شرح پرسش: اعتقاد به وجود مصلح جهانی، مخصوص مسلمانان است یا این که ملل دیگر نیز به آن عقیده دارند؟ و در هر صورت خصوصیات مصلح موعود در احادیث اسلامی چیست؟ پاسخ: اعتقاد به وجود مصلح جهانی، هر چند یک عقیده اصیل اسلامی است که ریشه قرآنی دارد و احادیث اسلامی متواتری درباره آن وارد شده است ولی در عین حال، ملل دیگر نیز مطابق آنچه در کتابهای آنان وارد شده است به آن معتقدند. حتی روی محاسبات اجتماعی باید مادیها نیز به چنین انقلاب و تکامل همه جانبه عقیده داشته باشند. زیرا تکامل یک بعدی (مادی) نمی تواند یک تکامل صحیح و ثمر بخش باشد. ملل دیگر دنیا نیز به وجود مصلح بزرگ جهان و تکامل همه جانبه جامعه انسانی عقیده دارند که پس از خزان مرگبار فساد که در آن بساط طراوت و خرمی از گیتی برچیده می شود و چهره شاداب و پر فروغ آن، زرد و افسرده می گردد مجددا نسیم جان بخش بهار می وزد، ابر گهربار می بارد، آفتاب در نهایت اعتدال می تابد، خاک سیه، منبع گل و گیاه می شود و صحرا و دشت، جامه سبز می پوشد. به نظر همه ملل جهان، ظلمت غم افزای شب، پهنه گیتی را تا مدتی می پوشاند. ولی پنجه نیرومند خورشید، گریبان افق را شکافته و چهره خورشید خود را نشان می دهد و اشعه طلائی خود را در سراسر جهان پخش می کند. این اصل، اختصاص به عالم طبیعت و جهان گیاهان ندارد بلکه جهان آفرینش برچنین اساسی آفریده شده است. مثل پایان شب سیه سپید است روشنگر یک اصل کلی و ناموس جهانی است و آشکارا می رساند که پس از هر ویرانی، آبادی و پس از هرنابسامانی، نظم و سامان و پس از هر اختناق و فشار، حریت و آزادی وجودخواهد داشت و این اصل را تجارب تاریخی تأیید و تثبیت می کند. روی این اصل، باید وجود امام زمان و مصلح جهانی، منادی عدالت، دادگری، مساوات، برابری، پاکی و پیراستگی را در بخشی از زمان پس از تسلط جور و ستم بر جوامع بشری نتیجه ناموس عمومی تکامل دانست نه چیزی مغایر آن. مسأله مصلح جهانی، چیزی نیست که به جهان شیعه اختصاص داشته باشد و تنها این گروه از ملل جهان در انتظار چنین قیامی بسر برند بلکه این مطلب سخنی است که جمله ملل عالم بر آن اتفاق نظر دارند. البته آگاهی دقیق از خصوصیات مصلح موعود، جز از طریق کتابهای آسمانی و احادیث راستین اسلامی امکان پذیر نیست. ولی اثبات اصل وجود و ظهور یک مصلح در بخشی از زمان که در اصطلاح به آن آخرالزمان می گویند، از طریق عقل و سایر محاسبات اجتماعی کاملا امکان پذیر است. عقل بر وجود تکامل همه جانبه، چنین استدلال می کند. جامعه بشری، از نخستین لحظه پیدایش هر روز گامی به پیش نهاده و در صنایع وعلوم و شئون زندگی - از مسکن، غذا و پوشاک - پیشرفت چشمگیری نصیب وی شده است. جامعه انسانی زیر پوشش چنین تحولات عمیق، در شئون زندگی و امور مادی تکامل چشمگیری پیدا کرده و مشکلاتی را حل کرده است. ولی آیا تکامل از یک نظر و یک جنبه مادی را می توان تکامل نامید؟ یا این که چنین جهشی - به دلیل تک بعدی بودن - به قیمت نابودی جامعه تمام می شود؟ تکامل صحیح یک موجود، یک جاندار و یک جامعه، این است که جهش در تمام ابعاد وجود آن پدید آید نه در یک جهت. نوزادی که دیده به جهان می گشاید و کم کم راه تکامل را می پیماید، باید تمام اعضای آن به نسبت خاصی رشد کند، اما اگر تنها یک عضو رشد کند و اعضای دیگر او به همان حالت نخستین باقی بمانند، قطعا نتیجه معکوس خواهد داشت. از این جهت، تکامل صنعتی و تکنیکی و دیگر مظاهر مادیگری را باید طلیعه تکامل روحی و معنوی جامعه دانست و چنین نظر داد که به موازات این تکامل، باید جهشی در معنویات و در راه گسترش فضائل و وارستگی از آلودگیها رخ دهد و جامعه انسانی به تمام معنی یک جامعه ایدهآل گردد. این منطق، می تواند منطق یک فرد مادی و دور از خدا نیز باشد و او نیز به همان نتیجهای که الهیون و ارباب مذاهب و ملل جهان - از طریق کتابهای آسمانی و احادیث متواتر - رسیده اند، برسد. مشروط بر این که توجه داشته باشد که تبعیض در تکامل و تنها جهش در امور مادی، تکامل صحیح و مفیدی نیست. و تا تکامل همه جانبه، یک فرد و یا یک اجتماع را فرا نگیرد، هیچ جامعه ای سعادتمند نخواهد شد. اگر مادی، از این طریق به وجود مصلح جهانی معتقد می گردد، پیروان مذاهب و کتابهای آسمانی قبل از مادیون باید به وجود چنین مصلحی معتقد باشد. زیرا علاوه بر عقل و خرد، کتابهای آسمانی آنان، بر وجود چنین جهش و انقلاب عمیقی در کلیه شئون زندگی تصریح می کنند. در کتابهای ایران باستان و تورات و انجیل - با وجود تحریفاتی که در آنها رخ داده و دستبردهایی که به آنها زده اند - مسأله مصلح جهانی، به روشنی مطرح است. ما برای اختصار، از نقل همه آنها خودداری می نماییم. علاقمندان می توانند به کتابهای ارزنده ای که پیرامون امام زمان علیه السلام نوشته شده است مراجعه فرمایند. هم اکنون چند فراز از زبور داود نقل می کنیم. مصلح جهانی در زبور روشنترین آیه ای که وجود چنین جهش همه جانبه را ثابت می کند، این آیه است: (و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛(1) ما در زبور داود نوشتیم که حکومت زمین به دست افراد صالح خواهد افتاد.) وقتی به زبور داود مراجعه می کنیم، می بینیم در زبور چنین نوشته است: (در مزمور اول از مزامیر حضرت داود پیغمبر، خداوند به وی تسلی می دهد که از کثرت شریران واهمه نداشته باش، زیرا سرانجام همه آنها نابود خواهند شد. خود را مشوش مساز که البته باعث گناه خواهد شد زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود. حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی سلامتی متلذذ خواهند گردید... صالحون را خداوند تأیید می کند. خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان ابدی خواهد بود. آنانی که از وی برکت یابند وارث زمین گردند و آنانی که ملعون وی اند منقطع خواهند شد... صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تاابد سکونت خواهند نمود... عاقبت، شریران منقطع خواهند شد و نجات صالحان از آن خداوند است... منتظر خداوند باش و طریق او را نگاه دار تا تورا به وراثت زمین برافرازد.) در مزمور (45) که از پیامبر خاتم (ص) سخن گفته است، در پایان می گوید: (به عوض پدرانت پسرانت خواهند بود و ایشان را بر تمامی جهان سروران خواهم ساخت نام تو را در همه دهرها ذکر خواهم کرد پس قومها تو را احمد خوانند.) و نیز درمزمور (96) می گوید: (قومها را با نصاب داوری خواهد نمود. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد، دریا و پریان غرش نمایند، صحرا و هر چه در آن است به وجد آید، آن گاه تمام درختان جنگل تر خواهد نمود به حضور خداوند زیرا که می آید، زیرا که برای داوری جهان می آید.) همچنین در مزمور (97) می گوید: (آسمانها عدالت او را اعلام می کنند و جمیع قومها جلال او را می بینند، پرستندگان بتهای تراشیده خجل می شوند.) شکر خدا را که دست تحریف، موفق به حذف این قسمت از متن زبور نگردیده است. شکی نیست که در طول تاریخ، حکومت های صالحی روی کار آمده اند. اما تاکنون دیده نشده است که حکومتی صالح بر سراسر جهان فرمانروایی کند و جهان را زیر پوشش صلاح، عفاف، تقوی و پرهیزکاری قرار دهد. از این جهت باید پیروان زبور و قرآن در انتظار چنین حکومت صالحی که بر تمام جهان حکومت کند باشند. در احادیث اسلامی از این مصلح جهانی به مهدی، صاحب العصر و الزمان و ... تعبیرشده است و در کمتر موضوعی از موضوعات به اندازه حضرت مهدی (ع) حدیث و روایت وارد شده است. این احادیث، خصوصیات امام زمان (عج) را به خوبی روشن کرده و راه هر نوع عوام فریبی را برای مدعیان دروغین مهدویت بسته است. و با توجه به این روایات و احادیث که محدثان اسلامی اعم از سنی و شیعه نقل کرده اند، مشت دروغگویانی مانند مهدی سودانی، غلام احمد قادیانی و علی محمد باب کاملا بازمی شود. اینک فهرست روایاتی که مشخصات منجی موعود در آنها وارد شده است، با ذکر ارقام و تعداد احادیث آنها می آید: 1 - روایاتی که از ظهور او بشارت می دهد. 657 عدد 2 - او از اهل بیت پیامبر است. 389 عدد 3 - او از فرزندان علی (ع) است. 214 عدد 4 - او از فرزندان فاطمه (س) است. 192 عدد 5 - او نهمین فرزند حضرت حسین بن علی (ع) است. 148 عدد 6 - او از فرزندان امام زین العابدین (ع) است. 185 عدد 7 - او از فرزندان امام حسن عسکری (ع) است. 146 عدد 8 - اجداد امام حسن عسکری را بیان کرده است. 147 عدد 9 - جهان را از عدالت پر می کند. 132 عدد 10 - غیبت او طولانی است. 91 عدد 11 - عمر طولانی دارد. 318 عدد 12 - دین اسلام به وسیله او عالمگیر می شود. 47 عدد 13 - امام دوازدهم و آخر الائمه است. 136 عدد 14 - روایاتی که حاکی از ولادت او می باشد. 214 عدد مجموع این احادیث و روایات، در کتابهای اصیل اسلامی نقل شده و موضوع را به صورت یک امر قطعی و واضح درآورده است. منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
شرح پرسش:
اعتقاد به وجود مصلح جهانی، مخصوص مسلمانان است یا این که ملل دیگر نیز به آن عقیده دارند؟ و در هر صورت خصوصیات مصلح موعود در احادیث اسلامی چیست؟
پاسخ:
اعتقاد به وجود مصلح جهانی، هر چند یک عقیده اصیل اسلامی است که ریشه قرآنی دارد و احادیث اسلامی متواتری درباره آن وارد شده است ولی در عین حال، ملل دیگر نیز مطابق آنچه در کتابهای آنان وارد شده است به آن معتقدند. حتی روی محاسبات اجتماعی باید مادیها نیز به چنین انقلاب و تکامل همه جانبه عقیده داشته باشند. زیرا تکامل یک بعدی (مادی) نمی تواند یک تکامل صحیح و ثمر بخش باشد. ملل دیگر دنیا نیز به وجود مصلح بزرگ جهان و تکامل همه جانبه جامعه انسانی عقیده دارند که پس از خزان مرگبار فساد که در آن بساط طراوت و خرمی از گیتی برچیده می شود و چهره شاداب و پر فروغ آن، زرد و افسرده می گردد مجددا نسیم جان بخش بهار می وزد، ابر گهربار می بارد، آفتاب در نهایت اعتدال می تابد، خاک سیه، منبع گل و گیاه می شود و صحرا و دشت، جامه سبز می پوشد. به نظر همه ملل جهان، ظلمت غم افزای شب، پهنه گیتی را تا مدتی می پوشاند. ولی پنجه نیرومند خورشید، گریبان افق را شکافته و چهره خورشید خود را نشان می دهد و اشعه طلائی خود را در سراسر جهان پخش می کند. این اصل، اختصاص به عالم طبیعت و جهان گیاهان ندارد بلکه جهان آفرینش برچنین اساسی آفریده شده است. مثل پایان شب سیه سپید است روشنگر یک اصل کلی و ناموس جهانی است و آشکارا می رساند که پس از هر ویرانی، آبادی و پس از هرنابسامانی، نظم و سامان و پس از هر اختناق و فشار، حریت و آزادی وجودخواهد داشت و این اصل را تجارب تاریخی تأیید و تثبیت می کند. روی این اصل، باید وجود امام زمان و مصلح جهانی، منادی عدالت، دادگری، مساوات، برابری، پاکی و پیراستگی را در بخشی از زمان پس از تسلط جور و ستم بر جوامع بشری نتیجه ناموس عمومی تکامل دانست نه چیزی مغایر آن. مسأله مصلح جهانی، چیزی نیست که به جهان شیعه اختصاص داشته باشد و تنها این گروه از ملل جهان در انتظار چنین قیامی بسر برند بلکه این مطلب سخنی است که جمله ملل عالم بر آن اتفاق نظر دارند. البته آگاهی دقیق از خصوصیات مصلح موعود، جز از طریق کتابهای آسمانی و احادیث راستین اسلامی امکان پذیر نیست. ولی اثبات اصل وجود و ظهور یک مصلح در بخشی از زمان که در اصطلاح به آن آخرالزمان می گویند، از طریق عقل و سایر محاسبات اجتماعی کاملا امکان پذیر است. عقل بر وجود تکامل همه جانبه، چنین استدلال می کند. جامعه بشری، از نخستین لحظه پیدایش هر روز گامی به پیش نهاده و در صنایع وعلوم و شئون زندگی - از مسکن، غذا و پوشاک - پیشرفت چشمگیری نصیب وی شده است. جامعه انسانی زیر پوشش چنین تحولات عمیق، در شئون زندگی و امور مادی تکامل چشمگیری پیدا کرده و مشکلاتی را حل کرده است. ولی آیا تکامل از یک نظر و یک جنبه مادی را می توان تکامل نامید؟ یا این که چنین جهشی - به دلیل تک بعدی بودن - به قیمت نابودی جامعه تمام می شود؟ تکامل صحیح یک موجود، یک جاندار و یک جامعه، این است که جهش در تمام ابعاد وجود آن پدید آید نه در یک جهت. نوزادی که دیده به جهان می گشاید و کم کم راه تکامل را می پیماید، باید تمام اعضای آن به نسبت خاصی رشد کند، اما اگر تنها یک عضو رشد کند و اعضای دیگر او به همان حالت نخستین باقی بمانند، قطعا نتیجه معکوس خواهد داشت. از این جهت، تکامل صنعتی و تکنیکی و دیگر مظاهر مادیگری را باید طلیعه تکامل روحی و معنوی جامعه دانست و چنین نظر داد که به موازات این تکامل، باید جهشی در معنویات و در راه گسترش فضائل و وارستگی از آلودگیها رخ دهد و جامعه انسانی به تمام معنی یک جامعه ایدهآل گردد. این منطق، می تواند منطق یک فرد مادی و دور از خدا نیز باشد و او نیز به همان نتیجهای که الهیون و ارباب مذاهب و ملل جهان - از طریق کتابهای آسمانی و احادیث متواتر - رسیده اند، برسد. مشروط بر این که توجه داشته باشد که تبعیض در تکامل و تنها جهش در امور مادی، تکامل صحیح و مفیدی نیست. و تا تکامل همه جانبه، یک فرد و یا یک اجتماع را فرا نگیرد، هیچ جامعه ای سعادتمند نخواهد شد. اگر مادی، از این طریق به وجود مصلح جهانی معتقد می گردد، پیروان مذاهب و کتابهای آسمانی قبل از مادیون باید به وجود چنین مصلحی معتقد باشد. زیرا علاوه بر عقل و خرد، کتابهای آسمانی آنان، بر وجود چنین جهش و انقلاب عمیقی در کلیه شئون زندگی تصریح می کنند. در کتابهای ایران باستان و تورات و انجیل - با وجود تحریفاتی که در آنها رخ داده و دستبردهایی که به آنها زده اند - مسأله مصلح جهانی، به روشنی مطرح است. ما برای اختصار، از نقل همه آنها خودداری می نماییم. علاقمندان می توانند به کتابهای ارزنده ای که پیرامون امام زمان علیه السلام نوشته شده است مراجعه فرمایند. هم اکنون چند فراز از زبور داود نقل می کنیم.
مصلح جهانی در زبور
روشنترین آیه ای که وجود چنین جهش همه جانبه را ثابت می کند، این آیه است: (و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛(1) ما در زبور داود نوشتیم که حکومت زمین به دست افراد صالح خواهد افتاد.)
وقتی به زبور داود مراجعه می کنیم، می بینیم در زبور چنین نوشته است: (در مزمور اول از مزامیر حضرت داود پیغمبر، خداوند به وی تسلی می دهد که از کثرت شریران واهمه نداشته باش، زیرا سرانجام همه آنها نابود خواهند شد. خود را مشوش مساز که البته باعث گناه خواهد شد زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود. حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی سلامتی متلذذ خواهند گردید... صالحون را خداوند تأیید می کند. خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان ابدی خواهد بود. آنانی که از وی برکت یابند وارث زمین گردند و آنانی که ملعون وی اند منقطع خواهند شد... صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تاابد سکونت خواهند نمود... عاقبت، شریران منقطع خواهند شد و نجات صالحان از آن خداوند است... منتظر خداوند باش و طریق او را نگاه دار تا تورا به وراثت زمین برافرازد.)
در مزمور (45) که از پیامبر خاتم (ص) سخن گفته است، در پایان می گوید: (به عوض پدرانت پسرانت خواهند بود و ایشان را بر تمامی جهان سروران خواهم ساخت نام تو را در همه دهرها ذکر خواهم کرد پس قومها تو را احمد خوانند.)
و نیز درمزمور (96) می گوید: (قومها را با نصاب داوری خواهد نمود. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد، دریا و پریان غرش نمایند، صحرا و هر چه در آن است به وجد آید، آن گاه تمام درختان جنگل تر خواهد نمود به حضور خداوند زیرا که می آید، زیرا که برای داوری جهان می آید.)
همچنین در مزمور (97) می گوید: (آسمانها عدالت او را اعلام می کنند و جمیع قومها جلال او را می بینند، پرستندگان بتهای تراشیده خجل می شوند.) شکر خدا را که دست تحریف، موفق به حذف این قسمت از متن زبور نگردیده است. شکی نیست که در طول تاریخ، حکومت های صالحی روی کار آمده اند. اما تاکنون دیده نشده است که حکومتی صالح بر سراسر جهان فرمانروایی کند و جهان را زیر پوشش صلاح، عفاف، تقوی و پرهیزکاری قرار دهد. از این جهت باید پیروان زبور و قرآن در انتظار چنین حکومت صالحی که بر تمام جهان حکومت کند باشند.
در احادیث اسلامی از این مصلح جهانی به مهدی، صاحب العصر و الزمان و ... تعبیرشده است و در کمتر موضوعی از موضوعات به اندازه حضرت مهدی (ع) حدیث و روایت وارد شده است. این احادیث، خصوصیات امام زمان (عج) را به خوبی روشن کرده و راه هر نوع عوام فریبی را برای مدعیان دروغین مهدویت بسته است. و با توجه به این روایات و احادیث که محدثان اسلامی اعم از سنی و شیعه نقل کرده اند، مشت دروغگویانی مانند مهدی سودانی، غلام احمد قادیانی و علی محمد باب کاملا بازمی شود. اینک فهرست روایاتی که مشخصات منجی موعود در آنها وارد شده است، با ذکر ارقام و تعداد احادیث آنها می آید:
1 - روایاتی که از ظهور او بشارت می دهد. 657 عدد
2 - او از اهل بیت پیامبر است. 389 عدد
3 - او از فرزندان علی (ع) است. 214 عدد
4 - او از فرزندان فاطمه (س) است. 192 عدد
5 - او نهمین فرزند حضرت حسین بن علی (ع) است. 148 عدد
6 - او از فرزندان امام زین العابدین (ع) است. 185 عدد
7 - او از فرزندان امام حسن عسکری (ع) است. 146 عدد
8 - اجداد امام حسن عسکری را بیان کرده است. 147 عدد
9 - جهان را از عدالت پر می کند. 132 عدد
10 - غیبت او طولانی است. 91 عدد
11 - عمر طولانی دارد. 318 عدد
12 - دین اسلام به وسیله او عالمگیر می شود. 47 عدد
13 - امام دوازدهم و آخر الائمه است. 136 عدد
14 - روایاتی که حاکی از ولادت او می باشد. 214 عدد
مجموع این احادیث و روایات، در کتابهای اصیل اسلامی نقل شده و موضوع را به صورت یک امر قطعی و واضح درآورده است.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
- [سایر] آیا اعتقاد به وجود مصلح جهانی، مخصوص مسلمانان است یا اینکه ادیان دیگر نیز به آن اعتقاد دارند؟
- [سایر] نظر علمای اهل سنت پیرامون مصلح جهانی چیست؟
- [سایر] آیا ادیان دیگر چون مسیحیت و یهودیت به ظهور مصلح آخرالزمان اعتقاد دارند؟ آیا منظور آنها از مصلح آخرالزمان حضرت مهدی (عج) است؟
- [سایر] سنی ها چقدر به اهل بیت (علیهم السلام)و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و هم چنین وجود مصلح آخرالزمان اعتقاد دارند؟
- [سایر] جهانی شدن و جهانی سازی که اسلام معرفی می کند چه امتیازاتی دارد؟
- [سایر] آیا اسلام از ابتدای ظهور، داعیه جهانی شدن داشت؟
- [سایر] دلایل قرآنی بر جهانی و جاودانی بودن اسلام را بیان کنید ؟
- [سایر] اسلام چه بینشی نسبت به انقلاب ایران و انقلابهای جهانی دارد؟
- [سایر] جهانخواران و استکبار جهانی چه زمان دست از سر مسلمانان بر می دارند؟
- [سایر] دلایل قرآنی بر جهانی و جاودانی بودن اسلام را بیان کنید ؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر کافر شهادتین بگوید، وانسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است، بلکه اگر بداند هم که اعتقاد ندارد تا اظهار کفر نکرده بنابر اقوی پاک است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پوشیدن لباس مخصوص به مردها بر زن ها، و لباس مخصوص به زن ها بر مردها حرام است.
- [امام خمینی] نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است. و اگر کسی اشتباها نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط آن است که مرد لباس مخصوص زنان و زن لباس مخصوص مردان را نپوشد، ولی نماز با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] همانطور که بیان شده است برای هریک از نمازهای ظهر و عصر، و مغرب و عشا یک وقت مخصوص وجود دارد، که اگر مکلّف عمداً نماز عصر را در وقت مخصوص ظهر یا نماز عشا را عمداً در وقت مخصوص مغرب بخواند نمازش باطل است. امّا اگر بخواهد نماز دیگری مانند قضاء نماز صبح یا غیر آن را در وقت مخصوص ظهر یا مغرب بخواند نمازش صحیح است. وقت نماز مغرب و عشاء
- [آیت الله جوادی آملی] .وقت مخصوص ظهر، اول وقت است تا اندازه ای که بتوان نماز ظهر مسافر یا حاضر را با تحصیل مقدمات آن ، در آن وقت ب هجا آورد . وقت مخصوص عصر , مقداری از زمان تا مغرب است که بتوان نماز عصر مسافر یا حاضر را در آن انجام داد . بین دو وقت مخصوص، وقت مشترک نماز ظهر و عصر است، اگر کسی نماز ظهر را تا وقت اختصاصی عصر نخوانده باشد، باید نماز عصر را بخواند و قضای نماز ظهر را بعداً بهجا آورد و اگر سهواً نماز ظهر در وقت مخصوص عصر و یا نماز عصر سهواً در وقت مخصوص ظهر واقع شد، صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند، وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد; و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در وقت مختص ظهر، نماز عصر و در وقت مختص عصر نماز ظهر بخواند، نماز او در هر دو مورد باطل است.
- [آیت الله سبحانی] نماز مغرب و عشاء هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز مغرب از اول مغرب است، تا وقتی که از مغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز بگذرد، که اگر کسی مثلا مسافر باشد و تمام نماز عشاء را سهواً در این وقت بخواند نمازش باطل است. وقت مخصوص نماز عشاء موقعی است که به اندازه خواندن نماز عشاء به نصف شب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز مغرب را نخواند، باید اول نماز عشاء و بعد از آن نماز مغرب را بخواند. و بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشاء وقت مشترک نماز مغرب و عشاء است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخوانده، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و مابین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را به جای دیگری بخواند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند ، وقت مخصوص نماز ظهر ، از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازة خواندن نماز ظهر بگذرد . و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازة خواندن نماز عصر ، وقت به مغرب مانده باشد ، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را عمداً نخواند ، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر بخواند . ولی اگر سهواً نماز عصر را جلوتر بخواند ، نماز ظهر را در وقت اختصاصی عصر،به نیت ادا بخواند وما بین وقت مخصوص نماز ظهرو وقت مخصوص نماز عصر ، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است . و اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند ، نمازش صحیح است .