از آیات سه گانه ای که در پاسخ پرسش قبل بیان داشتیم، استفاده می شود که به لحاظ مراتب و درجات انسان ها، قبض روح آنها هم متفاوت خواهد بود.[1] به استناد روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) می توان گفت:[2] اختلاف قبض روح به اختلاف درجات قرب الهی برمی گردد؛ هر کس به مقامات بالای معنوی و درجات عالیه ای از قرب پروردگار رسیده باشد، خداوند متعال، روح او را بدون واسطه، قبض می کند. این گروه از انسان ها جزء کامل ترین افراد بشر محسوب می شوند. دسته ی دوّم کسانی هستند که به شایستگی هایی خاصّ و مقامات خوبی رسیده، امّا توان آن را نداشته اند که خود را به درجات گروه اول برسانند. متصدّی قبض روح این گروه از انسان ها (عزرائیل) خواهد بود که از فرشتگان مقرّب است. دسته ی سوم انسان های ضعیف و متوسط از لحاظ ایمان و تبهکاران هستند که توسط دستیاران ملک الموت قبض روح می شوند، الّا این که فرشتگان روح تبهکاران را با عذاب و شکنجه قبض می کنند، ولی از مؤمنانِ متوسط با سلام و تحیّت استقبال می کنند و جان آنها را می گیرند.[3] پی نوشتها: [1]. آیت الله جوادی آملی از همین آیات سه گانه (زمر / 42، سجده / 11، انعام / 61) برای تبیین وجود اختلاف در قابض ارواح به لحاظ اختلاف مراتب انسانی استفاده کرده اند، ولی علامه طباطبایی (ره) با توجه به روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) که درباره ی همین آیات سه گانه وارده شده است، وجود اختلاف رابرداشت فرموده اند. [2]. در کتاب توحید صدوق روایتی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده که در آخر آن روایت حضرت می فرماید: (... وانما یکفیک ان تعلم ان الله المحیی الممیت و انه یتوفّی الانفس علی یدی من یشاء من خلقه من ملائکته و غیرهم) آن گاه حضرت علامه طباطبایی (ره) فرموده اند: از ظاهر عبارت (غیرملائکه) در کلام امام برمی آید که خداوند سبحان گاهی نفوس را به دست غیرملائکه (توفّی) می کند. چنین معنایی غریب به نظر می رسد. ممکن است مراد از (غیرملائکه) بعضی از اولیای مقرّب باشد که از لحاظ مرتبه از ملائکه نیز بالاترند و هم ممکن است مراد آن باشد که خداوند گاه بعضی نفوس را خود بدون هیچ گونه واسطه ای از ملائکه توفی می نماید گرچه مرجع هر دو احتمال یکی است.) آن گاه علامه در آخر با تعبیر (بالجمله) هر سه مرتبه ی اختلاف قبض روح را بیان می کنند. ر.ک: انسان از آغاز تا انجام، ص 67 68. [3]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، انسان از آغاز تا انجام، ص 66 68، عبدالله جوادی آملی، صورت و سیرت انسان در قرآن، ج 14، ص 228 229. منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
از آیات سه گانه ای که در پاسخ پرسش قبل بیان داشتیم، استفاده می شود که به لحاظ مراتب و درجات انسان ها، قبض روح آنها هم متفاوت خواهد بود.[1]
به استناد روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) می توان گفت:[2]
اختلاف قبض روح به اختلاف درجات قرب الهی برمی گردد؛ هر کس به مقامات بالای معنوی و درجات عالیه ای از قرب پروردگار رسیده باشد، خداوند متعال، روح او را بدون واسطه، قبض می کند. این گروه از انسان ها جزء کامل ترین افراد بشر محسوب می شوند.
دسته ی دوّم کسانی هستند که به شایستگی هایی خاصّ و مقامات خوبی رسیده، امّا توان آن را نداشته اند که خود را به درجات گروه اول برسانند. متصدّی قبض روح این گروه از انسان ها (عزرائیل) خواهد بود که از فرشتگان مقرّب است.
دسته ی سوم انسان های ضعیف و متوسط از لحاظ ایمان و تبهکاران هستند که توسط دستیاران ملک الموت قبض روح می شوند، الّا این که فرشتگان روح تبهکاران را با عذاب و شکنجه قبض می کنند، ولی از مؤمنانِ متوسط با سلام و تحیّت استقبال می کنند و جان آنها را می گیرند.[3]
پی نوشتها:
[1]. آیت الله جوادی آملی از همین آیات سه گانه (زمر / 42، سجده / 11، انعام / 61) برای تبیین وجود اختلاف در قابض ارواح به لحاظ اختلاف مراتب انسانی استفاده کرده اند، ولی علامه طباطبایی (ره) با توجه به روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) که درباره ی همین آیات سه گانه وارده شده است، وجود اختلاف رابرداشت فرموده اند.
[2]. در کتاب توحید صدوق روایتی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده که در آخر آن روایت حضرت می فرماید: (... وانما یکفیک ان تعلم ان الله المحیی الممیت و انه یتوفّی الانفس علی یدی من یشاء من خلقه من ملائکته و غیرهم) آن گاه حضرت علامه طباطبایی (ره) فرموده اند: از ظاهر عبارت (غیرملائکه) در کلام امام برمی آید که خداوند سبحان گاهی نفوس را به دست غیرملائکه (توفّی) می کند. چنین معنایی غریب به نظر می رسد. ممکن است مراد از (غیرملائکه) بعضی از اولیای مقرّب باشد که از لحاظ مرتبه از ملائکه نیز بالاترند و هم ممکن است مراد آن باشد که خداوند گاه بعضی نفوس را خود بدون هیچ گونه واسطه ای از ملائکه توفی می نماید گرچه مرجع هر دو احتمال یکی است.) آن گاه علامه در آخر با تعبیر (بالجمله) هر سه مرتبه ی اختلاف قبض روح را بیان می کنند. ر.ک: انسان از آغاز تا انجام، ص 67 68.
[3]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، انسان از آغاز تا انجام، ص 66 68، عبدالله جوادی آملی، صورت و سیرت انسان در قرآن، ج 14، ص 228 229.
منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
- [سایر] آیا به لحاظ مراتب و مقامات انسان ها، قبض روح آنها هم متفاوت است؟
- [سایر] مراتب فرشتگان چگونه است؟ و قبض روح پیامبر به چه صورت بوده است؟
- [سایر] آیا فرشته ی مرگ می تواند در یک زمان، روح افراد متعدد را در جاهای متفاوت قبض کند؟
- [سایر] آیا فرشته ی مرگ می تواند در یک زمان، روح افراد متعدد را در جاهای متفاوت قبض کند؟
- [سایر] چرا اظهارات برخی که با مردگان ارتباط برقرار کردهاند، با تعالیم اسلام دربارهی قبض روح، قبر و... متفاوت است؟
- [سایر] ملک الموت در هنگام قبض روح انسان به چه صورتی ظاهر می شود؟
- [سایر] ملک الموت در هنگام قبض روح انسان به چه صورتی ظاهر می شود؟
- [سایر] آیا خدا روح انسان ها را قبض می کند، یا فرشتگان هم در این امر دخالت دارند؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا تشریح جسد جنین با انسان کامل از نظر (کار تخصصی و علمی) از لحاظ حکم تشریح متفاوت است؟
- [سایر] آیا خدا روح انسان ها را قبض می کند، یا فرشتگان هم در این امر دخالت دارند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر دزدی به قصد بردن مال انسان یا بستگان او هجوم آورد، انسان حق دارد با رعایت مراتب دفاع کند، هرچند به کشته شدن مهاجم بینجامد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر حیوان درندهای که متعلّق به شخص دیگری است، به انسان حمله کند، انسان حق دارد از خود دفاع نماید و اگر با رعایت مراتب دفاع به حیوان خسارتی وارد شود، ضامن نیست، مگر در موردی که انسان متجاوز باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .طلاکاری مسجد, مکروه است; نیز تصویر صورت های دارای روح, مانند انسان و حیوان, کراهت دارد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که مرد بیگانهای را با همسر، دختر یا یکی از زنان خویشاوند خود بیابد، چنانچه او قصد تجاوز به آنان را داشته باشد، باید به هر شیوه ممکن از حریم آنان دفاع نماید، هرچند به کشته شدن تجاوزگر بینجامد؛ بلکه در صورت تجاوز به ناموس مسلمانان دیگر هم باید از آنان دفاع کند و در هر حال رعایت مراتب دفاع لازم است و با رعایت مراتب، انسان ضامن خسارت وارده بر متجاوز نیست؛ ولی اگر با وجود مراتب پایینتر دست به کار شدیدتر بزند، بنابر احتیاط ضامن است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اجزایی را که روح دارد اگر از بدن انسان یا حیوان زنده جدا کنند نجس است، هرچند گوشت کمی باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] بنابر احتیاط واجب زینت کردن مسجد به طلا حرام و همچنین بنابر احتیاط واجب، نباید صورت چیزهایی که مثل انسان وحیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند ونقاشی چیزهائی که روح ندارد مثل گل وبوته مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد بنابر احتیاط واجب جایز نیست و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زینت کردن مسجد به طلا حرام است بنابر احتیاط واجب، و هم چنین است نقش کردن مسجد به صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.