چرا سلسله امامان شیعه با غیبت امام زمان (عج) به پایان می‌رسد؟
برای نیل به اهداف مادی و معنوی ، رهبری از ضروریات زندگی اجتماعی است ، تا حدی که این ضرورت در بین حیواناتی که به صورت اجتماعی زندگی می کنند و تابع غرایزو سرشت ذاتی خود هستند (از قبیل زنبورها و مورچگان) به چشم می آید. بنابر این ،اصل مسئله رهبری در زندگی اجتماعی انسان از بدیهیات بوده و حتی مکاتبی چون آنارشیسم (که دولت را به همه اشکالش محکوم می دانند) برخلاف آنچه شهرت پیداکرده است ، طالب هرج و مرج در رهبری اجتماعی نیست ، بلکه مدعی است گروههای داوطلب در اجتماع ، می توانند با بر طرف کردن این نیاز ضمن اعمال گونه ای رهبری اجتماعی ، از جرایم جلوگیری نمایند.(1) اما از نظر دینی ، رهبری در اجتماع انسانی چنان لازم و نیاز به آن ضروری شمرده شده است که اولین انسان را خداوند رهبر وتربیت یافته قرار داد تا در آینده انسانها هر چند محدود به یک خانواده هم باشند، بدون رهبر و راهنما نمانند. آیه شریفه 24 از سوره فاطر به همین سنت الهی تصریح کرده و می فرماید: ((و ان من امه الا خلافیها نذیر)). برای هر زمان امام ورهبری قرار دادیم (2). در روایات شیعی ، لزوم وجود امام و حجت الهی به حدی ضروری شمرده شده که فرموده اند: ((اگر امام نباشد زمین اهلش را در خود فرومی برد)). (3) همچنین در اصول کافی بابی مستقل به این مضمون وجود دارد که اگر در زمین جزدو کس نباشند، لامحاله یکی از آن دو امام خواهد بود.(4) برهان عقلی ، همان گونه که اصل نبوت عامه را اثبات می کند، امامت را هم ثابت شده می شمارد، زیرا به مقتضای همان برهان ، همیشه باید در بین نوع انسان فرد کاملی وجود داشته باشد که به عقاید حقه الهی معتقد بوده و تمامی اخلاق و صفات پسندیده انسانی را به کاربسته و به همه احکام دین عالم و آگاه وعامل بوده و در تمام این مراحل از هرگونه خطا و اشتباه و معصیت و گناه معصوم و مبرا باشد، به چنین انسان برگزیده ای امام می گویند. امام کسی است که کمالاتی که از جانب خدا نازل شده و ممکن است در افرادانسان تحقق یابد، در شخص او فعلیت و تحقق یافته است. امام محل نزول فیوضات الهی و واسطه انسان و عالم غیب است. امام پیشرو و پیشوای قافله انسانی وکسی است که همواره مورد تائید و هدایت خداوند متعال بوده است و به واسطه افاضات معنوی وجاذبه های باطنی ، هر فردی از انسانها را طبق استعدادش به کمال مطلوب می رساندو در یک کلام امام هم هدایت تشریعی بشر و هم هدایت تکوینی او را عهده دار است ،البته در این جهت او واسطه فیض هدایت الهی است . با این بیان روشن می شود که مسئله حضور و یا غیبت امام، در اصل لزوم امامت کمترین تغییری ایجاد نمی کند و اینکه امام دوازدهم بنا به عللی چند (که فعلا مجال توضیح آن نیست ولی اجمالا می توان گفت که همه عوامل غیبت به بشر و اعمال و کردار او مربوط می شود و در واقع انسانها به واسطه ضعفها و کمبودهایشان از منافع حضور امام محروم مانده اند) جامه غیبت برتن پوشیده اند، هیچ گونه تغییر و تفاوتی در اصل اصیل امامت و لزوم وجود حجت الهی بر زمین به وجود نمی آورد. بنابر این وجود مقدس امام غایت نوع و فردکامل انسان و واسط میان عالم مادی و عالم ربوبی است . اگر امام بر روی زمین نباشد، نوع انسان منقرض می شود و خدا به حد کامل شناخته و پرستش نمی شود . امام قلب عالم وجود و رهبر و بری نوع بشر است و حضور و غیبت او در ترتب این آثارکمترین تفاوتی برجای نمی گذارد، پس وجود چنین واسطه فیضی تا روز قیامت به قوت خود باقی است. از این رو شیعه امامیه بر این باور است که زمین تا برپایی قیامت همواره از برکات وجودی امام بهره مند بوده و لحظه ای خالی از حجت الهی باقی نمی ماند. از امام سجاد(ع) نقل شده که فرمود: ما پیشوای مسلمانان و حجت بر اهل عالم وسادات مومنان و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمانان هستیم. ما امان اهل زمینیم چنان که ستارگان امان اهل آسمان اند .... از روزی که خدا آدم را آفرید تا حال ،زمین هیچ گاه از حجت خالی نبوده است ، ولی گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب ومستور بوده است ، تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد بود و اگر امام نباشد خداپرستش نمی شود، سلیمان می گوید عرض کردم : مردم چگونه از وجود امام غائب بهره مند می شوند؟ فرمود: همان طور که از خورشید پشت ابر بهره مند می شوند. (5) منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
عنوان سوال:

چرا سلسله امامان شیعه با غیبت امام زمان (عج) به پایان می‌رسد؟


پاسخ:

برای نیل به اهداف مادی و معنوی ، رهبری از ضروریات زندگی اجتماعی است ، تا حدی که این ضرورت در بین حیواناتی که به صورت اجتماعی زندگی می کنند و تابع غرایزو سرشت ذاتی خود هستند (از قبیل زنبورها و مورچگان) به چشم می آید. بنابر این ،اصل مسئله رهبری در زندگی اجتماعی انسان از بدیهیات بوده و حتی مکاتبی چون آنارشیسم (که دولت را به همه اشکالش محکوم می دانند) برخلاف آنچه شهرت پیداکرده است ، طالب هرج و مرج در رهبری اجتماعی نیست ، بلکه مدعی است گروههای داوطلب در اجتماع ، می توانند با بر طرف کردن این نیاز ضمن اعمال گونه ای رهبری اجتماعی ، از جرایم جلوگیری نمایند.(1) اما از نظر دینی ، رهبری در اجتماع انسانی چنان لازم و نیاز به آن ضروری شمرده شده است که اولین انسان را خداوند رهبر وتربیت یافته قرار داد تا در آینده انسانها هر چند محدود به یک خانواده هم باشند، بدون رهبر و راهنما نمانند. آیه شریفه 24 از سوره فاطر به همین سنت الهی تصریح کرده و می فرماید: ((و ان من امه الا خلافیها نذیر)). برای هر زمان امام ورهبری قرار دادیم (2). در روایات شیعی ، لزوم وجود امام و حجت الهی به حدی ضروری شمرده شده که فرموده اند: ((اگر امام نباشد زمین اهلش را در خود فرومی برد)). (3) همچنین در اصول کافی بابی مستقل به این مضمون وجود دارد که اگر در زمین جزدو کس نباشند، لامحاله یکی از آن دو امام خواهد بود.(4) برهان عقلی ، همان گونه که اصل نبوت عامه را اثبات می کند، امامت را هم ثابت شده می شمارد، زیرا به مقتضای همان برهان ، همیشه باید در بین نوع انسان فرد کاملی وجود داشته باشد که به عقاید حقه الهی معتقد بوده و تمامی اخلاق و صفات پسندیده انسانی را به کاربسته و به همه احکام دین عالم و آگاه وعامل بوده و در تمام این مراحل از هرگونه خطا و اشتباه و معصیت و گناه معصوم و مبرا باشد، به چنین انسان برگزیده ای امام می گویند. امام کسی است که کمالاتی که از جانب خدا نازل شده و ممکن است در افرادانسان تحقق یابد، در شخص او فعلیت و تحقق یافته است. امام محل نزول فیوضات الهی و واسطه انسان و عالم غیب است. امام پیشرو و پیشوای قافله انسانی وکسی است که همواره مورد تائید و هدایت خداوند متعال بوده است و به واسطه افاضات معنوی وجاذبه های باطنی ، هر فردی از انسانها را طبق استعدادش به کمال مطلوب می رساندو در یک کلام امام هم هدایت تشریعی بشر و هم هدایت تکوینی او را عهده دار است ،البته در این جهت او واسطه فیض هدایت الهی است . با این بیان روشن می شود که مسئله حضور و یا غیبت امام، در اصل لزوم امامت کمترین تغییری ایجاد نمی کند و اینکه امام دوازدهم بنا به عللی چند (که فعلا مجال توضیح آن نیست ولی اجمالا می توان گفت که همه عوامل غیبت به بشر و اعمال و کردار او مربوط می شود و در واقع انسانها به واسطه ضعفها و کمبودهایشان از منافع حضور امام محروم مانده اند) جامه غیبت برتن پوشیده اند، هیچ گونه تغییر و تفاوتی در اصل اصیل امامت و لزوم وجود حجت الهی بر زمین به وجود نمی آورد. بنابر این وجود مقدس امام غایت نوع و فردکامل انسان و واسط میان عالم مادی و عالم ربوبی است . اگر امام بر روی زمین نباشد، نوع انسان منقرض می شود و خدا به حد کامل شناخته و پرستش نمی شود . امام قلب عالم وجود و رهبر و بری نوع بشر است و حضور و غیبت او در ترتب این آثارکمترین تفاوتی برجای نمی گذارد، پس وجود چنین واسطه فیضی تا روز قیامت به قوت خود باقی است. از این رو شیعه امامیه بر این باور است که زمین تا برپایی قیامت همواره از برکات وجودی امام بهره مند بوده و لحظه ای خالی از حجت الهی باقی نمی ماند. از امام سجاد(ع) نقل شده که فرمود: ما پیشوای مسلمانان و حجت بر اهل عالم وسادات مومنان و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمانان هستیم. ما امان اهل زمینیم چنان که ستارگان امان اهل آسمان اند .... از روزی که خدا آدم را آفرید تا حال ،زمین هیچ گاه از حجت خالی نبوده است ، ولی گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب ومستور بوده است ، تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد بود و اگر امام نباشد خداپرستش نمی شود، سلیمان می گوید عرض کردم : مردم چگونه از وجود امام غائب بهره مند می شوند؟ فرمود: همان طور که از خورشید پشت ابر بهره مند می شوند. (5)
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین