موضوع محل اقامت و سکونت امام مهدی علیه السلام در زمان غیبت نیز از موضوعهایی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس مهدوی، در این باره پرسش میشود. پیش از پاسخگویی به این پرسش، یادآوری این نکته ضروری است که برای غیبت امام مهدی علیه السلام دو معنا قابل تصور است: (1) نخست ناپیدا بودن امام؛ یعنی این که در دوران غیبت، جسم حضرت از دیدگان مردم پنهان است. آن حضرت، مردم را میبیند و از حال آنها باخبر میشود، ولی کسی توان دیدن ایشان را ندارد. دوم ناشناس بودن امام؛ در این فرض، آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور دارد و با آنها روبهرو میشود، ولی کسی او را نمیشناسد و به هویت واقعیاش پی نمیبرد. بحث از محل اقامت و سکونت امام مهدی علیه السلام در زمان غیبت، در هر دو فرض مطرح میشود، ولی به نظر میرسد در فرض دوم این موضوع کمتر جای بحث دارد و آن حضرت با مخفی داشتن هویت خود، در هرکجا که بخواهد میتواند زندگی کند. درباره محل اقامت امام مهدی علیه السلام روایتهای گوناگونی وجود دارد که با توجه به آنها محلهای اقامت آن حضرت را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: الف) محلهای دوردست و ناآشنا در برخی روایتها، محلی خاص برای اقامت امام مهدی علیه السلام تعیین نشده و جایگاه ایشان، بیابانها و کوهها و مکانهای دوردست و محلهایی است که هیچکس از آن آگاهی ندارد.(2) برای مثال امام صادق علیه السلام میفرمایند: (و هیچکس از دوست و بیگانه، از جایگاهش آگاهی نمییابد مگر همان خدمتگزاری که به کارهای او میرسد).(3) ب) محلهای خاص و شناختهشده در برخی روایتها، از مکانهای خاص بهعنوان اقامتگاه امام عصر علیه السلام یاد شده است که میتوان به این موارد اشاره کرد: یک مدینه در روایتی از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در پاسخ پرسش راوی که پرسیده بود: (اگر حادثهای برای شما روی دهد، سراغ فرزندتان را از کجا بگیرم؟) حضرت میفرمایند: (مدینه).(4) دو کوه رضوی برخی روایات، کوه رضوی در نزدیکی مدینه را پناهگاه و اقامتگاه امام عصر علیه السلام معرفی کردهاند. عبدالله مولی آلسام میگوید: به همراه ابی عبدالله [امام صادق علیه السلام] از مدینه خارج شدیم. زمانی که به روحاء [اطراف مدینه] رسیدیم، آن حضرت دقایقی نگاهش را به کوهی که در آن منطقه بود، دوخت و آنگاه فرمودند: این کوه را میبینی؟ این کوه، رضوی نام دارد و از کوههای فارس است؛ چون ما را دوست داشت خداوند، آن را بهسوی ما منتقل کرد. در آن، همه درختهای میوهدار وجود دارد و در دو مرحله، پناهگاهی خوب برای خائف [امام زمان علیه السلام] است. آگاه باش که برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها کوتاه و دیگری بلند است.(5) در دعای ندبه نیز از این مکان نام برده شده است.(6) سه ذیطوی ذیطوی نام کوهی در اطراف مکه است. در روایتی که از امام محمدباقر علیه السلام نقل شده، چنین آمده: (صاحب این امر [صاحب الزمان] را در یکی از درهها غیبتی است. [در این حال، آن حضرت] با دست به ناحیه ذیطوی اشاره کردند).(7) در دعای ندبه نیز به نام این مکان و همچنین کوه رضوی اشاره شده است.(8) ج) در میان مردم دسته سوم از روایات، مانند دسته اول، از مکان خاصی نام نمیبرند و از آنها استفاده میشود که امام مهدی علیه السلام بهصورت ناشناس در میان مردم زندگی میکنند. در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده است. دراین زمینه چنین میخوانیم: چگونه این مردم این موضوع را انکار میکنند که خداوند با حجتش همانگونه رفتار میکند که با یوسف رفتار کرد؟ همچنین چگونه انکار میکنند که صاحب مظلوم شما همان که از حقش محروم شده و صاحب این امر [حکومت] است در میان ایشان رفت و آمد میکند، در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهای آنها قدم مینهد، ولی او را نمیشناسند، تا زمانی که خداوند به او اجازه دهد که خودش را معرفی کند؛ چنانکه به یوسف اجازه داد. آن زمان که برادرانش از او پرسیدند: آیا تو یوسف هستی؟ پاسخ دهد که آری من یوسف هستم.(9) به نظر میرسد میان این سه دسته روایت، تعارض وجود ندارد و آن حضرت بسته به شرایط و موقعیتهای مختلفی که پیش میآید، زندگی بهصورت ناشناس در میان مردم، یا اقامت در مکانهایی چون مدینه منوره، یا دوری گزیدن از مردم و اقامت در مناطق دوردست را انتخاب میکند. به بیان دیگر، براساس دومین معنایی که برای غیبت قابل تصوراست، یعنی ناشناس بودن امام مهدی علیه السلام، آن حضرت الزامی برای اقامت در محلی خاص یا دوردست ندارد و میتواند بهصورت طبیعی در میان مردم زندگی کند. البته ممکن است رعایت مصالحی دیگر، آن حضرت را وادار کند که براساس سفارش پدر بزرگوارشان، کوهها و بیابانها را برای اقامتگاه خود برگزیند. بدیهی است که اگر قرار باشد آن حضرت بهصورت ناشناس در میان مردم زندگی کند، مکانهایی چون مدینه منوره در کنار قبر جد بزرگوارشان، بهترین مکان خواهد بود. پی نوشت ها: 1 معرفت امام زمان، ج 1، صص 119 126. 2 شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 161. 3 نعمانی، کتاب الغیبه، ص 172، ح 5. 4. الکافی، ج 1، ص 328، ح 2. 5. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 103. 6. بحار الانوار، ج 99، ص 108. 7. نعمانی، کتاب الغیبة، ص 182. 8. همان، ص 135. 9.همان،ص164. منبع: نشریه گلبرگ، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، شماره121.
موضوع محل اقامت و سکونت امام مهدی علیه السلام در زمان غیبت نیز از موضوعهایی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس مهدوی، در این باره پرسش میشود. پیش از پاسخگویی به این پرسش، یادآوری این نکته ضروری است که برای غیبت امام مهدی علیه السلام دو معنا قابل تصور است: (1)
نخست ناپیدا بودن امام؛ یعنی این که در دوران غیبت، جسم حضرت از دیدگان مردم پنهان است. آن حضرت، مردم را میبیند و از حال آنها باخبر میشود، ولی کسی توان دیدن ایشان را ندارد.
دوم ناشناس بودن امام؛ در این فرض، آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور دارد و با آنها روبهرو میشود، ولی کسی او را نمیشناسد و به هویت واقعیاش پی نمیبرد.
بحث از محل اقامت و سکونت امام مهدی علیه السلام در زمان غیبت، در هر دو فرض مطرح میشود، ولی به نظر میرسد در فرض دوم این موضوع کمتر جای بحث دارد و آن حضرت با مخفی داشتن هویت خود، در هرکجا که بخواهد میتواند زندگی کند.
درباره محل اقامت امام مهدی علیه السلام روایتهای گوناگونی وجود دارد که با توجه به آنها محلهای اقامت آن حضرت را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
الف) محلهای دوردست و ناآشنا
در برخی روایتها، محلی خاص برای اقامت امام مهدی علیه السلام تعیین نشده و جایگاه ایشان، بیابانها و کوهها و مکانهای دوردست و محلهایی است که هیچکس از آن آگاهی ندارد.(2)
برای مثال امام صادق علیه السلام میفرمایند:
(و هیچکس از دوست و بیگانه، از جایگاهش آگاهی نمییابد مگر همان خدمتگزاری که به کارهای او میرسد).(3)
ب) محلهای خاص و شناختهشده
در برخی روایتها، از مکانهای خاص بهعنوان اقامتگاه امام عصر علیه السلام یاد شده است که میتوان به این موارد اشاره کرد:
یک مدینه
در روایتی از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در پاسخ پرسش راوی که پرسیده بود: (اگر حادثهای برای شما روی دهد، سراغ فرزندتان را از کجا بگیرم؟) حضرت میفرمایند: (مدینه).(4)
دو کوه رضوی
برخی روایات، کوه رضوی در نزدیکی مدینه را پناهگاه و اقامتگاه امام عصر علیه السلام معرفی کردهاند. عبدالله مولی آلسام میگوید: به همراه ابی عبدالله [امام صادق علیه السلام] از مدینه خارج شدیم. زمانی که به روحاء [اطراف مدینه] رسیدیم، آن حضرت دقایقی نگاهش را به کوهی که در آن منطقه بود، دوخت و آنگاه فرمودند: این کوه را میبینی؟ این کوه، رضوی نام دارد و از کوههای فارس است؛ چون ما را دوست داشت خداوند، آن را بهسوی ما منتقل کرد. در آن، همه درختهای میوهدار وجود دارد و در دو مرحله، پناهگاهی خوب برای خائف [امام زمان علیه السلام] است. آگاه باش که برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها کوتاه و دیگری بلند است.(5)
در دعای ندبه نیز از این مکان نام برده شده است.(6)
سه ذیطوی
ذیطوی نام کوهی در اطراف مکه است. در روایتی که از امام محمدباقر علیه السلام نقل شده، چنین آمده: (صاحب این امر [صاحب الزمان] را در یکی از درهها غیبتی است. [در این حال، آن حضرت] با دست به ناحیه ذیطوی اشاره کردند).(7)
در دعای ندبه نیز به نام این مکان و همچنین کوه رضوی اشاره شده است.(8)
ج) در میان مردم
دسته سوم از روایات، مانند دسته اول، از مکان خاصی نام نمیبرند و از آنها استفاده میشود که امام مهدی علیه السلام بهصورت ناشناس در میان مردم زندگی میکنند. در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده است. دراین زمینه چنین میخوانیم:
چگونه این مردم این موضوع را انکار میکنند که خداوند با حجتش همانگونه رفتار میکند که با یوسف رفتار کرد؟ همچنین چگونه انکار میکنند که صاحب مظلوم شما همان که از حقش محروم شده و صاحب این امر [حکومت] است در میان ایشان رفت و آمد میکند، در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهای آنها قدم مینهد، ولی او را نمیشناسند، تا زمانی که خداوند به او اجازه دهد که خودش را معرفی کند؛ چنانکه به یوسف اجازه داد. آن زمان که برادرانش از او پرسیدند: آیا تو یوسف هستی؟ پاسخ دهد که آری من یوسف هستم.(9)
به نظر میرسد میان این سه دسته روایت، تعارض وجود ندارد و آن حضرت بسته به شرایط و موقعیتهای مختلفی که پیش میآید، زندگی بهصورت ناشناس در میان مردم، یا اقامت در مکانهایی چون مدینه منوره، یا دوری گزیدن از مردم و اقامت در مناطق دوردست را انتخاب میکند. به بیان دیگر، براساس دومین معنایی که برای غیبت قابل تصوراست، یعنی ناشناس بودن امام مهدی علیه السلام، آن حضرت الزامی برای اقامت در محلی خاص یا دوردست ندارد و میتواند بهصورت طبیعی در میان مردم زندگی کند. البته ممکن است رعایت مصالحی دیگر، آن حضرت را وادار کند که براساس سفارش پدر بزرگوارشان، کوهها و بیابانها را برای اقامتگاه خود برگزیند.
بدیهی است که اگر قرار باشد آن حضرت بهصورت ناشناس در میان مردم زندگی کند، مکانهایی چون مدینه منوره در کنار قبر جد بزرگوارشان، بهترین مکان خواهد بود.
پی نوشت ها:
1 معرفت امام زمان، ج 1، صص 119 126.
2 شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 161.
3 نعمانی، کتاب الغیبه، ص 172، ح 5.
4. الکافی، ج 1، ص 328، ح 2.
5. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 103.
6. بحار الانوار، ج 99، ص 108.
7. نعمانی، کتاب الغیبة، ص 182.
8. همان، ص 135.
9.همان،ص164.
منبع: نشریه گلبرگ، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، شماره121.
- [سایر] در عصر غیبت کبری، حضرت مهدی (عج) در چه مکانی اقامت دارند؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام در غیبت کبری چه مسؤولیتهایی را بر عهده دارند؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت مهدی علیه السلام بعد از آغاز غیبت کبری امکان دارد؟
- [سایر] مکان سکونت حضرت مهدی علیه السلام در عصر غیبت کبری کجاست؟
- [سایر] آیا در دوران غیبت کبری کسی به دیدار حضرت مهدی (علیه السلام) می رسد ؟
- [سایر] چرا امام مهدی علیه السلام در زمان غیبت کبری نایب خاص ندارد؟
- [سایر] چرا امام مهدی علیه السلام در زمان غیبت کبری نایب خاص ندارد؟
- [سایر] مطابق توقیع امام زمان علیه السلام به علی بن محمد سمری آیا در عصر غیبت کبرا ملاقات حضرت ممنوع است ؟
- [سایر] درباره غیبت صغرای امام زمان(علیه السلام) و ضرورت آن قبل از غیبت کبری توضیح دهید.
- [سایر] آیا در زمان غیبت کبری، ارتباط با امام زمان (عج) ممکن است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.