اصولاً به یک سلسله آداب و رسوم و قوانینی که در راستای اهداف خاصی باشد دین گفته میشود و بالطبع تمامی گروههایی که نام دین بر خود دارند برای پیشبرد اهداف خود از یک سلسله دستورالعملهایی که توسط بانیان آن دین وضع شده، پیروی میکنند. دینی همچون شیطان پرستی نیز که در طول سالیان متمادی پیروانی از اقوام و گروههای مختلف داشته اعمال و مراسم در راستای اهداف شیطان دارد و دارای فرقهها و گروههای متنوعی است که بسته به شرایط مکانی و نژادی از آداب و رسوم و قوانین متنوعی نیز برخوردار میباشند که در ذیل به اختصار به نمونههایی از آنها اشاره خواهیم کرد. شیطان پرستان را میتوان به عناوین مختلف بسته به اعتقاداتشان تقسیم بندی کرد:[1] الف) شیطان پرستی شرقی (دینی) ب) شیطان پرستی غربی: اینها نیز به چندین فرقه تقسیم میشوند. 1. شیطان پرستان دینی: این نوع از شیطان پرستان خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بین النهرینی و بعضا از الهههای رومی و یونانی (به عنوان مثال مارس خدای جنگ) اقتباس کردهاند. که در مشرق زمین فعال میباشند. 2. شیطان پرستان فلسفی یا لاویی: این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفه آنتوآن شزاندر لاوی که در کتاب (انجیل شیطان) و دیگر آثارش آمده است، تأسیس شده است. 3. شر پرستان: این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط میشوند. قوانین شیطان پرستی فرقههای شیطانی با یکدیگر متفاوت است ولی تمام آنها حول دو محور سکس و خشونت عمده ابزار شیطانی، دور میزند و بسته به سطح فکری و طبقه طرفداران فرقهها با یکدیگر متفاوت است به عنوان مثال طرفداران شیطان پرستی فلسفی (لاوی) که عمدتاً طبقات تحصیل کرده بریده از دین (عمدتاً مسیحیت) هستند معتقدند که:[2] هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن. هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن. وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو. اگر مهمانت مزاحم تو است. با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن. هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیدهای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده. هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست بر ندار. مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری. اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواستههایت استفاده کردهای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواستههایت قدرت جادو را نفی کنی. تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد. هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن. کودکان را آزار نده. حیوانات غیر انسان را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفتهای یا برای شکارشان. وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری. کسی را آزار نده. اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد. از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن. شیطان پرستی جدید یا فلسفی به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی نماد کهن (archetype) میداند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی میتواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته میشود. شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت، طبیعت شهوانی، مرگ، بهترین نشانه قدرت و ضد مذهب بودن است. این اعتقاد دارای شاخههای متعددی است، اما میتوان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر میباشند: Atheism : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد. Not dualistic : روح و جسم غیر قابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد. Auto deists: خودپرستی، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست. Materialistic : اعتقاد به اصالت ماده. وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است. ضد مذهب بودن خصوصاً مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند. عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد. اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشیها خصوصاً لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده میکنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است. شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند. به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده گرایی و یا خود محوری و جادو محوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد.[3] از جمله این فرقهها یزیدیان هستند که در زمرة شیطان پرستان دینی قرار دارند و معتقدند که (جهان و هر چه در او هست) از چهار عنصر اصلی یعنی آب، باد، خاک و آتش ترکیب یافته است. خداوند به ادعای خود، که در تمام کتابهای مقدس عنوان شده. انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه به باور خود خداوندی خدا فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند. و آتش به باور آنها بر گل (ممزوج آب و خاک) ارجحیت دارد. از این رو وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش {از جمله ملک مقرب، طاووس (شیطان)} میخواهد که در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظیم کنند. ملک طاووس از این دستور نابجای ایزدی سر میپیچد و از همان زمان سر به شورش میگذارد. شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و یزیدیان آنرا شورشی بر حق میشناسند. یزیدیان نسبت به خود قوانین و احکام مجزا از شیطان پرستی غربی دارند به عنوان مثال این نوع شیطان پرستان برای خود حج شیطان پرستی دارند؛ در روستای لالش در مرکز کردستان عراق از توابع شهر دهوک پرستشگاهی است که از سه قسمت تشکیل میشود: شبستان، محوطه حیاط و صحن دوزخ جائیکه مراسم حج در آن برگزار میشود. دوزخ چند دخمه غار مانند، تار و تیره با خمرههای مشکی کنار هم چیده شده برای مرموزتر و ترسناکتر کردن فضا. درهای دخمه آنقدر کوتاهاند که باید خمیده از آنها رد شد. بخش مهم و تعیین کننده این مراسم، جدا از گره زدن به پارچههائی که به ستونهائی میبندند (مثل دخیل بستن) یا طواف کردن دور مقبرهای که لابد گور یکی از قدیسان یزیدی است، پرتاب دستمال به سنگ برجستهای است که از دیواره غار بیرون زده است. اصلیترین مرحله حاجی شدن این است که شخص با چشمان بسته از فاصله شش هفت متری دستمال سیاهی را که به بزرگی چارقد زنان کرد است به طرف این سنگ پرتاب کند. اگر در سه بار موفق شود دستمال را به برجستگی سنگ گیر بدهد حجاش قبول شده است (و ملقت به حاجی فلانکس طاووسی میشود) و گرنه باید روز دیگر برگردد و دوباره تلاش کند.[4] در سایت (شیطان پرستهای تهران) به نقل از (کتاب شیطان) ص 52، آمده است که: (شیطان پرستی، روشنایی سپید یک مذهب نمی باشد، بلکه مذهبی بشری، دنیوی، و شهوانی است که همة این قاعده توسط شیطان می باشد و همه این ها در تاریکی مطلق یافت می شود.)[5] تاریکی مطلق را یکی از رهبران گروه شیطان پرست، این گونه توضیح می دهد: (مراسم تاریکی تقریباً یک ساعت به طول می انجامد که انجام هر کاری برای رضایت شیطان در آن مُجاز است و مثلاً سکس یکی ازکارهایی است که باید در جمع و به بدترین و سخت ترین شکل ممکن صورت گیرد. برخی عقیده دارند کارهای ما وقیحانه وحشیانه و البته وحشتناک است، مانند اینکه برای مجازات بعضی از افراد گروه، قسمتی از اعضاء بدن آنها را جدا و یا مجروح می کنیم و این کارها مورد پسند شیطان است و ما مجبور به پیروی از آن قوانین هستیم). و می افزاید: (در این مراسم هفته ای یک بار در یک شب خاص دور هم جمع می شویم و مراسم مذهبی نزدیکی به شیطان را انجام می دهیم و بعد از آن تا صبح به تفریح و رقص می پردازیم.)[6] در صفحه ای دیگر می نویسد: (حرف های شیطان حرفهای خداست، اما بی تعارف و بدون حاشیه، شیطان زبان صریح خداست. فرامین شیطان را بشنوید و به کار گیرید.) خدا شیطان را به خاطر جسارتش دوست دارد. شما نیز به شیطان به خاطر جسارتش عشق بورزید.[7] در (کتاب مقدس شیطان) مؤلف آن از زبان شیطان نُه بیانیه ذکر کرده که بیانیة پنجم به این شرح است: (شیطان بازگو می کند، کینه جویی و انتقام بهتر از گستاخی است.)[8] و در همان سایت آمده است که: شیطان وجود ندارد، بلکه وجود شیطان یک سمبل و نشانه است، تا اندازه ای فرازمینی، اصولاً وجود ندارد، مگر اینکه در افکار شخصی احساس شود. شیطان پرستی بر شیطان استوار است همانند یک اصل فرجامین، ترجیحاً پرستش یک جسم بی روح، شیطان به مردم الهام می بخشد و باعث تحریک آنان می شود، شیطان یک نماد مستقل و مخالف با خدا است. شیطان پرستی دارای فرقه های مختلف می باشد و در عرصه تغییر افکار تلاش می کند و شیطان جانشین خوبیهاست.)[9] این مطالب بیانگر ایدئولوژی و به عبارتی دیدگاه آنان به جهان و انسان می باشد. شیطان پرستها در ایدئولوژی خود برای انسان الزاماً تعریفی دارند که بیان شد. به چند نقد اساسی که بر این گروه، وارد است. اشاره می شود. الف. در دیدگاه آنان، انسان، دارای فطرت، حقیقت جویی، کمال طلبی، عدالت خواهی، و... نیست بلکه انسان را در یک مقطع و لحظه خاصی که از آینده و گذشته بریده است، تعریف می کنند، که جز شهوت چیزی برایش معنی ندارد. نگاه شیطان پرستان به انسان فقط مادی، جنسی، و شهوی است، یعنی از حیوان پَست تر و کمتر و آلوده تر. حتی مبارزه با ظلم و ستم و قتل و جنایت در اندیشه آنان هیچ جایگاهی ندارد و حتی ذکری از آن نیست، بلکه در صدد جلوگیری از چنین مبارزاتی هستند. به دلیل این که در برنامه هایشان تنبیه و مجازات بدنی در حد وحشتناکی وجود دارد و تمام ارزشهای انسانی و اخلاقی از قبیل رعایت احترام به حقوق دیگران، ایجاد زمینه رشد و ترقی افراد جامعه، بحث خانواده و تربیت فرزند، نقش سازنده مادر و پدر در محیط خانواده و اجتماع، روابط اجتماعی و... و گوئی برای اینان معنا و مفهومی ندارد. در این جا به تناقضات آنها به اجمال اشاره می کنیم: 1. شیطان پرستی روشنایی سپید یک مذهب نیست، بلکه مذهبی بشری، دنیوی و شهوانی است. که در تاریکی مطلق یافت می شود. سؤال: اگر این مذهب نبود بشر با چه خلائی روبرو بود. بدین گونه که وجود این مذهب آیا بر بدبختی بشر می افزاید یا از آن می کاهد. در تاریکی مطلق هر کسی مجاز به هر کاری است، جنسی، سکسی، و تجاوزگری... مگر خوی درندگی حیوانی غیر از این است. این گروه ها بر صفات منفی بشر (که دوست دارد یله و رها باشد و بر حریم دیگران پای گذارد،) می افزاید و زمینه را برای ارتکاب آن فراهم می کند و تشویق هم می نماید. لذا باید گفت، این مذهب به شقاوت بشر بیشتر می اندیشد تا به سعادت او. 2. وجود مذهب و ایدئولوژی برای تعدیل افکار و رفتار بشر ابداع می شود. یعنی بشر به دلیل کمال خواهی گاهی به اشتباه افتاده به زیاده خواهی روی می آورد. مکتب و مذهب هست که با یک سری دستورالعمل هایی، افزون خواهی بشر را تعدیل می کند. ولی متأسفانه مذهب مدعی (شیطان پرستی) و قیحانه می گوید: برای رضایت شیطان انجام کارهای سکسی به بدترین و سخت ترین شکل ممکن هم مُجاز است و هم صورت می گیرد. 3. انتقام جویی و کینه از جسارت بهتر است. حال آنکه قبلاً گفتند جسارت ارزش دارد و باید جسارت شیطان را دوست داشت چرا اینجا انتقام جویی و کینه توزی معیار عمل می شود؟! 4. از همه مهمتر اینکه شیطان وجود ندارد. بلکه وجود هستی است. شیطان سمبل است. اولاً اگر وجود ندارد، چگونه سمبل شد؟! سمبل و نشان چیزی است که وجود داشته باشد و قابل دسترسی باشد و قابلیت الگوپذیری داشته باشد. و اگر شیطان وجود ندارد چگونه الگو می شود؟! چگونه به او نزدیک شویم. مگر با مفاهیم صرف می شود زندگی کرد؟! از گزینه شیطان وجود ندارد استنباط می شود که از مفاهیم است نه از مصداقها، پس اگر از مفاهیم است یا باید از چیزی انتزاع شده باشد یا اعتباری صرف باشد که هر دو برای پرستش ناکارآمد و ناکافی است. 5. شیطان را یک جسم بی روح می داند. یعنی پرستش جسمی بی روح. آیا جسم بی روح قابل پرستش است آن هم توسط فردی که خودش روح دارد؟! آیا این ترجیح بلامرجح نمی باشد؟! 6. شیطان سمبل مخالف با خدا است. آیا پرستش او آدمی را به خدا نزدیک می کند یا به شیطان؟! اگر به شیطان نزدیک می کند، پس از خدا دور می کند چون مخالف خدا است و اگر به خدا نزدیک می کند از خودش دور می کند که باز خلاف فرض و باطل است، و اگر بگوییم به هر دو نزدیک می کند اجتماع نقیضین و محال است. خلاصه، ابداع و ترویج این گونه فرقه ها چیزی نیست، جز شهوت پرستی و در حیوانیت خود فرو رفتن. شیطان پرستها در حالی چنین ادعاهای باطلی دارند که بسیاری از فرقه های مسیحیت، همانند بسیاری از ادیان دیگر اعتقاد دارند که موجود و یا هیولائی به نام ابلیس یا شیطان وجود دارد که منشاء تمام مصائب انسان است. طبق گفته انجیل خداوند قدرت مطلق جهان است. و چیزهای خوب زندگی از خدا و چیزهای بد از شیطان می باشد. این نظریه در میان بابلی ها هم مطرح بود. بدین گونه که به دو خدا قائل بودند، خدای خوبی و روشنائی و خدای بدی و تاریکی. و این دو خدا تا نابودی یکدیگر با هم در جنگ بودند.[10] بنابراین وجود شیطان، و دعوت او به شر و بدی، امری اجماعی و مسلم بین همه ادیان آسمانی است. در انجیل، آیه 24؛ 6، واژه (Satan) یا شیطان، که کلمه ای عبری است به این معنا آمده و واژه (devil) هم به معنای ابلیس است.[11] در دین اسلام به صراحت آمده که دشمن آشکار شما شیطان است.[12] نتیجه اینکه شیطان هم وجود دارد. هم بالذات منشاء خیر نیست و دشمنی خود را با انسانهای موحد، بیان داشته است، بنابراین پرستش این موجود با این خصوصیات و دشمنی آشکار او با انسانها، خاموش کردن چراغ فطرت و افتادن در دام مکر و حیله های اوست. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. http://www.zeitoon.net/1/d.html 2. http://www.xanga.com/dariush 3. کتاب انجیل شیطان پرستان. 4. پندارهای از شیطان، اثر گوستاو دور. 5. بهشت گمشده، نوشته جان میلتون. 6. www.Satanizm.Persianblog.com 7. www.Dhygb.Perganblog.com 8. www.Persianblog.Com /user/alibitaraf 9. www.Anwm.com/f-VAB-F.htm 10. www.soknan.com/cstories.Asp?Id=30736 پی نوشتها: [1] . گوستاو دور، پندارهای از شیطان؛ و جان میلتون، کتاب بهشت گمشده. [2] . http://www.zeitoon.net/3/f.html . [3] . http://www.zeitoon.net/1/dhtml . [4] . http://reza.malakut.org/archives/2003 _ 12.html [5]. www.shayton 300.blogs pot [6] .www.dhygb persionblog.com [7] .www. persionblog.com/user/ olitarat. لینک ساعت 12، شیطان معصوم [8] . آنتون دانزو رلاوی، کتاب مقدس شیطان، سال 1969، سایت شیطان پرستان تهران. [9] . WWW.Persianblog.com/user/alibifarat. [10] . www. farsi Bitle Basic and Evitbtm. [11] . www.farsibook htm. Htm [12] . اسراء، 53-3.
اصولاً به یک سلسله آداب و رسوم و قوانینی که در راستای اهداف خاصی باشد دین گفته میشود و بالطبع تمامی گروههایی که نام دین بر خود دارند برای پیشبرد اهداف خود از یک سلسله دستورالعملهایی که توسط بانیان آن دین وضع شده، پیروی میکنند. دینی همچون شیطان پرستی نیز که در طول سالیان متمادی پیروانی از اقوام و گروههای مختلف داشته اعمال و مراسم در راستای اهداف شیطان دارد و دارای فرقهها و گروههای متنوعی است که بسته به شرایط مکانی و نژادی از آداب و رسوم و قوانین متنوعی نیز برخوردار میباشند که در ذیل به اختصار به نمونههایی از آنها اشاره خواهیم کرد.
شیطان پرستان را میتوان به عناوین مختلف بسته به اعتقاداتشان تقسیم بندی کرد:[1]
الف) شیطان پرستی شرقی (دینی)
ب) شیطان پرستی غربی: اینها نیز به چندین فرقه تقسیم میشوند.
1. شیطان پرستان دینی: این نوع از شیطان پرستان خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بین النهرینی و بعضا از الهههای رومی و یونانی (به عنوان مثال مارس خدای جنگ) اقتباس کردهاند. که در مشرق زمین فعال میباشند.
2. شیطان پرستان فلسفی یا لاویی: این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفه آنتوآن شزاندر لاوی که در کتاب (انجیل شیطان) و دیگر آثارش آمده است، تأسیس شده است.
3. شر پرستان: این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط میشوند.
قوانین شیطان پرستی فرقههای شیطانی با یکدیگر متفاوت است ولی تمام آنها حول دو محور سکس و خشونت عمده ابزار شیطانی، دور میزند و بسته به سطح فکری و طبقه طرفداران فرقهها با یکدیگر متفاوت است به عنوان مثال طرفداران شیطان پرستی فلسفی (لاوی) که عمدتاً طبقات تحصیل کرده بریده از دین (عمدتاً مسیحیت) هستند معتقدند که:[2]
هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
اگر مهمانت مزاحم تو است. با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیدهای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست بر ندار. مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواستههایت استفاده کردهای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواستههایت قدرت جادو را نفی کنی. تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
کودکان را آزار نده.
حیوانات غیر انسان را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفتهای یا برای شکارشان.
وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری. کسی را آزار نده. اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد. از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.
شیطان پرستی جدید یا فلسفی به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی نماد کهن (archetype) میداند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی میتواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته میشود.
شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت، طبیعت شهوانی، مرگ، بهترین نشانه قدرت و ضد مذهب بودن است.
این اعتقاد دارای شاخههای متعددی است، اما میتوان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر میباشند:
Atheism : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد.
Not dualistic : روح و جسم غیر قابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.
Auto deists: خودپرستی، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.
Materialistic : اعتقاد به اصالت ماده.
وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است.
ضد مذهب بودن خصوصاً مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.
عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.
اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشیها خصوصاً لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده میکنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است.
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند. به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده گرایی و یا خود محوری و جادو محوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد.[3]
از جمله این فرقهها یزیدیان هستند که در زمرة شیطان پرستان دینی قرار دارند و معتقدند که (جهان و هر چه در او هست) از چهار عنصر اصلی یعنی آب، باد، خاک و آتش ترکیب یافته است. خداوند به ادعای خود، که در تمام کتابهای مقدس عنوان شده. انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه به باور خود خداوندی خدا فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند. و آتش به باور آنها بر گل (ممزوج آب و خاک) ارجحیت دارد. از این رو وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش {از جمله ملک مقرب، طاووس (شیطان)} میخواهد که در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظیم کنند. ملک طاووس از این دستور نابجای ایزدی سر میپیچد و از همان زمان سر به شورش میگذارد. شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و یزیدیان آنرا شورشی بر حق میشناسند.
یزیدیان نسبت به خود قوانین و احکام مجزا از شیطان پرستی غربی دارند به عنوان مثال این نوع شیطان پرستان برای خود حج شیطان پرستی دارند؛ در روستای لالش در مرکز کردستان عراق از توابع شهر دهوک پرستشگاهی است که از سه قسمت تشکیل میشود: شبستان، محوطه حیاط و صحن دوزخ جائیکه مراسم حج در آن برگزار میشود. دوزخ چند دخمه غار مانند، تار و تیره با خمرههای مشکی کنار هم چیده شده برای مرموزتر و ترسناکتر کردن فضا. درهای دخمه آنقدر کوتاهاند که باید خمیده از آنها رد شد.
بخش مهم و تعیین کننده این مراسم، جدا از گره زدن به پارچههائی که به ستونهائی میبندند (مثل دخیل بستن) یا طواف کردن دور مقبرهای که لابد گور یکی از قدیسان یزیدی است، پرتاب دستمال به سنگ برجستهای است که از دیواره غار بیرون زده است. اصلیترین مرحله حاجی شدن این است که شخص با چشمان بسته از فاصله شش هفت متری دستمال سیاهی را که به بزرگی چارقد زنان کرد است به طرف این سنگ پرتاب کند. اگر در سه بار موفق شود دستمال را به برجستگی سنگ گیر بدهد حجاش قبول شده است (و ملقت به حاجی فلانکس طاووسی میشود) و گرنه باید روز دیگر برگردد و دوباره تلاش کند.[4]
در سایت (شیطان پرستهای تهران) به نقل از (کتاب شیطان) ص 52، آمده است که: (شیطان پرستی، روشنایی سپید یک مذهب نمی باشد، بلکه مذهبی بشری، دنیوی، و شهوانی است که همة این قاعده توسط شیطان می باشد و همه این ها در تاریکی مطلق یافت می شود.)[5]
تاریکی مطلق را یکی از رهبران گروه شیطان پرست، این گونه توضیح می دهد: (مراسم تاریکی تقریباً یک ساعت به طول می انجامد که انجام هر کاری برای رضایت شیطان در آن مُجاز است و مثلاً سکس یکی ازکارهایی است که باید در جمع و به بدترین و سخت ترین شکل ممکن صورت گیرد. برخی عقیده دارند کارهای ما وقیحانه وحشیانه و البته وحشتناک است، مانند اینکه برای مجازات بعضی از افراد گروه، قسمتی از اعضاء بدن آنها را جدا و یا مجروح می کنیم و این کارها مورد پسند شیطان است و ما مجبور به پیروی از آن قوانین هستیم).
و می افزاید: (در این مراسم هفته ای یک بار در یک شب خاص دور هم جمع می شویم و مراسم مذهبی نزدیکی به شیطان را انجام می دهیم و بعد از آن تا صبح به تفریح و رقص می پردازیم.)[6]
در صفحه ای دیگر می نویسد: (حرف های شیطان حرفهای خداست، اما بی تعارف و بدون حاشیه، شیطان زبان صریح خداست. فرامین شیطان را بشنوید و به کار گیرید.) خدا شیطان را به خاطر جسارتش دوست دارد. شما نیز به شیطان به خاطر جسارتش عشق بورزید.[7]
در (کتاب مقدس شیطان) مؤلف آن از زبان شیطان نُه بیانیه ذکر کرده که بیانیة پنجم به این شرح است:
(شیطان بازگو می کند، کینه جویی و انتقام بهتر از گستاخی است.)[8]
و در همان سایت آمده است که: شیطان وجود ندارد، بلکه وجود شیطان یک سمبل و نشانه است، تا اندازه ای فرازمینی، اصولاً وجود ندارد، مگر اینکه در افکار شخصی احساس شود. شیطان پرستی بر شیطان استوار است همانند یک اصل فرجامین، ترجیحاً پرستش یک جسم بی روح، شیطان به مردم الهام می بخشد و باعث تحریک آنان می شود، شیطان یک نماد مستقل و مخالف با خدا است. شیطان پرستی دارای فرقه های مختلف می باشد و در عرصه تغییر افکار تلاش می کند و شیطان جانشین خوبیهاست.)[9]
این مطالب بیانگر ایدئولوژی و به عبارتی دیدگاه آنان به جهان و انسان می باشد. شیطان پرستها در ایدئولوژی خود برای انسان الزاماً تعریفی دارند که بیان شد.
به چند نقد اساسی که بر این گروه، وارد است. اشاره می شود.
الف. در دیدگاه آنان، انسان، دارای فطرت، حقیقت جویی، کمال طلبی، عدالت خواهی، و... نیست بلکه انسان را در یک مقطع و لحظه خاصی که از آینده و گذشته بریده است، تعریف می کنند، که جز شهوت چیزی برایش معنی ندارد. نگاه شیطان پرستان به انسان فقط مادی، جنسی، و شهوی است، یعنی از حیوان پَست تر و کمتر و آلوده تر. حتی مبارزه با ظلم و ستم و قتل و جنایت در اندیشه آنان هیچ جایگاهی ندارد و حتی ذکری از آن نیست، بلکه در صدد جلوگیری از چنین مبارزاتی هستند. به دلیل این که در برنامه هایشان تنبیه و مجازات بدنی در حد وحشتناکی وجود دارد و تمام ارزشهای انسانی و اخلاقی از قبیل رعایت احترام به حقوق دیگران، ایجاد زمینه رشد و ترقی افراد جامعه، بحث خانواده و تربیت فرزند، نقش سازنده مادر و پدر در محیط خانواده و اجتماع، روابط اجتماعی و... و گوئی برای اینان معنا و مفهومی ندارد.
در این جا به تناقضات آنها به اجمال اشاره می کنیم:
1. شیطان پرستی روشنایی سپید یک مذهب نیست، بلکه مذهبی بشری، دنیوی و شهوانی است. که در تاریکی مطلق یافت می شود.
سؤال: اگر این مذهب نبود بشر با چه خلائی روبرو بود. بدین گونه که وجود این مذهب آیا بر بدبختی بشر می افزاید یا از آن می کاهد. در تاریکی مطلق هر کسی مجاز به هر کاری است، جنسی، سکسی، و تجاوزگری... مگر خوی درندگی حیوانی غیر از این است. این گروه ها بر صفات منفی بشر (که دوست دارد یله و رها باشد و بر حریم دیگران پای گذارد،) می افزاید و زمینه را برای ارتکاب آن فراهم می کند و تشویق هم می نماید. لذا باید گفت، این مذهب به شقاوت بشر بیشتر می اندیشد تا به سعادت او.
2. وجود مذهب و ایدئولوژی برای تعدیل افکار و رفتار بشر ابداع می شود. یعنی بشر به دلیل کمال خواهی گاهی به اشتباه افتاده به زیاده خواهی روی می آورد. مکتب و مذهب هست که با یک سری دستورالعمل هایی، افزون خواهی بشر را تعدیل می کند. ولی متأسفانه مذهب مدعی (شیطان پرستی) و قیحانه می گوید: برای رضایت شیطان انجام کارهای سکسی به بدترین و سخت ترین شکل ممکن هم مُجاز است و هم صورت می گیرد.
3. انتقام جویی و کینه از جسارت بهتر است. حال آنکه قبلاً گفتند جسارت ارزش دارد و باید جسارت شیطان را دوست داشت چرا اینجا انتقام جویی و کینه توزی معیار عمل می شود؟!
4. از همه مهمتر اینکه شیطان وجود ندارد. بلکه وجود هستی است. شیطان سمبل است. اولاً اگر وجود ندارد، چگونه سمبل شد؟! سمبل و نشان چیزی است که وجود داشته باشد و قابل دسترسی باشد و قابلیت الگوپذیری داشته باشد. و اگر شیطان وجود ندارد چگونه الگو می شود؟! چگونه به او نزدیک شویم. مگر با مفاهیم صرف می شود زندگی کرد؟! از گزینه شیطان وجود ندارد استنباط می شود که از مفاهیم است نه از مصداقها، پس اگر از مفاهیم است یا باید از چیزی انتزاع شده باشد یا اعتباری صرف باشد که هر دو برای پرستش ناکارآمد و ناکافی است.
5. شیطان را یک جسم بی روح می داند. یعنی پرستش جسمی بی روح. آیا جسم بی روح قابل پرستش است آن هم توسط فردی که خودش روح دارد؟! آیا این ترجیح بلامرجح نمی باشد؟!
6. شیطان سمبل مخالف با خدا است. آیا پرستش او آدمی را به خدا نزدیک می کند یا به شیطان؟! اگر به شیطان نزدیک می کند، پس از خدا دور می کند چون مخالف خدا است و اگر به خدا نزدیک می کند از خودش دور می کند که باز خلاف فرض و باطل است، و اگر بگوییم به هر دو نزدیک می کند اجتماع نقیضین و محال است.
خلاصه، ابداع و ترویج این گونه فرقه ها چیزی نیست، جز شهوت پرستی و در حیوانیت خود فرو رفتن. شیطان پرستها در حالی چنین ادعاهای باطلی دارند که بسیاری از فرقه های مسیحیت، همانند بسیاری از ادیان دیگر اعتقاد دارند که موجود و یا هیولائی به نام ابلیس یا شیطان وجود دارد که منشاء تمام مصائب انسان است. طبق گفته انجیل خداوند قدرت مطلق جهان است. و چیزهای خوب زندگی از خدا و چیزهای بد از شیطان می باشد. این نظریه در میان بابلی ها هم مطرح بود. بدین گونه که به دو خدا قائل بودند، خدای خوبی و روشنائی و خدای بدی و تاریکی. و این دو خدا تا نابودی یکدیگر با هم در جنگ بودند.[10] بنابراین وجود شیطان، و دعوت او به شر و بدی، امری اجماعی و مسلم بین همه ادیان آسمانی است. در انجیل، آیه 24؛ 6، واژه (Satan) یا شیطان، که کلمه ای عبری است به این معنا آمده و واژه (devil) هم به معنای ابلیس است.[11] در دین اسلام به صراحت آمده که دشمن آشکار شما شیطان است.[12]
نتیجه اینکه شیطان هم وجود دارد. هم بالذات منشاء خیر نیست و دشمنی خود را با انسانهای موحد، بیان داشته است، بنابراین پرستش این موجود با این خصوصیات و دشمنی آشکار او با انسانها، خاموش کردن چراغ فطرت و افتادن در دام مکر و حیله های اوست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. http://www.zeitoon.net/1/d.html
2. http://www.xanga.com/dariush
3. کتاب انجیل شیطان پرستان.
4. پندارهای از شیطان، اثر گوستاو دور.
5. بهشت گمشده، نوشته جان میلتون.
6. www.Satanizm.Persianblog.com
7. www.Dhygb.Perganblog.com
8. www.Persianblog.Com /user/alibitaraf
9. www.Anwm.com/f-VAB-F.htm
10. www.soknan.com/cstories.Asp?Id=30736
پی نوشتها:
[1] . گوستاو دور، پندارهای از شیطان؛ و جان میلتون، کتاب بهشت گمشده.
[2] . http://www.zeitoon.net/3/f.html .
[3] . http://www.zeitoon.net/1/dhtml .
[4] . http://reza.malakut.org/archives/2003 _ 12.html
[5]. www.shayton 300.blogs pot
[6] .www.dhygb persionblog.com
[7] .www. persionblog.com/user/ olitarat. لینک ساعت 12، شیطان معصوم
[8] . آنتون دانزو رلاوی، کتاب مقدس شیطان، سال 1969، سایت شیطان پرستان تهران.
[9] . WWW.Persianblog.com/user/alibifarat.
[10] . www. farsi Bitle Basic and Evitbtm.
[11] . www.farsibook htm. Htm
[12] . اسراء، 53-3.
- [سایر] شیطان پرستی چیست؟
- [سایر] شیطان پرستی چیست؟
- [سایر] شیطان پرستی چیست؟
- [سایر] اطلاعاتی درباره شیطان پرستی می خواستم؟
- [سایر] در مورد مباحث شیطان پرستی ودیدگاهای آنها میخواستم بیشتر بدانم
- [سایر] سلام حکم ورزش یوگا چیست؟ آیا حرکات آن شیطان پرستی است؟
- [سایر] آیا نماد ورساچه (Versace) که اکنون در سطح وسیعی در حال گسترش می باشد، نماد شیطان پرستی می باشد؟
- [آیت الله سبحانی] آیا خرید و فروش علائم شیطان پرستی و مانکن های مبتذل، کراوات و امثال آن که در ویترین مغازه قرار داده می شود جایز است؟
- [سایر] هر آیینی مثل یهودیت و مسیحیت و یا شیطان پرستی نمادی برای خودشان دارند، تشیع چه نمادی برای خودش انتخاب کرده است؟
- [آیت الله خامنه ای] گاهی بعضی از نیروهای امنیتی ورود به بعضی از مراکز و نفوذ در گروهها را برای کشف مراکز فحشا و گروههای تروریستی ضروری میدانند، همانگونه که روشهای تجسّس و تحقیق نیز همین را اقتضا میکنند، این کار از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله اردبیلی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدّس به آن اهمیّت زیاد میدهد، مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروری اسلام، باید ملاحظه این اهمیّت بشود و مجرّدِ خوف ضرر، موجب سقوط وجوب آن نمیشود؛ پس اگر حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروری اسلام بر بذل جان و مال توقّف داشته باشد، بذل آن واجب است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام: و سایر عقاید حقه را، به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنند که بفهمد و نیز مستحب است چیزهایی را که گفته شد، تا وقت مرگ تکرار کنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است شهادتین واقرار به دوازده امام: وسایر عقاید حقّه را، به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنند که بفهمد و نیز مستحبّ است چیزهائی را که گفته شده، تاوقت مرگ تکرار کنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] بر هر مسلمانی واجب است از بدعت گذاران در دین و کسانی که موجب افساد در دین و تزلزل عقاید حقه هستند اظهار برایت و بیزاری کند و دیگران را از فتنه و فساد انان بر حذر دارد
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام و سایر عقائد اسلام را به کسی که در حال احتضار است طوری تلقین کنند که بفهمد و مستحب است آن را تا وقت مرگ تکرار کنند.
- [آیت الله مظاهری] ساخت، خرید، فروش، نگهداری، دیدن و شنیدن فیلمها و داستانهایی که از تلویزیون و رادیو و نظایر آن )مثل ویدئو، ماهوار و نرم افزارهای رایانهای( پخش میشود اگر محرّک باشد حرام است بلکه اگر محرّک هم نباشد ولی موجب فساد اخلاق یا تزلزل عقاید شود نیز حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام (علیهم السلام ) و سایر عقائد حقه را ، به کسی أه در حال جان دادن است ، طوری تلقین کنند أه بفهمد و نیز مستحب است چیزهائی را أه گفته شد ، تا وقت مرگ تکرار کنند .
- [آیت الله سبحانی] مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام (علیهم السلام) و سایر عقائد حقّه را; به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنند که بفهمد و نیز مستحب است چیزهایی را که گفته شد تا وقت مرگ تکرار کنند.