برای روشن شدن پاسخ باید در دو بخش جداگانه بحث شود: الف) معاد در بین یهود: در این زمینه سه سوال مطرح می شود. آیا یهودیان اساسا معاد و رستاخیز را قبول داشتند یا خیر؟ بر فرض قبول آیا جزو اصول آنها است یا خیر؟ و آیا به معاد جسمانی قائلند یا روحانی؟ قبل از پرداختن به جواب این سوال ها ذکر این نکته لازم است که اولا به تصریح قرآن کریم و شهادت تاریخ دین یهودیت و مسیحیت دچار تحریف شده است. ثانیا این دو دین دارای فرقه های بسیار گوناگون و متنوع هستند که گاه دارای آرای متناقض در یک زمینه هستند. 1- یهود و رستاخیز: در مورد اعتقاد یهودیان به رستاخیز آقای دکتر جواد مشکورد در دو مورد از کتاب خلاصه ادیان تصریح می کند بر اینکه بر خلاف مسلمین و نصاری، یهودیان اعتقاد روشنی به آخرت و روز جزا ندارند و سزا و جزای اعمالشان را بیشتر در این جهان می دانند و اعتقاد به رستاخیر که در دین ایشان ذکر شده اعتقادی قدیم نیست و چنانجه از پیش گفتیم این عقیده را پس از آزادی ایشان از اسارت بابل به دست کورش از نشست و برخاست با ایرانیان زرتشتی فرا گرفتند.(خلاصه ادیان، دکتر محمد جواد مشکور، ص134 و 142) لیکن در کتاب گنجینه از تلمود (احادیث ... در سال 216 م توسط دانشمندی یهودی بنام رابی یهودا همراه یکصد و پنجاه تن از علما یهود جمع آوری شد و میشتاه نامیده شد چون کتاب میشتاه نیاز به شرح داشت علمای یهود بر آن شرحی نوشتند به نام گمارا از ترکیب میشتاه با گمارا کتابی عظیم در بیان عقاید یهودیت بوجود آمد که معروف است به تلمود) که به صورت تفصیلی به این بحث پرداخته استفاده می شود که یهودیان معتقد بر معاد هستند و معاد جزو اصول دین آنهاست. نویسنده در این کتاب تصریح می کند که در تعلیمات دینی دانشمدان یهود هیچیک از موضوعات مربوط به جهان آینده مانند اعتقاد به رستاخیز مردگان دارای اهمیت نیست اعتقاد به رستاخیر یکی از اصول دین و ایمان یهود است و انکار آن گناهی بزرگ محسوب می شود در تلمود چنین آمده است: (کسی که به رستاخیز مردگان معتقد نباشد و آن را انکار کند از رستاخیز سهمی نخواهد داشت)(گنجینه ای از تلمود، ص362، نقل از سنهدرین 90 الف) لیکن باید گفت این اعتقاد گروهی از یهودیان به نام فرسیان است حال اگر گروهی دیگر به نام صادوقیان چنین تعلیم می داند که با مردن جسم روح نیز معدوم می شود و مرگ پایان موجودیت انسان است و دلیل صادوقیان بر رد رستاخیز مردگان این بود که در اسفار پنجگاه تورات ذکری از این موضوع به میان نیامده در مقابل فرسیان مخالفت کرده و مواردی را ذگر کرده اند که تورات اشاره به مسئله رستاخیز دارد که فعلا جای تفصیل نیست. 2- همگانی بودن معاد: اختلاف عظیم دیگر در بین علمایی از یهود که معتقد به معاد هستند واقع شده که آیا معاد برای همه افراد است؟ بعضی قائلند برای همه مردگان و برخی معاد را مختص یهودیان دانسته و عده دیگر محدود تر از این گفته اند که حتی یهودیانی که لیاقت و امتیازات لازم را کسب نکرده باشند از پاداش زندگی بعد از مرگ محروم خواهند بود. 3- معاد روحانی یا جسمانی: اما در باره اینکه معاد را یهود جسمانی می داند یا روحانی از مجموع نوشته های آنها معاد جسمانی استفاده می شود گرچه در نحوه این معاد جسمانی اختلافاتی دارند. 4- چگونگی معاد جسمانی: مثلا پیروان مکتب شمای می گویند شکل یافتن انسان در جهان آینده مانند شکل یافتن او در این جهان نخواهد بود در این جها ن شکل یافتن بدن از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه می یابد ولی در جهان آینده بر عکس از رگها و استخوانها آغاز و با پوست و گوشت پایان می پذیرد.(گنجینه ای از تلمود ص368 نقل از حزقیال 8:37) اما پیروان مکتب هیلل می گویند شکل پذیرفتن بدن انسان در چهان آینده مانند شکل یافتنش در این جهان خواهد بود یعنی از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه می یابد. سوال دیگر که در بین علمای یهود درباره رستاخیز مطرح است درباره افرادی است که در این دنیا دارای نقایص جسمانی بوده اند آیا در آخرت هم این نقایص جسمانی را دارند یا خیر. علمای یهود با استناد به برخی موارد از تورات و منابع دیگر قائل شده اند که با همان نقایص جسمانی برانگیخته می شوند. مثلا در کتاب جامعه سلیمان نقل شده که نسلی میرود و نسل دیگری می آید در شرح کلین جمله علمای یهود در تلمود می گویند یک نسل همان طور که می رود همانگونه نیز باز می گرد و اگر کسی با پای لنگ یا چشم کور از دنیا رفت با پای لنگ و چشم کور برانگیخته خواهد شد.(جامعه سلیمان 4:1) و قائلند که مأمور واقعه عظیم رستاخیز ایلیاس (الیاس) نبی است چنانچه در میشاسوطا جلد 9 ص15 نقل شده که رستاخیز مردگان توسط ایلیا عملی خواهد شد. حاصل سخن: از مطالبی که ذکر کردیم به دست می آید که در تورات نص صریحی بر معاد نیست بلکه اشاراتی است که بعضی دلالت آنها بر معاد پذیرفته بعضی انکار کرده لهذا وجود معاد در بین علمای یهود خصوصا یهود اوایل محل اختلاف است و ثانیا فرقه ای که قائل به معاد هستند آنرا جزء اصول دانسته و لیکن در اینکه آیا برای همه است یا بعضی افراد اختلاف داردند و ثالثا از نفل های که در آخر از فرقه شمای و هیلل بیان کردیم روشن شد که معتقدین به معاد از یهود معاد را جسمانی می دانند نه روحانی. (برای یافتن مستندات این مطالب می توانید به کتاب افتخار اسلام به سایر ادیان تألیف محمد صادق فخر الاسلام ص129 به بعد و کتاب گنجنه ای از تلمود ص362 به بعد و کتاب خلاصه ادیان ص134 به بعد مراجعه فرمائید.) ب) معاد در مسیحیت: آنچه از کتاب مقدس و کتبی که درباره مسیحیت نوشته شده به دست می آید این است که همه مسیحیان معتقد به رستاخیز هستند و در باره اینکه رستاخیز از اصول است یا خیر، علمای مسیحی آن را جزء اصول می دانند لیکن برتراند راسل در کتاب (چرا مسیحی نیستم) می گوید اعتقاد به دوزخ پیرو دستور شورای خصوصی، هرچند که اسقف اعظم کانت بری و اسقف اعظم پورت آن را به رسمیت نشناختند، جزء اصول اعتقادی مسیحیت نمی باشد لیکن در تعالیم اساسی کتاب مقدس و به تصریح یونس و دیگر رسولان جزء اصول اعتقادی محسوب می شود.(انجیل مرقس باب9 آیه 43-49، یوحنا باب 5 آیه 20-27، رساله اولای یونس باب 15 آیه 15) اما در باره اینکه معاد جسمانی است یا روحانی از مواضع متعدد از کتاب مقدس تصریح به جسمانی بودن معاد شده چنانچه شیخ محمد صادق فخر الاسلام در کتاب افتخار اسلام بر سایر ادیان می گوید: (اقرار به معاد و حشر جسمانی از ضروریات دین نصاری و مجمع علیه جمیع فرق ایشان است و در این مسئله با ما هیچ اختلافی ندارند و اقرار به حشر جسمانی مخصوص علیه اناجیل است در مواضع کتبره.) و ایشان شش مورد از مواردی را که در اناجیل مختلف تصریح به جسمانی بودن معاد است ذکر می فرمایند.افتخار اسلام ...، شیخ محمد صادق فخر الاسلام ص120) لیکن نکته ای که لازم به یادآوری است که ولو علمای مسیحی و اناجیل تصریح به جسمانی بودن معاد دارند ولی درباره لذات و آلام می گویند در قیامت لذت و درد روحانی است که این خود یکی از موارد تناقض در عقابه مسیحیت است.(همان، ص121) شایان ذکر است که گروهی از متألهین لیبرال و نوارتدکس واقعیتهای کتاب مقدس را انکار و قائل به روحانیت معاد شده اند. مسئله دیگری که نباید از آن غفلت کرد مسئله رستاخیز حضرت مسیح در بین نصاری است که قائلند مسیح مرد و بعد از مرگ زنده شد و این رستاخیز جسمانی بود که بر این مطلب از موارد متعددی از اناجیل تصریح شده است.(انجیل یوحنا 1/23، مرقس 15/45، مثی 28/9، لوقا 24/34 و یوحنا 20/25 و موارد دیگر) که این مسئله رستاخیز مسیح نباید با مسئله معاد خلط شود. برای مطالعه بیشتر می توانید در باره معاد در کیش یهود به کتابهای خلاصه ادیان تألیف راب ترجمه امیر فریدونی گرگانی و درباره مسیحیت به کتاب های درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت تألیف محمد رضا زیبائی نژاد، کلام مسیحی تألیف توماس میشل ترجمه حسن توفیق و منابع دیگر مراجعه فرمایید.
آیا تفاوتی در دیدگاه اهل کتاب با مسلمانان درباره معاد و قیامت وجود دارد؟ لطفا توضیح دهید.اگر کتابی در این زمینه وجود دارد معرفی نمایید؟
برای روشن شدن پاسخ باید در دو بخش جداگانه بحث شود:
الف) معاد در بین یهود:
در این زمینه سه سوال مطرح می شود. آیا یهودیان اساسا معاد و رستاخیز را قبول داشتند یا خیر؟ بر فرض قبول آیا جزو اصول آنها است یا خیر؟ و آیا به معاد جسمانی قائلند یا روحانی؟
قبل از پرداختن به جواب این سوال ها ذکر این نکته لازم است که اولا به تصریح قرآن کریم و شهادت تاریخ دین یهودیت و مسیحیت دچار تحریف شده است. ثانیا این دو دین دارای فرقه های بسیار گوناگون و متنوع هستند که گاه دارای آرای متناقض در یک زمینه هستند.
1- یهود و رستاخیز:
در مورد اعتقاد یهودیان به رستاخیز آقای دکتر جواد مشکورد در دو مورد از کتاب خلاصه ادیان تصریح می کند بر اینکه بر خلاف مسلمین و نصاری، یهودیان اعتقاد روشنی به آخرت و روز جزا ندارند و سزا و جزای اعمالشان را بیشتر در این جهان می دانند و اعتقاد به رستاخیر که در دین ایشان ذکر شده اعتقادی قدیم نیست و چنانجه از پیش گفتیم این عقیده را پس از آزادی ایشان از اسارت بابل به دست کورش از نشست و برخاست با ایرانیان زرتشتی فرا گرفتند.(خلاصه ادیان، دکتر محمد جواد مشکور، ص134 و 142) لیکن در کتاب گنجینه از تلمود (احادیث ... در سال 216 م توسط دانشمندی یهودی بنام رابی یهودا همراه یکصد و پنجاه تن از علما یهود جمع آوری شد و میشتاه نامیده شد چون کتاب میشتاه نیاز به شرح داشت علمای یهود بر آن شرحی نوشتند به نام گمارا از ترکیب میشتاه با گمارا کتابی عظیم در بیان عقاید یهودیت بوجود آمد که معروف است به تلمود) که به صورت تفصیلی به این بحث پرداخته استفاده می شود که یهودیان معتقد بر معاد هستند و معاد جزو اصول دین آنهاست. نویسنده در این کتاب تصریح می کند که در تعلیمات دینی دانشمدان یهود هیچیک از موضوعات مربوط به جهان آینده مانند اعتقاد به رستاخیز مردگان دارای اهمیت نیست اعتقاد به رستاخیر یکی از اصول دین و ایمان یهود است و انکار آن گناهی بزرگ محسوب می شود در تلمود چنین آمده است: (کسی که به رستاخیز مردگان معتقد نباشد و آن را انکار کند از رستاخیز سهمی نخواهد داشت)(گنجینه ای از تلمود، ص362، نقل از سنهدرین 90 الف) لیکن باید گفت این اعتقاد گروهی از یهودیان به نام فرسیان است حال اگر گروهی دیگر به نام صادوقیان چنین تعلیم می داند که با مردن جسم روح نیز معدوم می شود و مرگ پایان موجودیت انسان است و دلیل صادوقیان بر رد رستاخیز مردگان این بود که در اسفار پنجگاه تورات ذکری از این موضوع به میان نیامده در مقابل فرسیان مخالفت کرده و مواردی را ذگر کرده اند که تورات اشاره به مسئله رستاخیز دارد که فعلا جای تفصیل نیست.
2- همگانی بودن معاد:
اختلاف عظیم دیگر در بین علمایی از یهود که معتقد به معاد هستند واقع شده که آیا معاد برای همه افراد است؟ بعضی قائلند برای همه مردگان و برخی معاد را مختص یهودیان دانسته و عده دیگر محدود تر از این گفته اند که حتی یهودیانی که لیاقت و امتیازات لازم را کسب نکرده باشند از پاداش زندگی بعد از مرگ محروم خواهند بود.
3- معاد روحانی یا جسمانی:
اما در باره اینکه معاد را یهود جسمانی می داند یا روحانی از مجموع نوشته های آنها معاد جسمانی استفاده می شود گرچه در نحوه این معاد جسمانی اختلافاتی دارند.
4- چگونگی معاد جسمانی:
مثلا پیروان مکتب شمای می گویند شکل یافتن انسان در جهان آینده مانند شکل یافتن او در این جهان نخواهد بود در این جها ن شکل یافتن بدن از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه می یابد ولی در جهان آینده بر عکس از رگها و استخوانها آغاز و با پوست و گوشت پایان می پذیرد.(گنجینه ای از تلمود ص368 نقل از حزقیال 8:37) اما پیروان مکتب هیلل می گویند شکل پذیرفتن بدن انسان در چهان آینده مانند شکل یافتنش در این جهان خواهد بود یعنی از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه می یابد.
سوال دیگر که در بین علمای یهود درباره رستاخیز مطرح است درباره افرادی است که در این دنیا دارای نقایص جسمانی بوده اند آیا در آخرت هم این نقایص جسمانی را دارند یا خیر. علمای یهود با استناد به برخی موارد از تورات و منابع دیگر قائل شده اند که با همان نقایص جسمانی برانگیخته می شوند. مثلا در کتاب جامعه سلیمان نقل شده که نسلی میرود و نسل دیگری می آید در شرح کلین جمله علمای یهود در تلمود می گویند یک نسل همان طور که می رود همانگونه نیز باز می گرد و اگر کسی با پای لنگ یا چشم کور از دنیا رفت با پای لنگ و چشم کور برانگیخته خواهد شد.(جامعه سلیمان 4:1) و قائلند که مأمور واقعه عظیم رستاخیز ایلیاس (الیاس) نبی است چنانچه در میشاسوطا جلد 9 ص15 نقل شده که رستاخیز مردگان توسط ایلیا عملی خواهد شد.
حاصل سخن:
از مطالبی که ذکر کردیم به دست می آید که در تورات نص صریحی بر معاد نیست بلکه اشاراتی است که بعضی دلالت آنها بر معاد پذیرفته بعضی انکار کرده لهذا وجود معاد در بین علمای یهود خصوصا یهود اوایل محل اختلاف است و ثانیا فرقه ای که قائل به معاد هستند آنرا جزء اصول دانسته و لیکن در اینکه آیا برای همه است یا بعضی افراد اختلاف داردند و ثالثا از نفل های که در آخر از فرقه شمای و هیلل بیان کردیم روشن شد که معتقدین به معاد از یهود معاد را جسمانی می دانند نه روحانی.
(برای یافتن مستندات این مطالب می توانید به کتاب افتخار اسلام به سایر ادیان تألیف محمد صادق فخر الاسلام ص129 به بعد و کتاب گنجنه ای از تلمود ص362 به بعد و کتاب خلاصه ادیان ص134 به بعد مراجعه فرمائید.)
ب) معاد در مسیحیت:
آنچه از کتاب مقدس و کتبی که درباره مسیحیت نوشته شده به دست می آید این است که همه مسیحیان معتقد به رستاخیز هستند و در باره اینکه رستاخیز از اصول است یا خیر، علمای مسیحی آن را جزء اصول می دانند لیکن برتراند راسل در کتاب (چرا مسیحی نیستم) می گوید اعتقاد به دوزخ پیرو دستور شورای خصوصی، هرچند که اسقف اعظم کانت بری و اسقف اعظم پورت آن را به رسمیت نشناختند، جزء اصول اعتقادی مسیحیت نمی باشد لیکن در تعالیم اساسی کتاب مقدس و به تصریح یونس و دیگر رسولان جزء اصول اعتقادی محسوب می شود.(انجیل مرقس باب9 آیه 43-49، یوحنا باب 5 آیه 20-27، رساله اولای یونس باب 15 آیه 15) اما در باره اینکه معاد جسمانی است یا روحانی از مواضع متعدد از کتاب مقدس تصریح به جسمانی بودن معاد شده چنانچه شیخ محمد صادق فخر الاسلام در کتاب افتخار اسلام بر سایر ادیان می گوید: (اقرار به معاد و حشر جسمانی از ضروریات دین نصاری و مجمع علیه جمیع فرق ایشان است و در این مسئله با ما هیچ اختلافی ندارند و اقرار به حشر جسمانی مخصوص علیه اناجیل است در مواضع کتبره.) و ایشان شش مورد از مواردی را که در اناجیل مختلف تصریح به جسمانی بودن معاد است ذکر می فرمایند.افتخار اسلام ...، شیخ محمد صادق فخر الاسلام ص120) لیکن نکته ای که لازم به یادآوری است که ولو علمای مسیحی و اناجیل تصریح به جسمانی بودن معاد دارند ولی درباره لذات و آلام می گویند در قیامت لذت و درد روحانی است که این خود یکی از موارد تناقض در عقابه مسیحیت است.(همان، ص121)
شایان ذکر است که گروهی از متألهین لیبرال و نوارتدکس واقعیتهای کتاب مقدس را انکار و قائل به روحانیت معاد شده اند.
مسئله دیگری که نباید از آن غفلت کرد مسئله رستاخیز حضرت مسیح در بین نصاری است که قائلند مسیح مرد و بعد از مرگ زنده شد و این رستاخیز جسمانی بود که بر این مطلب از موارد متعددی از اناجیل تصریح شده است.(انجیل یوحنا 1/23، مرقس 15/45، مثی 28/9، لوقا 24/34 و یوحنا 20/25 و موارد دیگر) که این مسئله رستاخیز مسیح نباید با مسئله معاد خلط شود.
برای مطالعه بیشتر می توانید در باره معاد در کیش یهود به کتابهای خلاصه ادیان تألیف راب ترجمه امیر فریدونی گرگانی و درباره مسیحیت به کتاب های درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت تألیف محمد رضا زیبائی نژاد، کلام مسیحی تألیف توماس میشل ترجمه حسن توفیق و منابع دیگر مراجعه فرمایید.
- [سایر] آیا اهل کتاب به جسمانی بودن معاد معتقد هستند یا خیر؟ لطفا در این زمینه چند کتاب نیز معرفی کنید.
- [سایر] با سلام نذر دردین اسلام با ادیانی مانند مسیح، یهود، زرتشت چه تفاوتی دارد؟ لطفا کتابی در این رابطه معرفی کنید.
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا میان مسلمان و کافر و اهل کتاب تفاوتی هست یا نه؟ (با توجّه به سئوال مذکور)
- [سایر] آیا می توانید کتاب هایی درباره ازدواج و اعمال زناشویی از دیدگاه اسلام که به زبان انگلیسی ترجمه شده باشد، به من معرفی کنید؟
- [سایر] لطفا به من کتابی معرفی کنید که دین اسلام و شیعه را معرفی کند؟
- [سایر] جایگاه نیکوکاران را در قیامت از دیدگاه کتاب و سنت تبیین کنید؟
- [سایر] کتابی درباره خودارضایی از روایات اهل بیت(ع) به من معرفی کنید؟
- [سایر] با سلام لطفا درمورد موضوعات زیر مطالب یا کتابی را معرفی نمایید 1-کتاب صحیح بخاری 2-روش گرداوری قران
- [سایر] لطف کنید در خصوص اصول اعتقادی(توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت) توضیحاتی ارائه نمایید و یا جهت یادگیری این مسائل چند کتاب معرفی می نمایید؟
- [سایر] کیفیت معاد و قیامت را توضیح دهید؟
- [آیت الله سیستانی] زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر در آید ، چه دائم باشد چه موقت ، چه کافر کتابی باشد چه غیر کتابی ، مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ، ولی صیغه کردن زنهایی که یهودی یا نصرانی هستند مانعی ندارد ، و بنابر احتیاط لازم عقد دائمی با آنها ننماید ، و امّا زن مجوسیه بنابر احتیاط واجب حتی بطور موقت نیز نباید مسلمان با او ازدواج نماید ، و بعضی از فرق از قبیل نواصب که خود را مسلمان میدانند و در حکم کفّارند ، مرد و زن مسلمان نمیتوانند با آنها به طور دائم ، یا موقت ازدواج نمایند ، و همچنین مرتد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، ولی مرد مسلمان می¬تواند با زنان اهل کتاب مانند یهود و نصاری ازدواج کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نیمخورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی نجس و خوردن آن حرام است؛ بلکه بنا بر احتیاط باید از نیمخورده اهل کتاب اجتناب کرد و نیمخورده حیوانات حرامگوشت، پاک و خوردن آن (مگر در مورد گربه) مکروه میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در اید و مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ولی متعه کردن زنهای اهل کتاب یعنی یهود و نصاری مانعی ندارد و بنابر احتیاط مستحب ازدواج دایم با انها ننماید ولی نمی تواند با زن های اهل کتاب بدون رضایت زن مسلمان خود ازدواج دایم یا موقت نماید و بعضی از فرقه ها از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خودرا مسلمان می دانند و در حکم کفارند مرد و زن مسلمان نمی توانند با انها به طور دایم یا موقت ازدواج نمایند
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید، مرد مسلمان هم نمی تواند با زن کافره غیر اهل کتاب ازدواج نماید، ولی متعه کردن زن اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد، بلکه جواز ازدواج آنان به طور دائم نیز خالی از قوت نیست، ولی در صورت تمکن از ازدواج با مسلمه کراهت شدیده دارد، بلکه در این صورت احتیاط ترک نشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر در آید، و مرد مسلمان هم نمیتواند با زن کافره غیر اهل کتاب ازدواج نماید، ولی متعهکردن زن اهل کتاب، مانند یهود و نصاری مانعی ندارد، بلکه جواز ازدواج آنان به طور دائم نیز خالی از قوت نیست، ولی در صورت تمکن از ازدواج با مسلمه، کراهت شدیده دارد، بلکه در این صورت احتیاط ترک نشود.
- [امام خمینی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید، مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر کتابیه بطور دائم ازدواج کند و به احتیاط واجب ازدواج دائم با زنهای کافره اهل کتاب نیز جایز نیست، ولی صیغه کردن زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که ضروری دین اسلام یعنی چیزی را که همه مسلمانان می دانند (مانند معاد روز قیامت و واجب بودن نماز و روزه و امثال آن) را منکر شود، چنانچه ضروری بودن آن را بداند، کافر است و اگر در ضروری بودن آن شک دارد کافر نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید؛ مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند؛ ولی صیغه کردن زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد و بنا بر احتیاط استحبابی عقد دائمی با آنها ننماید و بعضی از فرق از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خود را مسلمان می دانند؛ در حکم کفارند و مرد و زن مسلمان نمی توانند با آنها به طور دائم یا انقطاع ازدواج نمایند.
- [آیت الله خوئی] زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ولی صیغه کردن زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد، و بنابر احتیاط استحبابی عقد دائمی با آنها ننماید و بعضی از فرق از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خود را مسلمان میدانند در حکم کفارند، و مرد و زن مسلمان نمیتوانند با آنها به طور دائم یا انقطاع ازدواج نمایند.