شرح پرسش: چه اصراری است که امامان معصوم علیهمالسلام در دوازده تن منحصر شوند، تا لازم آید خداوند متعال، قوانین طبیعت را به خاطر امام دوازدهم به تعطیل درآورد؟ پاسخ: یکی از اصول اصیل شیعۀ امامیه، اصل امامت میباشد، امامت استمرار نبوت است، که تحقق اهداف الهی در سعادت انسان و رسانیدن او بهکمال مطلوب و مراتب قرب و رضای الهی است، بدون آن ممکن نیست. امام، فرد کامل انسانیت، و رابط میان عالم مادی و عالم ربوبی است. و بنابر روایات اسلامی، چنانچه امام و حجت خدا نباشد، نوع انسان منقرض خواهد شد. امامسجاد(ع) میفرماید: (ما پیشوای مسلمین، و حجت بر اهل عالم، و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحباختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند، بهواسطۀ ماست که آسمان بر زمین فرود نمیآید، مگر وقتی که خدا بخواهد بهواسطۀ ماست که باران رحمت خداوندی و برکات زمین خارج میشود، اگر ما روی زمین نبودیم، اهلش را فرو میبرد. سپس فرمود: از روزی که خدا آدم را آفرید تاکنون هیچگاه زمین از حجت خدا، چه ظاهر و مشهور، چه غایب و مستور خالی نبوده است، و تا روز قیامت نیز از حجت خالی نخواهد بود، و اگر چنین نبود خدا پرستش و عبادت نمیشد...)(1) با توجه به این مقدمۀ کوتاه، به بیان مسئلهای که ناشی از اراده و مشیت الهی است میپردازم و آن اینکه: چرا تعداد امامان از دوازده نفر بیشتر نیست؟ باید دانست که مسئلۀ امامت، لحظهای به زمان واگذار نشد. بدینمعنی که هرگاه امامی از دنیا رفت، یا به شهادت رسید، امامی دیگر جای او را گرفت. زیر ا واگذاشتن امامت به زمان، در آینده موجب خواهد شد امامت در هالهای از ابهام قرار گیرد و برنامه الهی اسلامی را در معرض خطر جدی قرار دهد، و ازسویدیگر موجب تشویق اذهان و سرگرمی مردم و گمراهی و پراکندگی آنان و ظهور اباطیل نابجای فراوان به نام دین و اسلام و بهحساب راه صواب و حق و حقیقت میگردد. همچنین فرصت بهدست طمعورزان هواپرست و مدعیان دروغین امامت خواهد افتاد تا به گمراهی مردم و بازی با دین و احکام آن و ظهور بدعتهای ناروا و تباهی حق بپردازند، تاآنجاکه راه وصول به آن بهصورت امری محال و ناممکن درآید. ازطرفی هرگاه حاکمان احساس کنند کسی هست که آنان را به پیشگیری و دوری از سختگیری و فشار ملزم سازد، و ازسویدیگر قدرت کافی را برای نابودی منبع خطرآن، بهصورت نهایی در اختیار دارند، بدان مبادرت خواهند کرد، و تمامی منابع خطر را از سر راه خود برخواهند داشت و تندبادهای حقه و کینه، وزیدن خواهد گرفت،و تمامی دستاوردهای جهاد پیامبران و اوصیای الهی و همۀ بندگان با اخلاصی که در راه خداوند کوشیدهاند، را چنان ریشهکن نمایند، که گویی اصلاً چنین چیزی نبوده است. برای این منظور و با توجه به مطالبی که گفته شد، و براساس مقتضیات و بهلحاظ هماهنگی با ضروریاتی که این عینیت و سایر اعتبارات تربیتی موجب میشود، رسول اکرم(ص) در روایاتی، تعداد و اسامی امامان بعد از خود را دقیقاً بیان نموده، که اولین آنها امامعلی(ع) و آخرین آنها اماممهدی(ع) است. باری، اقتضای حکمت الهی است که عمر امام دوازدهم(ع) آنقدر دراز شود که فرصت را برای انجام حرکت اصلاحی جهانشمول اسلام آمده کند. حتی با این تعیین دقیق و آن نصّ صریح هم، صحنۀ اجتماع اسلامی از ادعاهای دروغین مدعیان امامت در امان نماند. این مقام برای زیدبنعلیبنالحسین(ع)، محمد حنفیه، اسماعیل فرزند امامصادق(ع) و دیگران ادعا شده است. اما از اهمیت و تأثیر چندانی برخوردار نبودهاند. بنابراین منحصرکردن تعداد امامان علیهمالسلام به دوازده نفر، کاملاً ضروری بوه است؛ تا به نیازی که در عینیت جامعه هست، مطابقت کند اگر برههای را که امامان ما علیهمالسلام در سه قرن اول پس از وفات رسول اکرم(ص) در آن بهسر بردند، بهطور دقیق مطالعه کنیم، درخواهیم یافت که: امت اسلامی در این مدت توانست تمامی جوانب تشریع و اهداف مختلف آنرا در سطح عمومی فرا بگیرد و بر زمینههای گوناگون زندگی اشراف یابد. آری، اگر غیبت امام غایب(ع) در کار نباشد، فرصت عمل و حفظ دستاوردهایی که ثمرۀ جهاد و تلاش پیامبران و مخلصان فداکار در طول تاریخ است، کمکم از دست خواهد رفت، تاجاییکه به صفر برسد.(2) اما در جواب اینکه چرا خداوند برای حفظ امام دوازدهم(ع) قوانین طبیعت را تعطیل کرده است، باید گفت که این اولین مرتبه نیست که خداوند متعال برای نگهداری از فردی که حکمتش اقتضا میکند، قانون طبیعت را تعطیل مینماید. در آن هنگام که ابراهیم(ع) را در آتش افکندند، تنها راه جلوگیری از نابودیاش، تعطیل این قانون بود. پس به آتش گفته شد که (بر ابراهیم خنک و سلامت شو!) و اینچنین شد. دریا برای موسی(ع) شکافته شد. کار بر رومیان مشتبه شد و پنداشتند که عیسی(ع) را دستگیر کردهاند، درحالیکه دستگیر نکرده بودند. حضرتمحمد(ص) از خانۀ خود که در محاصرۀ انبوه قریشیان بود و آنان ساعتها در کمین او بودند تا بر وی بتازند؛ بیرون رفت و کسی او را ندید، زیرا خداوند میخواست تا پیامبرش را از چشمهای آنان پوشیده دارد. لذا هرگاه پاسداری از زندگانی یکی از حجتهای خداوندی، برای ادامۀ کارش و پایانبردن نقش سازندهاش ضروری باشد، الطاف خداوند دخالت کرده و برای حفظ او، یکی از قوانین طبیعی را بهحالت تعطیل درمیآورد. و برعکس، اگر مدت مأموریت او سرآمده باشد، و وظیفۀ الهی تعیینشدهاش را به انجام برساند، هماهنگ با قوانین طبیعی حیات با مرگ روبهرو میشود، یا به شهادت میرسد. جای بسی شگفتی است که گروهی، همۀ این مطالب را در جای خود که پیرامون تعطیلشدن قانوی از قوانین طبیعت است، پذیرفتهاند، اما هنگامیکه با عقیدۀ شیعه، درمورد طول عمر امامزمان(عج) روبهرو میشوند، انگشت حیرت به دهان میگیرند و اینگونه عقاید را غیرعاقلانه و غیرمنطقی میدانند؟! پینوشتها: 1. ینابیع المود ه، قندوی، ج3، ص147. 2. جزیر ه خضرا، افسانه یا واقعیت؟ علامه جعفر مرتضی عاملی، ترجمه سپهری، ص35. منبع: پورتال جامع مهدویت
شرح پرسش:
چه اصراری است که امامان معصوم علیهمالسلام در دوازده تن منحصر شوند، تا لازم آید خداوند متعال، قوانین طبیعت را به خاطر امام دوازدهم به تعطیل درآورد؟
پاسخ:
یکی از اصول اصیل شیعۀ امامیه، اصل امامت میباشد، امامت استمرار نبوت است، که تحقق اهداف الهی در سعادت انسان و رسانیدن او بهکمال مطلوب و مراتب قرب و رضای الهی است، بدون آن ممکن نیست. امام، فرد کامل انسانیت، و رابط میان عالم مادی و عالم ربوبی است. و بنابر روایات اسلامی، چنانچه امام و حجت خدا نباشد، نوع انسان منقرض خواهد شد.
امامسجاد(ع) میفرماید: (ما پیشوای مسلمین، و حجت بر اهل عالم، و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحباختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند، بهواسطۀ ماست که آسمان بر زمین فرود نمیآید، مگر وقتی که خدا بخواهد بهواسطۀ ماست که باران رحمت خداوندی و برکات زمین خارج میشود، اگر ما روی زمین نبودیم، اهلش را فرو میبرد. سپس فرمود: از روزی که خدا آدم را آفرید تاکنون هیچگاه زمین از حجت خدا، چه ظاهر و مشهور، چه غایب و مستور خالی نبوده است، و تا روز قیامت نیز از حجت خالی نخواهد بود، و اگر چنین نبود خدا پرستش و عبادت نمیشد...)(1)
با توجه به این مقدمۀ کوتاه، به بیان مسئلهای که ناشی از اراده و مشیت الهی است میپردازم و آن اینکه: چرا تعداد امامان از دوازده نفر بیشتر نیست؟
باید دانست که مسئلۀ امامت، لحظهای به زمان واگذار نشد. بدینمعنی که هرگاه امامی از دنیا رفت، یا به شهادت رسید، امامی دیگر جای او را گرفت. زیر ا واگذاشتن امامت به زمان، در آینده موجب خواهد شد امامت در هالهای از ابهام قرار گیرد و برنامه الهی اسلامی را در معرض خطر جدی قرار دهد، و ازسویدیگر موجب تشویق اذهان و سرگرمی مردم و گمراهی و پراکندگی آنان و ظهور اباطیل نابجای فراوان به نام دین و اسلام و بهحساب راه صواب و حق و حقیقت میگردد.
همچنین فرصت بهدست طمعورزان هواپرست و مدعیان دروغین امامت خواهد افتاد تا به گمراهی مردم و بازی با دین و احکام آن و ظهور بدعتهای ناروا و تباهی حق بپردازند، تاآنجاکه راه وصول به آن بهصورت امری محال و ناممکن درآید.
ازطرفی هرگاه حاکمان احساس کنند کسی هست که آنان را به پیشگیری و دوری از سختگیری و فشار ملزم سازد، و ازسویدیگر قدرت کافی را برای نابودی منبع خطرآن، بهصورت نهایی در اختیار دارند، بدان مبادرت خواهند کرد، و تمامی منابع خطر را از سر راه خود برخواهند داشت و تندبادهای حقه و کینه، وزیدن خواهد گرفت،و تمامی دستاوردهای جهاد پیامبران و اوصیای الهی و همۀ بندگان با اخلاصی که در راه خداوند کوشیدهاند، را چنان ریشهکن نمایند، که گویی اصلاً چنین چیزی نبوده است.
برای این منظور و با توجه به مطالبی که گفته شد، و براساس مقتضیات و بهلحاظ هماهنگی با ضروریاتی که این عینیت و سایر اعتبارات تربیتی موجب میشود، رسول اکرم(ص) در روایاتی، تعداد و اسامی امامان بعد از خود را دقیقاً بیان نموده، که اولین آنها امامعلی(ع) و آخرین آنها اماممهدی(ع) است.
باری، اقتضای حکمت الهی است که عمر امام دوازدهم(ع) آنقدر دراز شود که فرصت را برای انجام حرکت اصلاحی جهانشمول اسلام آمده کند. حتی با این تعیین دقیق و آن نصّ صریح هم، صحنۀ اجتماع اسلامی از ادعاهای دروغین مدعیان امامت در امان نماند. این مقام برای زیدبنعلیبنالحسین(ع)، محمد حنفیه، اسماعیل فرزند امامصادق(ع) و دیگران ادعا شده است. اما از اهمیت و تأثیر چندانی برخوردار نبودهاند. بنابراین منحصرکردن تعداد امامان علیهمالسلام به دوازده نفر، کاملاً ضروری بوه است؛ تا به نیازی که در عینیت جامعه هست، مطابقت کند اگر برههای را که امامان ما علیهمالسلام در سه قرن اول پس از وفات رسول اکرم(ص) در آن بهسر بردند، بهطور دقیق مطالعه کنیم، درخواهیم یافت که: امت اسلامی در این مدت توانست تمامی جوانب تشریع و اهداف مختلف آنرا در سطح عمومی فرا بگیرد و بر زمینههای گوناگون زندگی اشراف یابد.
آری، اگر غیبت امام غایب(ع) در کار نباشد، فرصت عمل و حفظ دستاوردهایی که ثمرۀ جهاد و تلاش پیامبران و مخلصان فداکار در طول تاریخ است، کمکم از دست خواهد رفت، تاجاییکه به صفر برسد.(2)
اما در جواب اینکه چرا خداوند برای حفظ امام دوازدهم(ع) قوانین طبیعت را تعطیل کرده است، باید گفت که این اولین مرتبه نیست که خداوند متعال برای نگهداری از فردی که حکمتش اقتضا میکند، قانون طبیعت را تعطیل مینماید.
در آن هنگام که ابراهیم(ع) را در آتش افکندند، تنها راه جلوگیری از نابودیاش، تعطیل این قانون بود. پس به آتش گفته شد که (بر ابراهیم خنک و سلامت شو!) و اینچنین شد. دریا برای موسی(ع) شکافته شد. کار بر رومیان مشتبه شد و پنداشتند که عیسی(ع) را دستگیر کردهاند، درحالیکه دستگیر نکرده بودند. حضرتمحمد(ص) از خانۀ خود که در محاصرۀ انبوه قریشیان بود و آنان ساعتها در کمین او بودند تا بر وی بتازند؛ بیرون رفت و کسی او را ندید، زیرا خداوند میخواست تا پیامبرش را از چشمهای آنان پوشیده دارد.
لذا هرگاه پاسداری از زندگانی یکی از حجتهای خداوندی، برای ادامۀ کارش و پایانبردن نقش سازندهاش ضروری باشد، الطاف خداوند دخالت کرده و برای حفظ او، یکی از قوانین طبیعی را بهحالت تعطیل درمیآورد.
و برعکس، اگر مدت مأموریت او سرآمده باشد، و وظیفۀ الهی تعیینشدهاش را به انجام برساند، هماهنگ با قوانین طبیعی حیات با مرگ روبهرو میشود، یا به شهادت میرسد.
جای بسی شگفتی است که گروهی، همۀ این مطالب را در جای خود که پیرامون تعطیلشدن قانوی از قوانین طبیعت است، پذیرفتهاند، اما هنگامیکه با عقیدۀ شیعه، درمورد طول عمر امامزمان(عج) روبهرو میشوند، انگشت حیرت به دهان میگیرند و اینگونه عقاید را غیرعاقلانه و غیرمنطقی میدانند؟!
پینوشتها:
1. ینابیع المود ه، قندوی، ج3، ص147.
2. جزیر ه خضرا، افسانه یا واقعیت؟ علامه جعفر مرتضی عاملی، ترجمه سپهری، ص35.
منبع: پورتال جامع مهدویت
- [سایر] امام زمان علیه السلام چگونه رابط عالم غیب و طبیعت هستند؟
- [سایر] چرا امام زمان دارای دو غیبت صغری و کبری می باشد و چرا خداوند امام زمان را تا زمان فعلی نگه داشته و چرا خداوند در زمانی که صلاح میدانست امام زمان را به دنیا نیاورد؟
- [سایر] حیات حضرت ولی عصر(عج) چگونه با قوانین علمی توجیه میشود؟
- [آیت الله سبحانی] گفته می شود که وقتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه ظهور می کنند قبله را به طرف کربلا تغییر می دهند آیا این مطلب صحیح است؟
- [سایر] امام زمان بهائیت کیست؟ و چه رابطه ای با امام زمان شیعه دارد؟
- [سایر] آیا حضرت امام مهدی(عج) بعد از ظهور، (مسجدالحرام) و (مسجدالنبی) را تغییر میدهند؟
- [سایر] فلسفه تغییر بعضی احکام بعد از ظهور امام مهدی چیست؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] امام زمان (عج) چگونه با خداوند مناجات میکنند؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] السلام علیْک ایها النبی و رحْمة الله و برکاته: سلام بر توای پیغمبر و رحمت خدا و برکات او بر تو باد. السلاْم علیْنا و علی عباد الله الصالحین: سلام بر ما و بر تمام بندگان صالح خدا. السلام علیْکمْ و رحْمة الله و برکاته: سلام بر شما ای جمعیت نمازگزاران و رحمت و برکات او بر شما باد.