آیا تکرار و یکنواختی بهشت ملالت آور نیست؟
بعضی ایراد می کنند و می گویند آنچه از آیات و روایات استفاده می شود این است که نعمتهای الهی در این کانون بزرگ رحمت، یکنواخت است و میدانیم این مسأله مخصوصاً در دراز مدت، آتش شور و شوق و نشاط را خاموش می کند، زیرا بهترین صحنه ها، زیباترین مناظر و جالبترین غذاها، با تکرار، شکل عادی به خود می گیرد، تا آنجا که گاهی انسان برای بر هم زدن این یکنواختی به زندگی ساده تر و مشقت بارتر تن در می دهد تا تنوعش آن را جبران کند!. در پاسخ به سه نکته باید توجه داشت نخست اینکه ما نباید با معیارهای جسمی و روانی این جهان درباره آن جهان قضاوت کنیم، ای بسا این حالت روانی که در این جهان در ما وجود دارد که با تکرار خسته و ملول و بی تفاوت می‌شویم در آنجا برعکس باشد، هرچه بیشتر انسان می بیند شوقش بیشتر می گردد و هر قدر تکرار می کند لذتش افزونتر می شود و به این ترتیب تکرارها مایه تشدید لذّات معنوی و مادی می گردد! چه دلیلی داریم که وضع روحی انسان در آنجا و در اینجا از این جهت یکی است. ثانیاً در همین جهان نیز نعمتهائی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمی شود، ماهر قدر هوای تازه و پر اکسیژن را استنشاق کنیم از آن خسته و ملول نخواهیم شد، بلکه دائماً از آن لذت می بریم و برای ما مایه نشاط است. آب یک نوشیدنی کاملاً ساده و یکنواخت است، ما اگر صدها سال عمر کنیم، نوشیدن آب گوارا به هنگام تشنگی از همه چیز برای ما لذت بخش تر است و همان است که می گوئیم آب طعم حیات دارد، نه خسته می شویم و نه بی اعتنا، بلکه آب گوارا همیشه برای تشنگان فوق العاده و جالب و جذاب است. چه مانعی دارد که در آنجا نیز خدواند حالتی شبیه تشنگی( تشنگی لذتبخش نه مزاحم و آزار دهنده، همچون تشنگی لقای محبوب) بر انسان مسلط سازد و به خاطر آن دائماً از نعمتهای روحانی و جسمانی بهشت، فوق العاده درک لذت کند؟! ثالثاً از آنجا که ذات و صفات خدا بی نهایت است، بدون شک جلوه های روحانی و معنوی او نیز پایان نمی گیرد، هر روز لطف و عنایت تازه ای و هردم رحمت و هدایت جدیدی بر بهشتیان و مقربان درگاهش می فرستد، به گونه ای که اصلا تکراری در آن نیست مگر بی نهایت ممکن است مکرر شود؟! نعمتهای مادی نیز جلوه های رحمانیت و رحیمیت اویند، آنها نیز حد و نهایتی به خود نمی پذیرند. چه مانعی دارد همان درختان بهشتی، همان نهرها، همان گلها، همان رنگ و بوها، همان شرابهای طهور، هر روز و هر ساعت رنگ و بوی تازه ای و شکل و عطر جدیدی داشته باشند؟ دائماً رنگ عوض کنند، دائماً دگرگون شوند، دائماً چهره نو پیدا کنند، به گونه ای که یک غذا و یک منظره فقط یکبار در تمام عمر بهشتیان دیده شود و مورد استفاده قرار گیرد!(عجب صحنه ای!). پاره ای از آیات قرآن و روایات اسلامی نیز این مطلب را تأیید می کند. در آیه 29 سوره رحمن می خوانیم (کُلُّ یَوْم هُوَ فی شَأْن) [او هر زمان در شأن و کاری است!] eporsesh.com
عنوان سوال:

آیا تکرار و یکنواختی بهشت ملالت آور نیست؟


پاسخ:

بعضی ایراد می کنند و می گویند آنچه از آیات و روایات استفاده می شود این است که نعمتهای الهی در این کانون بزرگ رحمت، یکنواخت است و میدانیم این مسأله مخصوصاً در دراز مدت، آتش شور و شوق و نشاط را خاموش می کند، زیرا بهترین صحنه ها، زیباترین مناظر و جالبترین غذاها، با تکرار، شکل عادی به خود می گیرد، تا آنجا که گاهی انسان برای بر هم زدن این یکنواختی به زندگی ساده تر و مشقت بارتر تن در می دهد تا تنوعش آن را جبران کند!.
در پاسخ به سه نکته باید توجه داشت نخست اینکه ما نباید با معیارهای جسمی و روانی این جهان درباره آن جهان قضاوت کنیم، ای بسا این حالت روانی که در این جهان در ما وجود دارد که با تکرار خسته و ملول و بی تفاوت می‌شویم در آنجا برعکس باشد، هرچه بیشتر انسان می بیند شوقش بیشتر می گردد و هر قدر تکرار می کند لذتش افزونتر می شود و به این ترتیب تکرارها مایه تشدید لذّات معنوی و مادی می گردد!
چه دلیلی داریم که وضع روحی انسان در آنجا و در اینجا از این جهت یکی است.
ثانیاً در همین جهان نیز نعمتهائی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمی شود، ماهر قدر هوای تازه و پر اکسیژن را استنشاق کنیم از آن خسته و ملول نخواهیم شد، بلکه دائماً از آن لذت می بریم و برای ما مایه نشاط است.
آب یک نوشیدنی کاملاً ساده و یکنواخت است، ما اگر صدها سال عمر کنیم، نوشیدن آب گوارا به هنگام تشنگی از همه چیز برای ما لذت بخش تر است و همان است که می گوئیم آب طعم حیات دارد، نه خسته می شویم و نه بی اعتنا، بلکه آب گوارا همیشه برای تشنگان فوق العاده و جالب و جذاب است.
چه مانعی دارد که در آنجا نیز خدواند حالتی شبیه تشنگی( تشنگی لذتبخش نه مزاحم و آزار دهنده، همچون تشنگی لقای محبوب) بر انسان مسلط سازد و به خاطر آن دائماً از نعمتهای روحانی و جسمانی بهشت، فوق العاده درک لذت کند؟!
ثالثاً از آنجا که ذات و صفات خدا بی نهایت است، بدون شک جلوه های روحانی و معنوی او نیز پایان نمی گیرد، هر روز لطف و عنایت تازه ای و هردم رحمت و هدایت جدیدی بر بهشتیان و مقربان درگاهش می فرستد، به گونه ای که اصلا تکراری در آن نیست مگر بی نهایت ممکن است مکرر شود؟!
نعمتهای مادی نیز جلوه های رحمانیت و رحیمیت اویند، آنها نیز حد و نهایتی به خود نمی پذیرند.
چه مانعی دارد همان درختان بهشتی، همان نهرها، همان گلها، همان رنگ و بوها، همان شرابهای طهور، هر روز و هر ساعت رنگ و بوی تازه ای و شکل و عطر جدیدی داشته باشند؟ دائماً رنگ عوض کنند، دائماً دگرگون شوند، دائماً چهره نو پیدا کنند، به گونه ای که یک غذا و یک منظره فقط یکبار در تمام عمر بهشتیان دیده شود و مورد استفاده قرار گیرد!(عجب صحنه ای!).
پاره ای از آیات قرآن و روایات اسلامی نیز این مطلب را تأیید می کند.
در آیه 29 سوره رحمن می خوانیم (کُلُّ یَوْم هُوَ فی شَأْن) [او هر زمان در شأن و کاری است!]
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین