آیا عشق به کسی که دوستش داریم، میتواند مانعی در برابر عشق الهی باشد و غضب خداوندرا در پی داشته باشد؟
آیات و روایات فراوانی عشق و محبت واقعی را تنها مخصوص خداوند متعال میداند; زیرا هستی و کمالش از همه برتر است و به همین خاطر نیز از هر کس دیگر به عشق ورزیدن سزاوارتر است. هر میل و محبت دیگری که در برابر عشق به خداوند قرار گیرد، اگر در جهت رسیدن به کمال واقعی و عشق حقیقی نباشد، بیارزش و ناچیز است. امام صادقدر این باره میفرماید: "مشتاق بیقرار، نه به غذا میل میکند، نه از نوشیدنی گوارا لذت میبرد، نه خواب آسوده دارد و نه با دوستی اُنس میگیرد و نه در خانهای آرام خواهد داشت; بلکه خدا را شب و روز بندگی میکند، به امید اینکه به محبوبش "الله" برسد."(نورالثقلین، الحویزی، ج 3، ص 388، نشر اسماعیلیان.) در قرآن کریم به نمونهای از این عشق خدایی اشاره شده; از جمله: 1. "وَ الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ; (بقره، 165) امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا شدیدتر است." 2. "قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ; (آلعمران، 31) بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا (هم) شما را دوست بدارد." 3. "وَ مَآ أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یََمُوسَیَ # قَالَ هُمْ أُوْلاَ َّءِ عَلَیََّ أَثَرِی وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَیَ; (طه، 83 84) و ای موسی، چه چیز تو را ]دور[ از قوم خودت، به شتاب وا داشته است؟ گفت: اینان در پی منند و من ]ای پروردگارم[ به سویت شتافتم تا خشنود شوی." در آیة شریفه فوق، آنان که با تمام وجود، این حقیقت را درک کردهاند که هر چه وعدة وصل نزدیک شود، آتش عشق، تیزتر میگردد، به خوبی میدانند که چه نیروی مرموزی حضرت موسی را به سوی میعادگاه "الله" میکشید و آنچنان با سرعت میرفت که حتی قومی را که با او بودند، پشتسر گذاشت و میدانست که تمام جهان، ارزش یک لحظه از این مناجات را ندارد. آری، این است راه و رسم آنان که از عشق مجازی گذشتهاند و به مرحله عشق حقیقی، یعنی عشق معبود جاودانه گام نهادهاند; عشق خداوندی که هرگز فنا در ذات پاکش راه ندارد و کمال مطلق است و هر چه خوبان همه دارند، همه را او عطا کرده است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 13، ص 275، دارالکتب الاسلامیة.) در اهمیت عشق حقیقی از معصومین: چنین نقل شده است: 1. پیامبراکرممیفرماید: "کسی که عاشق (عشق مجازی) شود و از آن صرفنظر و چشمپوشی نماید، ]آن عشق مجازی، به خاطر عشق خداوند، در نظرش کوچکتر جلوه کند[ سپس بمیرد، شهید از دنیا رفته است."(میزانالحکمة، محمدری شهری، ج 3، ص 1989، ح 13027، دارالحدیث.) 2. در روایت دیگر میفرمایند: "هر کس به چیزی عشق بورزد ]غیر از خداوند[ بینایی او گرفته میشود و قلبش مریض میگردد; پس او نگاه میکند با چشمانش در حالیکه نگاهش سالم و صحیح نیست و گوش میدهد و میشنود با گوشهایش، در حالیکه خوب نمیشنود; هر آینه هواهای شهوانی عقلش را از بین برده و دنیا قلبش را نابود کرده است...".(شرح نهجالبلاغه، ابنالحدید معتزلی، ج 7، باب 108، ص 200، اعلمی، بیروت.) 3. در روایت دیگر، مفضل میگوید: "از امام صادقاز عشق سؤال کردم؟ فرمود: قلبهایی که خالی است از ذکر خداوند; پس خداوند حبّ و دوستی با غیرش را به آن قلوب میچشاند."(بحارالانوار، ج 70، ص 158، باب 126، لاحیأالتراث العربی / برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 1، ص 405 و ج 3، ص 246، نشر اسلامی / تفسیر نمونه، ج 1، ص 565 و ج 23، ص 470 / ر.ک: تفسیرنمونه، همان، ج 1، ص 564.) خلاصه آن که اگر عشق به دیگران، سبب شود که در برابر آنان سر تعظیم فرود آوریم و از یاد خداوند غافل شویم، مورد نکوهش قرآن کریم قرار گرفته است: "وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ...وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُوَّا...;(بقره،165) بعضی از مردم معبودهایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب میکنند و آنها را همچون خدا دوست میدارند...و آنها که ستم کردند ]و معبودی غیر خدا برگزیدند[..."، چنین افرادی ظالم هستند; زیرا هر میل و محبتی در برابرعشق خدا، ستمی نابخشودنی است. افراد با ایمان اصلاً غیر او را شایسته عشق و محبت نمیبینند. و به هر حال توحید در محبت، اقتضا میکند، انسان تنها خداوند را محبوب حقیقی و مستقلو اصیل بداند و در عمل نیز به او عشق و محبّت ورزد; زیرا هر چه صفات نیکوست در او و از اوست و هر کمال مطلوبی تصور شود، سرچشمهاش ذات پاک خداوند است. آن چه او از زیباییها دارد (ان اللّه جمیل) باقی و پایدار است، امّا آنچه محبوبهای کاذب دیگر دارند، ناپایدار و فانی است، پس بجاست که انسان، دل خویش را تنها در گرو محبت او بگذارد و در کلبة جان، جز آن جانان حقیقی، کسی را جای ندهد. البته، عشق و علاقه پیدا کردن به انسانهای مؤمن پدر و مادر، زن، زندگی، کار و علم و دانش و... در صورتی که عشق به آنها وسیلهای باشد برای تقرب بیشتر به خداوند و هیچ مزاحمتی در مسیر عشق به خداوند ایجاد نکند، در این صورت عشق به آنها نیز، مورد توجه اسلام است: "زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَ َتِ مِنَ النِّسَآءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنََطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالاْ ئَنْعََمِ وَالْحَرْث...;(آل عمران،14) محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است..." زیرا خدا است که عشق به فرزندان و مال و ثروت را در نهاد آدمی ایجاد کرده، تا او را آزمایش کند و در مسیر تکامل و تربیت پیش ببرد، علاقة معتدل نسبت به زن و فرزند و اموال و ثروت، مورد نکوهش اسلام نیست.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 338، دارالکتب الاسلامیة / آموزش عقاید، محسن غرویان، محمد رضا غلامی سید محمد حسن میرباقری، ج 1، ص 115، مؤسسه انتشارات دارالعلم / تفسیر نمونه، همان، ج 1، ص 564.) www.eporsesh.com
عنوان سوال:

آیا عشق به کسی که دوستش داریم، میتواند مانعی در برابر عشق الهی باشد و غضب خداوندرا در پی داشته باشد؟


پاسخ:

آیات و روایات فراوانی عشق و محبت واقعی را تنها مخصوص خداوند متعال میداند; زیرا هستی و کمالش از همه برتر است و به همین خاطر نیز از هر کس دیگر به عشق ورزیدن سزاوارتر است. هر میل و محبت دیگری که در برابر عشق به خداوند قرار گیرد، اگر در جهت رسیدن به کمال واقعی و عشق حقیقی نباشد، بیارزش و ناچیز است.
امام صادقدر این باره میفرماید: "مشتاق بیقرار، نه به غذا میل میکند، نه از نوشیدنی گوارا لذت میبرد، نه خواب آسوده دارد و نه با دوستی اُنس میگیرد و نه در خانهای آرام خواهد داشت; بلکه خدا را شب و روز بندگی میکند، به امید اینکه به محبوبش "الله" برسد."(نورالثقلین، الحویزی، ج 3، ص 388، نشر اسماعیلیان.)
در قرآن کریم به نمونهای از این عشق خدایی اشاره شده; از جمله:
1. "وَ الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ; (بقره، 165) امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا شدیدتر است."
2. "قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ; (آلعمران، 31) بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا (هم) شما را دوست بدارد."
3. "وَ مَآ أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یََمُوسَیَ # قَالَ هُمْ أُوْلاَ َّءِ عَلَیََّ أَثَرِی وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَیَ; (طه، 83 84) و ای موسی، چه چیز تو را ]دور[ از قوم خودت، به شتاب وا داشته است؟ گفت: اینان در پی منند و من ]ای پروردگارم[ به سویت شتافتم تا خشنود شوی."
در آیة شریفه فوق، آنان که با تمام وجود، این حقیقت را درک کردهاند که هر چه وعدة وصل نزدیک شود، آتش عشق، تیزتر میگردد، به خوبی میدانند که چه نیروی مرموزی حضرت موسی را به سوی میعادگاه "الله" میکشید و آنچنان با سرعت میرفت که حتی قومی را که با او بودند، پشتسر گذاشت و میدانست که تمام جهان، ارزش یک لحظه از این مناجات را ندارد.
آری، این است راه و رسم آنان که از عشق مجازی گذشتهاند و به مرحله عشق حقیقی، یعنی عشق معبود جاودانه گام نهادهاند; عشق خداوندی که هرگز فنا در ذات پاکش راه ندارد و کمال مطلق است و هر چه خوبان همه دارند، همه را او عطا کرده است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 13، ص 275، دارالکتب الاسلامیة.)
در اهمیت عشق حقیقی از معصومین: چنین نقل شده است:
1. پیامبراکرممیفرماید: "کسی که عاشق (عشق مجازی) شود و از آن صرفنظر و چشمپوشی نماید، ]آن عشق مجازی، به خاطر عشق خداوند، در نظرش کوچکتر جلوه کند[ سپس بمیرد، شهید از دنیا رفته است."(میزانالحکمة، محمدری شهری، ج 3، ص 1989، ح 13027، دارالحدیث.)
2. در روایت دیگر میفرمایند: "هر کس به چیزی عشق بورزد ]غیر از خداوند[ بینایی او گرفته میشود و قلبش مریض میگردد; پس او نگاه میکند با چشمانش در حالیکه نگاهش سالم و صحیح نیست و گوش میدهد و میشنود با گوشهایش، در حالیکه خوب نمیشنود; هر آینه هواهای شهوانی عقلش را از بین برده و دنیا قلبش را نابود کرده است...".(شرح نهجالبلاغه، ابنالحدید معتزلی، ج 7، باب 108، ص 200، اعلمی، بیروت.)
3. در روایت دیگر، مفضل میگوید: "از امام صادقاز عشق سؤال کردم؟ فرمود: قلبهایی که خالی است از ذکر خداوند; پس خداوند حبّ و دوستی با غیرش را به آن قلوب میچشاند."(بحارالانوار، ج 70، ص 158، باب 126، لاحیأالتراث العربی / برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 1، ص 405 و ج 3، ص 246، نشر اسلامی / تفسیر نمونه، ج 1، ص 565 و ج 23، ص 470 / ر.ک: تفسیرنمونه، همان، ج 1، ص 564.)
خلاصه آن که اگر عشق به دیگران، سبب شود که در برابر آنان سر تعظیم فرود آوریم و از یاد خداوند غافل شویم، مورد نکوهش قرآن کریم قرار گرفته است: "وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ...وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُوَّا...;(بقره،165) بعضی از مردم معبودهایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب میکنند و آنها را همچون خدا دوست میدارند...و آنها که ستم کردند ]و معبودی غیر خدا برگزیدند[..."، چنین افرادی ظالم هستند; زیرا هر میل و محبتی در برابرعشق خدا، ستمی نابخشودنی است. افراد با ایمان اصلاً غیر او را شایسته عشق و محبت نمیبینند.
و به هر حال توحید در محبت، اقتضا میکند، انسان تنها خداوند را محبوب حقیقی و مستقلو اصیل بداند و در عمل نیز به او عشق و محبّت ورزد; زیرا هر چه صفات نیکوست در او و از اوست و هر کمال مطلوبی تصور شود، سرچشمهاش ذات پاک خداوند است. آن چه او از زیباییها دارد (ان اللّه جمیل) باقی و پایدار است، امّا آنچه محبوبهای کاذب دیگر دارند، ناپایدار و فانی است، پس بجاست که انسان، دل خویش را تنها در گرو محبت او بگذارد و در کلبة جان، جز آن جانان حقیقی، کسی را جای ندهد.
البته، عشق و علاقه پیدا کردن به انسانهای مؤمن پدر و مادر، زن، زندگی، کار و علم و دانش و... در صورتی که عشق به آنها وسیلهای باشد برای تقرب بیشتر به خداوند و هیچ مزاحمتی در مسیر عشق به خداوند ایجاد نکند، در این صورت عشق به آنها نیز، مورد توجه اسلام است: "زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَ َتِ مِنَ النِّسَآءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنََطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالاْ ئَنْعََمِ وَالْحَرْث...;(آل عمران،14) محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است..."
زیرا خدا است که عشق به فرزندان و مال و ثروت را در نهاد آدمی ایجاد کرده، تا او را آزمایش کند و در مسیر تکامل و تربیت پیش ببرد، علاقة معتدل نسبت به زن و فرزند و اموال و ثروت، مورد نکوهش اسلام نیست.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 338، دارالکتب الاسلامیة / آموزش عقاید، محسن غرویان، محمد رضا غلامی سید محمد حسن میرباقری، ج 1، ص 115، مؤسسه انتشارات دارالعلم / تفسیر نمونه، همان، ج 1، ص 564.)
www.eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین