اسلام وجود غریزه جنسی را در جوانان به عنوان یک واقعیت پذیرفته و نیز برای این مشکل که گاهی بین بلوغ جنسی و امکان ازدواج دائم فاصله می‌افتد ازدواج موقت را مطرح کرده است. درست بر خلاف آنچه گاه مطرح می‌شود، ازدواج موقت کلاه شرعی برای زنا و ترویج هوسرانی نیست، بلکه دقیقا برای جلوگیری هوسرانی توصیه شده است. ازدواج موقت، دخترها و پسرها را محدود می‌کند، بدین ترتیب که قطعا دخترها محدود می‌شوند و نمی‌توانند با بیش از یک پسر رابطه برقرار کنند، چون تعداد دخترها محدود است، طبیعی است که این محدودیت بر پسرها نیز تحمیل می‌شود. یادمان باشد که اسلام طرفدار سرکوبی غریزه‌ی جنسی و در پیش گرفتن رهبانیت نیست و قطعا برای حل این مشکل، راه‌حلی به نام ازدواج موقت توصیه کرده است. البته در این خصوص به دو نکته باید توجه کرد: به نظر می‌رسد توصیه‌ی ازدواج موقت در حد تمتع جنسی، اصالتا برای پسرها و زنان بیوه )یعنی زنان جوانی که شوهر خود را از دست داده یا طلاق گرفته‌اند( است؛ و اگر برای دخترها مطرح شود به طور خاص است و به همین سبب است که دختر برای ازدواجش - چه موقت و چه دائم - باید اجازه‌ی پدر را بگیرد. دلیل مطلب این است که به لحاظ روان‌شناسی، پسران بعد از بلوغ طبیعتا متمایل به برقراری روابط جنسی هستند، اما دختران چنان که قبلا نیز توضیح دادیم، بیش‌تر مایل به برقراری روابط عاطفی هستند تا روابط جنسی و تا وقتی تجربه‌ی جنسی نداشته باشند، پیشاپیش نمی‌خواهند به چنین کاری دست بزنند. )البته این سخن در شرایط عادی مطرح می‌شود، اما در شرایطی که دختران با مشاهده‌ی فیلم‌های مبتذل یا شرکت در جشن‌های مبتذل تحریک شده‌اند، چاره‌ی آنان همان تمتع جنسی از طریق ازدواج موقت است، چرا که در غیر این صورت، غریزه‌ی جنسی تحریک شده‌ی خویش را از طریق نامشروع ارضا خواهند کرد. .اما همین که مدتی این عمل را تجربه کردند، میل آنان به اشباع این غریزه از مردان بیش‌تر می‌شود و لذا همان طور که جامعه‌شناسان غربی بسیار تأکید کرده‌اند، خطر زنان بیوه برای خانواده‌های متأهل به مراتب بیش‌تر از دختران مجرد است، زیرا آنان تجربه‌ی جنسی داشته‌اند و مایلند آن تجربه را تکرار کنند، اما امکانات لازم را به نحو مشروع در اختیار ندارند. پس تمتع جنسی از طریق ازدواج موقت بیش‌تر برای پسران و زنان بیوه توصیه می‌شود و این مطلب مورد اتفاق همه‌ی علماست که این دو گروه برای انجام این کار نیازمند اجازه‌ی هیچ کس )حتی پدر( نیستند. اما این سخن به این معنا نیست که دختران حق ازدواج موقت ندارند. مخصوصا با توضیحاتی که در سؤالات قبل دادیم، اگر دختران هم مایل به برقراری روابط عاطفی با پسران باشند، ازدواج موقت را، که در واقع یک ازدواج محدود است، یعنی غالبا تا حد محرم شدن است، نه عروسی کردن، می‌توان به آنان معرفی کرد. نکته‌ی دوم این واقعیت تلخ است که در جامعه‌ی ما متأسفانه به لحاظ عرفی، ازدواج موقت چنان قبحی پیدا کرده است که جوانان از داشتن دوستی از جنس مخالف و حتی برقراری روابط جنسی با او آن قدر احساس شرم نمی‌کنند که از متهم شدن به )صیغه داشتن( و )صیغه شدن( یا )ازدواج موقت(. این کاملا ناشی از تعصبات جاهلی و عوامانه و دوری مردم از تعالیم گهربار اسلام است. در واقع می‌توان گفت متأسفانه در جامعه‌ی ما، این امر حلال، حرمت عرفی پیدا کرده است. و ارتکاب حرام عرفی - که در شرع حلال باشد - نزد مردم ما به مراتب بدتر از ارتکاب حرام شرعی است. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمده است که: )اگر عمر متعه را حرام نمی‌کرد، غیر از انسان شقی، کسی زنا نمی‌کرد.( )قال علی )ع(: )لولا تحریم عمر، ما زنی الآشقی.(. این نکته تلویحا نشان می‌دهد که اگر متعه )ازدواج موقت( در جامعه‌ای حرام شود، در آن جامعه ممکن است انسان‌هایی که واقعا شقی و بد طینت نسیتند، مرتکب زنا شوند، یعنی انسان‌هایی که آدم بدی نیستند! اما آیا انسان‌هایی که انسان بدی نباشند واقعا زنا می‌کنند؟ این همان واقع‌بینی شریعت اسلام و توجه کردن به قوت غریزه‌ی جنسی است. این غریزه به خصوص در اوایل جوانی بسیار قوی و سرکش است و اگر راه مشروعی برای اشباع خود نیابد، طبیعی است که دنبال راه‌های دیگر بگردد و انسان را به زنا وادار کند. آیا چنین قبح شدیدی که جامعه‌ی ما برای این عمل قائل شده، عملا آن را به یک حرام عرفی تبدیل نکرده است؟ و آیا جامعه‌ی ما با این کارش جوانان را به انحراف نکشانده است؟ متأسفانه گاهی مردم می‌خواهند از خدا و رسول جلوتر بیفتند و به خیال خودشان حریم‌ها را بیش‌تر رعایت کنند؛ در حالی که اگر واقعا مؤمن هستند، باید سخن خدا را بپذیرند که: یا أیها الذین آمنوا لا تقدموا بین یدی الله و رسوله. )حجرات 49 / 1.ای کسانی که ایمان آورده‌اید، جلوتر از خدا و رسول )ص( حرکت نکنید. . حتی خداوند در خصوص رسول هم نمی‌پذیرد که حلالی را بر خود حرام کند: یا أیها النبی لم تحرم ما أحل الله لک. )تحریم 66 / 1. ای پیامبر )ص(، چرا آنچه خدا بر تو حلال کرده، ]بر خودت[ حرام می‌کنی. . چه رسد به این که عده‌ای از مردم، حلالی را برای عده‌ای دیگر حرام کنند، و قطعا کسانی که این روحیه را دارند و به آن دامن می‌زنند، نزد خدا مسؤولند. خوب است در پایان اشاره کنیم که قطعا از نظر اسلام، تجویز ازدواج موقت برای ترویج هوسرانی نیست و لذا همان طور که در بحث تعدد زوجات اشاره کردیم، اسلام مرد ذواق - کسی که دنبال رابطه با زنان مختلف باشد - را لعن کرده است و ائمه اطهار )ع( در مواقع متعدد، مردان ازدواج کرده‌ای را که به زنشان دست‌رسی دارند از متعه بر حذر داشته‌اند )به نقل از مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص 70. برای تفصیل بحث از ازدواج موقت و شرایط آن و تأثیرش در جلوگیری از انحرافات جنسی و نقد سوء استفاده‌ها از آن ر. ک: همان، صص 45 - 70. و همین نشان می‌دهد قانون متعه برای مردان نیازمند - یعنی افراد مجرد یا افردی که همسرانشان نزدشان نیست - تشریع شده است، نه برای ترویج هوسرانی.
راههای جلوگیری از انحراف جنسی پیش از ازدواج چیست؟ آیا میتوان ازدواج موقت را به دختران و پسران توصیه کرد؟
اسلام وجود غریزه جنسی را در جوانان به عنوان یک واقعیت پذیرفته و نیز برای این مشکل که گاهی بین بلوغ جنسی و امکان ازدواج دائم فاصله میافتد ازدواج موقت را مطرح کرده است. درست بر خلاف آنچه گاه مطرح میشود، ازدواج موقت کلاه شرعی برای زنا و ترویج هوسرانی نیست، بلکه دقیقا برای جلوگیری هوسرانی توصیه شده است. ازدواج موقت، دخترها و پسرها را محدود میکند، بدین ترتیب که قطعا دخترها محدود میشوند و نمیتوانند با بیش از یک پسر رابطه برقرار کنند، چون تعداد دخترها محدود است، طبیعی است که این محدودیت بر پسرها نیز تحمیل میشود. یادمان باشد که اسلام طرفدار سرکوبی غریزهی جنسی و در پیش گرفتن رهبانیت نیست و قطعا برای حل این مشکل، راهحلی به نام ازدواج موقت توصیه کرده است.
البته در این خصوص به دو نکته باید توجه کرد: به نظر میرسد توصیهی ازدواج موقت در حد تمتع جنسی، اصالتا برای پسرها و زنان بیوه )یعنی زنان جوانی که شوهر خود را از دست داده یا طلاق گرفتهاند( است؛ و اگر برای دخترها مطرح شود به طور خاص است و به همین سبب است که دختر برای ازدواجش - چه موقت و چه دائم - باید اجازهی پدر را بگیرد. دلیل مطلب این است که به لحاظ روانشناسی، پسران بعد از بلوغ طبیعتا متمایل به برقراری روابط جنسی هستند، اما دختران چنان که قبلا نیز توضیح دادیم، بیشتر مایل به برقراری روابط عاطفی هستند تا روابط جنسی و تا وقتی تجربهی جنسی نداشته باشند، پیشاپیش نمیخواهند به چنین کاری دست بزنند. )البته این سخن در شرایط عادی مطرح میشود، اما در شرایطی که دختران با مشاهدهی فیلمهای مبتذل یا شرکت در جشنهای مبتذل تحریک شدهاند، چارهی آنان همان تمتع جنسی از طریق ازدواج موقت است، چرا که در غیر این صورت، غریزهی جنسی تحریک شدهی خویش را از طریق نامشروع ارضا خواهند کرد. .اما همین که مدتی این عمل را تجربه کردند، میل آنان به اشباع این غریزه از مردان بیشتر میشود و لذا همان طور که جامعهشناسان غربی بسیار تأکید کردهاند، خطر زنان بیوه برای خانوادههای متأهل به مراتب بیشتر از دختران مجرد است، زیرا آنان تجربهی جنسی داشتهاند و مایلند آن تجربه را تکرار کنند، اما امکانات لازم را به نحو مشروع در اختیار ندارند. پس تمتع جنسی از طریق ازدواج موقت بیشتر برای پسران و زنان بیوه توصیه میشود و این مطلب مورد اتفاق همهی علماست که این دو گروه برای انجام این کار نیازمند اجازهی هیچ کس )حتی پدر( نیستند. اما این سخن به این معنا نیست که دختران حق ازدواج موقت ندارند. مخصوصا با توضیحاتی که در سؤالات قبل دادیم، اگر دختران هم مایل به برقراری روابط عاطفی با پسران باشند، ازدواج موقت را، که در واقع یک ازدواج محدود است، یعنی غالبا تا حد محرم شدن است، نه عروسی کردن، میتوان به آنان معرفی کرد.
نکتهی دوم این واقعیت تلخ است که در جامعهی ما متأسفانه به لحاظ عرفی، ازدواج موقت چنان قبحی پیدا کرده است که جوانان از داشتن دوستی از جنس مخالف و حتی برقراری روابط جنسی با او آن قدر احساس شرم نمیکنند که از متهم شدن به )صیغه داشتن( و )صیغه شدن( یا )ازدواج موقت(. این کاملا ناشی از تعصبات جاهلی و عوامانه و دوری مردم از تعالیم گهربار اسلام است. در واقع میتوان گفت متأسفانه در جامعهی ما، این امر حلال، حرمت عرفی پیدا کرده است. و ارتکاب حرام عرفی - که در شرع حلال باشد - نزد مردم ما به مراتب بدتر از ارتکاب حرام شرعی است.
در حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است که: )اگر عمر متعه را حرام نمیکرد، غیر از انسان شقی، کسی زنا نمیکرد.( )قال علی )ع(: )لولا تحریم عمر، ما زنی الآشقی.(. این نکته تلویحا نشان میدهد که اگر متعه )ازدواج موقت( در جامعهای حرام شود، در آن جامعه ممکن است انسانهایی که واقعا شقی و بد طینت نسیتند، مرتکب زنا شوند، یعنی انسانهایی که آدم بدی نیستند! اما آیا انسانهایی که انسان بدی نباشند واقعا زنا میکنند؟ این همان واقعبینی شریعت اسلام و توجه کردن به قوت غریزهی جنسی است. این غریزه به خصوص در اوایل جوانی بسیار قوی و سرکش است و اگر راه مشروعی برای اشباع خود نیابد، طبیعی است که دنبال راههای دیگر بگردد و انسان را به زنا وادار کند. آیا چنین قبح شدیدی که جامعهی ما برای این عمل قائل شده، عملا آن را به یک حرام عرفی تبدیل نکرده است؟ و آیا جامعهی ما با این کارش جوانان را به انحراف نکشانده است؟ متأسفانه گاهی مردم میخواهند از خدا و رسول جلوتر بیفتند و به خیال خودشان حریمها را بیشتر رعایت کنند؛ در حالی که اگر واقعا مؤمن هستند، باید سخن خدا را بپذیرند که: یا أیها الذین آمنوا لا تقدموا بین یدی الله و رسوله. )حجرات 49 / 1.ای کسانی که ایمان آوردهاید، جلوتر از خدا و رسول )ص( حرکت نکنید. .
حتی خداوند در خصوص رسول هم نمیپذیرد که حلالی را بر خود حرام کند: یا أیها النبی لم تحرم ما أحل الله لک. )تحریم 66 / 1. ای پیامبر )ص(، چرا آنچه خدا بر تو حلال کرده، ]بر خودت[ حرام میکنی. .
چه رسد به این که عدهای از مردم، حلالی را برای عدهای دیگر حرام کنند، و قطعا کسانی که این روحیه را دارند و به آن دامن میزنند، نزد خدا مسؤولند. خوب است در پایان اشاره کنیم که قطعا از نظر اسلام، تجویز ازدواج موقت برای ترویج هوسرانی نیست و لذا همان طور که در بحث تعدد زوجات اشاره کردیم، اسلام مرد ذواق - کسی که دنبال رابطه با زنان مختلف باشد - را لعن کرده است و ائمه اطهار )ع( در مواقع متعدد، مردان ازدواج کردهای را که به زنشان دسترسی دارند از متعه بر حذر داشتهاند )به نقل از مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص 70. برای تفصیل بحث از ازدواج موقت و شرایط آن و تأثیرش در جلوگیری از انحرافات جنسی و نقد سوء استفادهها از آن ر. ک: همان، صص 45 - 70. و همین نشان میدهد قانون متعه برای مردان نیازمند - یعنی افراد مجرد یا افردی که همسرانشان نزدشان نیست - تشریع شده است، نه برای ترویج هوسرانی.
- [سایر] نظر اسلام دربارهی اخلاق جنسی دختران و پسران چیست؟
- [سایر] چرا ختنه دختران باعث کاهش لذت جنسی میشود، اما در مورد پسران برعکس این مطلب گفته میشود؟ ختنه پسران هم باعث کاهش لذت میشود؟
- [سایر] چگونه دختران و پسران را می توان در زمینه مسائل زناشویی آینده شان آموزش داد؟
- [سایر] مناسبترین زمان برای ازدواج دختران و پسران چه سنی می باشد؟
- [سایر] چگونه دختران و پسران در سن 15 – 16 سالگی را می توان در زمینۀ مسائل زناشویی آینده شان آموزش داد؟
- [سایر] چگونه دختران و پسران در سن 15 – 16 سالگی را می توان در زمینه مسائل زناشویی آینده شان آموزش داد؟
- [سایر] آیا اگر ترس انحراف جنسی نباشد می توان ازدواج را ترک کرد؟
- [سایر] چرا دختران زودتر از پسران مکلف میشوند؟
- [سایر] نظر دین و بزرگان دین در رابطه با خواستگاری دختران از پسران چیست؟ آیا دختران از نظر شرعی و عرفی میتوانند از پسران خواستگاری کنند؟
- [آیت الله سیستانی] روابطی که هم اکنون قبل از ازدواج بین دختران و پسران می باشد اگر قبل از ازدواج به روابط نامشروع نینجامد چگونه می باشد ؟
- [آیت الله سیستانی] ازدواج موقت اگر چه برای لذت بردن هم نباشد ، صحیح است ، ولی نمیشود زن شرط کند که مرد از او هیچ لذت جنسی نبرد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اشاره کردن یا نوشتن و هر چیزی که دلالت بر اجاره میکند، همچون صیغه خواندن است و با آنها نیز میتوان قرارداد اجاره بست.
- [آیت الله مظاهری] لازم است مخصوصاً بر پدر و مادر که برای پسران و دختران خود که احتیاج به همسر دارند، همسر انتخاب کنند و در روایات ما ثواب فراوانی بر این کار مترتّب شده است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ازدواج موقّت هر چند برای لذّت بردن هم نباشد صحیح است، همسر موقّت را (متعه) یا (صیغه) نیز میگویند.
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط میداند که صیغه عقد، به این لفظ جاری میشود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمهاش را بخواند، و اکتفا کردن او به عربی خالی از تأمل نیست، و اگر نمیتوانند صیغه عربی را بخوانند و یا وکیل بگیرند، قطعاً ترجمه کافی است.
- [آیت الله خوئی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند بیکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافیاست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنان صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به اینکه وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله اردبیلی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است، کفایت نمیکند؛ ولی اگر وکیل بگوید: (صیغه را خواندهام) کافی است.
- [آیت الله بروجردی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند به یکدیگر رفتار محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.