بر حسب روایات و احادیث‌شریفه،وقتی حضرت صاحب‌الامر علیه السلام ظاهر می‌شوند،نخست‌سیصد و سیزده نفر از خواص اصحاب آن حضرت در مکه حاضر خدمتش می‌گردند و وقتی عده اصحاب و اجتماع کنندگان به ده هزار نفر رسید از مکه خارج می‌شوند (8) . و اما غلبه آن حضرت و حکومت جهانی اسلام،ممکن است‌بطور اعجاز و خرق عادات انجام یابد و ممکن است‌با فراهم شدن اسباب و علل ظاهری باشد و ممکن است‌به هر دو نوع واقع شود،چنان که پیشرفت و غلبه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و قوای اسلام به هر دو نوع بود. اما بطور اعجاز و خرق عادت،محتاج به توضیح نیست که حصول چنین غلبه مطلق برای آن حضرت، به خواست‌خداوند،امری است ممکن و معقول و با وعده‌های صریح و بشارتهای حتمی که در قرآن مجید و احادیث متواتر داده شده،بدون شبهه حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آیه: کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله (1) (چه بسیارند گروه اندکی که به اذن خداوند،بر گروه بسیاری چیرگی می‌یابند). آن حضرت،اصحابش و عموم بندگان شایسته خدا را بر تمام علل غالب و حاکم،و وارث و مالک ارض قرار می‌دهد. و از لحاظ اسباب،و علل ظاهری هم اگر موضوع را بررسی کنیم،حصول چنین فتح و غلبه و تشکیل آن حکومت الهی ممکن و عملی‌خواهد بود،زیرا آن حضرت در موقعی ظهور می‌کند که اوضاع و احوال اجتماعی و اخلاقی و سیاسی کاملا مساعد باشد. در آن موقع همه ملل از مدنیت معنوی و اخلاقی محروم،و دشمنی و کینه و ظلم و تجاوز،همه را نسبت‌به یکدیگر بد بین و از هم جدا ساخته و اتحاد،وحدت،همفکری و همکاری،به کلی از میان بشر رخت‌بر بسته و از اینکه کسی بتواند بدون مدد غیبی جامعه را رهبری کند،همه مایوس می‌گردند و خلاصه همه با هم در مبارزه و جنگ و ستیز و همه از وضع خود ناراضی،و از مکتبهای مختلف که عرضه می‌شود نا امید بوده و منتظر تغییر رژیم و انقلاب و عوض شدن اوضاع،و کنار رفتن زمامداران خدانشناس و برداشته شدن مرزها و الغای تجزیه‌ها و تقسیمها می‌باشند. در یک چنین موقعیتی،حضرت صاحب الزمان-ارواح العالمین له الفدا-و اصحابش،با نیروی ایمان و اخلاق حسنه و با نجات بخش‌ترین برنامه‌های عمرانی و اقتصادی و عدالت اجتماعی،برای انقلاب و دعوت به قرآن و اسلام،قدم به میدان می‌گذارند و آن نهضت الهی و دعوت روحانی را شروع می‌کنند و مردم را بسوی خدا و احکام خدا و زندگی برابری و برادری،عدل و امنیت،صفا و وفا،راستی و درستی و نظم صحیح،می‌خوانند و خود و اصحابش،نمونه همه فضایل بشری می‌باشند و با نیروی ایمان و استقامت و پشتکار و همتی که مخصوص مؤمنان ثابت قدم است،هدف و مقصد خود را تعقیب می‌نمایند. معلوم است این جمعیت‌با آن برنامه‌ها و وضع کار،در آن دنیای پر آشوب و غرق در طوفان گرفتاریها و فشارها،دلها را به خود متوجه‌نموده و فاتح و پیروز و موفق می‌شوند و هیچ نیروئی نمی‌تواند در برابر آنها مقاومت کند. و شاهد این حقیقت،همان ظهور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و پیشرفت‌سریع دین اسلام و فتوحات محیر العقول مسلمین در قرن اول اسلام است،که یکی از علل ظاهری آن پیروزیهای پی در پی و در هم شکسته شدن ارتش‌های انبوه دولت‌شاهنشاهی ایران و امپراطوری روم،فساد اوضاع اجتماعی و اداری ایران و روم بود که مردم این کشورهای پهناور را برای قبول یک دعوت صحیح و حکومتی متکی به مبانی عدالت و مساوات آماده کرده بود. مردمی که در برابر دستگاههای دیکتاتوری و استبداد بسیار خشن و غیر انسانی سلاطین و امرای خود،از بنده هم خوارتر بودند و از حقوق انسانی محروم شده بودند،مردمی که به هر کس و هر مقام نظر می‌کردند،یک نقطه روشن در او نمی‌دیدند،نه فرهنگ داشتند نه اقتصاد،نه عدالت،نه امنیت و نه... و نه.. از آن همه تعظیم و نیایش و بشر پرستی و استعباد سلاطین،خسته شده بودند و علاوه بر اینها ناراحت کننده‌ترین اختلاف طبقاتی نیز در بین آنها حاکم باشد که مملکت متشکل شده باشد از اکثریت قریب به اتفاق محروم و استضعاف شده و جمعیت معدود برخوردار و اختیار دار و مطلق العنان و بی جهت عزیز... مسلم است وقتی به گوش مردم چنین مملکتی صدای روحانی و آزادی بخش: تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله‌و لا نشرک به شیئا،و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله (2) برسد. و آیه: ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی (3) (همانا خدا فرمان به عدل و احسان و به عطا و بذل به خویشان امر می‌کند و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی می‌کند). و اعلان: یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم (4) (ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم،آن گاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید،بزرگوارترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شما است‌). و آیات دیگر را بشنوند،با نهایت استقبال به آن ایمان آورده و راه را برای پیشرفت آن باز می‌کنند. مردمی که از ظلم و ستم و خودخواهی سلاطین و ستمکاران آن عهد،به جان آمده بودند،به طور قطع یک دعوت خدائی و یک بانگ گوش نواز توحیدی را که بر اساس عدالت و الغای امتیازات و مساوی‌بودن آقا و نوکر،شاه و رعیت،سیاه و سفید،در برابر قانون و عدالت است قبول می‌کند و از این جهت آنهائی که این دعوت بر خلاف منافعشان بود هر چه خواستند از آن جلوگیری کنند یا مردم را مانع از گرویدن به آن شوند، نتوانستند، همه جا انقلاب می‌شد و در همه جا رژیم ظالم و وضع سابق را محکوم می‌کردند و اوضاع تغییر می‌کرد. اوضاع جهان برای قبول دعوت حضرت امام زمان مهدی علیه السلام که همان دعوت به اسلام و قرآن است،مطابق اخبار،به مراتب از اوضاع عالم در زمان بعثت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آماده‌تر خواهد شد و همان طور که کلمه اسلام در آغاز ظهور اسلام به سرعت پیشرفت کرد و صدای توحید بر همه صداها غالب شد،و اسلامی که در مقداری از تاریخش منحصر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و علی و خدیجه علیهما السلام بود،با فقدان وسایل در جهاد و دفع یورش مشرکان، بزودی موفق گردید، و لشکرهای منظم مسلحی را که در دنیای آن روز مجهزترین سلاحها را در دست داشتند درهم شکست و نابود ساخت. همین طور امام زمان علیه السلام نیز با اصحاب و یاورانش که از ابتدا کار به تعداد مجاهدین میدان جهاد بدر می‌باشند می‌توانند دنیای منقلب و نا آرام آن روز را آرام و مردم را چنان امیدوار به آینده درخشان و پر از خیر و رحمت و برکت نمایند که در سریع‌ترین فرصت همه به دین اسلام گرویده آمادگی خود را برای قبول یک سازمان الهی اسلامی محکم و پایدار،در تحت‌سرپرستی امام عصر علیه السلام نشان دهند. و ما ذلک علی الله بعزیز پی نوشتها: 1-سوره بقره،آیه 249. 2-سوره آل عمران آیه 64. 11-سوره نحل آیه 90. 3-سوره حجرات آیه 13. 4-رجوع شود به منتخب الاثر،ف 6،ب 5،ص 452 و 453. منبع: امامت و مهدویت ، حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی (مد ظله العالی)
ممکن است توضیح دهید،چگونه با جمعیت روز افزون بشر، حضرت صاحب الزمان علیه السلام با سیصد و سیزده نفر دنیا را مسخر می فرماید؟
بر حسب روایات و احادیثشریفه،وقتی حضرت صاحبالامر علیه السلام ظاهر میشوند،نخستسیصد و سیزده نفر از خواص اصحاب آن حضرت در مکه حاضر خدمتش میگردند و وقتی عده اصحاب و اجتماع کنندگان به ده هزار نفر رسید از مکه خارج میشوند (8) .
و اما غلبه آن حضرت و حکومت جهانی اسلام،ممکن استبطور اعجاز و خرق عادات انجام یابد و ممکن استبا فراهم شدن اسباب و علل ظاهری باشد و ممکن استبه هر دو نوع واقع شود،چنان که پیشرفت و غلبه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و قوای اسلام به هر دو نوع بود.
اما بطور اعجاز و خرق عادت،محتاج به توضیح نیست که حصول چنین غلبه مطلق برای آن حضرت، به خواستخداوند،امری است ممکن و معقول و با وعدههای صریح و بشارتهای حتمی که در قرآن مجید و احادیث متواتر داده شده،بدون شبهه حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آیه:
کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله (1)
(چه بسیارند گروه اندکی که به اذن خداوند،بر گروه بسیاری چیرگی مییابند).
آن حضرت،اصحابش و عموم بندگان شایسته خدا را بر تمام علل غالب و حاکم،و وارث و مالک ارض قرار میدهد.
و از لحاظ اسباب،و علل ظاهری هم اگر موضوع را بررسی کنیم،حصول چنین فتح و غلبه و تشکیل آن حکومت الهی ممکن و عملیخواهد بود،زیرا آن حضرت در موقعی ظهور میکند که اوضاع و احوال اجتماعی و اخلاقی و سیاسی کاملا مساعد باشد.
در آن موقع همه ملل از مدنیت معنوی و اخلاقی محروم،و دشمنی و کینه و ظلم و تجاوز،همه را نسبتبه یکدیگر بد بین و از هم جدا ساخته و اتحاد،وحدت،همفکری و همکاری،به کلی از میان بشر رختبر بسته و از اینکه کسی بتواند بدون مدد غیبی جامعه را رهبری کند،همه مایوس میگردند و خلاصه همه با هم در مبارزه و جنگ و ستیز و همه از وضع خود ناراضی،و از مکتبهای مختلف که عرضه میشود نا امید بوده و منتظر تغییر رژیم و انقلاب و عوض شدن اوضاع،و کنار رفتن زمامداران خدانشناس و برداشته شدن مرزها و الغای تجزیهها و تقسیمها میباشند.
در یک چنین موقعیتی،حضرت صاحب الزمان-ارواح العالمین له الفدا-و اصحابش،با نیروی ایمان و اخلاق حسنه و با نجات بخشترین برنامههای عمرانی و اقتصادی و عدالت اجتماعی،برای انقلاب و دعوت به قرآن و اسلام،قدم به میدان میگذارند و آن نهضت الهی و دعوت روحانی را شروع میکنند و مردم را بسوی خدا و احکام خدا و زندگی برابری و برادری،عدل و امنیت،صفا و وفا،راستی و درستی و نظم صحیح،میخوانند و خود و اصحابش،نمونه همه فضایل بشری میباشند و با نیروی ایمان و استقامت و پشتکار و همتی که مخصوص مؤمنان ثابت قدم است،هدف و مقصد خود را تعقیب مینمایند. معلوم است این جمعیتبا آن برنامهها و وضع کار،در آن دنیای پر آشوب و غرق در طوفان گرفتاریها و فشارها،دلها را به خود متوجهنموده و فاتح و پیروز و موفق میشوند و هیچ نیروئی نمیتواند در برابر آنها مقاومت کند.
و شاهد این حقیقت،همان ظهور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و پیشرفتسریع دین اسلام و فتوحات محیر العقول مسلمین در قرن اول اسلام است،که یکی از علل ظاهری آن پیروزیهای پی در پی و در هم شکسته شدن ارتشهای انبوه دولتشاهنشاهی ایران و امپراطوری روم،فساد اوضاع اجتماعی و اداری ایران و روم بود که مردم این کشورهای پهناور را برای قبول یک دعوت صحیح و حکومتی متکی به مبانی عدالت و مساوات آماده کرده بود. مردمی که در برابر دستگاههای دیکتاتوری و استبداد بسیار خشن و غیر انسانی سلاطین و امرای خود،از بنده هم خوارتر بودند و از حقوق انسانی محروم شده بودند،مردمی که به هر کس و هر مقام نظر میکردند،یک نقطه روشن در او نمیدیدند،نه فرهنگ داشتند نه اقتصاد،نه عدالت،نه امنیت و نه... و نه..
از آن همه تعظیم و نیایش و بشر پرستی و استعباد سلاطین،خسته شده بودند و علاوه بر اینها ناراحت کنندهترین اختلاف طبقاتی نیز در بین آنها حاکم باشد که مملکت متشکل شده باشد از اکثریت قریب به اتفاق محروم و استضعاف شده و جمعیت معدود برخوردار و اختیار دار و مطلق العنان و بی جهت عزیز... مسلم است وقتی به گوش مردم چنین مملکتی صدای روحانی و آزادی بخش:
تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا اللهو لا نشرک به شیئا،و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله (2)
برسد. و آیه: ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی (3)
(همانا خدا فرمان به عدل و احسان و به عطا و بذل به خویشان امر میکند و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی میکند).
و اعلان: یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم (4)
(ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم،آن گاه شعبههای بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید،بزرگوارترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شما است).
و آیات دیگر را بشنوند،با نهایت استقبال به آن ایمان آورده و راه را برای پیشرفت آن باز میکنند.
مردمی که از ظلم و ستم و خودخواهی سلاطین و ستمکاران آن عهد،به جان آمده بودند،به طور قطع یک دعوت خدائی و یک بانگ گوش نواز توحیدی را که بر اساس عدالت و الغای امتیازات و مساویبودن آقا و نوکر،شاه و رعیت،سیاه و سفید،در برابر قانون و عدالت است قبول میکند و از این جهت آنهائی که این دعوت بر خلاف منافعشان بود هر چه خواستند از آن جلوگیری کنند یا مردم را مانع از گرویدن به آن شوند، نتوانستند، همه جا انقلاب میشد و در همه جا رژیم ظالم و وضع سابق را محکوم میکردند و اوضاع تغییر میکرد.
اوضاع جهان برای قبول دعوت حضرت امام زمان مهدی علیه السلام که همان دعوت به اسلام و قرآن است،مطابق اخبار،به مراتب از اوضاع عالم در زمان بعثت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آمادهتر خواهد شد و همان طور که کلمه اسلام در آغاز ظهور اسلام به سرعت پیشرفت کرد و صدای توحید بر همه صداها غالب شد،و اسلامی که در مقداری از تاریخش منحصر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و علی و خدیجه علیهما السلام بود،با فقدان وسایل در جهاد و دفع یورش مشرکان، بزودی موفق گردید، و لشکرهای منظم مسلحی را که در دنیای آن روز مجهزترین سلاحها را در دست داشتند درهم شکست و نابود ساخت. همین طور امام زمان علیه السلام نیز با اصحاب و یاورانش که از ابتدا کار به تعداد مجاهدین میدان جهاد بدر میباشند میتوانند دنیای منقلب و نا آرام آن روز را آرام و مردم را چنان امیدوار به آینده درخشان و پر از خیر و رحمت و برکت نمایند که در سریعترین فرصت همه به دین اسلام گرویده آمادگی خود را برای قبول یک سازمان الهی اسلامی محکم و پایدار،در تحتسرپرستی امام عصر علیه السلام نشان دهند. و ما ذلک علی الله بعزیز
پی نوشتها:
1-سوره بقره،آیه 249.
2-سوره آل عمران آیه 64.
11-سوره نحل آیه 90.
3-سوره حجرات آیه 13.
4-رجوع شود به منتخب الاثر،ف 6،ب 5،ص 452 و 453.
منبع: امامت و مهدویت ، حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی (مد ظله العالی)
- [سایر] چگونه ممکن است حضرت مهدی (عج) با سیصد و سیزده نفر دنیا را مسخر کنند؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت حضرت مهدی(علیه السلام) فایده ای دارد ؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] چگونه امام زمان علیه السلام می توانند با 313 نفر دنیا را تسخیر کنند؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] آیا 313 نفر یار خاص امام زمان (عج) تکمیل نشده اند تا حضرت ظهور نمایند؟
- [سایر] آیا از شواهدی که در دنیا هست ، ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک است ؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام در چه زمانی و در کجا به دنیا آمده است؟
- [سایر] چرا امام زمان دارای دو غیبت صغری و کبری می باشد و چرا خداوند امام زمان را تا زمان فعلی نگه داشته و چرا خداوند در زمانی که صلاح میدانست امام زمان را به دنیا نیاورد؟
- [سایر] آیا حضرت مسیح (علیه السلام)بعد از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پشت سر امام نماز می خواند ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق خلع به صورت زیر باشد: اگر خود شوهر می خواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن مثلاً (فاطمه) است می گوید: (زوْجتی فاطمة خلعْتها علی ما بذلتْ هی طالقٌ) یعنی زنم فاطمه را در برابر چیزی که بخشیده است طلاق دادم، او رهاست و اگر وکیل او بخواهد صیغه را بخواند احتیاط واجب آن است که یک نفر از طرف زن وکیل شود و دیگری از طرف مرد، چنانچه مثلاً اسم شوهر (محمد) و اسم زن (فاطمه) است، وکیل زن می گوید: (عنْ موکلتی فاطمة بذلْت مهْرها لموکلک محمد لیخْلعها علیْه) پس از آن وکیل مرد بدون فاصله می گوید: (زوْجة موکلی خلعْتها علی ما بذلتْ هی طالقٌ) (و اگر زن چیز دیگری غیر از مهر را به شوهر ببخشد باید نام همان را در موقع خواندن صیغه ببرد).
- [آیت الله اردبیلی] اگر یک نفر از طرف مرد و زن در خواندن صیغه عقد موقّت وکیل شود، چنانچه مثلاً اسم مرد (احمد) و اسم زن (فاطمه) باشد و وکیل بگوید: (مَتَّعْتُ مُوکِّلی أَحْمَدَ مُوکِّلَتی فاطِمَةَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ) یعنی: (موکّل خود فاطمه را در مدّتی که معلوم شده به زوجیّت موکّل خودم احمد در آوردم به مهری که معیّن شده است) و بلافاصله بگوید: (قَبِلْتُ هکَذا) یعنی: (به همین گونه قبول کردم) عقد صحیح میباشد و میتواند به جای (مَتَّعْتُ)، (زَوَّجْتُ) بگوید.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.