ضرورت توسّل بدون شک آدمی برای تحصیل کمالات مادی و معنوی، به غیر خود یعنی، خارج از محدوده وجودی خویش، نیازمند است. عالم هستی بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسّک به سبب‌ها و وسایل برای رسیدن به کمالات مادی و معنوی، لازمه این نظام است. بر همین اساس قرآن کریم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوی و قرب به درگاه الهی، امر به توسّل به اسباب تقرب کرده است: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ) (ای مؤمنان پروای الهی داشته باشید و به سوی او وسیله تحصیل کنید):(1). در روایات پیامبر اکرم و امامان معصوم (ع) نیز بر لزوم توسّل به اولیای الهی هنگام دعا، تأکید شده است چنان‌که در روایت نبوی مستند نزد شیعه و اهل سنت آمده است: (کل دعاء محجوب حتّی یُصلّی علی محمد و آل محمد)(2) (هر دعایی محجوب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود). بنابراین همچنان که اصل دعا از اسباب و وسیله‌های فیض است و می‌توان حاجت را به طور مستقیم از خداوند درخواست کرد توسّل به اولیای الهی در هنگام دعا نیز از اسباب فیض و وسایل قرب به خداوند است. حکمت توسّل یکم. حکمت اعطای این نقش به بزرگان دین و اولیای الهی، جایگاه معنوی آنان است. همه موجودات عالم هستی، آیات و نشانه‌های حضرت حقّ‌اند. هر موجودی به اندازه وسعت وجودی‌اش، نشانگر اسما و صفات خداوند سبحان است. عالی‌ترین و تابناک‌ترین جلوه و ظهور حضرت حق، در آینه وجود انسان کامل (پیشوایان معصوم) محقق می‌گردد. انسان کامل آینه تمام نمای اسما و صفات حضرت حق و جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است. توسّل به انسان کامل، در حقیقت توجه به جلال و جمال خدا و توسّل به چشمه فیض او است. دوّم. اولیای الهی انسان‌هایی از جنس خود ما هستند و به طور معمول خیلی راحت‌تر و زودتر می‌توان با آنان رابطه عاطفی، برقرار کرد. سوّم. خداوند خواسته است اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار دهد. توجه به آنان، به عنوان انسان‌های کامل و برقراری ارتباط عاطفی و معنوی با آنان، تأکید بر حقانیت و اسوه بودن آنان است و موجب می‌شود مردم با مراجعه به آنان و الگوگیری از ایشان، به طریق هدایت و سعادت، دست یابند. پی‌نوشت‌ (1) مائده (5)، آیه 35. (2) میزان الحکمه، ج 4، ص 1662، ح 10794 کنزالعمال، ح 2153 المعجم الاوسط، ج 1، ص 220.
ضرورت توسّل
بدون شک آدمی برای تحصیل کمالات مادی و معنوی، به غیر خود یعنی، خارج از محدوده وجودی خویش، نیازمند است. عالم هستی بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسّک به سببها و وسایل برای رسیدن به کمالات مادی و معنوی، لازمه این نظام است.
بر همین اساس قرآن کریم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوی و قرب به درگاه الهی، امر به توسّل به اسباب تقرب کرده است: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ) (ای مؤمنان پروای الهی داشته باشید و به سوی او وسیله تحصیل کنید):(1). در روایات پیامبر اکرم و امامان معصوم (ع) نیز بر لزوم توسّل به اولیای الهی هنگام دعا، تأکید شده است چنانکه در روایت نبوی مستند نزد شیعه و اهل سنت آمده است:
(کل دعاء محجوب حتّی یُصلّی علی محمد و آل محمد)(2) (هر دعایی محجوب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود).
بنابراین همچنان که اصل دعا از اسباب و وسیلههای فیض است و میتوان حاجت را به طور مستقیم از خداوند درخواست کرد توسّل به اولیای الهی در هنگام دعا نیز از اسباب فیض و وسایل قرب به خداوند است.
حکمت توسّل
یکم. حکمت اعطای این نقش به بزرگان دین و اولیای الهی، جایگاه معنوی آنان است. همه موجودات عالم هستی، آیات و نشانههای حضرت حقّاند. هر موجودی به اندازه وسعت وجودیاش، نشانگر اسما و صفات خداوند سبحان است. عالیترین و تابناکترین جلوه و ظهور حضرت حق، در آینه وجود انسان کامل (پیشوایان معصوم) محقق میگردد. انسان کامل آینه تمام نمای اسما و صفات حضرت حق و جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است. توسّل به انسان کامل، در حقیقت توجه به جلال و جمال خدا و توسّل به چشمه فیض او است.
دوّم. اولیای الهی انسانهایی از جنس خود ما هستند و به طور معمول خیلی راحتتر و زودتر میتوان با آنان رابطه عاطفی، برقرار کرد.
سوّم. خداوند خواسته است اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار دهد. توجه به آنان، به عنوان انسانهای کامل و برقراری ارتباط عاطفی و معنوی با آنان، تأکید بر حقانیت و اسوه بودن آنان است و موجب میشود مردم با مراجعه به آنان و الگوگیری از ایشان، به طریق هدایت و سعادت، دست یابند.
پینوشت
(1) مائده (5)، آیه 35.
(2) میزان الحکمه، ج 4، ص 1662، ح 10794 کنزالعمال، ح 2153 المعجم الاوسط، ج 1، ص 220.
- [سایر] آیا توسّل به پیامبر و امامان(علیهم السلام) و حاجت خواستن از آنان، مؤثر دانستن غیر خدا و شرک نیست؟
- [سایر] آیا توسّل به پیامبر و امامان(ع) و حاجت خواستن از آنان، مؤثر دانستن غیر خدا و شرک نیست؟
- [آیت الله خوئی] میگویند حرام است توسل به این نحو (اللّهم بحق محمّد وآله أن تفعل بی. . . ) استناد نمودهاند به این آیه (ولا تجعلوا للّه انداداً) میگویند متوسل مشو برای خدا به غیر او و بگو اللّهم أسألک باسمک.
- [سایر] سلام علیکم...خسته نباشید خواب دیدم در حرم یکی از ائمه شما به من گفتید برای رفع مشکلم به امام هادی(ع)متوسل بشم.نمی دونم چه طوری با چه دعایی و در حقیقت با چه رویی به ایشون متوسل بشم هر چند شبهای چهارشنبه در مجلس دعای توسل به همه ائمه در باره مسایل دنیوی و اخروی متوسل میشم.اما توسل خاصی به امام هادی (ع)پیدا نکردم...لطفاراهنماییم کنید...ممنونم
- [سایر] با چه دلایلی می توان به کسی که فقط به خدا اعتقاد دارد ضرورت پیامبر را قبولاند؟
- [سایر] من شنده ام که میگن زردتشت پیامبر است حالا اگه پیامبر است حکمت آتیش شان چی است در ضمن انها هم به دو خدا اعتقاد دارندخواهشا جواب را با اثبات حدیث و عاقلانه میخواهم.
- [سایر] عادل و حکیم بودن خداوند به چه معناست؟ داشتن این دو صفت برای خداوند چه ضرورتی دارد؟ آیا خداوند می تواند عادل و حکیم نباشد؟
- [سایر] آیا توسّل به پیامبر و امامان«علیهم السلام» با توحید ناسازگار نیست؟
- [سایر] آیا توسل جستن به پیامبر (ص) یا ائمه (علیهم السلام) جایز است؟
- [سایر] با توجه به منابع اهل سنت، توسل در سیره انبیا چه جایگاهی دارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مال خُمسی، به شش سهم تقسیم می شود: سه سهم (نصف خمس) آن، برای خدا و پیامبر و امام (ع) است که به امام می رسد، و در دوران غیبت باید آن را به فقیه جامع شرایط فتوا پرداخت کنند و سه سهم دیگر برای سادات (ذوی القربی ) است که ب اید به ایتام , مساکین و ابن السبیل آنان پرداخت شود و اختیار این سه سهم نیز، با فقیه جامع الشرای ط است ؛ یعنی با اذن او میتوان به سادات فقیر پرداخت کرد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر در رکعت سوم یا چهارم امام در حالی که امام هنوز به رکوع نرفته اقتدا کند، باید حمد را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد آن را نخواند و اگر شروع کرده رها کند و در رکوع خود را به امام برساند و اگر نتواند امام را در رکوع درک کند در سجده خود را به امام برساند و در این صورت، احتیاط مستحب آن است که نماز را پس از تمام کردن با جماعت، دوباره بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی پناه بر خدا به خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، کافراست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر امام در رکعتی که تشهد ندارد اشتباهاً تشهد بخواند، یا در رکعتی که قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند، مأموم نباید تشهد و قنوت را بخواند، ولی نمی تواند پیش از امام برخیزد، یا پیش از امام به رکوع رود، بلکه باید مطلب را با علامت و اشاره ای به او حالی کند، و اگر نشد صبر کند تا امام تشهد و قنوت را تمام کند و بقیه نماز را با او بخواند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر امام در رکعتی که قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند، یا در رکعتی که تشهد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهد شود مأموم نباید قنوت و تشهد را بخواند ولی نمی تواند پیش از امام به رکوع رود، یا پیش از ایستادن امام بایستد بلکه باید با علامت و اشاره ای به او حالی کند و اگر نشد صبر کند تا امام تشهّد یا قنوت را تمام کند و بقیّه نماز را با او بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در بین نماز شک کند که اقتدا کرده یا نه ، چنانچه در حالی باشد که وظیفة ماموم است مثلاً به حمد و سورة امام گوش می دهد ، می تواند نماز را به جماعت تمام کند و اگر مشغول کاری باشد که هم وظیفة امام و هم وظیفة ماموم است مثلاً در رکوع یا سجده باشد ، باید نماز را به نیت فردای تمام نماید .
- [آیت الله بروجردی] اگر در بین نماز شک کند که اقتدا کرده یا نه، چنانچه در حالی باشد که وظیفهی مأموم است مثلاً به حمد و سورهی امام گوش میدهد باید نماز را به جماعت تمام کند و اگر مشغول کاری باشد که هم وظیفهی امام و هم وظیفهی مأموم است مثلاً در رکوع یا سجده باشد باید نماز را به نیت فُرادی تمام نماید.