلان غذا رانخور. این دستور یک تکلیف قانونی نیست که اگر خلاف کند او را به مجازات رسانند. بلکه به این معناست که تخلف از آن با بهبودی او ناسازگار است. بهشتی که آدم در او بوده مرحله ماقبل تکلیف و تشریع بوده است ونهی الهی جنبه ارشادی داشته. زیرا آن درخت دارای ویژگی و اثر تکوینی خاصی بوده که چون از آن خوردند به فرموده قرآن: (فبدتلهما سواتهما) از اینرو شرایط زیستی دیگری برای آنان لازم شد. بنابراین حضرت آدم مرتکب گناه تکلیفی نشده ولی در عین حال عمل او متناسب با آن مقام منیع آموزگاری ملائک نبوده است. از این رو هم از آن مقام بلند تنزل یافت وهم دیگر آن بهشت جای مناسبی برای او نبود. از همین جا معنای آیاتی مثل: (فعصی آدم ربه فغوی) و ... روشن میشود که این عصیان نه عصیان به معنای گناه است. بلکه سرپیچی در مقابل نهی ارشادی است که شایسته جایگاه رفیع او نبوده.
3 توبه آدم: توبه به حسب حال انسانها متفاوت است و همه انبیا و اولیا پیوسته دردرگاه الهی بر توبه و استغفار مشغول بودهاند. زیرا:
الف) توبه و انابه فرد از بهترین شیوههای تواضع دربرابر پروردگار است.
ب ) اولیای خدا حتی کارهای نیکشان را در مقابل جلالت و عظمت پروردگار صفر و ناچیز و مایه شرمندگیمیدانستند و توبه مینمودند.
ج ) توبه مردم عادی از گناه است ولی اولیا و اوصیا از این که ذرهای از خدا غافل شوند توبه مینمودند.
برای آگاهی بیشتر ر . ک : (رهبران راستین) سید عبدالکریم هاشمی نژاد.
مسأله هبوط: برای هبوط معانی مختلفی ذکر گردیده از جمله:
1- فرود آمدن که بیشتر جنبه انتقال مکانی دارد.
2- تنزل که جهت رتبهای دارد. یعنی از رتبهای والا به مرتبه یا مراتبی پایین تر رسیدن. این معنا در موارد استعمال آن پیرامون حضرت آدم وحواو شیطان صحیحتر به نظر میرسد. چه هر یک از آنان بر اثر تخلفشان تنزل مقام و رتبه یافتندلیکن چون تخلف شیطان تخلفی بزرگتر و نشأت گرفته از استکبار بوده و از پس آن در سلک کافران در آمد لاجرم تمام مراتب کمالی را از دست داد و رجیم شد. ولی تخلف آدم نه گناه قانونی بوده و نه برخاسته از استکبار و تعالی. از این روتنزل او بر حسب میزان تخلفش بود به ویژه آن که بر اثر توبه و سپس اعمال صالح در این دنیا راه رسیدن به مقاماتی برتراز آن را برای خود باز نمود.
www.morsalat.com
- [سایر] حضرت آدم مگر معصوم نبود، پس چرا گناه کرد و از بهشت رانده شد؟
- [سایر] حضرت آدم با آنکه پیامبر بود چطور مرتکب گناه شد , و از درختی که خدا خوردن ازآن را نهی کرده بود خورد ؟
- [سایر] با آنکه قرآن برای حضرت آدم مقام والایی بیان می کند چگونه مرتکب گناه شد ؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) استغفار می کرد و راز این استغفار چیست و این مسئله، چگونه با عصمت ایشان سازگار است و به عبارت دیگر، با این که پیامبر معصوم بود و مرتکب گناه نمی شد، پس چرا در دعایش از فزونی گناه، استغفار می کرد؟
- [سایر] آیا حضرت آدم (علیه السلام) دچار گناه و لغزش شد؟ مگر انبیا از خطا و گناه منزه نیستند؟
- [سایر] با عرض سلام،چند سوال در مورد آیات 35 تا38 سورهٔ بقره داشتم. -- فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَی حِینٍ{36} در آیهٔ 36 می خوانیم آدم به واسطهٔ گناه مرتکب شده اش،از بهشت اخراج شده و خداوند میفرماید که برخی از شما،برخی دیگر را دشمنید.ممکنه در مورد این دشمنی بیشتر توضیح بدهید و اینکه آیا این دشمنی مجازات گناهیست که حضرت آدم مرتکب شده است؟ همانطور که در آیه مشخص شده اهْبِطُواْ به صورت جمع آماده و احتمالا به این معناست که کلا به نسل عدم اشاره دhرد. سوال دیگر که اینجا مطرح میشود اینست که آیا ما انسانها به واسطهٔ مکافات عمل حضرت آدم از بهشت (محل آرامش و آسایش) جدا شده ایم و در زمین با تمام سختیها زندگی میکنیم.اگر این چنین است آیا با عدل خداوند سازگار است؟ --فَتَلَقَّی آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ{37} در آیه 37 میبینیم که حضرت آدم بعد از آموختن کلماتی،توبه اش پذیرفته می شود.ممکنه در مورد این کلمات توضیح بدهید و اینکه چرا این توبه مانع جدا شدن آدم از بهشت نشد. در واقع بخاطر گناه مرتکب شده خداوند آدم را به زمین فرستاد پس چرا با توبه اش مورد عفو خداوند به این معنا که در بهشت باقی بماند نشد. -- قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًی فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ{38} در آیه 38 سخن ازیک راهنما آماده است،منظور چیست؟ با تشکر
- [سایر] آیا حضرت آدم(ع) عصمت داشته اند؟
- [سایر] آیا الان بهشت و جهنم وجود دارد ؟ آیا حضرت آدم از بهشت رانده شد ؟
- [سایر] آیا الان بهشت و جهنم وجود دارد ؟ آیا حضرت آدم از بهشت رانده شد ؟
- [سایر] گناهی که حضرت آدم مرتکب شد ، به چه شکلی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه روزه دار دروغی به خدا و پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و جانشینان معصوم او(علیهم السلام) نسبت دهد خواه با گفتن باشد، یا نوشتن، یا اشاره و مانند آن، بنابراحتیاط واجب روزه اش باطل می شود، هر چند بلافاصله توبه کند. دروغ بستن به سایر انبیا و فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز همین حکم را دارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اشامیدن شراب و غیر ان از مسکرات حرام است و روایات در مذمت ان بسیار است و در بعضی از انها قریب به این مضامین وارد شده که خداوند معصیت نشده به چیزی که شدیدتر از اشامیدن مسکر باشد و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سوال شد ایا اشامیدن شراب بدتر است یا ترک نماز فرمود شرب خمر برای این که شرابخوار در حالتی قرار می گیرد که پروردگار خودرا نمی شناسد و از حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که شراب سر هر گناهی است و در بعضی از روایات اشامیدن شراب اشد از زنا و دزدی شمرده شده است و خداوند شراب را حرام کرده به علت این که ام الخبایث و سر هر شری است و شرابخوار عقل خودرا از دست می دهد پس پروردگار خود را نمی شناسد و هر معصیتی را مرتکب و هر حرمتی را هتک و هر رحم وابسته ای را قطع و هر فاحشه ای را مرتکب می شود
- [آیت الله مظاهری] از گناهان در اسلام فحش دادن به مسلمان است و چون فحش دادن اهانت به مسلمان است، باید گفت از این جهت از گناهان کبیره در اسلام است و آن اقسامی دارد: الف) فحش دادن و استهزاء و توهین و تعریض و لعن و مانند اینها- نعوذ باللَّه- به خداوند متعال یا پیامبر گرامی خاتم الانبیا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمّه طاهرین(سلاماللهعلیهم) و حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) علاوه بر اینکه فحشدهنده را نجس و کافر میکند، او را واجب القتل مینماید. ب) فحش دادن به انبیای عظام و علمای دین، بلکه همه افرادی که منتسب به اسلام میباشند، و گناه این قسم فحش در حدّ کفر است که در روایات آمده است جنگ با خدای متعال است. ج) فحش دادن به افراد معمولی و بچهها و دیوانههایی که متوجّه فحش میشوند، نیز حرام، بلکه چون ظلم و اهانت است از گناهان کبیره است. د) فحش دادن به غیر مسلمان یا به حیوانات، گرچه حرام نیست، ولی مسلمان باید مؤدّب باشد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ، متابعت از شیطان درون (هوای نفس) و از شیطان برون (وسوسههای ابلیس و افراد ناباب) است، و این متابعت دارای اقسامی است که برخی از آن، گناه نیست: الف) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه شده باشد؛ نظیر کسی که گناه عادت او شده است و قرآن شریف این قسم را شرک میداند (شرک عملی نه اعتقادی) چنانکه میفرماید: (أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ الهَهُ هَواه)[1] (آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را به عنوان خدای خود گرفته است؟) یا میفرماید: (أَلَمْ أَعْهَدْ الَیْکُمْ یا بَنی ادَمَ انْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطان)[2] (ای فرزندان آدم آیا از شما پیمان نگرفتم که شیطان را نپرستید؟) ب) متابعت از آنها نه به طور عادت و ملکه؛ نظیر کسی که گاهی مثلاً دروغ میگوید و یا آلودگی چشم دارد و یا غیبت میکند و مانند اینها، و این قسم همان گناهانی است که بعضی از آنها در مسائل گذشته و آینده آمده است. ج) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه نه در گناه بلکه در خواستههای آنها که گناه نیست، و علمای علم اخلاق به آن (مشتهیات نفس) میگویند و پرهیز از آن را به طور جدی خواستارند، نظیر سرگرم شدن به لذّات نفس از خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و تجمّلات و بازیها و مانند اینها، و این قسم گرچه گناه نیست، ولی خطر آن خیلی بالا است، علاوه بر اینکه سد و مانع محکمی در برابر تکامل است، و محال است که انسان با توغّل در مشتهیات بتواند استکمال پیدا کند. د) متابعت از آنها نه به طور عادت و نه در گناه؛ نظیر ارضای غرایز به طور متوسّط و از راه حلال، و این قسم نه تنها گناه نیست، بلکه قرآن شریف سفارش مؤکّدی برای آن نموده است. صفحه 428 (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ)[3] (ای پیامبر بگو چه کسی زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و نیز روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟) ولی باید مواظب باشد دل بستگی و عادت به آن پیدا نشود.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است
- [آیت الله اردبیلی] آشامیدن شراب، حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند، در صورتی که متوجّه باشد که لازمه حلال دانستن آن تکذیب خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میباشد کافر است. از حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمودند: (شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن هنگام خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد و حقّ خویشان نزدیک را رعایت نمیکند و از زشتیهای آشکار رو نمیگرداند و روح ایمان و خداشناسی از بدن او بیرون میرود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او میماند و خدا و فرشتگان و پیامبران علیهمالسلام و مؤمنین، او را لعنت میکنند و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون میآید و آب دهان او به سینهاش میریزد و فریاد تشنگی او بلند است.)(1)
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه
- [آیت الله وحید خراسانی] زکات در هشت مورد صرف می شود اول فقیر و او کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایه ای دارد که می تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست دوم مسکین و او کسی است که از فقیر سخت تر می گذراند سوم کسی که از طرف امام علیه السلام یا نایب امام مامور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب ان رسیدگی کند و ان را به امام علیه السلام یا نایب امام یا فقرا برساند چهارم مسلمانانی که شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم داده اند و در اسلام ثابت قدم نیستند تا به وسیله دادن زکات به انان ایمانشان تقویت شود ولی در صورت وجود فقیر در محل و دوران امر بین صرف در فقیر و صرف در این مصرف احتیاط واجب ان است که به فقیر داده شود و این احتیاط در مورد هفتم هم باید رعایت شود پنجم خریداری بنده مسلمانی که در شدت باشد و ازاد کردن او و همچنین خریداری بنده و ازاد کردن او هر چند در شدت نباشد در صورتی که مستحقی برای زکات پیدا نکند ششم بدهکاری که نمی تواند دین خود را ادا کند در صورتی که در معصیت صرف نکرده باشد هفتم فی سبیل الله یعنی امور خیریه ای که می شود انها را به قصد قربت انجام داد و بنابر احتیاط واجب کارهایی باشد که مصلحت عمومی داشته باشد مانند بنای مساجد و مدارس دینی و ساختن بیمارستان و اسایشگاه برای سالخوردگان و مانند اینها هشتم ابن السبیل یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسایل اینده می اید
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.