در قرآن به صراحت آمده است که زنان پیامبر مادران مؤمنین هستن ولی شیعه نظری غیر از این دارد، دلیلش چیست؟
در پاسخ به این پرسش نکات ذیل را باید لحاظ نمود: 1. زنان پیامبر امهات المؤمنین دانسته شده اند (احزاب، آیه 6) اما نه به لحاظ شخصیت خودشان (مثبت یا منفی) بلکه به لحاظ انتسابی که به رسول خدا(ص) دارند. و اگر شرافتی برای آنان است به لحاظ انتساب به پیامبر است با وجود این مقصود از این دستور حرمت ازدواج با آنان بعد از رسول خدا(ص) است به لحاظ حرمت نگهداشتن حریم رسول خدا(ص)، وگرنه براساس آیه 2 مجادله مادر هر کس همان شخصی است که او را به دنیا می آورد (ان امهاتهم الا اللائی ولدنهم) 2 : در آیه 30 سوره احزاب خداوند میفرماید هر کدام از شما زنان پیامبر که مرتکب عمل زشت شود عذابش دو چندان خواهد بود ودر آیات بعد از ان میفرماید شما به مانند سایر زنان نیستید اگر تقوای خداوند را پیشه کنید از این آیات معلوم میشود همسری پیامبر بیمه عمردر برابر همه بدیها نیست و همسر پیامبر اسلام هم میتواند همچون همسر برخی پیامبران مثل نوح ولوط همسر خوبی برای پیامبر نباشد 3 : در آیه 3 و4 سوره تحریم خداوند سخن از افشای سر پیامبر توسط برخی از زنان حضرت را به میان آورده که در این آیه مراد عایشه و حفصه هستند ودر ادامه خداوند با این دو زن به لسان تهدید صحبت میکند و میفرماید اگر شما دو نفر به سوی خداوند توبه کنید جا دارد چون قلب های شما از حق برگشته و منحرف شده است واگر بخواهید بر علیه پیامبر توطئه کنید بدانید که خداوند وجبرئیل وصالح از مومنان {در برخی تفاسیر به حضرت علی علیه السلام تفسیر شده چون آیه به تعبیر مفرد است } ولی و یاور پیامبرند وملائکه نیز پشتیبان اویند در ادامه این سوره نیز خداوند سخن از همسر لوط ونوح نیز به میان آورده است که خیانت به همسرانشان نمودند . . 4 : عایشه برخلاف دستور رسول خدا(ص) دشمنی هایی نسبت به اهل بیت آن حضرت نمود که حتی مورد اعتراض سایر همسران رسول خدا(ص) از جمله ام سلمه شد و حتی موجب شد بسیاری از مسلمانان در تشخیص راه حق دچار سرگردانی و انحراف شوند 5 : در برخی از روایت آمده است که خداوند طلاق همسران خودش را پس از فوت به دست امیر مومنان داد که هر کدام تخطی از حدود همسری پیامبر نمودند اورا از جانب پیامبر در همین دنیا طلاق دهد واو دیگر در دنیا وآخرت همسر پیامبرنخواهد بود به روایت ذیل توجه کنید : مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَی الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ طَاهِرٍ الْقُمِّیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَحْرِ بْنِ سَهْلٍ الشَّیْبَانِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مَسْرُورٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیِّ قَالَ سَأَلْتُ الْحُجَّةَ الْقَائِمَ فَقُلْتُ مَوْلَانَا وَ ابْنَ مَوْلَانَا إِنَّا رُوِّینَا عَنْکُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص جَعَلَ طَلَاقَ نِسَائِهِ بِیَدِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع حَتَّی أَرْسَلَ یَوْمَ الْجَمَلِ إِلَی عَائِشَةَ إِنَّکِ قَدْ أَرْهَجْتِ عَلَی الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ بِفِتْنَتِکِ وَ وردت بَنِیکِ حِیَاضَ الْهَلَکَةِ بِجَهْلِکِ فَإِنْ کَفَفْتِ عَنِّی عَزَّ بِکِ وَ إِلَّا طَلَّقْتُکِ وَ نِسَاءُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ کَانَ طَلَّقَهُنَّ وَفَاتُهُ قَالَ مَا الطَّلَاقُ قُلْتُ تَخْلِیَةُ السَّبِیلِ قَالَ فَإِذَا کَانَ وَفَاةُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ خَلَّی لَهُنَّ السَّبِیلَ فَلِمَ لَا یَحِلُّ لَهُنَّ الْأَزْوَاجُ قُلْتُ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی حَرَّمَ الْأَزْوَاجَ‌ عَلَیْهِنَّ قَالَ وَ کَیْفَ وَ قَدْ خَلَّی الْمَوْتُ سَبِیلَهُنَّ قُلْتُ فَأَخْبِرْنِی یَا ابْنَ مَوْلَایَ عَنْ مَعْنَی الطَّلَاقِ الَّذِی فَوَّضَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُکْمَهُ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَظَّمَ شَأْنَ نِسَاءِ النَّبِیِّ فَخَصَّهُنَّ بِشَرَفِ الْأُمَّهَاتِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ هَذَا الشَّرَفَ بَاقٍ لَهُنَّ مَا دُمْنَ لِلَّهِ عَلَی الطَّاعَةِ فَأَیَّتُهُنَّ عَصَتِ اللَّهَ بَعْدِی بِالْخُرُوجِ عَلَیْکَ فَأَطْلِقْ لَهَا فِی الْأَزْوَاجِ وَ أَسْقِطْهَا مِنْ شَرَفِ أُمُومَةِ الْمُؤْمِنِینَ ج، عَنْ سَعْدٍ مِثْلَهُ {بحار 38 / 88} راوی می گوید از امام زمان پرسیدم برای ما از شما این گونه روایت شده که پیامبر امر طلاق زنان خودش را به دست امیر مؤمنان علیه السلام داد و امیر مومنان در جنگ جمل فردی را به سوی عایشه فرستاد که تو در اسلام فتنه نموده ای و گروهی را بر اسلام و مسلمانان شورانده ای و فرزندان خودت را در معرض هلاکت قرار داده ای پس اگر از این کارها دست برداری عزتت باقی است وگرنه تو را طلاق میدهم راوی میگوید به حضرت عرض کردم مراد از این طلاق چیست مگر زنان پیامبر با فوت حضرت طلاق پیدا نمی کنند حضرت فرمود طلاق پیدا می کنند یعنی چه گفتم رها شدن از شوهر حضرت فرمود اگر با فوت پیامبر رها شدند چرا نمیتوانند ازدواج کنند گفتم چون رسول خدا بر انان حرام نمود ازدواج را حضرت فرمود چگونه در حالی که گفتی آنان با مرگ پیامبر رها شده اندگفتم پس معنای طلاقی که حکم ان به امیر مومنان واگذار شده چیست حضرت فرمود خداوند جایگاه زنان پیامبر را بلند نموده وآنان را مشرف به مقام ام المؤمنین بودن نموده لکن پیامبر به امیر مومنان فرمود ای ابا الحسن این شرف برای آنان تازمانی باقی است که در طاعت خداوند هستند وهر کدام انان که نافرمانی خدا نمود به خروج بر تو او را طلاق بده و از شرافت ام المومنین بودن خارج نما . بنا بر این صرف نظر از روایت فوق با توجه به آیات قران که صرف همسری را شرافت و فضیلت بری زنان پیامبر نمیداند وشرافت آنان را در تقوی میداند وبا توجه به خروج عایشه بر امیرمومنان وخلیفه رسول خدا دیگر شرافتی برای این همسر پیامبر نخواهد بود ضمن انکه ممانعت وی از دفن پاره تن رسول خدا امام حسن مجتبی علیه السلام وتیر باران شدن جنازه ان حضرت با فتنه ای که او شروع نمود توسط بنی مروان را نیز نباید از ذهن دور داشت در زمان پیامبر نیز از این شخصیت سخنانی درمورد حضرت خدیجه ورفتارهای نسبت به امیر مومنان وحضرت فاطمه سرزده شده که موجب رنجش وناراحتی پیامبر اکرم (ص) بوده است . porseman.org
عنوان سوال:

در قرآن به صراحت آمده است که زنان پیامبر مادران مؤمنین هستن ولی شیعه نظری غیر از این دارد، دلیلش چیست؟


پاسخ:

در پاسخ به این پرسش نکات ذیل را باید لحاظ نمود: 1. زنان پیامبر امهات المؤمنین دانسته شده اند (احزاب، آیه 6) اما نه به لحاظ شخصیت خودشان (مثبت یا منفی) بلکه به لحاظ انتسابی که به رسول خدا(ص) دارند. و اگر شرافتی برای آنان است به لحاظ انتساب به پیامبر است با وجود این مقصود از این دستور حرمت ازدواج با آنان بعد از رسول خدا(ص) است به لحاظ حرمت نگهداشتن حریم رسول خدا(ص)، وگرنه براساس آیه 2 مجادله مادر هر کس همان شخصی است که او را به دنیا می آورد (ان امهاتهم الا اللائی ولدنهم)
2 : در آیه 30 سوره احزاب خداوند میفرماید هر کدام از شما زنان پیامبر که مرتکب عمل زشت شود عذابش دو چندان خواهد بود ودر آیات بعد از ان میفرماید شما به مانند سایر زنان نیستید اگر تقوای خداوند را پیشه کنید از این آیات معلوم میشود همسری پیامبر بیمه عمردر برابر همه بدیها نیست و همسر پیامبر اسلام هم میتواند همچون همسر برخی پیامبران مثل نوح ولوط همسر خوبی برای پیامبر نباشد
3 : در آیه 3 و4 سوره تحریم خداوند سخن از افشای سر پیامبر توسط برخی از زنان حضرت را به میان آورده که در این آیه مراد عایشه و حفصه هستند ودر ادامه خداوند با این دو زن به لسان تهدید صحبت میکند و میفرماید اگر شما دو نفر به سوی خداوند توبه کنید جا دارد چون قلب های شما از حق برگشته و منحرف شده است واگر بخواهید بر علیه پیامبر توطئه کنید بدانید که خداوند وجبرئیل وصالح از مومنان {در برخی تفاسیر به حضرت علی علیه السلام تفسیر شده چون آیه به تعبیر مفرد است } ولی و یاور پیامبرند وملائکه نیز پشتیبان اویند در ادامه این سوره نیز خداوند سخن از همسر لوط ونوح نیز به میان آورده است که خیانت به همسرانشان نمودند .
. 4 : عایشه برخلاف دستور رسول خدا(ص) دشمنی هایی نسبت به اهل بیت آن حضرت نمود که حتی مورد اعتراض سایر همسران رسول خدا(ص) از جمله ام سلمه شد و حتی موجب شد بسیاری از مسلمانان در تشخیص راه حق دچار سرگردانی و انحراف شوند
5 : در برخی از روایت آمده است که خداوند طلاق همسران خودش را پس از فوت به دست امیر مومنان داد که هر کدام تخطی از حدود همسری پیامبر نمودند اورا از جانب پیامبر در همین دنیا طلاق دهد واو دیگر در دنیا وآخرت همسر پیامبرنخواهد بود به روایت ذیل توجه کنید :
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَی الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ طَاهِرٍ الْقُمِّیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَحْرِ بْنِ سَهْلٍ الشَّیْبَانِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مَسْرُورٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیِّ قَالَ سَأَلْتُ الْحُجَّةَ الْقَائِمَ فَقُلْتُ مَوْلَانَا وَ ابْنَ مَوْلَانَا إِنَّا رُوِّینَا عَنْکُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص جَعَلَ طَلَاقَ نِسَائِهِ بِیَدِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع حَتَّی أَرْسَلَ یَوْمَ الْجَمَلِ إِلَی عَائِشَةَ إِنَّکِ قَدْ أَرْهَجْتِ عَلَی الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ بِفِتْنَتِکِ وَ وردت بَنِیکِ حِیَاضَ الْهَلَکَةِ بِجَهْلِکِ فَإِنْ کَفَفْتِ عَنِّی عَزَّ بِکِ وَ إِلَّا طَلَّقْتُکِ وَ نِسَاءُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ کَانَ طَلَّقَهُنَّ وَفَاتُهُ قَالَ مَا الطَّلَاقُ قُلْتُ تَخْلِیَةُ السَّبِیلِ قَالَ فَإِذَا کَانَ وَفَاةُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ خَلَّی لَهُنَّ السَّبِیلَ فَلِمَ لَا یَحِلُّ لَهُنَّ الْأَزْوَاجُ قُلْتُ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی حَرَّمَ الْأَزْوَاجَ‌ عَلَیْهِنَّ قَالَ وَ کَیْفَ وَ قَدْ خَلَّی الْمَوْتُ سَبِیلَهُنَّ قُلْتُ فَأَخْبِرْنِی یَا ابْنَ مَوْلَایَ عَنْ مَعْنَی الطَّلَاقِ الَّذِی فَوَّضَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُکْمَهُ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَظَّمَ شَأْنَ نِسَاءِ النَّبِیِّ فَخَصَّهُنَّ بِشَرَفِ الْأُمَّهَاتِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ هَذَا الشَّرَفَ بَاقٍ لَهُنَّ مَا دُمْنَ لِلَّهِ عَلَی الطَّاعَةِ فَأَیَّتُهُنَّ عَصَتِ اللَّهَ بَعْدِی بِالْخُرُوجِ عَلَیْکَ فَأَطْلِقْ لَهَا فِی الْأَزْوَاجِ وَ أَسْقِطْهَا مِنْ شَرَفِ أُمُومَةِ الْمُؤْمِنِینَ ج، عَنْ سَعْدٍ مِثْلَهُ {بحار 38 / 88}
راوی می گوید از امام زمان پرسیدم برای ما از شما این گونه روایت شده که پیامبر امر طلاق زنان خودش را به دست امیر مؤمنان علیه السلام داد و امیر مومنان در جنگ جمل فردی را به سوی عایشه فرستاد که تو در اسلام فتنه نموده ای و گروهی را بر اسلام و مسلمانان شورانده ای و فرزندان خودت را در معرض هلاکت قرار داده ای پس اگر از این کارها دست برداری عزتت باقی است وگرنه تو را طلاق میدهم راوی میگوید به حضرت عرض کردم مراد از این طلاق چیست مگر زنان پیامبر با فوت حضرت طلاق پیدا نمی کنند حضرت فرمود طلاق پیدا می کنند یعنی چه گفتم رها شدن از شوهر حضرت فرمود اگر با فوت پیامبر رها شدند چرا نمیتوانند ازدواج کنند گفتم چون رسول خدا بر انان حرام نمود ازدواج را حضرت فرمود چگونه در حالی که گفتی آنان با مرگ پیامبر رها شده اندگفتم پس معنای طلاقی که حکم ان به امیر مومنان واگذار شده چیست حضرت فرمود خداوند جایگاه زنان پیامبر را بلند نموده وآنان را مشرف به مقام ام المؤمنین بودن نموده لکن پیامبر به امیر مومنان فرمود ای ابا الحسن این شرف برای آنان تازمانی باقی است که در طاعت خداوند هستند وهر کدام انان که نافرمانی خدا نمود به خروج بر تو او را طلاق بده و از شرافت ام المومنین بودن خارج نما .
بنا بر این صرف نظر از روایت فوق با توجه به آیات قران که صرف همسری را شرافت و فضیلت بری زنان پیامبر نمیداند وشرافت آنان را در تقوی میداند وبا توجه به خروج عایشه بر امیرمومنان وخلیفه رسول خدا دیگر شرافتی برای این همسر پیامبر نخواهد بود ضمن انکه ممانعت وی از دفن پاره تن رسول خدا امام حسن مجتبی علیه السلام وتیر باران شدن جنازه ان حضرت با فتنه ای که او شروع نمود توسط بنی مروان را نیز نباید از ذهن دور داشت در زمان پیامبر نیز از این شخصیت سخنانی درمورد حضرت خدیجه ورفتارهای نسبت به امیر مومنان وحضرت فاطمه سرزده شده که موجب رنجش وناراحتی پیامبر اکرم (ص) بوده است .
porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین