سؤال مورد نظر را با بیان مقدماتی که خود آنها ما را به نتیجه قطعی می رساند جواب خواهیم داد: 1- خداوند متعال در قرآن کریمش و نیز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خبر از پیروزی و غلبه دین اسلام بر جمیع ادیان در پایان تاریخ بشریت داده است . خداوند می فرماید:هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون(1) ؛((اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد ، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.)) 2- مصالح بندگان با اختلاف حالات آنها متغیر می شود. خداوند متعال امر تدبیر بندگان و مصلحت آنها را بر عهده گرفته است . عقلشان را کامل کرده و آنها را به انجام اعمال صالح وادار نموده است تا از این طریق به سعادت برسند. حال اگر مردم به دستورهای خداوند تمسک کرده و انجام وظیفه کنند ، بر خداوند است که آنها را یاری کند و با اضافه کردن عنایت هایش بر بندگان راه را بر آنها تسهیل و هموار نماید ، ولی در صورتی که مخالف دستورهایش عمل کنند و مرتکب نافرمانی شوند مصلحت بندگان تغییر می کند و در نتیجه موقعیت و وضعیت نیز تغییر خواهد کرد ، خداوند توفیق را از آنان سلب خواهد نمود و در این هنگام مستحق ملامت و سرزنش می شوند. خداوند متعال امامان را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد ولی هنگامی که آنان را نافرمانی کرده و به طور وسیع خونشان را ریختند ، قضیه برعکس شد و مصلحت بر این تعلق گرفت که امام مردم ، غایب و مستور گردد. 3- بی شک هر کار اجتماعی - بزرگ یا کوچک - احتیاج به آماده شدن شرایط مناسب دارد. لذا باید برای قیامی جهانی و فراگیر آمادگی خاصی صورت گیرد. 4- بی تردید دین غالب در عصر ظهور احتیاج به رهبر و امامی غالب دارد که دارای شرایطی از قبیل : قدرت فوق العاده ، علم جامع و عصمت باشد. 5- مطابق روایات متواتر بین شیعه و سنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امامان بعد از خود تا روز قیامت را دوازده نفر برشمرده است که بعد از او پیاپی خواهند آمد. (2) 6- از مجموعه روایات و ادله عقلی استفاده می شود که بقای امام معصوم و حجت خدا بر روی زمین تا روز قیامت امری ضروری است . مرحوم کلینی به سند صحیح از ابی حمزه نقل می کند که از امام صادق علیه السلام سؤ ال کردم : آیا زمین بدون امام باقی می ماند؟ حضرت فرمود:لو بقیت الارض بغیر امام لساخت(3) ؛((اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد.)) 7- یکی از اسباب گوشه نشین شدن انبیا و رسل خوف از قتل به جهت حفظ جان و به امید نشر شرایعشان بوده است . امام مهدی علیه السلام نیز با نبود اسباب عادی برای نصرت و یاری اش و خوف از کشته شدن ، به امر خداوند مامور به غیبت و دوری از مردم شدند. امام صادق علیه السلام به زراره فرمود:القائم غیبة قبل قیامه . قلت : و لم ؟ قال : یخاف علی نفسه الذبح(4) ؛((برای قائم غیبتی است قبل از قیامش . زراره می گوید: به حضرت عرض کردم : به چه جهت ؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود می ترسد.)) شیخ صدوق به سندش از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود:یقوم القائم علیه السلام و لیس لاحد فی عنقه بیعة(5) ؛((قائم علیه السلام قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.)) - هدایت بر چند قسم است : الف : هدایت فطری : که همان هدایت از راه فطرت است . فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن اکثر الناس لا یعلمون(6) :((پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن . این فطرتی است که خداوند ، انسانها را بر آن آفریده ، دگرگونی در آفرینش الهی نیست ، این است آیین استوار ، ولی اکثر مردم نمی دانند.)) ب : هدایت تشریعی : که متفرع بر حضور امام در میان جامعه است تا مردم را از نزدیک راهنمایی کند. کان الناس امة واحدة فبعث الله النبین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه ...(7) ؛((مردم [در آغاز] یک دسته بودند ، [و تضادی در میان آنها وجود نداشت . به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد ، در این حال ] خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می کرد ، با آنها نازل نمود تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند ...)). ج : هدایت تکوینی : که همان تصرف و تدبیر در نظام آفرینش است . قال الذی عنده علم من الکتاب انا آتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک فلما رءاه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی لیبلونی اءاءشکر اءم اکفر ...(8) ؛(([اما] کسی که دانشی از کتاب [آسمانی ] داشت گفت : "پیش از آنکه چشم برهم زنی آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که [سلیمان ] آن [تخت ] را نزد خود ثابت و پابر جا دید گفت : "این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می آورم یا کفران می کنم ؟!" ...)). د: هدایت باطنی : که شعبه ای است از ولایت تکوینی و به معنای ایصال به مطلوب است . و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و کانوا لنا عابدین(9) ؛((و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات ] و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند.)) با نظر و تامل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین امام زمان علیه السلام به عنوان دوازدهمین امام ، باید برای روز موعود در پس پرده غیبت بوده تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند. پی نوشتها: 1- سوره ، توبه ، آیه 33؛ سوره صف ، آیه 9 2- صحیح بخاری ، ج 8 ، ص 127. 3- کافی ، ج 1 ، ص 179 ، ح 10. 4- کمال الدین ، ج 2 ، ص 481 ، ح 10. 5- کمال الدین ، ص 480. 6- سوره روم ، آیه 30. 7- سوره بقره ، آیه 213. 8- سوره نمل ، آیه 40. 9- سوره انبیا ، آیه 73. منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
سؤال مورد نظر را با بیان مقدماتی که خود آنها ما را به نتیجه قطعی می رساند جواب خواهیم داد:
1- خداوند متعال در قرآن کریمش و نیز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خبر از پیروزی و غلبه دین اسلام بر جمیع ادیان در پایان تاریخ بشریت داده است .
خداوند می فرماید:هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون(1) ؛((اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد ، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.))
2- مصالح بندگان با اختلاف حالات آنها متغیر می شود. خداوند متعال امر تدبیر بندگان و مصلحت آنها را بر عهده گرفته است . عقلشان را کامل کرده و آنها را به انجام اعمال صالح وادار نموده است تا از این طریق به سعادت برسند. حال اگر مردم به دستورهای خداوند تمسک کرده و انجام وظیفه کنند ، بر خداوند است که آنها را یاری کند و با اضافه کردن عنایت هایش بر بندگان راه را بر آنها تسهیل و هموار نماید ، ولی در صورتی که مخالف دستورهایش عمل کنند و مرتکب نافرمانی شوند مصلحت بندگان تغییر می کند و در نتیجه موقعیت و وضعیت نیز تغییر خواهد کرد ، خداوند توفیق را از آنان سلب خواهد نمود و در این هنگام مستحق ملامت و سرزنش می شوند.
خداوند متعال امامان را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد ولی هنگامی که آنان را نافرمانی کرده و به طور وسیع خونشان را ریختند ، قضیه برعکس شد و مصلحت بر این تعلق گرفت که امام مردم ، غایب و مستور گردد.
3- بی شک هر کار اجتماعی - بزرگ یا کوچک - احتیاج به آماده شدن شرایط مناسب دارد. لذا باید برای قیامی جهانی و فراگیر آمادگی خاصی صورت گیرد.
4- بی تردید دین غالب در عصر ظهور احتیاج به رهبر و امامی غالب دارد که دارای شرایطی از قبیل : قدرت فوق العاده ، علم جامع و عصمت باشد.
5- مطابق روایات متواتر بین شیعه و سنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امامان بعد از خود تا روز قیامت را دوازده نفر برشمرده است که بعد از او پیاپی خواهند آمد. (2)
6- از مجموعه روایات و ادله عقلی استفاده می شود که بقای امام معصوم و حجت خدا بر روی زمین تا روز قیامت امری ضروری است .
مرحوم کلینی به سند صحیح از ابی حمزه نقل می کند که از امام صادق علیه السلام سؤ ال کردم : آیا زمین بدون امام باقی می ماند؟ حضرت فرمود:لو بقیت الارض بغیر امام لساخت(3) ؛((اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد.))
7- یکی از اسباب گوشه نشین شدن انبیا و رسل خوف از قتل به جهت حفظ جان و به امید نشر شرایعشان بوده است . امام مهدی علیه السلام نیز با نبود اسباب عادی برای نصرت و یاری اش و خوف از کشته شدن ، به امر خداوند مامور به غیبت و دوری از مردم شدند.
امام صادق علیه السلام به زراره فرمود:القائم غیبة قبل قیامه . قلت : و لم ؟ قال : یخاف علی نفسه الذبح(4) ؛((برای قائم غیبتی است قبل از قیامش . زراره می گوید: به حضرت عرض کردم : به چه جهت ؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود می ترسد.))
شیخ صدوق به سندش از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود:یقوم القائم علیه السلام و لیس لاحد فی عنقه بیعة(5) ؛((قائم علیه السلام قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.))
- هدایت بر چند قسم است :
الف : هدایت فطری : که همان هدایت از راه فطرت است .
فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن اکثر الناس لا یعلمون(6) :((پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن . این فطرتی است که خداوند ، انسانها را بر آن آفریده ، دگرگونی در آفرینش الهی نیست ، این است آیین استوار ، ولی اکثر مردم نمی دانند.))
ب : هدایت تشریعی : که متفرع بر حضور امام در میان جامعه است تا مردم را از نزدیک راهنمایی کند.
کان الناس امة واحدة فبعث الله النبین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه ...(7) ؛((مردم [در آغاز] یک دسته بودند ، [و تضادی در میان آنها وجود نداشت . به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد ، در این حال ] خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می کرد ، با آنها نازل نمود تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند ...)).
ج : هدایت تکوینی : که همان تصرف و تدبیر در نظام آفرینش است .
قال الذی عنده علم من الکتاب انا آتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک فلما رءاه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی لیبلونی اءاءشکر اءم اکفر ...(8) ؛(([اما] کسی که دانشی از کتاب [آسمانی ] داشت گفت : "پیش از آنکه چشم برهم زنی آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که [سلیمان ] آن [تخت ] را نزد خود ثابت و پابر جا دید گفت : "این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می آورم یا کفران می کنم ؟!" ...)).
د: هدایت باطنی : که شعبه ای است از ولایت تکوینی و به معنای ایصال به مطلوب است .
و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و کانوا لنا عابدین(9) ؛((و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات ] و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند.))
با نظر و تامل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین امام زمان علیه السلام به عنوان دوازدهمین امام ، باید برای روز موعود در پس پرده غیبت بوده تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند.
پی نوشتها:
1- سوره ، توبه ، آیه 33؛ سوره صف ، آیه 9
2- صحیح بخاری ، ج 8 ، ص 127.
3- کافی ، ج 1 ، ص 179 ، ح 10.
4- کمال الدین ، ج 2 ، ص 481 ، ح 10.
5- کمال الدین ، ص 480.
6- سوره روم ، آیه 30.
7- سوره بقره ، آیه 213.
8- سوره نمل ، آیه 40.
9- سوره انبیا ، آیه 73.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] انواع ارتباط با حضرت مهدی(علیه السلام) را بیان کنید.
- [سایر] امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف در چه زمانی غایب شد؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت حضرت مهدی(علیه السلام) فایده ای دارد ؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] اگر حضرت مهدی (عج) وجود دارد پس چرا غایب است؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] ارتباط امام زمان و نواب آن حضرت با شیعیان به چه نحو می باشد؟
- [سایر] چرا امام دوازدهم شیعه امامی به نام محمد بن حسن عسکری با وجود پیروان بسیار از همان اول غائب بوده ولی امام دوازدهم اسماعیلی به نام محمد بن عبید الله با وجود پیروان کمتر دست به قیام زده و پیروز شده و حکومت [عباسی] را شکست داده و مصر و الجزائر را از قلمرو آنان خارج کرده و خود به عنوان مهدی موعود در در زمان امام دوازدهم شما حاکم شده و عده ای از پیروان امامی به مذهب او در آمده. پس چگونه می گوئید امام دوازدهمتان یاری نداشته یا مردم گناهکار بوده اند و ایشان غائب شده اند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.