شرح پرسش: در روایات بیان شده است اگر علم، بیست و هفت حرف باشد تا زمان ظهور امام زمان علیه السّلام فقط دو حرف آن آشکار است و باقیش را آن حضرت در اختیار بشر قرار می دهد. آیا مقصود از علم که بیست و پنج حرف دیگر آن در عصر ظهور بیان می شود فقط معرفت های دینی است یا تکنولوژی را هم در بر می گیرد؟ پاسخ: به طور کلّی، هدایت کردن مردم و شناساندن حقایق هستی به آنان اعم از خودشناسی، آگاهی یافتن از آسمان و زمین در ابعاد گسترده، دانستن شیوه های ادارهی زندگی و حوادث آن از رسالت های مهم رهبران الهی است. چنان که امام علی علیه السّلام در این باره می فرماید: خداوند، فرستادگانش را بین مردم برانگیخت... تا از آنان بخواهند به میثاق فطری ای که با پروردگارشان بسته اند برگردند و نعمت های فراموش شدهی او را یاد آورند... و نیروهای پنهان خود آدمی را آشکار کنند و آیات آفرینش را به مردم بنمایانند یعنی سقف افراشتهی آسمان و مهد گستردهی زمین و نعمت ها و وسایل زندگی که نیاز مردم را برآورده می کند به آنان نشان دهند. [1] با وجود این، دانسته های تاریخی بشر از جهان اسرارآمیز، اندک است و روزی باید برسد که انسان ها در شناختن حقایق هستی اعم از مادی و معنوی کامل شوند و آن عهد، فقط با ظهور آخرین منجی یعنی حضرت مهدی علیه السّلام تحقق می یابد. چنان که در حدیثی امام صادق علیه السّلام می فرمایند: تمام دانش، بیست و هفت حرف است، تمام آنچه پیامبران تاکنون بیان کرده اند دو حرف از آن است و مردم بیش از این مقدار را از کلّ علم نمی دانند وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگرش را آشکار می سازد و میان مردم می پراکند تا با ضمیمهی آن دو حرف، بیست و هفت حرف علم کامل شود. [2] این حدیث به گونهی رمز و سمبلیک است و یافتن عمق معنای آن جز با هدایت کردن پیشوایان معصوم علیهم السّلام برای کسی ممکن نیست اما بی شک، روایت مذکور، میزان علم جامعهی بشری در زمان غیبت را با علم انسان ها در دورهی ظهور حضرت مهدی علیه السّلام سنجیده است تا آشکار شود آنچه بشر تا پیش از ظهور آن حضرت می داند بسیار اندک از علومی است که در دورهی ظهور کشف می شود. [3] به یقین کامل کردن شناخت مبانی دین و آموزش معارف دینی و احکام شرعی از جمله کارهای مهمی است که در زمان ظهور انجام می گیرد. امام صادق علیه السّلام در این باره می فرمایند: هنگام حکومت حضرت مهدی علیه السّلام به همهی مردم، حکمت و علم می آموزند تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله قضاوت می کنند. [4] علاوه بر این در احادیث دیگری عصر ظهور حضرت حجّت علیه السّلام برههی انسجام عقول مردم و کامل شدن دانش های آنان معرفی شده است. چنان که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله خلال حدیثی فرموده اند: ... نهمین امام (از فرزندان امام حسین علیه السّلام) قائم است که خداوند به دست او سرزمین تاریک زندگی را روشن می کند و پس از آن که از ستم پر شده است از عدالت می آکند و پس از آن که جهل، آن را فراگرفته است، از علم پر می کند. [5] در روایت دیگری نیز امام باقر علیه السّلام می فرمایند: قائم ما آنگاه که ظهور کند دستش را بر سر مردمان می کشد تا عقل هایشان را منسجم و دانش هایشان را کامل کند. [6] آری! حضرت مهدی علیه السّلام آن آموزگار ارزنده، درس آموزان مدرسهی بشریت را به سرچشمهی جوشان علوم حقیقی می رساند، پرده از روی حقایق هستی بر می دارد و تا حد ممکن و به مقدار توان انسان ها آنان را به اوج تکامل علمی پرواز می دهد. این موضوع از مهم ترین برنامه ها و تلاش های آن حضرت است که دو نتیجه بسیار مهم دارد: نخست این که با توسعهی کشف اسرار هستی، پایه های خداشناسی استحکام بیشتری می یابد دوم این که جامعهی انسانی از مشکلات گوناگون رها می شود و به سامان می رسد زیرا در پرتو شناختن حقایق فراوان زندگی اعم از مادّی و معنوی، انسان ها در مسیر پیشرفت قرار می گیرند. با توجه به این مطالب می توان گفت: پس از ظهور امام زمان علیه السّلام آن حضرت هر دانشی را اعم از علوم مادّی یا معنوی که در به کمال رساندن انسان ها مؤثّر باشد در اختیارشان قرار می دهد و این که در برخی روایات، کامل شدن درجات علم در زمان ظهور را به معارف دینی و دانش های هدایت گرانه معطوف کرده اند دلیل بر این نیست که فقط علوم مذکور کامل شوند و به عبارت دیگر این که امام علیه السّلام در زمان حکومت جهانی اش، بخش معارف الهی را کامل می کند به این معنا نیست که به دانش های تجربی و به اصطلاح تکنولوژی بی توجّه است زیرا چنان که گفتیم برنامهی اصلی امام زمان علیه السّلام در وقت ظهور مبارکشان به تکامل رساندن جامعهی انسانی است و در این طریق، هر دانشی را که در تکامل یابی انسان ها تأثیر دارد به طور کامل در اختیارشان می گذارد و آنچه را موجب گمراهی آنان و سست شدن بنیان های اعتقادی و اخلاقیشان در ابعاد مختلف زندگی شود نابود می کند. پی نوشت ها: [1]. نهج البلاغه ، 33 حکیمی محمد، نقل از عصر زندگی،ص 207. [2]. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 336. [3]. حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص 208 214. [4]. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ص 171. [5]. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 1، ص 260. [6]. بحارالانوار، همان.
شرح پرسش:
در روایات بیان شده است اگر علم، بیست و هفت حرف باشد تا زمان ظهور امام زمان علیه السّلام فقط دو حرف آن آشکار است و باقیش را آن حضرت در اختیار بشر قرار می دهد. آیا مقصود از علم که بیست و پنج حرف دیگر آن در عصر ظهور بیان می شود فقط معرفت های دینی است یا تکنولوژی را هم در بر می گیرد؟
پاسخ:
به طور کلّی، هدایت کردن مردم و شناساندن حقایق هستی به آنان اعم از خودشناسی، آگاهی یافتن از آسمان و زمین در ابعاد گسترده، دانستن شیوه های ادارهی زندگی و حوادث آن از رسالت های مهم رهبران الهی است. چنان که امام علی علیه السّلام در این باره می فرماید: خداوند، فرستادگانش را بین مردم برانگیخت... تا از آنان بخواهند به میثاق فطری ای که با پروردگارشان بسته اند برگردند و نعمت های فراموش شدهی او را یاد آورند... و نیروهای پنهان خود آدمی را آشکار کنند و آیات آفرینش را به مردم بنمایانند یعنی سقف افراشتهی آسمان و مهد گستردهی زمین و نعمت ها و وسایل زندگی که نیاز مردم را برآورده می کند به آنان نشان دهند. [1]
با وجود این، دانسته های تاریخی بشر از جهان اسرارآمیز، اندک است و روزی باید برسد که انسان ها در شناختن حقایق هستی اعم از مادی و معنوی کامل شوند و آن عهد، فقط با ظهور آخرین منجی یعنی حضرت مهدی علیه السّلام تحقق می یابد. چنان که در حدیثی امام صادق علیه السّلام می فرمایند: تمام دانش، بیست و هفت حرف است، تمام آنچه پیامبران تاکنون بیان کرده اند دو حرف از آن است و مردم بیش از این مقدار را از کلّ علم نمی دانند وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگرش را آشکار می سازد و میان مردم می پراکند تا با ضمیمهی آن دو حرف، بیست و هفت حرف علم کامل شود. [2]
این حدیث به گونهی رمز و سمبلیک است و یافتن عمق معنای آن جز با هدایت کردن پیشوایان معصوم علیهم السّلام برای کسی ممکن نیست اما بی شک، روایت مذکور، میزان علم جامعهی بشری در زمان غیبت را با علم انسان ها در دورهی ظهور حضرت مهدی علیه السّلام سنجیده است تا آشکار شود آنچه بشر تا پیش از ظهور آن حضرت می داند بسیار اندک از علومی است که در دورهی ظهور کشف می شود. [3]
به یقین کامل کردن شناخت مبانی دین و آموزش معارف دینی و احکام شرعی از جمله کارهای مهمی است که در زمان ظهور انجام می گیرد. امام صادق علیه السّلام در این باره می فرمایند: هنگام حکومت حضرت مهدی علیه السّلام به همهی مردم، حکمت و علم می آموزند تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله قضاوت می کنند. [4] علاوه بر این در احادیث دیگری عصر ظهور حضرت حجّت علیه السّلام برههی انسجام عقول مردم و کامل شدن دانش های آنان معرفی شده است. چنان که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله خلال حدیثی فرموده اند: ... نهمین امام (از فرزندان امام حسین علیه السّلام) قائم است که خداوند به دست او سرزمین تاریک زندگی را روشن می کند و پس از آن که از ستم پر شده است از عدالت می آکند و پس از آن که جهل، آن را فراگرفته است، از علم پر می کند. [5]
در روایت دیگری نیز امام باقر علیه السّلام می فرمایند: قائم ما آنگاه که ظهور کند دستش را بر سر مردمان می کشد تا عقل هایشان را منسجم و دانش هایشان را کامل کند. [6] آری! حضرت مهدی علیه السّلام آن آموزگار ارزنده، درس آموزان مدرسهی بشریت را به سرچشمهی جوشان علوم حقیقی می رساند، پرده از روی حقایق هستی بر می دارد و تا حد ممکن و به مقدار توان انسان ها آنان را به اوج تکامل علمی پرواز می دهد. این موضوع از مهم ترین برنامه ها و تلاش های آن حضرت است که دو نتیجه بسیار مهم دارد:
نخست این که با توسعهی کشف اسرار هستی، پایه های خداشناسی استحکام بیشتری می یابد دوم این که جامعهی انسانی از مشکلات گوناگون رها می شود و به سامان می رسد زیرا در پرتو شناختن حقایق فراوان زندگی اعم از مادّی و معنوی، انسان ها در مسیر پیشرفت قرار می گیرند. با توجه به این مطالب می توان گفت: پس از ظهور امام زمان علیه السّلام آن حضرت هر دانشی را اعم از علوم مادّی یا معنوی که در به کمال رساندن انسان ها مؤثّر باشد در اختیارشان قرار می دهد و این که در برخی روایات، کامل شدن درجات علم در زمان ظهور را به معارف دینی و دانش های هدایت گرانه معطوف کرده اند دلیل بر این نیست که فقط علوم مذکور کامل شوند و به عبارت دیگر این که امام علیه السّلام در زمان حکومت جهانی اش، بخش معارف الهی را کامل می کند به این معنا نیست که به دانش های تجربی و به اصطلاح تکنولوژی بی توجّه است زیرا چنان که گفتیم برنامهی اصلی امام زمان علیه السّلام در وقت ظهور مبارکشان به تکامل رساندن جامعهی انسانی است و در این طریق، هر دانشی را که در تکامل یابی انسان ها تأثیر دارد به طور کامل در اختیارشان می گذارد و آنچه را موجب گمراهی آنان و سست شدن بنیان های اعتقادی و اخلاقیشان در ابعاد مختلف زندگی شود نابود می کند.
پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغه ، 33 حکیمی محمد، نقل از عصر زندگی،ص 207.
[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 336.
[3]. حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص 208 214.
[4]. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ص 171.
[5]. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 1، ص 260.
[6]. بحارالانوار، همان.
- [سایر] سؤال:دوران ظهور امام زمان (عج) را زمان تکامل جامعه بشری میدانند مقصود از این تکامل چیست؟
- [سایر] در عصر ظهور کدامین مذهب حاکم است ؟
- [سایر] کدام علائم ظهور تا بحال آشکار شده اند؟ آآیا هیچکس می تواند مدعی شود ظهور حداقل در این قرن واقع می شود؟
- [سایر] آیا در زمان ظهور، علوم دیگر که انسان آنها را تا آن زمان فرا نگرفته است آشکار میشود؟
- [سایر] آیا تطبیق آیات قیامت بر ظهور حضرت مهدی (عج) دلیل بر برپایی قیامت در عصر ظهور است؟
- [سایر] در مورد اینکه می گویند: این عصر، عصر ظهور است توضیح دهید و دلائلی بیان کنید؟
- [سایر] مقصود از «نفس زکیه» که قبل از ظهور کشته خواهد شد کیست؟
- [سایر] در عصر ظهور وضع مساجد چگونه خواهد بود؟
- [سایر] آیا در عصر ظهور، زندگی بشر سامان می یابد؟
- [سایر] آیا انسانها در عصر ظهور، واقعاً خوب و صالح میشوند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که نمیتواند حرف بزند، اگر با اشاره یا کتابت مقصود خود را بفهماند برای هر کاری میتواند وصیّت کند، بلکه کسی هم که میتواند حرف بزند اگر با کتابت یا اشارهای که مقصودش را بفهماند وصیّت کند صحیح است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که نمی تواند حرف بزند؛ اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند؛ برای هر کاری می تواند وصیت کند؛ بلکه کسی هم که می تواند حرف بزند؛ اگر با اشاره ای که مقصودش را بفهماند وصیت کند صحیح است.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که نمی تواند حرف بزند اگر با اشاره مقصود خودرا بفهماند برای هرکاری می تواند وصیت کند بلکه کسی هم که می تواند حرف بزند اگر با اشاره ای که مقصودش را بفهماند وصیت کند صحیح است
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که نمی تواند حرف بزند، اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند، برای هر کاری می تواند وصیت کند، ولی کسی که می تواند حرف بزند، بنابر احتیاط اکتفا به اشاره یا نوشته نکند.
- [آیت الله خوئی] کسی که نمیتواند حرف بزند، اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند، برای هر کاری میتواند وصیت کند، بلکه کسی هم که میتواند حرف بزند اگر با اشارهای که مقصودش را بفهماند وصیت کند صحیح است.
- [آیت الله سیستانی] کسی که نمیتواند حرف بزند، اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند، برای هر کاری میتواند وصیّت کند، بلکه کسی هم که میتواند حرف بزند، اگر با اشارهای که مقصودش را بفهماند وصیّت کند، صحیح است.
- [آیت الله جوادی آملی] .بر نمازگزار مرد واجب است عمداً هیچ کلمه یا حرف حمد و سوره رکعت اول و دوم نماز های صبح و مغرب و عشاء را آهسته نخواند , به صورتی که حرف آخر هیچ کلمه ای عمداً آهسته ادا نشود ; همچنین واجب است که عمداً هیچ کلمه یا حرف حمد و سورهّ نماز های ظهر و عصر بلند ادا نشود.
- [آیت الله بروجردی] کسی که نمیتوانند حرف بزند، اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند، برای هر کاری میتواند وصیت کند و کسی هم که میتواند حرف بزند، اگر در کارهای کوچک و کم ارزش با اشارهای که مقصودش را بفهماند وصیت کند صحیح است، ولی در کارهای بزرگ مثل آن که بخواهد وصیت کند مبلغ زیادی به کسی بدهند، اشاره فائده ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر نوشتهای به امضاء یا مهر میت ببینند، چنانچه قرائنی باشد که ظهور در وصیّت داشته باشد باید به آن عمل شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان باید نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخواند و اگر با علم و عمد، نماز عصر را پیش از نماز ظهر، یا نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند، باطل است.