خواست خداوند به این معنا نیست که خداوند جهان را خلق کرده و آینده و سرنوشت همهء انسان ها را از قبل تعیین نموده باشد, بلکه خداوند بر اساس قضاو قدری که برای انسان در نظر گرفته , سرنوشت انسان ها را بر اساس اعمالی که انجام می دهد, رقم می زند. امتحان الهی به این معنا نیست که خداوند می خواهد مجهولی را کشف کند, چون هر آن چه هست , در دایرهء علم خداوند قراردارد, امتحان معنای دیگری دارد و آن از قوه به فعل آوردن و تکمیل است . خداوند که به وسیلهء بلایا و شداید امتحان می کند, به معنای این است که به وسیلهء این ها هر کسی را به کمالی که لایق است می رساند و این امتحان و شدایدبرای این است که انسانِ شایسته و لایق و متقی از نالایق و بی تقوا تشخیص داده شود و درجهء معنوی اشخاص مشخص شود و همهء این ها در دایرهء خواست خداوند قرار دارد. پس هر چه هست , با خواست خدا است و امتحان بشر بر اساس خواست الهی است و این خواست به معنای سلب اراده از انسان نیست و انسان به امر الهی موجودی مختار است که هر فعلی را انجام دهد, که در دایرهء قضا و قدر الهی قرار دارد. پس خواست الهی با امتحان الهی منافاتی ندارد و قابل توجیه و قبول است .
eporsesh.com
