بعد از آغاز غیبت صغرا، امام مهدی(علیه السلام) افرادی امین و مورد اعتماد را با نام و نشانی خاص که بین شیعیان شناخته شده بودند، به عنوان نایب خویش در بین مردم، انتخاب کردند. این افراد، واسطه ی آن حضرت و شیعیان بودند و یکی بعد از دیگری، عهده دار منصب نیابت شدند. عمده ترین وظایف این افراد عبارت بود از: 1. انتقال سؤال ها و مشکلات مردم به محضر امام زمان(علیه السلام) و رساندن جواب آن حضرت به مردم. 2. بر طرف کردن مشکلات علمی، اقتصادی و اجتماعی شیعیان.[1] 3. سازمانْ دهی وکلا و اخذ و توزیع اموال متعلّق به امام(علیه السلام) در میان مردم.[2] 4. مبارزه با مدّعیان دروغین نیابت و وکالت امام مهدی(علیه السلام) .[3] 5. مسئولیت های دیگری که از سوی امام زمان (علیه السلام) بر عهده ی آنان گذاشته می شد. نایبان خاصّ امام زمان (علیه السلام) در زمان غیبت صغرا چهار نفر بودند: عثمان بن سعید؛ محمد بن عثمان؛ حسین بن روح؛ علی بن محمد سمری. هر یک از اینان در شهرهای مختلف، برای خود، نمایندگانی داشتند.[4] 1. عثمان بن سعید عمری وی، نخستین نایب امام زمان (علیه السلام) است. ایشان، از یازده سالگی، متولّی خدمت به ائمه ی طاهرین(علیهم السلام) شد. وی، در ظاهر، روغن می فروخت، در حالی که در اصل، حقوق شرعی را که به دستش می رسید، در ظرف روغن می گذاشت و به خدمت امام هادی(علیه السلام) و بعد از ایشان به خدمت امام حسن عسکری(علیه السلام) می برد. به همین دلیل، معروف به سمّان (روغن فروش) شده بود.[5] عثمان بن سعید، بعد از آغاز غیبت صغرا، از سوی امام مهدی(علیه السلام) به عنوان نایب و وکیل آن حضرت در میان مردم انتخاب شد تا این که در سال دویست و شصت و سه ه ق[6] یا دویست و شصت و پنج ه ق[7] وفات یافت. 2. محمّد بن عثمان بن سعید وی، فرزند وکیل اوّل (عثمان بن سعید عمری) بود. حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) او و پدرش را توثیق کرده و به شیعیان خبر داد که او از وکلای فرزندم مهدی است. چون هنگام وفات پدر محمد بن عثمان فرا رسید، توقیعی از جانب حضرت حجت (علیه السلام) بیرون آمد، مشتمل بر تعزیت نامه و این که بعد از وفات پدرش، او نایب از جانب ولی خدا است.[8] وی، بیش از چهل سال، مقام نیابت را داشت و در سال سیصد و چهار ه. ق یا سیصد و پنج ه ق وفات کرد.[9] 3. حسین بن روح نوبختی شیخ ابوالقاسم حسین بن روح (متوفای هجدهم شعبان سیصد و بیست و شش ه ق) بعد از ابوسهل اسماعیل بن عسلی، مشهورترین افراد خاندان نوبختی است. عمده اشتهار او، به واسطه ی مقام دینی بزرگی است که در میان شیعه ی امامیه دارد. سومین نایب خاص حضرت حجت (علیه السلام) است. این بزرگوار، از سال سیصد و پنج ه ق تا شعبان سیصد و بیست و شش ه ق نیابت خاص داشته است. وی، حتّی در ایّام امامت امام یازدهم(علیه السلام)از صحابه ی خاص به شمار رفته است.[10] 4. علی بن محمّد سمری علی بن محمّد سمری قائم مقام حسین بن روح شد. سه سال، امر نیابت با او بود. او، در نیمه ی شعبان سیصد و بیست و نه ه ق به رحمت حق واصل شد. وفات او، آغاز غیبت کبرا بود. شیخ صدوق و شیخ طوسی روایت کرده اند از حسن بن احمد که گفت: در سالی که جناب سمری وفات کرد، ما، در بغداد بودیم. چند روز قبل از وفاتش، به خدمت او رفتیم. فرمانی از حضرت صاحب الامر (علیه السلام) بیرون آورد که مضمونش این است: بسم الله الرحمان الرحیم. ای علی بن محمّد سمری! خدا عظیم گرداند اجر برادران تو را در مصیبت تو. تا شش روز دیگر از دنیا مفارقت خواهی کرد. پس کارهای خود را جمع کن و وصی و قائم مقام از برای خود قرار مده که غیبت تامه، واقع شده است.[11] پی نوشتها: [1]. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 484 و 495. [2]. عباس راسخی نجفی، نواب اربعه، ص 44. [3]. مهدی پیشوایی، سیره ی پیشوایان، ص 689. [4]. سید حسن افتخارزاده، گفتارهایی پیرامون امام زمان (علیه السلام) ، ص 63. [5]. باقر شریف قریشی، حیاة الامام المهدی(علیه السلام) ، ص 121؛ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص 344. [6]. عباس نجفی، سفیران امام زمان(علیه السلام)، ص 27 و 34. [7]. عبدالرحمن انصاری، در انتظار خورشید ولایت، ص 65. [8]. عباس راسخی نجفی، نواب اربعه، ص 74. [9]. سیره ی پیشوایان، ص 678 - 680. [10]. نواب اربعه، ص 121 - 122. [11]. همان، ص 134. منبع: امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
بعد از آغاز غیبت صغرا، امام مهدی(علیه السلام) افرادی امین و مورد اعتماد را با نام و نشانی خاص که بین شیعیان شناخته شده بودند، به عنوان نایب خویش در بین مردم، انتخاب کردند. این افراد، واسطه ی آن حضرت و شیعیان بودند و یکی بعد از دیگری، عهده دار منصب نیابت شدند.
عمده ترین وظایف این افراد عبارت بود از:
1. انتقال سؤال ها و مشکلات مردم به محضر امام زمان(علیه السلام) و رساندن جواب آن حضرت به مردم.
2. بر طرف کردن مشکلات علمی، اقتصادی و اجتماعی شیعیان.[1]
3. سازمانْ دهی وکلا و اخذ و توزیع اموال متعلّق به امام(علیه السلام) در میان مردم.[2]
4. مبارزه با مدّعیان دروغین نیابت و وکالت امام مهدی(علیه السلام) .[3]
5. مسئولیت های دیگری که از سوی امام زمان (علیه السلام) بر عهده ی آنان گذاشته می شد.
نایبان خاصّ امام زمان (علیه السلام) در زمان غیبت صغرا چهار نفر بودند: عثمان بن سعید؛ محمد بن عثمان؛ حسین بن روح؛ علی بن محمد سمری. هر یک از اینان در شهرهای مختلف، برای خود، نمایندگانی داشتند.[4]
1. عثمان بن سعید عمری
وی، نخستین نایب امام زمان (علیه السلام) است. ایشان، از یازده سالگی، متولّی خدمت به ائمه ی طاهرین(علیهم السلام) شد. وی، در ظاهر، روغن می فروخت، در حالی که در اصل، حقوق شرعی را که به دستش می رسید، در ظرف روغن می گذاشت و به خدمت امام هادی(علیه السلام) و بعد از ایشان به خدمت امام حسن عسکری(علیه السلام) می برد. به همین دلیل، معروف به سمّان (روغن فروش) شده بود.[5]
عثمان بن سعید، بعد از آغاز غیبت صغرا، از سوی امام مهدی(علیه السلام) به عنوان نایب و وکیل آن حضرت در میان مردم انتخاب شد تا این که در سال دویست و شصت و سه ه ق[6] یا دویست و شصت و پنج ه ق[7] وفات یافت.
2. محمّد بن عثمان بن سعید
وی، فرزند وکیل اوّل (عثمان بن سعید عمری) بود. حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) او و پدرش را توثیق کرده و به شیعیان خبر داد که او از وکلای فرزندم مهدی است.
چون هنگام وفات پدر محمد بن عثمان فرا رسید، توقیعی از جانب حضرت حجت (علیه السلام) بیرون آمد، مشتمل بر تعزیت نامه و این که بعد از وفات پدرش، او نایب از جانب ولی خدا است.[8] وی، بیش از چهل سال، مقام نیابت را داشت و در سال سیصد و چهار ه. ق یا سیصد و پنج ه ق وفات کرد.[9]
3. حسین بن روح نوبختی
شیخ ابوالقاسم حسین بن روح (متوفای هجدهم شعبان سیصد و بیست و شش ه ق) بعد از ابوسهل اسماعیل بن عسلی، مشهورترین افراد خاندان نوبختی است. عمده اشتهار او، به واسطه ی مقام دینی بزرگی است که در میان شیعه ی امامیه دارد. سومین نایب خاص حضرت حجت (علیه السلام) است. این بزرگوار، از سال سیصد و پنج ه ق تا شعبان سیصد و بیست و شش ه ق نیابت خاص داشته است. وی، حتّی در ایّام امامت امام یازدهم(علیه السلام)از صحابه ی خاص به شمار رفته است.[10]
4. علی بن محمّد سمری
علی بن محمّد سمری قائم مقام حسین بن روح شد. سه سال، امر نیابت با او بود. او، در نیمه ی شعبان سیصد و بیست و نه ه ق به رحمت حق واصل شد. وفات او، آغاز غیبت کبرا بود. شیخ صدوق و شیخ طوسی روایت کرده اند از حسن بن احمد که گفت: در سالی که جناب سمری وفات کرد، ما، در بغداد بودیم. چند روز قبل از وفاتش، به خدمت او رفتیم. فرمانی از حضرت صاحب الامر (علیه السلام) بیرون آورد که مضمونش این است:
بسم الله الرحمان الرحیم. ای علی بن محمّد سمری! خدا عظیم گرداند اجر برادران تو را در مصیبت تو. تا شش روز دیگر از دنیا مفارقت خواهی کرد. پس کارهای خود را جمع کن و وصی و قائم مقام از برای خود قرار مده که غیبت تامه، واقع شده است.[11]
پی نوشتها:
[1]. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 484 و 495.
[2]. عباس راسخی نجفی، نواب اربعه، ص 44.
[3]. مهدی پیشوایی، سیره ی پیشوایان، ص 689.
[4]. سید حسن افتخارزاده، گفتارهایی پیرامون امام زمان (علیه السلام) ، ص 63.
[5]. باقر شریف قریشی، حیاة الامام المهدی(علیه السلام) ، ص 121؛ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص 344.
[6]. عباس نجفی، سفیران امام زمان(علیه السلام)، ص 27 و 34.
[7]. عبدالرحمن انصاری، در انتظار خورشید ولایت، ص 65.
[8]. عباس راسخی نجفی، نواب اربعه، ص 74.
[9]. سیره ی پیشوایان، ص 678 - 680.
[10]. نواب اربعه، ص 121 - 122.
[11]. همان، ص 134.
منبع: امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
- [سایر] چرا مراجع تقلید نائبان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)هستند ؟
- [سایر] نایبان عام امام زمان (عج) در عصر غیبت چه وظیفهای دارند؟
- [سایر] نایبان عام امام زمان علیه السلام درعصر غیبت چه وظیفه ای دارند؟
- [سایر] به چه کسانی نایبان عام امام زمان(علیه السلام) گویند؟
- [سایر] علت نهی از ذکر اسم خاص امام مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] صفات یاران خاص امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] سلام، نواب خاص امام زمان(عج) چه کسانی بودند؟
- [سایر] اصحاب خاص امام زمان (عج) از چه شهرهایی هستند؟
- [سایر] آیا یاران خاص امام زمان (عج) با هم زندگی میکنند؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.