قرآن مجید، در سوره ی مؤمنون، درخواست و آرزوی بازگشت به دنیا را رد می کند؛ آیا این با رجعت منافات دارد؟
آیه ی شریفه (حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلاّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)[1]به سنت عمومی الهی اشاره دارد، ولی مانعی ندارد که مانند سایر عمومات، تخصیص و استثنا بخورد.[2] و اصولا فهم صحیح قرآن همین است که عمومات قرآن در کنار استثناها تفسیر و معنا شوند؛ مثلا قرآن کریم در جاهای متعدد (علم غیب) را مخصوص خداوند معرفی کرده است: (وَ لِلّهِ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)[3](قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللّهُ)[5] و این یک سنت عمومی است تا کسی ادعای علم غیب نکند؛ اما در مواردی علم غیب را به غیر خدا هم نسبت داده است. (عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُول...)؛[4] دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیب اش آگاه نمی سازد، مگر رسولانی که آنا را برگزیده. بنابراین، فقط خداوند عالم الغیبِ بالذات و مستقل است، و اولیا، امامان معصوم(علیهم السلام) و دیگران به اذن خداوند علم غیب دارند و این آیات منافاتی با هم ندارند. هم چنین برگشت به دنیا نیز، کار هر کسی نیست. سنت عمومی خداوند بر برگشت ناپذیری است، اما عده ای به اذن و خواست و حکمت خداوند اجازه ی برگشت می یابند. آنچه مورد نفی و ردّ قرآن کریم قرار گرفته، برگشت دوباره به قصد از سر گرفتن زندگی عادی دنیایی است. خداوند می داند که آنها قابل اصلاح نیستند و برگشت دوباره ی آنها لغو و بیهوده است؛ لذا چنین برگشتی را نفی می کند؛ اما مراد از رجعت، برگشت برای یاری و نصرت دین حق و یا پس دادن تاوان هایی است که ظالمین مرتکب شده اند. پی نوشتها: [1]. سوره ی مؤمنون، آیه ی 90 100؛ لحظه ای که پیک مرگ به سراغ یکی از آنان می آید می گوید: پروردگارا مرا به دنیا بازگردان تا عمری را که ضایع کرده ام با عمل صالح جبران کنم، خطاب می آید (کلّا) نه دیگر بازگشتی نیست و این سخنی است که او، گوینده ی آن است و سودی در آن نیست، پیش روی او تا روز قیامت مانعی است که از رجوع او جلوگیری می کند. [2]. جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 9، ص 207، و الالهیات، ج 2، ص 794. [3]. سوره ی هود، آیه ی 123، و سوره ی نحل، آیه ی 77: نهان آسمان ها و زمین را خدا (می داند). [4]. سوره ی نمل، آیه ی 65: بگو کسانی که در آسمان ها و زمین هستند غیب نمی دانند، جز خداوند. [5]. سوره ی جن، آیه ی 26. منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)
عنوان سوال:

قرآن مجید، در سوره ی مؤمنون، درخواست و آرزوی بازگشت به دنیا را رد می کند؛ آیا این با رجعت منافات دارد؟


پاسخ:

آیه ی شریفه (حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلاّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)[1]به سنت عمومی الهی اشاره دارد، ولی مانعی ندارد که مانند سایر عمومات، تخصیص و استثنا بخورد.[2] و اصولا فهم صحیح قرآن همین است که عمومات قرآن در کنار استثناها تفسیر و معنا شوند؛ مثلا قرآن کریم در جاهای متعدد (علم غیب) را مخصوص خداوند معرفی کرده است: (وَ لِلّهِ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)[3](قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللّهُ)[5] و این یک سنت عمومی است تا کسی ادعای علم غیب نکند؛ اما در مواردی علم غیب را به غیر خدا هم نسبت داده است.
(عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُول...)؛[4] دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیب اش آگاه نمی سازد، مگر رسولانی که آنا را برگزیده.
بنابراین، فقط خداوند عالم الغیبِ بالذات و مستقل است، و اولیا، امامان معصوم(علیهم السلام) و دیگران به اذن خداوند علم غیب دارند و این آیات منافاتی با هم ندارند.
هم چنین برگشت به دنیا نیز، کار هر کسی نیست. سنت عمومی خداوند بر برگشت ناپذیری است، اما عده ای به اذن و خواست و حکمت خداوند اجازه ی برگشت می یابند.
آنچه مورد نفی و ردّ قرآن کریم قرار گرفته، برگشت دوباره به قصد از سر گرفتن زندگی عادی دنیایی است. خداوند می داند که آنها قابل اصلاح نیستند و برگشت دوباره ی آنها لغو و بیهوده است؛ لذا چنین برگشتی را نفی می کند؛ اما مراد از رجعت، برگشت برای یاری و نصرت دین حق و یا پس دادن تاوان هایی است که ظالمین مرتکب شده اند.
پی نوشتها:
[1]. سوره ی مؤمنون، آیه ی 90 100؛ لحظه ای که پیک مرگ به سراغ یکی از آنان می آید می گوید: پروردگارا مرا به دنیا بازگردان تا عمری را که ضایع کرده ام با عمل صالح جبران کنم، خطاب می آید (کلّا) نه دیگر بازگشتی نیست و این سخنی است که او، گوینده ی آن است و سودی در آن نیست، پیش روی او تا روز قیامت مانعی است که از رجوع او جلوگیری می کند.
[2]. جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 9، ص 207، و الالهیات، ج 2، ص 794.
[3]. سوره ی هود، آیه ی 123، و سوره ی نحل، آیه ی 77: نهان آسمان ها و زمین را خدا (می داند).
[4]. سوره ی نمل، آیه ی 65: بگو کسانی که در آسمان ها و زمین هستند غیب نمی دانند، جز خداوند.
[5]. سوره ی جن، آیه ی 26.
منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین