بررسی ویژگیهای قرآن و آورنده آن هر عقل سلیمی را به این حقیقت متوجه میسازد که قرآن کتابی است از جانب خداوند حکیم و گفتار بشر نیست با استعانت الهی و با رعایت اختصار به پارهای از ادله عقلی در این زمینه میپردازیم. 1. تحدّی یا مبارزهطلبی قرآن قرآن دیگران را به مبارزهطلبی و همانندآوری دعوت میکند این دعوت که در اصطلاح (تحدّی) نام دارد مشتمل بر قیاس و برهان است بدین گونه که: اگر این کتاب، کلام الله نباشد پس کلام بشری است و اگر بشری باشد شما هم که بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید بشری بودنش اثبات میشود و اگر نتوانستید معلوم میشود که بشری نیست و اعجازی است که هم اثبات کننده رسالت آورنده آن و حقانیت قرآن است.[1] این تحدّی گاهی به کلّ قرآن[2] گاهی به ده سوره[3] و گاهی به یک سوره[4] است که گویای تخفیف برای همانندآوران است. انگیزه همانندآوری در مخالفان و ناتوانی آنان این در حالی است که مخالفان قرآن بیشترین انگیزه را برای همانندآوری قرآن داشتند آنان اهل فصاحت و بلاغت، متعصب نسبت به آداب و رسوم خویش به ویژه فرهنگ بتپرستی و قومی لجوج و سرسخت و متکبر بودند، قرآن آداب و رسوم آنان را نادرست[5] و بتپرستی را امری خرافی میداند.[6] و فخرفروشی آنان را نکوهش میکرد.[7] در عین حال آیات تحدّی آنان را به همانندآوری قرآن ترغیب و تشویق میکرد و پذیرش و عدم پذیرش قرآن را با سعادت و شقاوت جاودانه پیوند میداد،[8] تشویق به کمک گرفتن از کلیه نیروهایی که میتوانند در همانندآوری قرآن نقشی ایفا کنند[9] لزوم تسلیم در صورت ناتوانی[10] و دهها انگیزه دیگر[11] آنها را به وارد شدن در این میدان ترغیب می کرد. کتب تاریخ و علوم قرآنی افراد متعددی را ذکر میکنند که در صدد همانندآوری قرآن برآمدهاند که خود با بررسی قرآن به عجز خویش پی بردهاند یا به آوردن چیزی شبیه قرآن دست یازیده ولی نمونههایی را ارائه دادند که موجبات رسوایی خویش را فراهم آورده و عدم توانایی بشر را از همانندآوری اثبات کردهاند.[12] این همانند خواهی و مبارزهجویی یک دعوت جهانی و تاریخی است و اکنون نیز این دعوت فراروی جهانیان است و میتوانند به جای گزینش هر جنگ نظامی و اقتصادی و... به دعوت قرآن پاسخ دهند. این دلیل عقلی علاوه بر اثبات اینکه قرآن از جانب خداست همچنین ثابت میکند که قرآن موجود همان قرآن مُنزل است که هیچ کس را یارای مبارزه با آن نیست و اگر کسی هم درصدد چنین کاری برآمده خود را رسوا کرده و عجز خود را اثبات نموده است. 2. هماهنگی آیات از جمله ادلّه حقانیت و خدایی بودن قرآن هماهنگی و عدم اختلاف بین آیات است قرآن در این باره میفرماید: ( أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ کاَنَ مِنْ عِندِ غَیرْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا [13] آیا در قرآن تدبر نمیکنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار مییافتند) قرآن طی 23 نازل شده است در مکانهای مختلف و در زمانهای گوناگون و در حالتهای مختلف، گاهی در حال سختی و صعوبت و گاهی در حال سهولت و آسانی، گاهی در جنگ و گاهی در صلح، گاه در فقر و فلاکت و گاه در پیروزی و جمع غنائم جنگی، گاهی در سفر بوده گاهی در حضر، گاهی در مکه و گاهی در مدینه، زمانی در برخورد با دشمنان و زمانی در رابطه با دوستان کتابی که در این شرایط گوناگون نازل شود و هیچ اختلافی در آن نباشد قطعاً معجزه و از جانب خداست، این آیه کریمه از طریق قیاسی استثنایی اعجاز و حقانیت قرآن را ثابت میکند (مقدم) این قیاس (و لو کان من عند غیر الله) است و (تالی) آن (لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً). میفرماید: شما هر چه که در قرآن تدبر کنید و تفحص نمایید نه تنها اختلافی در آن نمیبینید بلکه سراسر آن را هماهنگتر و منسجمتر مییابید پس (تالی) قیاس که وجود اختلاف است باطل است و اگر (تالی) باطل بود بطلان (مقدم) نیز روش میشود یعنی قرآن کتاب بشری نیست بلکه کلام الله و کتاب الله است.[14] این هماهنگی و جامعیت قرآن توجّه اندیشمندان غربی را به عظمت این کتاب آسمانی معطوف داشته است. جرج ولذ هربرت نویسنده بزرگ انگیسی میگوید: (قرآن کتاب، علمی، دینی اجتماعی، تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است، مقررات و قوانین و احکام آن با اصول قوانین و مقررات دنیای امروز هماهنگ و برای همیشه کتاب عمل است.[15] لئون تولستوی نویسنده شهیر روسی تعلیمات روشن و فراگیر قرآن را میستاید و میگوید: قرآن مشتمل بر تعلیمات روشن، آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقهای میتوانند از آن بهره گیرند.[16] ارنست رنان فرانسوی مجذوب کمال و معانی والای قرآن است او چنین میگوید: در کتابخانه شخصی من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد که همه آنها را بیشتر از یک بار مطالعه نکردهام و چه بسا کتابهایی که فقط زینت کتابخانه من میباشند ولی یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر وقت میخواهم درهایی از معانی و کمال بر روی من باز شود آن را مطالعه میکنم و از مطالعه زیاد آن خسته نمیشوم این کتاب، قرآن کتاب آسمانی مسلمین است.[17] این هماهنگی در آیات، قوانین پیشرفته و معانی والای آن که همه اندیشمندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان را شیفته خود کرده است دلیل عقلی دیگری به حقانیت قرآن است که قرآن از سوی خدا نازل شده است. 3. اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن به نظر تمام ادیبان و سخنشناسان عرب، قرآن در فصاحت و بلاغت (زیبایی و رسایی) بیمانند است. ساختمان ترکیبی کلمات آن و سبک بدیع و اختصاصی آن نه سابقه داشته است و نه تقلیدپذیر، ترنّم و آهنگ شعر را با خود همراه دارد، بشاراتش آرامبخش روان و هشدارهایش بیدارگر و غفلتزداست لکن تخیّل و وزن و قافیه را بر خود نبسته است نزول قرآن مقارن با شکوفاترین عصر ادبی عرب و روزگار اوج فصاحت و بلاغت اوست.[18] در عین حال تمام سخنشناسان و سخنسرایان در مقابل اوج ادبی قرآن زانوی تواضع زدهاند، با اختصار به پارهای از عناصر که باعث زیبایی و رسایی وجه ظاهری و سیمای برونی قرآن کریم شده است اشاره میشود: 1. استواری و درستی واژهها؛ 2. خوشآهنگی واژهها؛ 3. ادب در گزینش واژهها؛ 4. نکتهرسانی و نکتهپردازی در گزینش واژهها؛ 5. فراگیری واژهها؛ 6. هماهنگی لفظ و معنی؛ 7. چینش استوار قرآن؛ 8. خوش ادایی.[19] این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون میسازد. به ذکر نمونههایی از این عناصر بسنده میکنیم: 1. استواری و درستی واژهها: یکی از بارزترین کتابهای بشر نگاشته، غلط انگاریهاست، گاهی ادیبان مشهور و توانمند نیز غلط به کار میبرند. در قرآن مجید نه تنها یک واژه غلط غیرمشهور نیست بلکه یک واژه غلط مشهور هم وجود ندارد ابن هشام ادیب توانمند عرب میگوید: (لا غیر: لحنٌ) به کاربردن واژه (لاغیر) اشتباه است آنگاه خود چندین بار این واژه را به کار برده است.[20] 2. ادب در گزینش واژهها واژههایی که قرآن درباره همبستری و امور جنسی به کار برده کفایی و عفتآمیز است از قبیل (رفث)،[21] (مباشرت)[22]، (مس)،[23] لمس (فَأتُوا)[24]، که همگی کنایه عفتآمیزی از آمیزش است.[25] این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون میسازد. 4. اعجاز علمی قرآن کتابهایی که با درون مایه علمی و در روند علوم تجربی و انسانی نوشته میشوند در بستر حرکت پویای دانش روز به روز مورد نقض، ابطال، تغییر و تکامل قرار میگیرند. لیکن قرآن شریف در معبر همه علوم، استوار و سترگ ایستاده است آکادمیها، کالجها و دانشگاههای توانمند دشمنان قرآن، نتوانسته آن را مورد نقض علمی قرار دهد. ما با باور به اینکه قرآن کتاب هدایت است نه کتاب ستارهشناسی یا زیستشناسی به نمود کوتاهی از پیشگوییهای علمی قرآن پرداخته که نشانه اعجاز علمی قرآن است و به شرح دو مورد آن بسنده میکنیم: 1. حرکت زمینی؛ 2. حرکت منظم ماه و خورشید؛ 3. قانون زوجیت و فراگیری آن؛ 4. نقش کوهها در اعتدال زمین؛ 5. کمبود اکسیژن در فراسوی زمین؛ 6. امکان پرواز؛ به فراسوی زمین؛ 7. علمی بودن تحریمها و تحلیلها؛ 8. مسئله تلقیح؛ 9. وجود حیات در کرات دیگر؛ 10. مسئله جاذبه؛ 11. سقف بودن آسمان؛ 12. خبر از ادوار جنین؛ 13. خاموشی خورشید؛ 14. نور خواندن ماه و چراغ نامیدن خورشید، اشاره به مستقل نبودن نور ماه.[26] الف) قانون جاذبه عمومی در آیه دوّم سوره رعد میخوانیم: (اللَّهُ الَّذی رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها؛ خدا همان کسی است که آسمان را بدون ستونی که قابل رؤیت باشد آفرید.) قرآن نمیگوید آسمان بیستون است بلکه میگوید بدون ستونی است که آن را مشاهده کنید و قابل رؤیت باشد. امام رضا علیه السّلام در جواب یکی از یارانش بر این نکته تصریح میفرمایند که ستونهایی وجود دارد ولی شما آنها را نمیبینید.[27] آیا توجیه و تفسیری برای این سخن غیر از ستونی که ما امروز نام آن را (توازن قوه جاذبه و دافعه) مینامیم وجود دارد؟[28] ب) وجود حیات در کرات دیگر در آیه 29 سوره شوری آمده است ( وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَلی جَمْعِهِمْ إِذا یَشاءُ قَدیرٌ؛ و از نشانههای خدا آفرینش آسمانها و زمین است و جنبندگانی که در آن دو پراکنده ساخته و او توانایی دارد هرگاه بخواهد همه را جمع کند.) آیا حیات و زندگی مخصوص کره زمین است و کرات دیگر مطلقاً مسکونی نیست؟ تحقیقات اخیر دانشمندان به ما میگوید: حیات و زندگی مخصوص کره زمین نیست. در کتاب (حیات در جهان) از انتشارات مجله (لایف) چنین میخوانیم: به طوری که دانشمندان حساب کردهاند تنها در کهکشان ما ممکن است میلیونها ستاره وجود داشته باشد که سیارات تابع آنها مسکونی باشند. بعضی قدم را از این فراتر نهاده و عقیده دارند در بعضی از کرات آسمانی موجودات زنده بسیار پیشرفتهتر از انسان وجود دارند و پیامهای رادیویی که از فضا پخش میکنند و ما هرگز قادر به مثل آن نیستیم برای گیرندههای ما قابل درک است هر چند زبان آن را نمیدانیم و نمیفهمیم. آیه با صراحت میگوید: خداوند موجودات زندهای را در زمین و آسمانها منتشر ساخته است به خوبی از زندگی موجودات دیگر خبر میدهد.[29] ادله عقلی دیگری غیر از موارد فوق بر خدایی بودن قرآن دلالت دارند که ذکر تفصیلی آنها باعث اطاله کلام میشود لذا فقط به ذکر عناوین آنها بسنده میکنیم. 5. عدم تحریف قرآن ؛ 6. پیشگوییهای قرآن؛ 7. معارف بیمانند از پیامبران؛ 8. ختم نبوت؛ 9. بررسی ویژگیهای معارف قرآن؛ 10. هماهنگی قرآن با عقل؛ 11. امتیازهای قوانین قرآن؛ 12. سرسختی مسلمانان در حفظ و نگهداری قرآن؛ 13. حدیث متواتر ثقلین و دلالت آن بر جاودانگی قرآن؛ 14. جامعیت و فراگیری قرآن. در نتیجه، ادله فوق که به تفصیل یا اجمال ذکر شدند همگی دلالت بر این دارند که قرآن از جانب خداست. خداوند توفیق عمل به دستورات حیات بخش قرآن را به همه عطا فرماید. انشاءالله. [1]. آیت الله جوادی آملی عبدالله تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، اسراء، چ اول، 1378، ج 1، ص 138. [2]. سوره اسراء، آیه 88. [3]. سوره هود، آیه 13. [4]. سوره بقره، آیه 23. [5]. سوره ص، آیه 2 و سوره مریم، آیه 97. [6]. سوره نجم، آیه 23. [7]. سوره حج، آیه 9. [8]. سوره بقره، آیه 24. [9]. سوره اسراء، آیه 88 و هود، آیه 13 و سوره یونس، آیه 39. [10]. سوره بقره، آیه 24. [11]. ر. ک: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، ج اول، (انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) )، چ اول بهار 88، از ص 123 تا 141. [12]. برای آگاهی بیشتر از این نمونهها و ضعفشان ر. ک: مصباح یزدی، همان، از صفحه 167 تا صفحه 174 و آیت الله خویی، شناخت و اعجاز قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمی و هاشم هریسی، چ اول، 1361، بیجا از صفحه 123 تا 132 و جواب به مدعیان جدید همانندآوری که در این مرکز تهیه شده و به زودی در سایت اندیشه قم در اختیار همگان قرار میگیرد. [13]. سوره نساء، آیه 82. [14]. آیت جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، نشر اسراء، چ دوّم، 1378، ص 139 و 140 [15]. سید مصطفی علوی، قرآن در آیینه بزرگان، انتشارات بحرالعلوم، قزوین، چ اول، 1378، ص 119. [16]. سید مصطفی علوی، همان صفحه 118. [17]. صداقت، سید علی اکبر، قرآن و دیگران، نشر روح، بیتا ص 22. [18]. ر. ک: سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) : چ اول تابستان 77، ص 104. [19]. ر. ک: عرفان حسن، اعجاز در قرآن کریم، ناشر دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چ اول، 1379 از ص 47 تا 101. [20]. ر. ک: ابن هشام الانصاری، مغنی اللبیب، الناشر: مکتبه سیدالشهداء، قم، سنه الطبع: 1406 ه. [21]. سوره بقره، آیه 187. [22]. همان. [23]. آل عمران، 47، مائده، 7. [24]. سوره بقره، آیه 222. [25]. ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 45 تا 102. [26]. ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 150 تا 160. [27]. السید هاشم البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیل، بیتا، ج 2، ص 278. [28]. ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، همان صفحه، 1460 و آیت الله سبحانی، جعفر الهیات و معارف اسلامی، نشر مؤسسه امام صادق علیه السّلام ، چ سوّم، 1372، از ص 331 تا 334. [29]. مکارم شیرازی، ناصر، همان، ص 159.
بررسی ویژگیهای قرآن و آورنده آن هر عقل سلیمی را به این حقیقت متوجه میسازد که قرآن کتابی است از جانب خداوند حکیم و گفتار بشر نیست با استعانت الهی و با رعایت اختصار به پارهای از ادله عقلی در این زمینه میپردازیم.
1. تحدّی یا مبارزهطلبی قرآن
قرآن دیگران را به مبارزهطلبی و همانندآوری دعوت میکند این دعوت که در اصطلاح (تحدّی) نام دارد مشتمل بر قیاس و برهان است بدین گونه که: اگر این کتاب، کلام الله نباشد پس کلام بشری است و اگر بشری باشد شما هم که بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید بشری بودنش اثبات میشود و اگر نتوانستید معلوم میشود که بشری نیست و اعجازی است که هم اثبات کننده رسالت آورنده آن و حقانیت قرآن است.[1] این تحدّی گاهی به کلّ قرآن[2] گاهی به ده سوره[3] و گاهی به یک سوره[4] است که گویای تخفیف برای همانندآوران است.
انگیزه همانندآوری در مخالفان و ناتوانی آنان
این در حالی است که مخالفان قرآن بیشترین انگیزه را برای همانندآوری قرآن داشتند آنان اهل فصاحت و بلاغت، متعصب نسبت به آداب و رسوم خویش به ویژه فرهنگ بتپرستی و قومی لجوج و سرسخت و متکبر بودند، قرآن آداب و رسوم آنان را نادرست[5] و بتپرستی را امری خرافی میداند.[6] و فخرفروشی آنان را نکوهش میکرد.[7] در عین حال آیات تحدّی آنان را به همانندآوری قرآن ترغیب و تشویق میکرد و پذیرش و عدم پذیرش قرآن را با سعادت و شقاوت جاودانه پیوند میداد،[8] تشویق به کمک گرفتن از کلیه نیروهایی که میتوانند در همانندآوری قرآن نقشی ایفا کنند[9] لزوم تسلیم در صورت ناتوانی[10] و دهها انگیزه دیگر[11] آنها را به وارد شدن در این میدان ترغیب می کرد.
کتب تاریخ و علوم قرآنی افراد متعددی را ذکر میکنند که در صدد همانندآوری قرآن برآمدهاند که خود با بررسی قرآن به عجز خویش پی بردهاند یا به آوردن چیزی شبیه قرآن دست یازیده ولی نمونههایی را ارائه دادند که موجبات رسوایی خویش را فراهم آورده و عدم توانایی بشر را از همانندآوری اثبات کردهاند.[12] این همانند خواهی و مبارزهجویی یک دعوت جهانی و تاریخی است و اکنون نیز این دعوت فراروی جهانیان است و میتوانند به جای گزینش هر جنگ نظامی و اقتصادی و... به دعوت قرآن پاسخ دهند.
این دلیل عقلی علاوه بر اثبات اینکه قرآن از جانب خداست همچنین ثابت میکند که قرآن موجود همان قرآن مُنزل است که هیچ کس را یارای مبارزه با آن نیست و اگر کسی هم درصدد چنین کاری برآمده خود را رسوا کرده و عجز خود را اثبات نموده است.
2. هماهنگی آیات
از جمله ادلّه حقانیت و خدایی بودن قرآن هماهنگی و عدم اختلاف بین آیات است قرآن در این باره میفرماید: ( أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ کاَنَ مِنْ عِندِ غَیرْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا [13] آیا در قرآن تدبر نمیکنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار مییافتند) قرآن طی 23 نازل شده است در مکانهای مختلف و در زمانهای گوناگون و در حالتهای مختلف، گاهی در حال سختی و صعوبت و گاهی در حال سهولت و آسانی، گاهی در جنگ و گاهی در صلح، گاه در فقر و فلاکت و گاه در پیروزی و جمع غنائم جنگی، گاهی در سفر بوده گاهی در حضر، گاهی در مکه و گاهی در مدینه، زمانی در برخورد با دشمنان و زمانی در رابطه با دوستان کتابی که در این شرایط گوناگون نازل شود و هیچ اختلافی در آن نباشد قطعاً معجزه و از جانب خداست، این آیه کریمه از طریق قیاسی استثنایی اعجاز و حقانیت قرآن را ثابت میکند (مقدم) این قیاس (و لو کان من عند غیر الله) است و (تالی) آن (لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً).
میفرماید: شما هر چه که در قرآن تدبر کنید و تفحص نمایید نه تنها اختلافی در آن نمیبینید بلکه سراسر آن را هماهنگتر و منسجمتر مییابید پس (تالی) قیاس که وجود اختلاف است باطل است و اگر (تالی) باطل بود بطلان (مقدم) نیز روش میشود یعنی قرآن کتاب بشری نیست بلکه کلام الله و کتاب الله است.[14] این هماهنگی و جامعیت قرآن توجّه اندیشمندان غربی را به عظمت این کتاب آسمانی معطوف داشته است.
جرج ولذ هربرت نویسنده بزرگ انگیسی میگوید: (قرآن کتاب، علمی، دینی اجتماعی، تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است، مقررات و قوانین و احکام آن با اصول قوانین و مقررات دنیای امروز هماهنگ و برای همیشه کتاب عمل است.[15]
لئون تولستوی نویسنده شهیر روسی تعلیمات روشن و فراگیر قرآن را میستاید و میگوید: قرآن مشتمل بر تعلیمات روشن، آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقهای میتوانند از آن بهره گیرند.[16]
ارنست رنان فرانسوی مجذوب کمال و معانی والای قرآن است او چنین میگوید: در کتابخانه شخصی من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد که همه آنها را بیشتر از یک بار مطالعه نکردهام و چه بسا کتابهایی که فقط زینت کتابخانه من میباشند ولی یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر وقت میخواهم درهایی از معانی و کمال بر روی من باز شود آن را مطالعه میکنم و از مطالعه زیاد آن خسته نمیشوم این کتاب، قرآن کتاب آسمانی مسلمین است.[17]
این هماهنگی در آیات، قوانین پیشرفته و معانی والای آن که همه اندیشمندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان را شیفته خود کرده است دلیل عقلی دیگری به حقانیت قرآن است که قرآن از سوی خدا نازل شده است.
3. اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن
به نظر تمام ادیبان و سخنشناسان عرب، قرآن در فصاحت و بلاغت (زیبایی و رسایی) بیمانند است. ساختمان ترکیبی کلمات آن و سبک بدیع و اختصاصی آن نه سابقه داشته است و نه تقلیدپذیر، ترنّم و آهنگ شعر را با خود همراه دارد، بشاراتش آرامبخش روان و هشدارهایش بیدارگر و غفلتزداست لکن تخیّل و وزن و قافیه را بر خود نبسته است نزول قرآن مقارن با شکوفاترین عصر ادبی عرب و روزگار اوج فصاحت و بلاغت اوست.[18]
در عین حال تمام سخنشناسان و سخنسرایان در مقابل اوج ادبی قرآن زانوی تواضع زدهاند، با اختصار به پارهای از عناصر که باعث زیبایی و رسایی وجه ظاهری و سیمای برونی قرآن کریم شده است اشاره میشود:
1. استواری و درستی واژهها؛ 2. خوشآهنگی واژهها؛ 3. ادب در گزینش واژهها؛ 4. نکتهرسانی و نکتهپردازی در گزینش واژهها؛ 5. فراگیری واژهها؛ 6. هماهنگی لفظ و معنی؛ 7. چینش استوار قرآن؛ 8. خوش ادایی.[19]
این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون میسازد. به ذکر نمونههایی از این عناصر بسنده میکنیم:
1. استواری و درستی واژهها: یکی از بارزترین کتابهای بشر نگاشته، غلط انگاریهاست، گاهی ادیبان مشهور و توانمند نیز غلط به کار میبرند. در قرآن مجید نه تنها یک واژه غلط غیرمشهور نیست بلکه یک واژه غلط مشهور هم وجود ندارد ابن هشام ادیب توانمند عرب میگوید: (لا غیر: لحنٌ) به کاربردن واژه (لاغیر) اشتباه است آنگاه خود چندین بار این واژه را به کار برده است.[20]
2. ادب در گزینش واژهها
واژههایی که قرآن درباره همبستری و امور جنسی به کار برده کفایی و عفتآمیز است از قبیل (رفث)،[21] (مباشرت)[22]، (مس)،[23] لمس (فَأتُوا)[24]، که همگی کنایه عفتآمیزی از آمیزش است.[25]
این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون میسازد.
4. اعجاز علمی قرآن
کتابهایی که با درون مایه علمی و در روند علوم تجربی و انسانی نوشته میشوند در بستر حرکت پویای دانش روز به روز مورد نقض، ابطال، تغییر و تکامل قرار میگیرند. لیکن قرآن شریف در معبر همه علوم، استوار و سترگ ایستاده است آکادمیها، کالجها و دانشگاههای توانمند دشمنان قرآن، نتوانسته آن را مورد نقض علمی قرار دهد. ما با باور به اینکه قرآن کتاب هدایت است نه کتاب ستارهشناسی یا زیستشناسی به نمود کوتاهی از پیشگوییهای علمی قرآن پرداخته که نشانه اعجاز علمی قرآن است و به شرح دو مورد آن بسنده میکنیم:
1. حرکت زمینی؛ 2. حرکت منظم ماه و خورشید؛ 3. قانون زوجیت و فراگیری آن؛ 4. نقش کوهها در اعتدال زمین؛ 5. کمبود اکسیژن در فراسوی زمین؛ 6. امکان پرواز؛ به فراسوی زمین؛ 7. علمی بودن تحریمها و تحلیلها؛ 8. مسئله تلقیح؛ 9. وجود حیات در کرات دیگر؛ 10. مسئله جاذبه؛ 11. سقف بودن آسمان؛ 12. خبر از ادوار جنین؛ 13. خاموشی خورشید؛ 14. نور خواندن ماه و چراغ نامیدن خورشید، اشاره به مستقل نبودن نور ماه.[26]
الف) قانون جاذبه عمومی
در آیه دوّم سوره رعد میخوانیم: (اللَّهُ الَّذی رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها؛ خدا همان کسی است که آسمان را بدون ستونی که قابل رؤیت باشد آفرید.) قرآن نمیگوید آسمان بیستون است بلکه میگوید بدون ستونی است که آن را مشاهده کنید و قابل رؤیت باشد. امام رضا علیه السّلام در جواب یکی از یارانش بر این نکته تصریح میفرمایند که ستونهایی وجود دارد ولی شما آنها را نمیبینید.[27]
آیا توجیه و تفسیری برای این سخن غیر از ستونی که ما امروز نام آن را (توازن قوه جاذبه و دافعه) مینامیم وجود دارد؟[28]
ب) وجود حیات در کرات دیگر
در آیه 29 سوره شوری آمده است ( وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَلی جَمْعِهِمْ إِذا یَشاءُ قَدیرٌ؛ و از نشانههای خدا آفرینش آسمانها و زمین است و جنبندگانی که در آن دو پراکنده ساخته و او توانایی دارد هرگاه بخواهد همه را جمع کند.)
آیا حیات و زندگی مخصوص کره زمین است و کرات دیگر مطلقاً مسکونی نیست؟ تحقیقات اخیر دانشمندان به ما میگوید: حیات و زندگی مخصوص کره زمین نیست. در کتاب (حیات در جهان) از انتشارات مجله (لایف) چنین میخوانیم: به طوری که دانشمندان حساب کردهاند تنها در کهکشان ما ممکن است میلیونها ستاره وجود داشته باشد که سیارات تابع آنها مسکونی باشند. بعضی قدم را از این فراتر نهاده و عقیده دارند در بعضی از کرات آسمانی موجودات زنده بسیار پیشرفتهتر از انسان وجود دارند و پیامهای رادیویی که از فضا پخش میکنند و ما هرگز قادر به مثل آن نیستیم برای گیرندههای ما قابل درک است هر چند زبان آن را نمیدانیم و نمیفهمیم.
آیه با صراحت میگوید: خداوند موجودات زندهای را در زمین و آسمانها منتشر ساخته است به خوبی از زندگی موجودات دیگر خبر میدهد.[29]
ادله عقلی دیگری غیر از موارد فوق بر خدایی بودن قرآن دلالت دارند که ذکر تفصیلی آنها باعث اطاله کلام میشود لذا فقط به ذکر عناوین آنها بسنده میکنیم.
5. عدم تحریف قرآن ؛ 6. پیشگوییهای قرآن؛ 7. معارف بیمانند از پیامبران؛ 8. ختم نبوت؛ 9. بررسی ویژگیهای معارف قرآن؛ 10. هماهنگی قرآن با عقل؛ 11. امتیازهای قوانین قرآن؛ 12. سرسختی مسلمانان در حفظ و نگهداری قرآن؛ 13. حدیث متواتر ثقلین و دلالت آن بر جاودانگی قرآن؛ 14. جامعیت و فراگیری قرآن.
در نتیجه، ادله فوق که به تفصیل یا اجمال ذکر شدند همگی دلالت بر این دارند که قرآن از جانب خداست. خداوند توفیق عمل به دستورات حیات بخش قرآن را به همه عطا فرماید. انشاءالله.
[1]. آیت الله جوادی آملی عبدالله تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، اسراء، چ اول، 1378، ج 1، ص 138.
[2]. سوره اسراء، آیه 88.
[3]. سوره هود، آیه 13.
[4]. سوره بقره، آیه 23.
[5]. سوره ص، آیه 2 و سوره مریم، آیه 97.
[6]. سوره نجم، آیه 23.
[7]. سوره حج، آیه 9.
[8]. سوره بقره، آیه 24.
[9]. سوره اسراء، آیه 88 و هود، آیه 13 و سوره یونس، آیه 39.
[10]. سوره بقره، آیه 24.
[11]. ر. ک: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، ج اول، (انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) )، چ اول بهار 88، از ص 123 تا 141.
[12]. برای آگاهی بیشتر از این نمونهها و ضعفشان ر. ک: مصباح یزدی، همان، از صفحه 167 تا صفحه 174 و آیت الله خویی، شناخت و اعجاز قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمی و هاشم هریسی، چ اول، 1361، بیجا از صفحه 123 تا 132 و جواب به مدعیان جدید همانندآوری که در این مرکز تهیه شده و به زودی در سایت اندیشه قم در اختیار همگان قرار میگیرد.
[13]. سوره نساء، آیه 82.
[14]. آیت جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، نشر اسراء، چ دوّم، 1378، ص 139 و 140
[15]. سید مصطفی علوی، قرآن در آیینه بزرگان، انتشارات بحرالعلوم، قزوین، چ اول، 1378، ص 119.
[16]. سید مصطفی علوی، همان صفحه 118.
[17]. صداقت، سید علی اکبر، قرآن و دیگران، نشر روح، بیتا ص 22.
[18]. ر. ک: سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) : چ اول تابستان 77، ص 104.
[19]. ر. ک: عرفان حسن، اعجاز در قرآن کریم، ناشر دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چ اول، 1379 از ص 47 تا 101.
[20]. ر. ک: ابن هشام الانصاری، مغنی اللبیب، الناشر: مکتبه سیدالشهداء، قم، سنه الطبع: 1406 ه.
[21]. سوره بقره، آیه 187.
[22]. همان.
[23]. آل عمران، 47، مائده، 7.
[24]. سوره بقره، آیه 222.
[25]. ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 45 تا 102.
[26]. ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 150 تا 160.
[27]. السید هاشم البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیل، بیتا، ج 2، ص 278.
[28]. ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، همان صفحه، 1460 و آیت الله سبحانی، جعفر الهیات و معارف اسلامی، نشر مؤسسه امام صادق علیه السّلام ، چ سوّم، 1372، از ص 331 تا 334.
[29]. مکارم شیرازی، ناصر، همان، ص 159.
- [سایر] آیا ریشه ی قرآن «وحی الهی» یا «مکتوب بشری» است؟
- [سایر] رابطه عقل با وحی چیست؟
- [سایر] رابطه عقل و وحی چیست؟
- [سایر] تعریف انسان از دیدگاه وحی الهی چیست؟
- [سایر] با وجود علم و عقل، چه نیازی به وحی داریم ؟
- [سایر] چگونه میتوانیم با استفاده از نقاشیهای کودکان به احساسات و هیجانات آنان پی ببریم؟
- [سایر] چرا دین بر پایه وحی است؟ چرا عقل را ناقص معرفی می کنید؟
- [سایر] آیا شیطان می تواند پیامبر الهی را فریب داده و وحی او را دستکاری کند؟
- [سایر] در چه موقعی باید به قرآن پناه ببریم؟
- [سایر] با وجود این همه مشکلات در کشور چطور می توان به حقانیت مقام معظم رهبری پی ببریم و بر ما ثابت شود که ایشان برحقند؟
- [آیت الله خوئی] کسی که بول یا غائط پی در پی از او خارج میشود، بعد از وضو گرفتن جائز است که نوشتة قرآن را مس نماید، اگرچه در غیر حال نماز باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که میخواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان رابگیرد، باید سیویک روز آن را پی در پی بگیرد و اگر بقیّه آن پی در پی نباشد اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] کسی که می خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگیرد، باید سی و یک روز آن را پی در پی بگیرد و اگر بقیه آن پی در پی نباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که می خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگیرد، باید سی و یک روز آن را پی در پی بگیرد، و اگر بقیّه آن پی در پی نباشد اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که میخواهد دو ماه کفارهی روزهی رمضان را بگیرد، باید سی و یک روز آن را پی در پی بگیرد و اگر بقیة آن پی در پی نباشد اشکال ندارد.
- [امام خمینی] کسی که می خواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، باید سی و یک روز آن را پی در پی بگیرد، و اگر بقیه آن پی در پی نباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که میخواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگیرد باید سی و یک روز آن را پی در پی بگیرد و اگر بقیه آن پی در پی نباشد اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که می خواهد دو ماه کفارة روزة رمضان رابگیرد ، باید سی و یک روز آن را پی در پی بگیرد و اگر بقیة آن پی در پی نباشد اشکال ندارد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که می خواهد دو ماه کفاره افطار روزه ماه رمضان را بگیرد؛ باید سی و یک روز آن را پی در پی بگیرد و اگر بقیه آن پی در پی نباشد اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] کسی که میخواهد دو ماه کفاره ماه رمضان را بگیرد ، باید یک ماه تمام ویک روز آن را از ماه دیگر پی در پی بگیرد ، و اگر بقیه آن پی در پی نباشد ، اشکال ندارد .