معنای عدل الهی این نیست که خداوند هر نعمتی به موجودی عطا فرمود، به سایر مخلوقات هم همان را عطا فرماید، که چنین رفتاری خود با علم و حکمت و نظام خلقت منافات دارد! رایچترین مفهوم عدل (وَضْعُ کلِّ شَیْءٍ فی مَوْضِعِهِ) - یعنی (قرار دادن هر چیزی در جای خودش) میباشد. خداوند متعال هر مخلوقی را بر اساس حکمتی خلق نموده و در جایگاه خودش قرار داده است و ملزومات لازم جهت انجام وظایف محوله را به آن مخلوق عطا نموده است. عصمت، نشأت گرفته از علم است. علمی که خداوند متعال به وسیله وحی و القاء به معصومین عطا نموده است و همین دو منبع علم، یعنی (وحی) و (القاء یا الهام) را در اختیار دیگران نیز قرار داده است. منتهیٰ علم هر کس به میزان ظرفیت اوست که ظرفیت او نیز بر اساس حکمت خلقت و جایگاهش در نظر گرفته شده است. لازم است که رسول خدا (ص) و ائمهی اطهار (ع) که مسئولیت دعوت و رهبری مردم به سوی هدایت را بر عهده دارند، به همهی علوم واقف باشند، اما لازم نیست که همهی مردم، به همهی علوم واقف باشند. چنان چه شما مباحث علمی کلاس اول راهنمایی را به کودک دبستانی کلاس اول آموزش نمیدهید، چرا که نه جایگاه و ظرفیتش را در این اندازه میدانید و نه برای او و وظیفهی که جهت کسب علم بر عهده دارد چنین آموزشی را لازم میدانید، آیا این کار حکیمانهی شما ظلم است یا عین عدالت است؟ یا به عنوان مثال: اگر در یک دانشگاه پزشکی و جراحی را به یک مکانیک و مکانیکی را به یک دانشجوی هنر و یا نقاشی را به یک دامپزشک تعلیم نمیدهند، ظلم است؟ یا عین حکمت و عدالت است؟ انبیای الهی و سایر معصومین (ع) جایگاه و مسئولیتهایی دارند که مخصوص آنهاست. لذا ملزومات وابزار لازم برای انجام آن مسئولیتها – که یکی از آن ملزومات عصمت و ظرفیت آن است - به آنها عطا شده است. اما سایر انسانها در چنین جایگاهی قرار نگرفتهاند و چنین مسئولیتها و تکالیف سنگینی که لازمهاش برخورداری از عصمت (علم جامع) باشد نیز بر عهده ندارند. پس، مشاهده میفرمایید که خداوند حکیم، عادل است و هیچ ظلمی (نقطهی مقابل عدل) در خلقت صورت نپذیرفته است. در خاتمه، توجه شما به این نکتهی مهم لازم است که نه (عصمت) (اختیار) انجام گناه را از انسان (معصومین) سلب میکند و نه عدم عصمت انسان را (مجبور) به ارتکاب گناه مینماید. بلکه انسانها همگی در دوری یا ارتکاب گناه مختار هستند و بر هیچ کس هم بیش از امکان و توانی که به او داده شده چیزی تکلیف نشده است و هیچ کس هم بابت آن چه بر عهده ندارد مؤاخذه نمیگردد. www.aviny.com
اگر خداند عادل است، پس چرا با اعطای «عصمت» عدهای را از گناه مصون کرده است و به مابقی این عصمت را نداده است تا مرتکب گناه شوند؟!
معنای عدل الهی این نیست که خداوند هر نعمتی به موجودی عطا فرمود، به سایر مخلوقات هم همان را عطا فرماید، که چنین رفتاری خود با علم و حکمت و نظام خلقت منافات دارد!
رایچترین مفهوم عدل (وَضْعُ کلِّ شَیْءٍ فی مَوْضِعِهِ) - یعنی (قرار دادن هر چیزی در جای خودش) میباشد.
خداوند متعال هر مخلوقی را بر اساس حکمتی خلق نموده و در جایگاه خودش قرار داده است و ملزومات لازم جهت انجام وظایف محوله را به آن مخلوق عطا نموده است.
عصمت، نشأت گرفته از علم است. علمی که خداوند متعال به وسیله وحی و القاء به معصومین عطا نموده است و همین دو منبع علم، یعنی (وحی) و (القاء یا الهام) را در اختیار دیگران نیز قرار داده است. منتهیٰ علم هر کس به میزان ظرفیت اوست که ظرفیت او نیز بر اساس حکمت خلقت و جایگاهش در نظر گرفته شده است.
لازم است که رسول خدا (ص) و ائمهی اطهار (ع) که مسئولیت دعوت و رهبری مردم به سوی هدایت را بر عهده دارند، به همهی علوم واقف باشند، اما لازم نیست که همهی مردم، به همهی علوم واقف باشند. چنان چه شما مباحث علمی کلاس اول راهنمایی را به کودک دبستانی کلاس اول آموزش نمیدهید، چرا که نه جایگاه و ظرفیتش را در این اندازه میدانید و نه برای او و وظیفهی که جهت کسب علم بر عهده دارد چنین آموزشی را لازم میدانید، آیا این کار حکیمانهی شما ظلم است یا عین عدالت است؟
یا به عنوان مثال: اگر در یک دانشگاه پزشکی و جراحی را به یک مکانیک و مکانیکی را به یک دانشجوی هنر و یا نقاشی را به یک دامپزشک تعلیم نمیدهند، ظلم است؟ یا عین حکمت و عدالت است؟
انبیای الهی و سایر معصومین (ع) جایگاه و مسئولیتهایی دارند که مخصوص آنهاست. لذا ملزومات وابزار لازم برای انجام آن مسئولیتها – که یکی از آن ملزومات عصمت و ظرفیت آن است - به آنها عطا شده است. اما سایر انسانها در چنین جایگاهی قرار نگرفتهاند و چنین مسئولیتها و تکالیف سنگینی که لازمهاش برخورداری از عصمت (علم جامع) باشد نیز بر عهده ندارند.
پس، مشاهده میفرمایید که خداوند حکیم، عادل است و هیچ ظلمی (نقطهی مقابل عدل) در خلقت صورت نپذیرفته است.
در خاتمه، توجه شما به این نکتهی مهم لازم است که نه (عصمت) (اختیار) انجام گناه را از انسان (معصومین) سلب میکند و نه عدم عصمت انسان را (مجبور) به ارتکاب گناه مینماید. بلکه انسانها همگی در دوری یا ارتکاب گناه مختار هستند و بر هیچ کس هم بیش از امکان و توانی که به او داده شده چیزی تکلیف نشده است و هیچ کس هم بابت آن چه بر عهده ندارد مؤاخذه نمیگردد.
www.aviny.com
- [سایر] رفتار غرب در برخورد با مسألهی «فساد اقتصادی» و مسألهی «عدالت» چگونه است؟ آیا واقعاً غربیها در مبارزه با فساد پیشرو هستند؟
- [سایر] صفات «عدالت، ارحم الراحمین، واحد» در خداوند به چه معناست؟
- [سایر] توضیح دهید که بر چه اساسی، خداوند را «عادل» می خوانیم؟
- [سایر] مقصود از عدالت در چند همسری که در آیه «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ» آمده، چیست؟
- [سایر] ولایت فقیه؛ فقیه عادل یا فقیه معصوم؟
- [سایر] مفهوم «گناه» در مسیحیت چیست؟
- [سایر] آیا همه انسانها ظرفیت عدالت و عصمت را دارند؟
- [سایر] برخی مفسّران از آیه «اولی الامر» بر عصمت امامان استدلال کرده اند از این راه چگونه عصمت اثبات می شود؟
- [سایر] در آیات اول سوره فتح «لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر» منظور از «ذنب» و گناه پیامبر(ص) چیست؟
- [سایر] با توجه به عصمت پیامبر اکرم(ص)، منظور از آیهی شریفهی «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیت» چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] فقیری که فطره به او میدهند، لازم نیست عادل باشد، ولی احتیاط واجب آن است که به شرابخوار و کسی که آشکارا مرتکب گناه کبیره میشود، فطره ندهند.
- [آیت الله مظاهری] از مجتهدی باید تقلید کرد که اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود استادتر باشد، و همچنین باید مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده و عادل باشد؛ و همچنین باید حریص به دنیا نباشد. عادل کسی است که دارای ملکه عدالت و خداترسی باطنی باشد به صورتی که او را از گناهان باز دارد و نشانه آن این است که اگر از کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند تقوای او را تصدیق نمایند.
- [آیت الله بروجردی] فقیری که فطره به او میدهند لازم نیست عادل باشد، ولی احتیاط واجب آن است که به شرابخوار و کسی که آشکارا معصیت میکند فطره ندهند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مجتهدی که از او تقلید می کند باید دارای صفات زیر باشد: مرد، بالغ، عاقل، شیعه¬ی دوازده امامی، حلال زاده و همچنین بنابراحتیاط واجب عادل و زنده باشد. (عادل کسی است که دارای حالت خداترسی باطنی است که او را از انجام گناه کبیره و اصرار بر گناه صغیره باز می دارد).
- [آیت الله علوی گرگانی] فقیری که به او فطره میدهند، لازم نیست عادل باشد، ولیاحتیاط واجب آن است که به شرابخوار و کسی که آشکار معصیت میکند، فطره ندهند.
- [آیت الله بروجردی] فقیری که فطره به او میدهند لازم نیست عادل باشد، ولی احتیاط واجب آن است که به شرابخوار و کسی که آشکارا معصیت میکند فطره ندهند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فقیری که فطره می گیرد لازم نیست عادل باشد، ولی احتیاط واجب آن است که به شرابخوار و کسی که آشکارا معصیت کبیره می کند فطره ندهند و همچنین به کسانی که فطره را در معصیت خداوند مصرف می کنند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] تقلید در احکام; عمل نمودن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که: مرد بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده و عادل باشد و مقصود از عدالت آن است که قدرت نفسانیه ای بر انجام واجبات و ترک گناهان کبیره داشته باشد. و احتیاط واجب آن است که مرجع تقلید حریص به دنیا نباشد و لازم است از مجتهدین دیگر اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از همه مجتهدین عصر خودش عالمتر باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر با عین پولی که خمس آن را نداده وضمانت شرعی هم نکرده باشد لباس بخرد، نمازخواندن در آن لباس باطل است ولی در زکاْ بعید نیست نماز صحیح باشد ولی در ندادنش مرتکب گناه بزرگی شده است.
- [آیت الله علوی گرگانی] شیردادنی که علّت محرم شدن است، به دو چیز ثابت میشود: اوّل خبر دادن عدّهای که انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند; دوم شهادت دو مرد عادل، یا چهار زن عادل باشند ولی باید شرائط شیر دادن را هم بگویند مثلاً بگویند ما دیدهایم که فلان بچه بیست وچهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده وچیزی هم در بین نخورده و همچنین سایر شرطها را که در )مسأله 2490) گفته شد شرح دهند.