انسانهای آرمانخواه و اصولگرا، همیشه نسبت به انحراف از مسیر حق حساس هستند و کجرویها را برنمیتابند. در این میان، انحرافات حاکمان به دلیل تأثیرگذاری وسیع و غیرقابل انکار آن بر جامعه، بیشتر، گروه اصولگرا را به فعالیتهای بازدارنده وا میدارد. حرکتهای آشکار و نهان امامان شیعه(ع) نیز از همین دیدگاه، قابل تفسیر است. یکی از اهداف امام حسین(ع) از قیام، ایجاد اصلاحات اساسی در پندارها، گفتارها و رفتارهای نادرست بود؛ چراکه دستگاه اموی، آموزههای دینی را تحریف کرده، برداشتهای شخصی را جایگزین دینِ نبوی و علوی نموده و جامعه را دچار نفاق، دنیا زدگی و فساد کرده بود. به همین خاطر امام حسین(ع)فرمودند: (قیام من نه برای خوشگذرانی، فساد و ستم است؛ بلکه تنها برای اصلاح[1] امت جدّم و نیز امر به معروف و نهی از منکر است؛ که این، روش پیامبر و علی(ع) میباشد.)[2] حضرت مهدی(عج) نیز پس از ظهور، دست به اصلاح کجاندیشیها و کجرویها خواهند زد و بدعتها، خودخواهیها، فسادها، نفاقها و قرائتهای خودخوانده از دین را مورد اصلاح قرار خواهند گرفت. چنانچه رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: (هرگاه خداوند اراده فرماید که اسلام را عزیز نماید، پشت هر جبار کینه توز را بشکند؛ زیرا او بر هر کاری تواناست و امت را بعد از فسادش اصلاح میکند.) اصلاح مفاسد، ابتدا به صورت مسالتآمیز و با کار فرهنگی انجام میگیرد؛ اما در صورت عدم موفقیت، به مبارزه رو در رو نیاز دارد. با این بیان، مناسب است برخی از گونههای اقدامات اصلاحی را در دو نهضت امام حسین و امام مهدی(ع) بر شماریم: الف) گونههای اصلاحگری حسینی 1. اصلاح باطلگرایی در جایی که ناراستی و فسادهای گوناگون، نه تنها ناپسند نیست، که به اندازهای سریان یافته است که حتی یادی از حق نمیشود، جای دارد که حقگرایان و حقطلبان، تمام داشتههای خود را برای احیای حق، فدا کنند. به همین جهت، امام حسین(ع) در بیان علت قیام خود، میفرمایند: (آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیگردد؟)[3] 2. اصلاح تبعیض و بیعدالتیها[4] عدالتخواهی، بانگی است که از سرشت تمامی انسانها، بلند میشود و هیچگاه به خاموشی نگراییده است. تا زمانی که ندای مظلومان در دادخواهی و عدالتطلبی بلند است، جای سکوت برای هیچ انسان آزادهای نیست. 3. اصلاح جامعه از وظایف مهم رهبران جامعه، تربیت، هدایت و ارشاد مردم است. هنگامی که موتورِ حرکتِ جامعه، بر اثر انواع فسادها و بیعدالتیها خاموش گشته، بپاخاستن برای اصلاح آن، یک تکلیف الهی است. بر همین اساس، سید شهیدان(ع) فرمود: (...برای اصلاح در امت جدم قیام نمودهام).[5] 4. اصلاح و پاکسازی حکومت از حاکمان ستمگر امام حسین(ع) حکومت زمان خود را ظالم میدانست و میفرمود: (...من مرگِ در راه خدا را جز سعادت، و زندگی همراه ستمگران را چیزی جز هلاکت و شقاوت نمیدانم.)[6] سرانجام گفتار و رفتار امام حسین(ع) باعث شد مردمی که غرق در فساد بودند، بیدار و هوشیار شوند و نسبت به عملکرد بنیامیه در حوزه دین و فرهنگ، اعتراض نمایند و حاکمیت آنها را بر اندازند. ب) گونههای اصلاحگری مهدوی 1. اصلاح اخلاق مردم یکی از مهمترین وظایف و اهداف اولیای الهی، رشد و تکامل انسانهاست؛ چنانچه پیامبر خدا(ص) در اینباره فرمودهاند: (من برای رشد و به کمال رساندنِ مکارم اخلاق مبعوث شدم.) امام مهدی(عج) نیز با وجود آنکه در غیبت به سر میبرد، اما این وظیفه را ترک نکرده است. دعا یکی از ابزارهایی است که ایشان، به وسیله آن، مردم را به سوی رشد اخلاقی سوق میدهند. شایسته است این نکته را یادآوری کنیم که برخی از ادعیه، بیشتر برای اصلاح اخلاقِ فردی و برخی دیگر برای اصلاح اخلاقِ اجتماعی است. از جمله ادعیهای که از امام زمان(عج) در قالب توقیعات وارد شده است، میتوان به این موارد اشاره نمود: الف) دعای افتتاح: این دعا توسط محمد بن عثمان بن سعید عمری- نائب خاص امام زمان(عج)- گزارش شده است و خواندن آن در شبهای ماه مبارک رمضان که ماه خودسازی است بسیار سفارش شده است. ب) دعای سمات: این دعا در قالب توقیع برای نایب خاص امام، عثمان بن سعید عمری نگاشته شده است و قرائت آن در عصرهای جمعه، مؤکد است. ج) دعای "اللهم ارزقنا توفیق الطاعه...": این دعا از ادعیه بسیار ارزشمند است و به خواندن و عمل به آن، اهمیت زیادی داده شده است. د) زیارت ناحیه مقدسه: این زیارت، غمنامه امام زمان برای امام حسین(ع) در روز عاشوراست. 2. اصلاح جامعه از فساد و مُفسد یکی از وظایف امام، اصلاح جامعه فاسد است که گاهی به وسیله اصلاح درونیِ افرادِ جامعه صورت میگیرد همچنان که در مورد قبل، بیان شد و گاه به صورت برخورد عملی و جرّاحی غدد فسادانگیز جامعه؛ و این، همان کاری است که امام حسین(ع) انجام داد. 3. اصلاح برداشتها و قرائتهای نادرست از دین تا زمان ظهور، به قدری دین، دچار بدعت و تحریف و قرائتهای خودخوانده از متون دینی خواهد شد که با وجود آنکه امام زمان(عج) اسلام ناب را ارائه خواهد کرد، مردم، آن را جدید میبینند! 4. اصلاح رابطه مردم با خود، دیگران و خدا امام علی(ع) در حدیثی فرمودند: (سه چیز است که سومی ندارد: اگر کسی تمام فکر و توجهش به آخرت باشد، خدا دنیای او را به عهده میگیرد و حل میکند؛ اگر کسی درون خودش را اصلاح کند، خدا ظاهرش را اصلاح مینماید؛ و اگر کسی رابطه خود با خدایش را اصلاح نماید، حضرت حق، رابطه او و مردم را اصلاح می نماید.)[7] امام عصر(عج) زمینه اصلاح هر سه این روابط را فراهم میکند و همت مردم را در اصلاح آخرت و اصلاح رابطه خود با دیگران قرار میدهد. 5. اصلاح و رفع امتیازات ویژه و رانتخواری "امتیاز ویژه" عنوانی است که احتمال سوء استفاده از آن، بسیار زیاد است و به همین خاطر، گاهی آن را معادل رانتخواری یا ویژهخواری میدانند. این موضوع، زمانی اتفاق میافتد که افراد نزدیک حاکمیت، بدون داشتن استحقاق، امتیازاتی را برای خود قائل شوند. یکی از برنامههای امام زمان(عج) در راستای بسط عدالت، رفع امتیازات ویژه است؛ چنانچه امام باقر(ع) فرمودند: (وقتی امام عصر(عج) ظهور نماید، ویژهخواری را از بین خواهند برد.)[8] 6. اصلاح سیستم حکومتی از کارگزاران ناصالح بیشترین نارضایتی از دولتها به خاطر برخورد و عملکرد نادرست کارگزاران فاسد است. حتی اگر حاکمیت، مشروعیت داشته باشد و حاکمان، صالح باشند، کارگزاران ناصالح سبب نارضایتی مردم خواهند شد؛ به همین جهت، یکی از برنامههای امام زمان(عج) برکناری اینگونه افراد است. امام علی(ع) نیز در این باره فرمودهاند: (بدانید وقتی قائم بیاید ... حاکمان ستمگر (و ناصالح) را بر کنار میکند...)[9] پینوشتها: 1- اصلاح یعنی ایجاد خیر و نیکی؛ اصل آن صلح است و صلح چیزی است که خلاف فساد باشد و میتواند در درون فکر و یا عمل باشد؛ البته بیشترِ کاربرد آن در عمل و رفتار است. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 6، ص 265) 2- بحارالانوار، ج 44، ص 329. 3- الاترون ان الحق لایعمل به وان الباطل لایتناهی عنه). (بحارالانوار، ج 44، ص 381) 4- ارشاد شیخ مفید، ص 204. 5- انی خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی). (بحارالانوار، ج 44، ص 329) 6- انی لا اری الموت الاسعادة الحیاة و مع الظالمین الابرما). (تحف العقول، ص 249) 7- بحارالانوار، ج 68، ص 364. 8- فصلنامه انتظار، شماره 13، ص274 ، به نقل از بحارالانوار، ج52 ، ص 309. 9- بحارالانوار، ج 51، ص 120.
انسانهای آرمانخواه و اصولگرا، همیشه نسبت به انحراف از مسیر حق حساس هستند و کجرویها را برنمیتابند. در این میان، انحرافات حاکمان به دلیل تأثیرگذاری وسیع و غیرقابل انکار آن بر جامعه، بیشتر، گروه اصولگرا را به فعالیتهای بازدارنده وا میدارد. حرکتهای آشکار و نهان امامان شیعه(ع) نیز از همین دیدگاه، قابل تفسیر است.
یکی از اهداف امام حسین(ع) از قیام، ایجاد اصلاحات اساسی در پندارها، گفتارها و رفتارهای نادرست بود؛ چراکه دستگاه اموی، آموزههای دینی را تحریف کرده، برداشتهای شخصی را جایگزین دینِ نبوی و علوی نموده و جامعه را دچار نفاق، دنیا زدگی و فساد کرده بود.
به همین خاطر امام حسین(ع)فرمودند: (قیام من نه برای خوشگذرانی، فساد و ستم است؛ بلکه تنها برای اصلاح[1] امت جدّم و نیز امر به معروف و نهی از منکر است؛ که این، روش پیامبر و علی(ع) میباشد.)[2]
حضرت مهدی(عج) نیز پس از ظهور، دست به اصلاح کجاندیشیها و کجرویها خواهند زد و بدعتها، خودخواهیها، فسادها، نفاقها و قرائتهای خودخوانده از دین را مورد اصلاح قرار خواهند گرفت. چنانچه رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: (هرگاه خداوند اراده فرماید که اسلام را عزیز نماید، پشت هر جبار کینه توز را بشکند؛ زیرا او بر هر کاری تواناست و امت را بعد از فسادش اصلاح میکند.)
اصلاح مفاسد، ابتدا به صورت مسالتآمیز و با کار فرهنگی انجام میگیرد؛ اما در صورت عدم موفقیت، به مبارزه رو در رو نیاز دارد. با این بیان، مناسب است برخی از گونههای اقدامات اصلاحی را در دو نهضت امام حسین و امام مهدی(ع) بر شماریم:
الف) گونههای اصلاحگری حسینی
1. اصلاح باطلگرایی
در جایی که ناراستی و فسادهای گوناگون، نه تنها ناپسند نیست، که به اندازهای سریان یافته است که حتی یادی از حق نمیشود، جای دارد که حقگرایان و حقطلبان، تمام داشتههای خود را برای احیای حق، فدا کنند. به همین جهت، امام حسین(ع) در بیان علت قیام خود، میفرمایند: (آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیگردد؟)[3]
2. اصلاح تبعیض و بیعدالتیها[4]
عدالتخواهی، بانگی است که از سرشت تمامی انسانها، بلند میشود و هیچگاه به خاموشی نگراییده است. تا زمانی که ندای مظلومان در دادخواهی و عدالتطلبی بلند است، جای سکوت برای هیچ انسان آزادهای نیست.
3. اصلاح جامعه
از وظایف مهم رهبران جامعه، تربیت، هدایت و ارشاد مردم است. هنگامی که موتورِ حرکتِ جامعه، بر اثر انواع فسادها و بیعدالتیها خاموش گشته، بپاخاستن برای اصلاح آن، یک تکلیف الهی است. بر همین اساس، سید شهیدان(ع) فرمود: (...برای اصلاح در امت جدم قیام نمودهام).[5]
4. اصلاح و پاکسازی حکومت از حاکمان ستمگر
امام حسین(ع) حکومت زمان خود را ظالم میدانست و میفرمود: (...من مرگِ در راه خدا را جز سعادت، و زندگی همراه ستمگران را چیزی جز هلاکت و شقاوت نمیدانم.)[6]
سرانجام گفتار و رفتار امام حسین(ع) باعث شد مردمی که غرق در فساد بودند، بیدار و هوشیار شوند و نسبت به عملکرد بنیامیه در حوزه دین و فرهنگ، اعتراض نمایند و حاکمیت آنها را بر اندازند.
ب) گونههای اصلاحگری مهدوی
1. اصلاح اخلاق مردم
یکی از مهمترین وظایف و اهداف اولیای الهی، رشد و تکامل انسانهاست؛ چنانچه پیامبر خدا(ص) در اینباره فرمودهاند: (من برای رشد و به کمال رساندنِ مکارم اخلاق مبعوث شدم.)
امام مهدی(عج) نیز با وجود آنکه در غیبت به سر میبرد، اما این وظیفه را ترک نکرده است. دعا یکی از ابزارهایی است که ایشان، به وسیله آن، مردم را به سوی رشد اخلاقی سوق میدهند. شایسته است این نکته را یادآوری کنیم که برخی از ادعیه، بیشتر برای اصلاح اخلاقِ فردی و برخی دیگر برای اصلاح اخلاقِ اجتماعی است.
از جمله ادعیهای که از امام زمان(عج) در قالب توقیعات وارد شده است، میتوان به این موارد اشاره نمود:
الف) دعای افتتاح: این دعا توسط محمد بن عثمان بن سعید عمری- نائب خاص امام زمان(عج)- گزارش شده است و خواندن آن در شبهای ماه مبارک رمضان که ماه خودسازی است بسیار سفارش شده است.
ب) دعای سمات: این دعا در قالب توقیع برای نایب خاص امام، عثمان بن سعید عمری نگاشته شده است و قرائت آن در عصرهای جمعه، مؤکد است.
ج) دعای "اللهم ارزقنا توفیق الطاعه...": این دعا از ادعیه بسیار ارزشمند است و به خواندن و عمل به آن، اهمیت زیادی داده شده است.
د) زیارت ناحیه مقدسه: این زیارت، غمنامه امام زمان برای امام حسین(ع) در روز عاشوراست.
2. اصلاح جامعه از فساد و مُفسد
یکی از وظایف امام، اصلاح جامعه فاسد است که گاهی به وسیله اصلاح درونیِ افرادِ جامعه صورت میگیرد همچنان که در مورد قبل، بیان شد و گاه به صورت برخورد عملی و جرّاحی غدد فسادانگیز جامعه؛ و این، همان کاری است که امام حسین(ع) انجام داد.
3. اصلاح برداشتها و قرائتهای نادرست از دین
تا زمان ظهور، به قدری دین، دچار بدعت و تحریف و قرائتهای خودخوانده از متون دینی خواهد شد که با وجود آنکه امام زمان(عج) اسلام ناب را ارائه خواهد کرد، مردم، آن را جدید میبینند!
4. اصلاح رابطه مردم با خود، دیگران و خدا
امام علی(ع) در حدیثی فرمودند: (سه چیز است که سومی ندارد: اگر کسی تمام فکر و توجهش به آخرت باشد، خدا دنیای او را به عهده میگیرد و حل میکند؛ اگر کسی درون خودش را اصلاح کند، خدا ظاهرش را اصلاح مینماید؛ و اگر کسی رابطه خود با خدایش را اصلاح نماید، حضرت حق، رابطه او و مردم را اصلاح می نماید.)[7]
امام عصر(عج) زمینه اصلاح هر سه این روابط را فراهم میکند و همت مردم را در اصلاح آخرت و اصلاح رابطه خود با دیگران قرار میدهد.
5. اصلاح و رفع امتیازات ویژه و رانتخواری
"امتیاز ویژه" عنوانی است که احتمال سوء استفاده از آن، بسیار زیاد است و به همین خاطر، گاهی آن را معادل رانتخواری یا ویژهخواری میدانند. این موضوع، زمانی اتفاق میافتد که افراد نزدیک حاکمیت، بدون داشتن استحقاق، امتیازاتی را برای خود قائل شوند.
یکی از برنامههای امام زمان(عج) در راستای بسط عدالت، رفع امتیازات ویژه است؛ چنانچه امام باقر(ع) فرمودند: (وقتی امام عصر(عج) ظهور نماید، ویژهخواری را از بین خواهند برد.)[8]
6. اصلاح سیستم حکومتی از کارگزاران ناصالح
بیشترین نارضایتی از دولتها به خاطر برخورد و عملکرد نادرست کارگزاران فاسد است. حتی اگر حاکمیت، مشروعیت داشته باشد و حاکمان، صالح باشند، کارگزاران ناصالح سبب نارضایتی مردم خواهند شد؛ به همین جهت، یکی از برنامههای امام زمان(عج) برکناری اینگونه افراد است. امام علی(ع) نیز در این باره فرمودهاند: (بدانید وقتی قائم بیاید ... حاکمان ستمگر (و ناصالح) را بر کنار میکند...)[9]
پینوشتها:
1- اصلاح یعنی ایجاد خیر و نیکی؛ اصل آن صلح است و صلح چیزی است که خلاف فساد باشد و میتواند در درون فکر و یا عمل باشد؛ البته بیشترِ کاربرد آن در عمل و رفتار است. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 6، ص 265)
2- بحارالانوار، ج 44، ص 329.
3- الاترون ان الحق لایعمل به وان الباطل لایتناهی عنه). (بحارالانوار، ج 44، ص 381)
4- ارشاد شیخ مفید، ص 204.
5- انی خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی). (بحارالانوار، ج 44، ص 329)
6- انی لا اری الموت الاسعادة الحیاة و مع الظالمین الابرما). (تحف العقول، ص 249)
7- بحارالانوار، ج 68، ص 364.
8- فصلنامه انتظار، شماره 13، ص274 ، به نقل از بحارالانوار، ج52 ، ص 309.
9- بحارالانوار، ج 51، ص 120.
- [سایر] شباهتهای امام مهدی (عج) با امام حسین (ع) چیست؟
- [سایر] امام مهدی (عج) چگونه به یاد امام حسین (ع) هستند؟
- [سایر] آیا ظهور امام زمان (عج) به علت شهادت امام حسین (ع) به تأخیر افتاده است؟
- [سایر] آیا حکومت امام حسین (ع) بعد از حکومت امام زمان (عج) آخرین حکومت است؟
- [سایر] این که امام زمان (عج)، انتقام خون امام حسین (ع) را میگیرند به چه معناست؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) چه ویژگیهایی برای امام حسین (ع) بیان نمودهاند؟
- [سایر] چرا به امام زمان (عج)، طلب کننده خون امام حسین (ع) میگویند؟
- [سایر] چرا امام زمان (عج)، هر صبح و شب برای مصیبت امام حسین (ع) گریه میکنند؟
- [سایر] امام زمان (عج) چگونه از قاتلان امام حسین (ع) که مرده اند، انتقام می گیرد؟
- [سایر] امام زمان (عج) درباره اهلبیت (ع) چه فرمودهاند؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.