آیا احضار روح صحت دارد؟ مثال‌های معتبر ارائه بفرمایید؟
عقیده به معاد در اکثر ادیان، جایگاهی اساسی دارد و لذا طبیعی است که انسانها پرسش‌های فراوانی درباره سرنوشت آدمیان در فاصلة مرگ تا قیامت داشته باشند بنابراین بحث از روح و ارتباط با ارواح، سابقه‌ای به بلندای تاریخ باورهای دینی انسان دارد. و لذا می‌بینیم که هیچ‌گاه تاریخ زندگی بشر، خالی از سحر و جادو و رمل و کهنات و... نبوده است. که بسیاری از آنها به نوعی مدعی ارتباط با ارواح بوده‌اند در قرون اخیر و با گسترش روانشناسی و روان کاوی این دغدغه‌ها منجر به تدوین علمی به نام اسپری تیسم شده است. دانشمندان، در این باره تحقیق کرده و با دیدن برخی شواهد، صحّت موضوع ارتباط با ارواح را اعلام کرده‌اند برخی از این شواهد عبارتند از: سخن گفتن روح به غیر از زبان مادری، حلّ مسائل پیچیدة ریاضی به وسیلة کسانی که آمادگی لازم را نداشته‌اند، نوشتن مطالبی برروی الواحی که در صندوق در بسته و مهر و موم شده قرار داشته‌اند، ارتباط کودکان با راواح...[1] بر اساس منابع اسلامی نیز امکان ارتباط با ارواح تأیید می‌شود.[2] علامه طباطبایی تمام امور خارق العاده‌ای که از انسانهای عادی صادر می‌شود و از جمله احضار ارواح را منوط به قدرت اراده می‌داند.[3] و تصریح می‌کند که آن چه در این مسأله واقعیت دارد فقط ارتباط با روح است نه آنکه واقعاً روح در خارج حاضر شده باشد، چرا که در یک جمع فقط یک نفر با روح ارتباط برقرار می‌کند و هم اوست که روح را در مشاعر خود حاضر شده می‌‌بینید و از راه تلقین او را پیش روی خود احساس کرده و سخنانی را از او می‌شنود.[4] این امکان برای انبیاء و اولیاء نیز که دارای مقام عبودیت برای خدا هستند، وجود دارد. ولی آنان به مدد خداوند و با اراده‌ای طاهر و پاک چنین قدرتی پیدا می‌کنند.[5] گاه ممکن است روح انسان زنده‌ای احضار شود در حالی که خود صاحب روح، بیدار و مشغول انجام کارها حوائج یومیة خود بوده است.[6] برای اثبات امکان ارتباط با ارواح شواهد فراوانی می‌توان ارائه کرد! مانند ارتباط سلمان فارسی در آستانه مرگ خویش با روح یکی از اموات در قبرستان مدائن و گفتگوی طولانی آنها درباره سکرات مرگ، و حالات پس از آن و مشاهدة مراحل غسل و کفن و دفن خود و بیان موقعیتش در عالم برزخ.[7] 2. سخن گفتن حضرت عیسی علیه‌السّلام با روح یکی از اموات در سرزمینی که بر اثر عذاب الهی ویران شده بود و روح فرد زنده شده، علّت عذاب را پرستش طاغوت، علاقة به دنیا، کم‌ترسیدن از خدا، آرزوهای طولانی و غفلت ذکر کرد و گفت که شب در عافیت بودیم صبح خود را در هاویه یافتم که همان سجیّن است و سجین کوههایی است از آتش که تا قیامت بر ما بر‌افروخته شده است.[8] 3. مشاهده عذاب معاویه در حالی که به زنجیر کشیده شده بود و دائم طلب آب می‌کرد توسط امام باقر و امام صادق علیهما ‌السّلام [9] به جز داستانهای اهل بیت علیهم السّلام و انبیاء علیهم السّلام می‌توان به حکایتهایی از زندگی علماء و اولیاء و بندگان صالح خداوند نیز اشاره کرد نظیر: 1.احضار روح پدر علامه طباطبایی و سخن گفتن مرحوم الهی برادر علامه با پدرشان و گلایه پدر از این که از ثواب تفسیر المیزان چیزی به ایشان اهداء نشده است[10] . و نیز ملاقات خود علامه با روح شاه حسین ولی که 300 سال از مرگش می‌گذشته است[11].2. ملاقات مرحوم آیت الله بهاءالدینی با روح شهید آیت الله صدوقی یک روز پس از شهادت ایشان[12]. و ارتباط همیشگی مرحوم بهاءالدینی با روح فرزند بزرگشان حمید.[13] برای مطالعه بیشتر موارد ارتباط با ارواح به کتب زیر مراجعه کنید. 1. کیمیای محبّت ، محمد ری شهری، دارالحدیث، قم 1380، چاپ دهم، ص68، 99، 131، 132 و درباره بحثهای اصلی در این مورد به کتب ذیل می توانید مراجعه کنید. 2. عود ارواح یا ارتباط با ارواح، ناصر مکارم، انتشارات فراهانی، تهران، 1349، ص 123 130 3. معاد از نظر روح و جسم ، محمد تقی فلسفی، هئیت نشر معارف اسلامی، تهران ، 1360، ج1، ص314، 330. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مکارم شیرازی،ناصر، معاد و جهان پس از مرگ، انتشارات هدف، 1369، چاپ یازدهم. ص267، 270. [2] . همان، ص272. [3] . طباطبایی. سید محمد حسین، المیزان، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم 1371، چاپ پنجم، ج 1، ص242. [4] . همان. ص243. [5] . همان.ص243. [6] . همان ،ج6، ص191. [7] . مجلسی، محمد باقر (علامه) 1. بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت لبنان ، 1983، چاپ سوم، ج22، ص374، 380. [8] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365، چاپ چهارم، ج2، ص318، حدیث 11. [9] . مجلسی، همان، ج6، ص247، ح83. [10] . تا جدینی، علی، یادها و یادگارها، کانون انتشارات پیام نور، تهران، 1375، چاپ پنجم ، ص26. [11] . همان، ص36. [12] . حیدری کاشانی، حسین، سیری در آفاق، ناشر، مؤلف، قم، 1379، چاپ دوّم، ص350. [13] . همان، ص95.
عنوان سوال:

آیا احضار روح صحت دارد؟ مثال‌های معتبر ارائه بفرمایید؟


پاسخ:

عقیده به معاد در اکثر ادیان، جایگاهی اساسی دارد و لذا طبیعی است که انسانها پرسش‌های فراوانی درباره سرنوشت آدمیان در فاصلة مرگ تا قیامت داشته باشند بنابراین بحث از روح و ارتباط با ارواح، سابقه‌ای به بلندای تاریخ باورهای دینی انسان دارد. و لذا می‌بینیم که هیچ‌گاه تاریخ زندگی بشر، خالی از سحر و جادو و رمل و کهنات و... نبوده است. که بسیاری از آنها به نوعی مدعی ارتباط با ارواح بوده‌اند در قرون اخیر و با گسترش روانشناسی و روان کاوی این دغدغه‌ها منجر به تدوین علمی به نام اسپری تیسم شده است. دانشمندان، در این باره تحقیق کرده و با دیدن برخی شواهد، صحّت موضوع ارتباط با ارواح را اعلام کرده‌اند برخی از این شواهد عبارتند از: سخن گفتن روح به غیر از زبان مادری، حلّ مسائل پیچیدة ریاضی به وسیلة کسانی که آمادگی لازم را نداشته‌اند، نوشتن مطالبی برروی الواحی که در صندوق در بسته و مهر و موم شده قرار داشته‌اند، ارتباط کودکان با راواح...[1] بر اساس منابع اسلامی نیز امکان ارتباط با ارواح تأیید می‌شود.[2]
علامه طباطبایی تمام امور خارق العاده‌ای که از انسانهای عادی صادر می‌شود و از جمله احضار ارواح را منوط به قدرت اراده می‌داند.[3] و تصریح می‌کند که آن چه در این مسأله واقعیت دارد فقط ارتباط با روح است نه آنکه واقعاً روح در خارج حاضر شده باشد، چرا که در یک جمع فقط یک نفر با روح ارتباط برقرار می‌کند و هم اوست که روح را در مشاعر خود حاضر شده می‌‌بینید و از راه تلقین او را پیش روی خود احساس کرده و سخنانی را از او می‌شنود.[4] این امکان برای انبیاء و اولیاء نیز که دارای مقام عبودیت برای خدا هستند، وجود دارد. ولی آنان به مدد خداوند و با اراده‌ای طاهر و پاک چنین قدرتی پیدا می‌کنند.[5] گاه ممکن است روح انسان زنده‌ای احضار شود در حالی که خود صاحب روح، بیدار و مشغول انجام کارها حوائج یومیة خود بوده است.[6] برای اثبات امکان ارتباط با ارواح شواهد فراوانی می‌توان ارائه کرد! مانند ارتباط سلمان فارسی در آستانه مرگ خویش با روح یکی از اموات در قبرستان مدائن و گفتگوی طولانی آنها درباره سکرات مرگ، و حالات پس از آن و مشاهدة مراحل غسل و کفن و دفن خود و بیان موقعیتش در عالم برزخ.[7]
2. سخن گفتن حضرت عیسی علیه‌السّلام با روح یکی از اموات در سرزمینی که بر اثر عذاب الهی ویران شده بود و روح فرد زنده شده، علّت عذاب را پرستش طاغوت، علاقة به دنیا، کم‌ترسیدن از خدا، آرزوهای طولانی و غفلت ذکر کرد و گفت که شب در عافیت بودیم صبح خود را در هاویه یافتم که همان سجیّن است و سجین کوههایی است از آتش که تا قیامت بر ما بر‌افروخته شده است.[8]
3. مشاهده عذاب معاویه در حالی که به زنجیر کشیده شده بود و دائم طلب آب می‌کرد توسط امام باقر و امام صادق علیهما ‌السّلام [9] به جز داستانهای اهل بیت علیهم السّلام و انبیاء علیهم السّلام می‌توان به حکایتهایی از زندگی علماء و اولیاء و بندگان صالح خداوند نیز اشاره کرد نظیر:
1.احضار روح پدر علامه طباطبایی و سخن گفتن مرحوم الهی برادر علامه با پدرشان و گلایه پدر از این که از ثواب تفسیر المیزان چیزی به ایشان اهداء نشده است[10] . و نیز ملاقات خود علامه با روح شاه حسین ولی که 300 سال از مرگش می‌گذشته است[11].2. ملاقات مرحوم آیت الله بهاءالدینی با روح شهید آیت الله صدوقی یک روز پس از شهادت ایشان[12]. و ارتباط همیشگی مرحوم بهاءالدینی با روح فرزند بزرگشان حمید.[13]
برای مطالعه بیشتر موارد ارتباط با ارواح به کتب زیر مراجعه کنید.
1. کیمیای محبّت ، محمد ری شهری، دارالحدیث، قم 1380، چاپ دهم، ص68، 99، 131، 132
و درباره بحثهای اصلی در این مورد به کتب ذیل می توانید مراجعه کنید.
2. عود ارواح یا ارتباط با ارواح، ناصر مکارم، انتشارات فراهانی، تهران، 1349، ص 123 130
3.
معاد از نظر روح و جسم ، محمد تقی فلسفی، هئیت نشر معارف اسلامی، تهران ، 1360، ج1، ص314، 330.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مکارم شیرازی،ناصر، معاد و جهان پس از مرگ، انتشارات هدف، 1369، چاپ یازدهم. ص267، 270.
[2] . همان، ص272.
[3] . طباطبایی. سید محمد حسین، المیزان، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم 1371، چاپ پنجم، ج 1، ص242.
[4] . همان. ص243.
[5] . همان.ص243.
[6] . همان ،ج6، ص191.
[7] . مجلسی، محمد باقر (علامه) 1. بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت لبنان ، 1983، چاپ سوم، ج22، ص374، 380.
[8] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365، چاپ چهارم، ج2، ص318، حدیث 11.
[9] . مجلسی، همان، ج6، ص247، ح83.
[10] . تا جدینی، علی، یادها و یادگارها، کانون انتشارات پیام نور، تهران، 1375، چاپ پنجم ، ص26.
[11] . همان، ص36.
[12] . حیدری کاشانی، حسین، سیری در آفاق، ناشر، مؤلف، قم، 1379، چاپ دوّم، ص350.
[13] . همان، ص95.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین