1- در مورد عثمان بن سعید می گوییم : او مورد وثوق امام عسکری علیه السلام بوده و امام مهدی علیه السلام نیز بر منصبش تصریح نموده است . در مورد فرزندش محمد بن عثمان نیز می گوییم : او منصوب از طریق پدرش بوده و غیر از آنکه مورد وثوق امام عسکری بوده از طرف امام زمان علیه السلام نیز بر این امر نیابت خاصه داشته است حسین بن روح نیز از طرف محمد بن عثمان به این سمت منصوب شد و او نیز علی بن محمد سمری را بر این مقام منصوب کرد. 2- راه دوم برای اثبات نیابت این چهار بزرگوار این است که آنها خط امام را که معروف بود به دیگران نشان داده ، بازگو می کردند. خط حضرت در زمان پدرش امام عسکری علیه السلام نزد شیعیان معروف بود. 3- کرامات فراوانی که به دست مبارک این بزرگواران انجام می گرفت می توانست اثبات کننده سفارت آنها باشد. این کرامات در برخی موارد به دست آنها انجام می گرفت و برخی دیگر نیز منسوب به امام زمان علیه السلام بود که آنها به اطلاع شیعیان می رساندند ، همان گونه که در قضیه معروف از ابو علی بغدادی رسیده است . (1) سید عبداله شبر می گوید:((شیعه هرگز گفتار نواب را نمی پذیرفت مگر در صورتی که معجزه ای از طرف امام عصر علیه السلام بر دست آنها ظاهر می گشت که دلالت بر صدق گفتار و صحت نیابت آنها داشت)). (2) پی نوشتها: 1- کمال الدین ، ص 502 و 518. 2- حق الیقین ، ص 242. منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
1- در مورد عثمان بن سعید می گوییم : او مورد وثوق امام عسکری علیه السلام بوده و امام مهدی علیه السلام نیز بر منصبش تصریح نموده است .
در مورد فرزندش محمد بن عثمان نیز می گوییم : او منصوب از طریق پدرش بوده و غیر از آنکه مورد وثوق امام عسکری بوده از طرف امام زمان علیه السلام نیز بر این امر نیابت خاصه داشته است
حسین بن روح نیز از طرف محمد بن عثمان به این سمت منصوب شد و او نیز علی بن محمد سمری را بر این مقام منصوب کرد.
2- راه دوم برای اثبات نیابت این چهار بزرگوار این است که آنها خط امام را که معروف بود به دیگران نشان داده ، بازگو می کردند. خط حضرت در زمان پدرش امام عسکری علیه السلام نزد شیعیان معروف بود.
3- کرامات فراوانی که به دست مبارک این بزرگواران انجام می گرفت می توانست اثبات کننده سفارت آنها باشد. این کرامات در برخی موارد به دست آنها انجام می گرفت و برخی دیگر نیز منسوب به امام زمان علیه السلام بود که آنها به اطلاع شیعیان می رساندند ، همان گونه که در قضیه معروف از ابو علی بغدادی رسیده است . (1)
سید عبداله شبر می گوید:((شیعه هرگز گفتار نواب را نمی پذیرفت مگر در صورتی که معجزه ای از طرف امام عصر علیه السلام بر دست آنها ظاهر می گشت که دلالت بر صدق گفتار و صحت نیابت آنها داشت)). (2)
پی نوشتها:
1- کمال الدین ، ص 502 و 518.
2- حق الیقین ، ص 242.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
- [سایر] به چه علت حضرت مسلم (ع) به عنوان سفیر خاص امام حسین (ع) انتخاب شد؟
- [سایر] نبوت حضرت آدم(علیه السلام) چگونه اثبات می شود؟
- [سایر] نخستین سفیر امام مهدی (عج) پس از ظهور آن حضرت کیست؟
- [سایر] سفیر اول امام مهدی علیه السلام چه کسی بوده و چه موقعیتی داشته است ؟
- [سایر] دلایل پراکنده شدن و عدم همراهی مردم کوفه با سفیر امام حسین چه بود؟
- [سایر] می خواستم فرق ولایت فقیه و وکالت و نیابت رو برام بگید نه اثبات عامیانه بلکه اثبات فقهی و تخصصی؟
- [سایر] چطور می توان به وسیلۀ قرآن وجود حضرت ولی عصر (علیه السلام) و ظهور او را اثبات کرد؟
- [سایر] سفیر سوم امام زمان علیه السلام چه کسی بوده و چه موقعیتی داشته است ؟
- [سایر] نقش سفیر در توقیعات چه بوده است ؟
- [سایر] اگر امامت و خلافت، حق حضرت علی علیه السلام بود، چرا در اثبات خلافت خویش پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به حدیث غدیر استدلال نکرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.