از روایات، چنین استفاده می شود که امام مهدی (عج) ابتدا، مردم را به سوی حق دعوت می کند و قبل از آغاز هر جنگی، به معرّفی دین حق برای دشمنان می پردازد و فرصت انتخاب میان حق و باطل را به آنان می دهد و تنها بعد از اتمام حجّت بر دشمنان، از قدرت شمشیر استفاده می کند. پس چون آن حضرت، ابتدا، اتمام حجّت می کند و آنان با این که به حق واقف می شوند و از آن اطلاع پیدا می کنند، از آن روی گردان می شوند، نمی توان گفت، آن حضرت، اسلام را با اجبار پیاده می کند، بلکه باید گفت، هر کس که اسلام را قبول می کند، از روی رغبت و اختیار است و هر کس آن را قبول نمی کند، باز با آگاهی و اختیار است، لکن بعد از این سوء اختیار، از سوی لشکریان امام نابود می شود تا در جهان فتنه ای نماند. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: حضرت مهدی (عج) به سوی کوفه رهسپار می شود. در آن جا، شانزده هزار نفر مجهّز به سلاح در برابر حضرت می ایستند. آنان، قاریان قرآن و دانشمندان دینی هستند که پیشانی هایشان از عبادتِ زیاد، پینه بسته، چهره هایشان در اثر شب زنده داری، زرد شده، امّا نفاق، سراپایشان را پوشانده است. آنان یک صدا فریاد بر می آورند: (ای فرزند فاطمه! از همان راهی که آمده ای، باز گرد. زیرا، به تو نیازی نداریم.). حضرت مهدی، در پشت شهر نجف، پس از ظهر روز دوشنبه تا شام گاه، بر آنان شمشیر می کشد و همه را از دم تیغ می گذراند و در این نبرد، از یاران حضرت، حتّی یک نفر زخمی نمی شود.[1] طبق این حدیث، افرادی که در مقابل حضرت مهدی(علیه السلام) می ایستند، می دانند که او مهدی و فرزند فاطمه (س) است، ولی از قبول دین حق سر بر می تابند و بدین ترتیب، آگاهانه، با آن حضرت مخالفت می کنند و حضرت به جنگ با آنان می پردازد و آنان را قلع و قمع می کند. این جنگ، به این دلیل است که این اشخاص، با این که حق را می شناسند، ولی از آن پیروی نمی کنند و می خواهند مانع از اجرای حق و عدالت در جامعه ی انسانی باشند و از آن جا که وجود چنین کسانی، مانع از گسترش عدالت و موجب سلب اختیار و انتخاب دیگر افراد جامعه که می خواهند حق را انتخاب کنند، می شود، پس باید از میان بروند تا ریشه ی فساد و موانع شناخت حق از باطل از بین برود. همان طوری که از احادیث استفاده می شود، عملکرد ایشان، یعنی رفتار قاطعانه و قدرت شمشیر حضرت، می تواند یکی از عواملی باشد که در پیاده کردن اسلام در جهان نقش خواهد داشت، ولی عوامل دیگری مانند آمادگی جهانی، سلاح مدرن، سلاح علم، انتخاب کارگزاران لایق، ... نیز نقش عمده ای خواهد داشت. به اختصار به ذکر هر کدام پرداخته می شود: الف) برخورد جدی و قدرت مندانه با ستمگران دیگر، این گونه نخواهد بود که پیامبران و امامان، مردمان را موعظه کنند و بسیاری از مردم گوش فرا ندهند و سرگرم جنایت و فساد باشند، به گونه ای که پیامبران را بکشند و سنت های آنان را محو کنند. امام باقر(علیه السلام)می فرماید: انّ رسول الله(صلی الله علیه وآله) سار فی أُمّته باللیّن، کان یتألّف الناس، و القائم یسیر بالقتل... و لا یستتیبُ أحداً...; [2] رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با امّت خویش به نرمی و محبّت رفتار می کرد، ولی مهدی (عج) با کشتن با آنان برخورد می کند... و کسی را به توبه فرا نخواند... ب) آمادگی جسمانی[3] به طوری که از روایات استفاده می شود، پیروزی امام زمان(علیه السلام) به آمادگی جهان نیز بستگی دارد. وقتی جهان، حالت پذیرش برای حکومت جهانی پیدا کرد و انسانِ جنگ زده، صلح طلب شد، پیروزی انقلاب حضرت مهدی(علیه السلام) تحقّق می پذیرد. در بعضی از روایات آمده است که پیدایش این آمادگی جهانی، بر اثر یک جنگ وحشت ناک است که انسانِ جنگ زده، به دنبال آب حیات صلح و آرامش می رود. امام صادق(علیه السلام)فرموده است: حکومت جهانی و رهبری واحد، تحقّق پیدا نمی کند، مگر روزی که در یک جنگ ویران کننده، دو سوم بشر نابود شوند. [4] ج) سلاح برتر و مدرن در بعضی از روایات آمده است که حضرت مهدی(علیه السلام) از سلاح برتر بهره مند است که جهان تسلیم خواهد شد. سلاح ایمان و آلات مدرن جنگی، نقش عظیمی دارد.[5] د) سلاح علم و دانش در بسیاری از احادیث، به این واقعیّت اشاره می شود که امام زمان(علیه السلام) با قدرت علمی، مغزها را متوجّه خود می کند و جهان علم به او ایمان می آوردند. امام صادق(علیه السلام) فرموده است: تا زمان انقلاب حضرت مهدی(علیه السلام) علم و دانش تا چهار کلمه ترقّی می کند، امّا در عصر مهدی(علیه السلام) به اندازه ی هفتاد و چهار کلمه ترقّی خواهد کرد. این، یکی از اسباب پیروزی است.[6] ه) کارگزاران و وزیران لایق اداره ی سرزمین ها، در سایه ی رهبری الهی و کارگزاران لایق و دل سوز و حاکمیّت اسلام، امکان پذیر است. امام عصر(علیه السلام) برای اداره ی جهان، استانداران و وزیرانی می گمارد که جز به مصالح اسلام و رضایت خدا به چیزی نمی اندیشند. طبیعی است کشوری که کارگزارانش از چنین خصوصیّت برجسته ای برخوردار باشند، بر تمام دشواری ها، پیروز می شود، به گونه ای که زندگان، آرزوی زندگی دوباره مردگان را می نمایند.[7] کیفیّت ترکیب دولت حضرت مهدی(علیه السلام) در روایات، ترکیب دولت مهدی(علیه السلام) از پیامبران و جانشینان آنان و تقواپیشگان و صالحان روزگار و امّت های پیشین و از سران و بزرگان اصحاب پیامبر بیان شده است. نام برخی از آنان بدین گونه است: (حضرت عیسی(علیه السلام); هفت نفر از اصحاب کهف; یوشع وصی موسی(علیه السلام); مؤمن آل فرعون; سلمان فارسی; ابودجانه انصاری; مالک اشتر نخعی; قبیله ی همدان; عیسی(علیه السلام) به حضرت مهدی(علیه السلام) می گوید: (من، به عنوان وزیر فرستاده شده ام، نه امیر و فرمانروا.).[8] ------------------------------------------------------ [1]. بحارالأنوار، ج 52. [2]. چهل حدیث سیره مهدوی، محمود بجستانی، ص 37، نشر معروف، چاپ سوم، مرداد 79. [3]. شماره های ب و ج و د، از کتاب ایدئولوژی و عقاید اسلامی، تألیف محمد دشتی، ص 228230، اخذ شده است. [4]. بحارالأنوار، ج 52، ص 207، ح 44. [5]. بحارالأنوار، ج 52، ص 321 - 327. [6]. بحارالأنوار، ج 42، ص 327. [7]. احقاق الحق، ج 13، ص 294. [8]. چشم اندازی از حکومت مهدی، نجم الدین طبسی، ص 190، شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، تابستان 77. ( اندیشه قم )
از روایات، چنین استفاده می شود که امام مهدی (عج) ابتدا، مردم را به سوی حق دعوت می کند و قبل از آغاز هر جنگی، به معرّفی دین حق برای دشمنان می پردازد و فرصت انتخاب میان حق و باطل را به آنان می دهد و تنها بعد از اتمام حجّت بر دشمنان، از قدرت شمشیر استفاده می کند. پس چون آن حضرت، ابتدا، اتمام حجّت می کند و آنان با این که به حق واقف می شوند و از آن اطلاع پیدا می کنند، از آن روی گردان می شوند، نمی توان گفت، آن حضرت، اسلام را با اجبار پیاده می کند، بلکه باید گفت، هر کس که اسلام را قبول می کند، از روی رغبت و اختیار است و هر کس آن را قبول نمی کند، باز با آگاهی و اختیار است، لکن بعد از این سوء اختیار، از سوی لشکریان امام نابود می شود تا در جهان فتنه ای نماند.
امام باقر(علیه السلام) می فرماید:
حضرت مهدی (عج) به سوی کوفه رهسپار می شود. در آن جا، شانزده هزار نفر مجهّز به سلاح در برابر حضرت می ایستند. آنان، قاریان قرآن و دانشمندان دینی هستند که پیشانی هایشان از عبادتِ زیاد، پینه بسته، چهره هایشان در اثر شب زنده داری، زرد شده، امّا نفاق، سراپایشان را پوشانده است. آنان یک صدا فریاد بر می آورند: (ای فرزند فاطمه! از همان راهی که آمده ای، باز گرد. زیرا، به تو نیازی نداریم.). حضرت مهدی، در پشت شهر نجف، پس از ظهر روز دوشنبه تا شام گاه، بر آنان شمشیر می کشد و همه را از دم تیغ می گذراند و در این نبرد، از یاران حضرت، حتّی یک نفر زخمی نمی شود.[1]
طبق این حدیث، افرادی که در مقابل حضرت مهدی(علیه السلام) می ایستند، می دانند که او مهدی و فرزند فاطمه (س) است، ولی از قبول دین حق سر بر می تابند و بدین ترتیب، آگاهانه، با آن حضرت مخالفت می کنند و حضرت به جنگ با آنان می پردازد و آنان را قلع و قمع می کند.
این جنگ، به این دلیل است که این اشخاص، با این که حق را می شناسند، ولی از آن پیروی نمی کنند و می خواهند مانع از اجرای حق و عدالت در جامعه ی انسانی باشند و از آن جا که وجود چنین کسانی، مانع از گسترش عدالت و موجب سلب اختیار و انتخاب دیگر افراد جامعه که می خواهند حق را انتخاب کنند، می شود، پس باید از میان بروند تا ریشه ی فساد و موانع شناخت حق از باطل از بین برود.
همان طوری که از احادیث استفاده می شود، عملکرد ایشان، یعنی رفتار قاطعانه و قدرت شمشیر حضرت، می تواند یکی از عواملی باشد که در پیاده کردن اسلام در جهان نقش خواهد داشت، ولی عوامل دیگری مانند آمادگی جهانی، سلاح مدرن، سلاح علم، انتخاب کارگزاران لایق، ... نیز نقش عمده ای خواهد داشت. به اختصار به ذکر هر کدام پرداخته می شود:
الف) برخورد جدی و قدرت مندانه با ستمگران
دیگر، این گونه نخواهد بود که پیامبران و امامان، مردمان را موعظه کنند و بسیاری از مردم گوش فرا ندهند و سرگرم جنایت و فساد باشند، به گونه ای که پیامبران را بکشند و سنت های آنان را محو کنند. امام باقر(علیه السلام)می فرماید:
انّ رسول الله(صلی الله علیه وآله) سار فی أُمّته باللیّن، کان یتألّف الناس، و القائم یسیر بالقتل... و لا یستتیبُ أحداً...; [2] رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با امّت خویش به نرمی و محبّت رفتار می کرد، ولی مهدی (عج) با کشتن با آنان برخورد می کند... و کسی را به توبه فرا نخواند...
ب) آمادگی جسمانی[3]
به طوری که از روایات استفاده می شود، پیروزی امام زمان(علیه السلام) به آمادگی جهان نیز بستگی دارد. وقتی جهان، حالت پذیرش برای حکومت جهانی پیدا کرد و انسانِ جنگ زده، صلح طلب شد، پیروزی انقلاب حضرت مهدی(علیه السلام) تحقّق می پذیرد.
در بعضی از روایات آمده است که پیدایش این آمادگی جهانی، بر اثر یک جنگ وحشت ناک است که انسانِ جنگ زده، به دنبال آب حیات صلح و آرامش می رود. امام صادق(علیه السلام)فرموده است:
حکومت جهانی و رهبری واحد، تحقّق پیدا نمی کند، مگر روزی که در یک جنگ ویران کننده، دو سوم بشر نابود شوند. [4]
ج) سلاح برتر و مدرن
در بعضی از روایات آمده است که حضرت مهدی(علیه السلام) از سلاح برتر بهره مند است که جهان تسلیم خواهد شد. سلاح ایمان و آلات مدرن جنگی، نقش عظیمی دارد.[5]
د) سلاح علم و دانش
در بسیاری از احادیث، به این واقعیّت اشاره می شود که امام زمان(علیه السلام) با قدرت علمی، مغزها را متوجّه خود می کند و جهان علم به او ایمان می آوردند. امام صادق(علیه السلام) فرموده است:
تا زمان انقلاب حضرت مهدی(علیه السلام) علم و دانش تا چهار کلمه ترقّی می کند، امّا در عصر مهدی(علیه السلام) به اندازه ی هفتاد و چهار کلمه ترقّی خواهد کرد. این، یکی از اسباب پیروزی است.[6]
ه) کارگزاران و وزیران لایق
اداره ی سرزمین ها، در سایه ی رهبری الهی و کارگزاران لایق و دل سوز و حاکمیّت اسلام، امکان پذیر است. امام عصر(علیه السلام) برای اداره ی جهان، استانداران و وزیرانی می گمارد که جز به مصالح اسلام و رضایت خدا به چیزی نمی اندیشند. طبیعی است کشوری که کارگزارانش از چنین خصوصیّت برجسته ای برخوردار باشند، بر تمام دشواری ها، پیروز می شود، به گونه ای که زندگان، آرزوی زندگی دوباره مردگان را می نمایند.[7]
کیفیّت ترکیب دولت حضرت مهدی(علیه السلام)
در روایات، ترکیب دولت مهدی(علیه السلام) از پیامبران و جانشینان آنان و تقواپیشگان و صالحان روزگار و امّت های پیشین و از سران و بزرگان اصحاب پیامبر بیان شده است. نام برخی از آنان بدین گونه است:
(حضرت عیسی(علیه السلام); هفت نفر از اصحاب کهف; یوشع وصی موسی(علیه السلام); مؤمن آل فرعون; سلمان فارسی; ابودجانه انصاری; مالک اشتر نخعی; قبیله ی همدان; عیسی(علیه السلام) به حضرت مهدی(علیه السلام) می گوید: (من، به عنوان وزیر فرستاده شده ام، نه امیر و فرمانروا.).[8]
------------------------------------------------------
[1]. بحارالأنوار، ج 52.
[2]. چهل حدیث سیره مهدوی، محمود بجستانی، ص 37، نشر معروف، چاپ سوم، مرداد 79.
[3]. شماره های ب و ج و د، از کتاب ایدئولوژی و عقاید اسلامی، تألیف محمد
دشتی، ص 228230، اخذ شده است.
[4]. بحارالأنوار، ج 52، ص 207، ح 44.
[5]. بحارالأنوار، ج 52، ص 321 - 327.
[6]. بحارالأنوار، ج 42، ص 327.
[7]. احقاق الحق، ج 13، ص 294.
[8]. چشم اندازی از حکومت مهدی، نجم الدین طبسی، ص 190، شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، تابستان 77.
( اندیشه قم )
- [سایر] آیا امام مهدی (عج) با اجبار، اسلام را در جهان پیاده می کنند؟
- [سایر] آیا امام مهدی علیه السلام با اجبار، اسلام را در جهان پیاده می کنند؟
- [سایر] آیا امام مهدی (ع) با اجبار اسلام را در جهان پیاده میکنند؟
- [سایر] در نهج البلاغه، آینده جهان در پرتو حکومت امام زمان (عج) چگونه بیان شده است؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) با جنگ و خونریزی، جهان را پر از عدل و داد میکند؟
- [سایر] کیفیت تسلط امام زمان (عج) بر تمام جهان چگونه خواهد بود عادی یا معجزه؟
- [سایر] چگونه در دوران غیبت، ارتباط با جهان غیب به وسیله امام زمان (عج) ادامه دارد؟
- [سایر] امام زمان (عج) چگونه با یارانی اندک بر جهان غلبه میکند؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.