آیت الله صافی گلپایگانی در این زمینه می‌فرماید: بر حسب روایات و احادیث شریفه، وقتی حضرت صاحب الامر(عج) ظاهر می‌شود، نخست سیصد و سیزده نفر نفر از خواص اصحاب آن حضرت در مکه معظمه در خدمت ایشان حاضر می‌شوند و وقتی عده‌ی اصحاب و اجتماع کنندگان به ده هزار نفر رسید، از مکه خارج می‌شوند و قیام خود را آغاز می‌کنند. مثلا در کتاب الارشاد از شیخ مفید(ره) حدیثی از امام صادق(ع) در مورد ظهور حضرت قائم(عج) نقل شده که در ضمن آن آمده است: (و قد وافاه ثلاثمائة و بضعة عشر رجلا فیبایعونه و یقیم بمکه حتی یتم اصحابه عشرة آلاف نفس ثم یسیر منها الی المدینه؛ (به نقل از منتخب الأثر، ص 468) و در بسیاری احادیث دیگر به جای ثلاث مائة و بضعة عشر (سیصد و چند نفر) دقیقا مشخص شده است که آن افراد اولیه ثلاث مائة و ثلاثة عشر (سیصد و سیزده نفر) بوده‌اند.(رک: منتخب الأثر، صص 475 - 6) غلبه‌ی آن حضرت و حکومت جهانی اسلام هم ممکن است به طور اعجاز و خرق عادت انجام یابد و هم ممکن است با فراهم شدن اسباب و علل ظاهری باشد. ممکن است به هر دو نوع واقع شود؛ چنان که پیشرفت و غلبه‌ی پیامبر اکرم(ص) و قوای اسلام به هر دو نوع بود. اما به طور اعجاز و خرق عادت، محتاج به توضیح نیست که حصول چنین غلبه‌ی مطلق برای آن حضرت، به خواست خداوند امری ممکن و معقول و با وعده‌های صریح و بشارت‌های حتمی است که در قرآن مجید و احادیث متواتر داده شده است که بدون شبهه حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آیه‌ی: کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله (بقره 249/2: چه بسیار گروه‌های اندکی که به اذن خدا بر گروه‌های پر جمعیت غلبه کرده‌اند)، آن حضرت و اصحابش را بر تمام ملل غالب خواهد ساخت. اما از لحاظ اسباب علل ظاهری، حصول چنین فتح و غلبه و تشکیل آن حکومت الهی ممکن و عملی خواهد بود؛ زیرا آن حضرت در موقعی ظهور خواهد کرد که اوضاع و احوال اجتماعی و اخلاقی و سیاسی، زمینه را برای پذیرش آن حضرت آماده کرده است. شاهد این حقیقت، همان ظهور رسول اکرم(ص) و پیشرفت سریع اسلام در قرن اول است که یکی از علل ظاهری آن، پیروزی‌های پیاپی، فساد اوضاع اجتماعی و اداری ایران و روم بود و این که مردم این کشورها را برای قبول یک دعوت الهی و حکومت عدالت جویانه آماده کرده بود و اوضاع جهان برای قبول دعوت حضرت امام زمان(عج) -که همان دعوت به اسلام و قرآن است- مطابق روایات، به مراتب از اوضاع عالم در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص) آماده‌تر خواهد بود. (آیت الله صافی گلپایگانی، پاسخ به ده پرسش، صص 19 - 22، با تلخیص فراوان) البته آنچه صحیح‌تر به نظر می‌رسد، این است که این غلبه در نتیجه‌ی هر دو خواهد بود؛ زیرا مطابق احادیث، این غلبه جز در سایه‌ی نبردهای سخت و کمرشکن حاصل نمی‌شود؛ یا در وصف صلابت و استواری اصحاب امام(ع)، مطالب عظیمی گفته شده است. (رک: منتخب الأثر، ص 486)همچنین بر ضرورت آماده شدن زمینه برای ظهور ایشان تأکید شده است که همه‌ی این موارد، بر نقش علل ظاهری در این غلبه دلالت دارد. از طرف دیگر، باز در احادیث درباره‌ی امدادهای الهی نسبت به ایشان مطالب متعددی آمده است و اساسا یکی از سنت‌های الهی، امداد غیبی رساندن به کسانی است که در راه او گام برمی‌دارند: و لینصرن الله من ینصره(حج 40/22: و قطعا خداوند کسی را که به یاری [دین) او برخیزد، یاری می‌کند) که این‌ها بر تأثیر عوامل غیبی در این غلبه دلالت دارد. (برای بحثی کلی درباره‌ی نقش امدادهای غیبی در امور مؤمنان، رک: مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر) در پایان، توجه به یک نکته اهمیت دارد و آن این است که در روایات متعددی، تعبیر (قیام بالسیف) آمده است. (چنان که آیت الله صافی گلپایگانی نیز متذکر شده است: مقصود از خروج با شمشیر، مأموریت به جهاد و توسل به اسلحه برای اعلای کلمهی حق است [نه این که ضرورتا استفاده از شمشیر، مراد باشد.) بنابراین قیام با شمشیر، کنایه از قیام با اسلحه و پیکار و جهاد و همچنین تعیین نوع مأموریت آن حضرت است و این که آن حضرت، مأمور به مصالحه با کفار نیست. البته بدیهی است که آن حضرت و اصحابش از هر اسلحه‌ای که در زمان ظهور ایشان متداول و استعمال آن مورد نیاز باشد، برای جهاد با کافران و ستمکاران استفاده خواهند کرد. (پاسخ به ده پرسش، ص 24)
آیت الله صافی گلپایگانی در این زمینه میفرماید:
بر حسب روایات و احادیث شریفه، وقتی حضرت صاحب الامر(عج) ظاهر میشود، نخست سیصد و سیزده نفر نفر از خواص اصحاب آن حضرت در مکه معظمه در خدمت ایشان حاضر میشوند و وقتی عدهی اصحاب و اجتماع کنندگان به ده هزار نفر رسید، از مکه خارج میشوند و قیام خود را آغاز میکنند. مثلا در کتاب الارشاد از شیخ مفید(ره) حدیثی از امام صادق(ع) در مورد ظهور حضرت قائم(عج) نقل شده که در ضمن آن آمده است: (و قد وافاه ثلاثمائة و بضعة عشر رجلا فیبایعونه و یقیم بمکه حتی یتم اصحابه عشرة آلاف نفس ثم یسیر منها الی المدینه؛ (به نقل از منتخب الأثر، ص 468) و در بسیاری احادیث دیگر به جای ثلاث مائة و بضعة عشر (سیصد و چند نفر) دقیقا مشخص شده است که آن افراد اولیه ثلاث مائة و ثلاثة عشر (سیصد و سیزده نفر) بودهاند.(رک: منتخب الأثر، صص 475 - 6)
غلبهی آن حضرت و حکومت جهانی اسلام هم ممکن است به طور اعجاز و خرق عادت انجام یابد و هم ممکن است با فراهم شدن اسباب و علل ظاهری باشد. ممکن است به هر دو نوع واقع شود؛ چنان که پیشرفت و غلبهی پیامبر اکرم(ص) و قوای اسلام به هر دو نوع بود.
اما به طور اعجاز و خرق عادت، محتاج به توضیح نیست که حصول چنین غلبهی مطلق برای آن حضرت، به خواست خداوند امری ممکن و معقول و با وعدههای صریح و بشارتهای حتمی است که در قرآن مجید و احادیث متواتر داده شده است که بدون شبهه حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آیهی: کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله (بقره 249/2: چه بسیار گروههای اندکی که به اذن خدا بر گروههای پر جمعیت غلبه کردهاند)، آن حضرت و اصحابش را بر تمام ملل غالب خواهد ساخت.
اما از لحاظ اسباب علل ظاهری، حصول چنین فتح و غلبه و تشکیل آن حکومت الهی ممکن و عملی خواهد بود؛ زیرا آن حضرت در موقعی ظهور خواهد کرد که اوضاع و احوال اجتماعی و اخلاقی و سیاسی، زمینه را برای پذیرش آن حضرت آماده کرده است. شاهد این حقیقت، همان ظهور رسول اکرم(ص) و پیشرفت سریع اسلام در قرن اول است که یکی از علل ظاهری آن، پیروزیهای پیاپی، فساد اوضاع اجتماعی و اداری ایران و روم بود و این که مردم این کشورها را برای قبول یک دعوت الهی و حکومت عدالت جویانه آماده کرده بود و اوضاع جهان برای قبول دعوت حضرت امام زمان(عج) -که همان دعوت به اسلام و قرآن است- مطابق روایات، به مراتب از اوضاع عالم در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص) آمادهتر خواهد بود. (آیت الله صافی گلپایگانی، پاسخ به ده پرسش، صص 19 - 22، با تلخیص فراوان)
البته آنچه صحیحتر به نظر میرسد، این است که این غلبه در نتیجهی هر دو خواهد بود؛ زیرا مطابق احادیث، این غلبه جز در سایهی نبردهای سخت و کمرشکن حاصل نمیشود؛ یا در وصف صلابت و استواری اصحاب امام(ع)، مطالب عظیمی گفته شده است. (رک: منتخب الأثر، ص 486)همچنین بر ضرورت آماده شدن زمینه برای ظهور ایشان تأکید شده است که همهی این موارد، بر نقش علل ظاهری در این غلبه دلالت دارد. از طرف دیگر، باز در احادیث دربارهی امدادهای الهی نسبت به ایشان مطالب متعددی آمده است و اساسا یکی از سنتهای الهی، امداد غیبی رساندن به کسانی است که در راه او گام برمیدارند: و لینصرن الله من ینصره(حج 40/22: و قطعا خداوند کسی را که به یاری [دین) او برخیزد، یاری میکند) که اینها بر تأثیر عوامل غیبی در این غلبه دلالت دارد. (برای بحثی کلی دربارهی نقش امدادهای غیبی در امور مؤمنان، رک: مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر)
در پایان، توجه به یک نکته اهمیت دارد و آن این است که در روایات متعددی، تعبیر (قیام بالسیف) آمده است. (چنان که آیت الله صافی گلپایگانی نیز متذکر شده است: مقصود از خروج با شمشیر، مأموریت به جهاد و توسل به اسلحه برای اعلای کلمهی حق است [نه این که ضرورتا استفاده از شمشیر، مراد باشد.) بنابراین قیام با شمشیر، کنایه از قیام با اسلحه و پیکار و جهاد و همچنین تعیین نوع مأموریت آن حضرت است و این که آن حضرت، مأمور به مصالحه با کفار نیست. البته بدیهی است که آن حضرت و اصحابش از هر اسلحهای که در زمان ظهور ایشان متداول و استعمال آن مورد نیاز باشد، برای جهاد با کافران و ستمکاران استفاده خواهند کرد. (پاسخ به ده پرسش، ص 24)
- [سایر] اساس و بنیان حرکت و نهضت حضرت مهدی(علیه السلام) آیا بر پایه معجزه است یا روندی عادی و طبیعی مانند انقلابهای دیگر جهان داد؟
- [سایر] آیا زندگی مردم در عصر حکومت امام زمان (عج)، حالت عادی خواهد داشت؟
- [سایر] در نهج البلاغه، آینده جهان در پرتو حکومت امام زمان (عج) چگونه بیان شده است؟
- [سایر] آیا امام مهدی (عج) با اجبار، اسلام را در جهان پیاده می کنند؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) با جنگ و خونریزی، جهان را پر از عدل و داد میکند؟
- [سایر] آیا امام مهدی (عج) با اجبار، اسلام را در جهان پیاده می کنند؟
- [سایر] چگونه در دوران غیبت، ارتباط با جهان غیب به وسیله امام زمان (عج) ادامه دارد؟
- [سایر] امام زمان (عج) چگونه با یارانی اندک بر جهان غلبه میکند؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] در رکعت دوم تمام نمازهای واجب و مستحب و رکعت سوم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشاء باید انسان بعد از سجده دوم تشهد بخواند یعنی بگوید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و ال محمد و احتیاط واجب ان است که به غیر کیفیت ذکر شده نگوید و در نماز وتر هم تشهد لازم است و در نمازهای واجب باید بعد از سجده دوم بنشیند و در حال ارام بودن بدن تشهد را بخواند ولی نشستن و ارام بودن بدن در نمازهای مستحب واجب نیست
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .