پاسخ به پرسش اول : از آیات قرآن و روایات استفاده می شود که فرشتگان هر کدام مقام و جایگاه خاصی دارند و در رتبه و منزلت یکسان نمی باشند . خداوند از زبان فرشتگان می فرماید : وَ ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ صافات – (صافات - 164) هر یک از ما مقام معلومی داریم. یعنی هر کدام از فرشتگان رتبه و منزلتی دارند که از آن تجاوز نمیکنند. برخی فرشتگان مانند جبرییل و میکاییل از بندگان مقرب خداوند می باشند و مسئولیت های مهم و سنگینی در نظام آفرینش و در تدبیر امور عالم بر عهده آنها است و برخی در رتبه و درجه پایین تری قرار دارند و از مقام قرب کمترب بر خوردارند ودر گستره نظام هستی ماموریت و مسئولیت سبکتری بر عهده دارند هر چند درجه و رتبه هر کدام و فاصله رتبه هر کدام با دیگری به درستی برای ما روشن نیست . پاسخ به پرسش دوم : در پاسخ به این پرسش چند نکته را باید مورد توجه قرار داد : 1- این مطلب که حضرت عزرائیل –ع- برای قبض روح رسول مکرم اسلام –ص- آمدند در منابع روایی و تاریخی ما آمده است و مطلب درستی است . 2- خداوند امور عالم را توسط اسباب و مسببات اداره می نماید واین از سنت های الهی حاکم بر نظام هستی است . فرشتگان الهی ماموران موکل خداوند در عرصه وجود می باشند و اراده و مشیت حق تعالی توسط آنها اجرا و پیاده می گردد . البته اسباب و عوامل دست اندر کار اداره عالم قدرتی در برابرقدرت الهی و در عرض آن نمی باشند بلکه اراده و قدرت و اعمال آنها در طول اراده و قدرت الهی و نشات گرفته از آن و با اذن و خواست او می باشد . 3- خداوند متعال در قرآن شریف قبض روح ( توفی ) را گاهی به خود نسبت می دهد : اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (زمر – 42) : خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد، سپس ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگهمیدارد، و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) باز میگرداند تا سرآمد معینی، در این امر نشانههای روشنی است برای کسانی که تفکر میکنند. و گاهی قبض روح را به فرشتگانش نسبت می دهد : فَکَیْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ (محمد/27 ) : حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنها میزنند (و قبض روحشان میکنند) و نیز : وَ لَوْ تَری إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ (50/ انفال) ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِیدِ (انفال – 51) : اگر ببینی آنگاه که فرشتگان جان کافران را میستانند بر چهره و پشت آنان میزنند و [گویند] عذاب سوزان را بچشید (50) این [کیفر] دستاوردهای پیشین شماست و [گر نه] خدا بر بندگان [خود] ستمکار نیست(51). میان این دو نوع قبض روح دو گانگی وتضاد و تناقی وجود ندارد زیرا قبض روح فرشتگان به امر و اراده خداوند و در طول آن است . 4 - در مورد برخی افراد در رویات آمده است که خداوند خود بی واسطه آنها را قبض روح می کند و این بیانگرجایگاه ممتاز و قرب و ارزش آنها در نزد خداوند و لطف وعنایت خاص خداوند نسبت به آنها است که خود خداوند متولی قبض روح و توفی آنها است و در واقع این نوعی تشریف خاص الهی در مورد این بندگان است.مثلا در برخی روایات آمده است که خداوند خودش عهده دار قبض روح امام حسین علیه السلام به هنگام شهادت بود و بر او درود فرستاد(خصائص الحسینیه / شخ جعفر شوشتری). در روایتی از ابن عباس در کتاب (حیوه القلوب- ج 2 ) در مورد قبض روح پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) از قول پیامبر در هنگام معراج چنین آمده است که : ( ... وقتی به آسمان چهارم رسیدم؛ ملک الموت را دیدم که گفت: ای محمد! تمام بنده هایی را که خدا آفریده است، من قبض روح می نمایم، به غیر از تو و علی (ع) که حق تعالی شما را با دست قدرت خود قبض روح می نماید). این تعبیرات جملگی کنایه هایی از الطاف خاص الهی است که نمی توان فوق آن را تصور کرد. و می توان نتیجه گرفت که آنچه امکان عطا و لطف وجود داشته ، خداوند به امام حسین علیه السلام افاضه کرده است . 5- با روشن شدن این موضوع که قبض روح توسط خداوند تعبیری کنایی از توجه و لطف و عنایت خاص خداوند به بند ه ای خاص است پس این مطلب که عزرائیل برای قبض روح رسول الله آمد منافاتی با این ندارد که خداوند خود عهده دار قبض روح پیامبرش بوده زیرا این کنایه از الطاف و عنایت خاص خداوند است نه این که خداوند خود مستقیما و بی واسطه این کار را انجام داده زیرا این خلاف سنت الهی در اجرای امورش توسط اسباب و وسایل است . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100115695)
پاسخ به پرسش اول :
از آیات قرآن و روایات استفاده می شود که فرشتگان هر کدام مقام و جایگاه خاصی دارند و در رتبه و منزلت یکسان نمی باشند .
خداوند از زبان فرشتگان می فرماید : وَ ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ صافات – (صافات - 164)
هر یک از ما مقام معلومی داریم.
یعنی هر کدام از فرشتگان رتبه و منزلتی دارند که از آن تجاوز نمیکنند. برخی فرشتگان مانند جبرییل و میکاییل از بندگان مقرب خداوند می باشند و مسئولیت های مهم و سنگینی در نظام آفرینش و در تدبیر امور عالم بر عهده آنها است و برخی در رتبه و درجه پایین تری قرار دارند و از مقام قرب کمترب بر خوردارند ودر گستره نظام هستی ماموریت و مسئولیت سبکتری بر عهده دارند هر چند درجه و رتبه هر کدام و فاصله رتبه هر کدام با دیگری به درستی برای ما روشن نیست .
پاسخ به پرسش دوم :
در پاسخ به این پرسش چند نکته را باید مورد توجه قرار داد :
1- این مطلب که حضرت عزرائیل –ع- برای قبض روح رسول مکرم اسلام –ص- آمدند در منابع روایی و تاریخی ما آمده است و مطلب درستی است .
2- خداوند امور عالم را توسط اسباب و مسببات اداره می نماید واین از سنت های الهی حاکم بر نظام هستی است . فرشتگان الهی ماموران موکل خداوند در عرصه وجود می باشند و اراده و مشیت حق تعالی توسط آنها اجرا و پیاده می گردد . البته اسباب و عوامل دست اندر کار اداره عالم قدرتی در برابرقدرت الهی و در عرض آن نمی باشند بلکه اراده و قدرت و اعمال آنها در طول اراده و قدرت الهی و نشات گرفته از آن و با اذن و خواست او می باشد .
3- خداوند متعال در قرآن شریف قبض روح ( توفی ) را گاهی به خود نسبت می دهد :
اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (زمر – 42) : خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد، سپس ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگهمیدارد، و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) باز میگرداند تا سرآمد معینی، در این امر نشانههای روشنی است برای کسانی که تفکر میکنند.
و گاهی قبض روح را به فرشتگانش نسبت می دهد : فَکَیْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ (محمد/27 ) :
حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنها میزنند (و قبض روحشان میکنند) و نیز : وَ لَوْ تَری إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ (50/ انفال) ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِیدِ (انفال – 51) : اگر ببینی آنگاه که فرشتگان جان کافران را میستانند بر چهره و پشت آنان میزنند و [گویند] عذاب سوزان را بچشید (50) این [کیفر] دستاوردهای پیشین شماست و [گر نه] خدا بر بندگان [خود] ستمکار نیست(51).
میان این دو نوع قبض روح دو گانگی وتضاد و تناقی وجود ندارد زیرا قبض روح فرشتگان به امر و اراده خداوند و در طول آن است .
4 - در مورد برخی افراد در رویات آمده است که خداوند خود بی واسطه آنها را قبض روح می کند و این بیانگرجایگاه ممتاز و قرب و ارزش آنها در نزد خداوند و لطف وعنایت خاص خداوند نسبت به آنها است که خود خداوند متولی قبض روح و توفی آنها است و در واقع این نوعی تشریف خاص الهی در مورد این بندگان است.مثلا در برخی روایات آمده است که خداوند خودش عهده دار قبض روح امام حسین علیه السلام به هنگام شهادت بود و بر او درود فرستاد(خصائص الحسینیه / شخ جعفر شوشتری). در روایتی از ابن عباس در کتاب (حیوه القلوب- ج 2 ) در مورد قبض روح پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) از قول پیامبر در هنگام معراج چنین آمده است که : ( ... وقتی به آسمان چهارم رسیدم؛ ملک الموت را دیدم که گفت: ای محمد! تمام بنده هایی را که خدا آفریده است، من قبض روح می نمایم، به غیر از تو و علی (ع) که حق تعالی شما را با دست قدرت خود قبض روح می نماید).
این تعبیرات جملگی کنایه هایی از الطاف خاص الهی است که نمی توان فوق آن را تصور کرد. و می توان نتیجه گرفت که آنچه امکان عطا و لطف وجود داشته ، خداوند به امام حسین علیه السلام افاضه کرده است .
5- با روشن شدن این موضوع که قبض روح توسط خداوند تعبیری کنایی از توجه و لطف و عنایت خاص خداوند به بند ه ای خاص است پس این مطلب که عزرائیل برای قبض روح رسول الله آمد منافاتی با این ندارد که خداوند خود عهده دار قبض روح پیامبرش بوده زیرا این کنایه از الطاف و عنایت خاص خداوند است نه این که خداوند خود مستقیما و بی واسطه این کار را انجام داده زیرا این خلاف سنت الهی در اجرای امورش توسط اسباب و وسایل است . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100115695)
- [سایر] آیا به لحاظ مراتب و مقامات انسان ها، قبض روح آنها هم متفاوت است؟
- [سایر] آیا به لحاظ مراتب و مقامات انسان ها، قبض روح آنها هم متفاوت است؟
- [سایر] قبض روح پیامبر(ص) را توضیح دهید؟
- [سایر] آیا فرشته ی مرگ می تواند در یک زمان، روح افراد متعدد را در جاهای متفاوت قبض کند؟
- [سایر] آیا خدا روح انسان ها را قبض می کند، یا فرشتگان هم در این امر دخالت دارند؟
- [سایر] آیا فرشته ی مرگ می تواند در یک زمان، روح افراد متعدد را در جاهای متفاوت قبض کند؟
- [سایر] آیا خدا روح انسان ها را قبض می کند، یا فرشتگان هم در این امر دخالت دارند؟
- [سایر] چرا در قرآن یک جا قبض روح را به خدا نسبت داده است و در جای دیگری آنرا به فرشتگان نسبت داده است ؟
- [سایر] قبض روح برای مؤمن چگونه است؟
- [سایر] مراتب اهل سلوک از دیدگاه امام خمینی ره چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] در حبس ملک نیز نظیر وقف، بلوغ و عقل صاحب ملک شرط است و به احتیاط واجب قبض شرط صحّت آن است. همچنین مالک نباید سفیه باشد و یا این که به واسطه ورشکستگی توسط حاکم شرع از تصرّف در اموال خود منع شده باشد و صحت حبس بر اشخاص منوط به قبول آنان است.
- [آیت الله اردبیلی] در حبس ملک نیز نظیر وقف، بلوغ و عقل صاحب ملک شرط است و به احتیاط واجب قبض شرط صحّت آن است. همچنین مالک نباید سفیه باشد و یا این که به واسطه ورشکستگی توسط حاکم شرع از تصرّف در اموال خود منع شده باشد و صحت حبس بر اشخاص منوط به قبول آنان است.
- [آیت الله مظاهری] اگر با رعایت مراتب دفاع، به طرف خسارت مالی یا نقص عضو وارد شود یا کشته شود، انسان ضامن نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] در هبه قبض معتبر است پس اگر مالی را به کسی ببخشد تا به قبض او ندهد هبه محقق نمی شود وباید کسی که مال به او بخشیده شده به اذن هبه کننده قبض کند ولی اگر ان چه را بخشیده در تصرف کسی باشد که به او بخشیده کفایت از قبض می کند وقبض در غیر منقول مانند خانه وزمین به این است که مانع از تصرف را برطرف کند ومال را در استیلای کسی که به او بخشیده قرار دهد ودر منقول به این است که به طرف بدهد وطرف هم از او بگیرد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب در اوقاف عامه مثل مسجد و حسینیه نیز قبض معتبر است بنابراین تا جایی را که وقف کرده به تصرف متولی نداده باشد وقفیت آن محقق نشده است و اگر کسی با اجازه واقف در مسجد به عنوان مسجد بودن نماز بخواند وقفیت محقق می شود و در مواردی که واقف خود را متولی قرار دهد نیاز به قبض مجدد ندارد و با نیت جزمی وقف چون قبض متولی وقف حاصل است وقفیت محقق می شود.
- [آیت الله مظاهری] در هبه قبول و قبض لازم است، پس تا زمانی که قبول نکرده یا هبه کننده مال را تحویل طرف نداده مال او نشده است و اگر ولیّ، مثل پدر و جدّ چیزی را به غیر رشید ببخشد باید خودش قصد تحویل گرفتن برای آنها را بنماید، ولی لازم نیست قبول یا قبض فوراً باشد، و اگر مدتی میان هبه و قبول یا قبض فاصله بیفتد مانعی ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر هبه کننده یا کسی که مال به او هبه شده قبل از قبض بمیرد هبه باطل می شود
- [آیت الله نوری همدانی] برای امر به معروف ونهی از منکر مراتبی است ، وجایز نیست با احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبة پائین، به مراتب دیگر عمل شود .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است. و جائز نیست با حاصل شدن مقصود از مرتبه پائین، به مراتب دیگر عمل شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] در اوقاف عامه از قبیل مدارس و مساجد و امثال اینها قبض معتبر نیست هرچند احوط است و قبض محقق می شود به این که مثلا در وقف مسجد یک نفر در ان مسجد نماز بخواند یا در وقف مقبره کسی در ان جا دفن شود