نه تنها در زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف بلکه از آغاز تاریخ بشریت جبهه حق و باطل وجود داشته است. از آنجا که خداوند خلقت ملائکه و ابلیس را قبل از خلقت انسان قرار داد مسئله اختیار حق و باطل را نیز در نهاد ابلیس گذاشت و لذا ابلیس با اختیار فرمان الهی در مورد سجده به آدم را رد نمود و نافرمانی کرد و جبهه باطل را تشکیل و تأسیس نمود. پس از آن، خلقت انسان نیز با مسئله اختیار و اراده در انتخاب جبهه حق یا باطل همراه است. اولین انسان یعنی حضرت آدم علیه السلام فرمان الهی در "تعلیم اسماء به ملائکه" را انجام داد و در جبهه حق وارد گردید. این جبهه با سلسله انبیای الهی و رهبری آنان برای هدایت انسانها ادامه یافت، و در مقابل آن جبهه باطل است که ابلیس و پیروانش با وسوسه انسانها برای مخالفت با انبیاء و احکام الهی در این جبهه قرار دارند. جبهه حق با ظهور پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و ابلاغ دین کامل به جهانیان به نقطه عطف خود در تاریخ می رسد و حرکت تکاملی برای رسیدن به سعادت ابدی آغاز می شود. پس از پیامبر اسلام این مسیر با جانشینان معصوم از خطا و گناه یعنی امامان معصوم علیهم السلام ادامه می یابد. این حرکت در زمان ظهور آخرین رهبر معصوم و جانشین پیامبر صلّی الله علیه و آله به اوج خود خواهد رسید و عدالت مطلق و توحید کامل در جهان به ظهور می رسد. در مقابل این جبهه حق، جبهه باطل قرار دارد. خصوصیات این جبهه را آنچنان که از قرآن کریم و احادیث معصومین به دست می آید، می توان در این امور اشاره نمود: مخالفت با توحید، مخالفت با پیامبران الهی، مخالفت با امامان معصوم، مخالفت با ارزش های الهی، مخالفت با راه های رسیدن به سعادت ابدی، مخالفت با حاکمیت عدالت در تمام شئون فردی و اجتماعی و … بنابراین بسیار روشن است که جبهه حق در چه مسیری حرکت می کند و ملاکهای عضویت در آن چیست و در یک جمله می توان گفت: پایبندی به ولایت الهی ورود در جبهه حق در تمامی زمانها خواهد بود. البته این پایبندی به ولایت الهی؛ به طور مطلق از ما خواسته نشده است بلکه در حد توانایی یک انسان غیر معصوم باید به ولایت الهی پایبند باشیم، نه به این معنا که هر کس مثل معصوم نباشد و کوچکترین خطا و گناهی مرتکب شود، در جبهه باطل قرار گیرد بلکه اعتقاد و عمل در اصول کلی الهی مانند توحید، معاد، ولایت انبیا و اصیا، ما را در جبهه حق وارد می سازد. این سیر تاریخی و ملاکهای آن را می توان در دعای ندبه مشاهده کرد. اگر تسلیم اوامر الهی باشیم ولایت الهی را انتخاب کرده ایم و وارد جبهه حق شده ایم حتی اگر قبل از ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف زندگی کنیم و از دنیا برویم. و اگر با اوامر الهی مخالفت کنیم قهرا به ولایت شیطان وارد شده ایم و جبهه باطل را انتخاب کرده ایم. ملاکها، اوامر و نواهی الهی نیز به طور کامل در "دین" بیان شده است. دین اسلام تا قیامت برقرار است و زمان قبل از ظهور، زمان ظهور و پس از ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف هم در برمیگیرد و لذا جای هیچ ابهامی و تردیدی برای مننتظران و مهدویان باقی نخواهد ماند. آنها که راه را گم می کنند به خاطر آن است که ملاکها را نشناخته اند و با ملاکهای اشتباه، انتخاب نیز اشتباه خواهد شد. آنها که در زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف آن حضرت را انکار می کنند در ملاک شناخت حق یعنی "ولایت الهی" دچار اشتباه می شوند و یا به خاطر منافع شخصی و مادی با "ولایت الهی" به طور آگاهانه مخالفت می کنند. پس اگر در خیمه ولایت الهی، ولایت انبیا، ولایت معصومین هم باشیم و از آنها پیروی کنیم در هر زمان به جبهه حق وارد شده ایم. البته این نکته نباید فراموش شود که گناهان در اثر غفلت و برای ارضای خواسته های نفسانی است و ما را از درجات سعادت محروم می نماید اما اگر اعتقاد و ایمان به اصول اساسی را حفظ کنیم از "جبهه حق" خارج نمی شویم، و خداوند را توبه و بازگشت را برای ما باز گذاشته است. تنها اگر به طور آگاهانه و از روی عناد با فرامین الهی مخالفت کنیم، از جبهه حق خارج شده و در جبهه باطل وارد می شویم. پس همواره باید اعتقاد و ایمان به ولایت الهی را در عمل حفظ نماییم تا پیوسته در جبهه حق قرار گیریم. هم اکنون به چند راهکار اساسی و ملاک روشن برای شناخت جبهه حق از زبان گهربار امام صادق علیه السلام گوش جان میسپاریم: 1. پیروان ولایت باید دین خدا را بپذیرند، نماز، روزه، حج، خیرها و عبادات را انجام دهند و تحت ولایت امام معصوم باشند. سبقت در این خصوصیات ملاک برای برتری و ارزش گذاری پیروان حق و ولایت است. 2. اطاعت امام، استقامت در کنار امام چه در قیام بر علیه ظلم و چه در عدم قیام و مبارزات منفی به فرمان امام، انتظار دولت حق را داشتن، مراقبت از خود و امام در مقابل ظالمین، دفاع از حقوق دینی و شخصی در مقابل ظالمین(بحار الانوار، ج52، ص127). اینها وظایف عمده ای است که امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف برای منتظرین بیان کرده اند و معیار پایبندی به "جبهه حق" دانسته اند. با رعایت این اصول اعمال و عبادات در زمان غیبت و حضور مورد رضایت و تأیید دین و در راستای راه حق و مستقیم خواهد بود. برای آگاهی بیشتر به منابع زیر مراجعه کنید: 1. مجله انتظار ش1 و 2 مقاله شرح دعای ندبه؛ 2. هدایت در قرآن، آیت الله جوادی آملی.
نه تنها در زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف بلکه از آغاز تاریخ بشریت جبهه حق و باطل وجود داشته است. از آنجا که خداوند خلقت ملائکه و ابلیس را قبل از خلقت انسان قرار داد مسئله اختیار حق و باطل را نیز در نهاد ابلیس گذاشت و لذا ابلیس با اختیار فرمان الهی در مورد سجده به آدم را رد نمود و نافرمانی کرد و جبهه باطل را تشکیل و تأسیس نمود. پس از آن، خلقت انسان نیز با مسئله اختیار و اراده در انتخاب جبهه حق یا باطل همراه است. اولین انسان یعنی حضرت آدم علیه السلام فرمان الهی در "تعلیم اسماء به ملائکه" را انجام داد و در جبهه حق وارد گردید. این جبهه با سلسله انبیای الهی و رهبری آنان برای هدایت انسانها ادامه یافت، و در مقابل آن جبهه باطل است که ابلیس و پیروانش با وسوسه انسانها برای مخالفت با انبیاء و احکام الهی در این جبهه قرار دارند. جبهه حق با ظهور پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و ابلاغ دین کامل به جهانیان به نقطه عطف خود در تاریخ می رسد و حرکت تکاملی برای رسیدن به سعادت ابدی آغاز می شود. پس از پیامبر اسلام این مسیر با جانشینان معصوم از خطا و گناه یعنی امامان معصوم علیهم السلام ادامه می یابد.
این حرکت در زمان ظهور آخرین رهبر معصوم و جانشین پیامبر صلّی الله علیه و آله به اوج خود خواهد رسید و عدالت مطلق و توحید کامل در جهان به ظهور می رسد. در مقابل این جبهه حق، جبهه باطل قرار دارد. خصوصیات این جبهه را آنچنان که از قرآن کریم و احادیث معصومین به دست می آید، می توان در این امور اشاره نمود:
مخالفت با توحید، مخالفت با پیامبران الهی، مخالفت با امامان معصوم، مخالفت با ارزش های الهی، مخالفت با راه های رسیدن به سعادت ابدی، مخالفت با حاکمیت عدالت در تمام شئون فردی و اجتماعی و …
بنابراین بسیار روشن است که جبهه حق در چه مسیری حرکت می کند و ملاکهای عضویت در آن چیست و در یک جمله می توان گفت: پایبندی به ولایت الهی ورود در جبهه حق در تمامی زمانها خواهد بود.
البته این پایبندی به ولایت الهی؛ به طور مطلق از ما خواسته نشده است بلکه در حد توانایی یک انسان غیر معصوم باید به ولایت الهی پایبند باشیم، نه به این معنا که هر کس مثل معصوم نباشد و کوچکترین خطا و گناهی مرتکب شود، در جبهه باطل قرار گیرد بلکه اعتقاد و عمل در اصول کلی الهی مانند توحید، معاد، ولایت انبیا و اصیا، ما را در جبهه حق وارد می سازد. این سیر تاریخی و ملاکهای آن را می توان در دعای ندبه مشاهده کرد.
اگر تسلیم اوامر الهی باشیم ولایت الهی را انتخاب کرده ایم و وارد جبهه حق شده ایم حتی اگر قبل از ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف زندگی کنیم و از دنیا برویم. و اگر با اوامر الهی مخالفت کنیم قهرا به ولایت شیطان وارد شده ایم و جبهه باطل را انتخاب کرده ایم. ملاکها، اوامر و نواهی الهی نیز به طور کامل در "دین" بیان شده است. دین اسلام تا قیامت برقرار است و زمان قبل از ظهور، زمان ظهور و پس از ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف هم در برمیگیرد و لذا جای هیچ ابهامی و تردیدی برای مننتظران و مهدویان باقی نخواهد ماند.
آنها که راه را گم می کنند به خاطر آن است که ملاکها را نشناخته اند و با ملاکهای اشتباه، انتخاب نیز اشتباه خواهد شد. آنها که در زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف آن حضرت را انکار می کنند در ملاک شناخت حق یعنی "ولایت الهی" دچار اشتباه می شوند و یا به خاطر منافع شخصی و مادی با "ولایت الهی" به طور آگاهانه مخالفت می کنند. پس اگر در خیمه ولایت الهی، ولایت انبیا، ولایت معصومین هم باشیم و از آنها پیروی کنیم در هر زمان به جبهه حق وارد شده ایم.
البته این نکته نباید فراموش شود که گناهان در اثر غفلت و برای ارضای خواسته های نفسانی است و ما را از درجات سعادت محروم می نماید اما اگر اعتقاد و ایمان به اصول اساسی را حفظ کنیم از "جبهه حق" خارج نمی شویم، و خداوند را توبه و بازگشت را برای ما باز گذاشته است. تنها اگر به طور آگاهانه و از روی عناد با فرامین الهی مخالفت کنیم، از جبهه حق خارج شده و در جبهه باطل وارد می شویم. پس همواره باید اعتقاد و ایمان به ولایت الهی را در عمل حفظ نماییم تا پیوسته در جبهه حق قرار گیریم. هم اکنون به چند راهکار اساسی و ملاک روشن برای شناخت جبهه حق از زبان گهربار امام صادق علیه السلام گوش جان میسپاریم:
1. پیروان ولایت باید دین خدا را بپذیرند، نماز، روزه، حج، خیرها و عبادات را انجام دهند و تحت ولایت امام معصوم باشند. سبقت در این خصوصیات ملاک برای برتری و ارزش گذاری پیروان حق و ولایت است.
2. اطاعت امام، استقامت در کنار امام چه در قیام بر علیه ظلم و چه در عدم قیام و مبارزات منفی به فرمان امام، انتظار دولت حق را داشتن، مراقبت از خود و امام در مقابل ظالمین، دفاع از حقوق دینی و شخصی در مقابل ظالمین(بحار الانوار، ج52، ص127).
اینها وظایف عمده ای است که امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف برای منتظرین بیان کرده اند و معیار پایبندی به "جبهه حق" دانسته اند. با رعایت این اصول اعمال و عبادات در زمان غیبت و حضور مورد رضایت و تأیید دین و در راستای راه حق و مستقیم خواهد بود.
برای آگاهی بیشتر به منابع زیر مراجعه کنید:
1. مجله انتظار ش1 و 2 مقاله شرح دعای ندبه؛
2. هدایت در قرآن، آیت الله جوادی آملی.
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] آیا شخصی که گناه کرده ، می تواند با امام زمان ( عج ) ارتباط داشته باشد؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) دارای چه خوصیاتی است؟
- [سایر] نقش امام زمان(عج) در هستی چیست؟
- [سایر] پرسش: امام زمان (عج) چند سال دارد ؟
- [سایر] آیا امام زمان(عج) آیین جدیدی میآورد؟
- [سایر] القاب امام زمان(عج) را بیان کنید؟
- [سایر] لقب امام زمان(عج) چیست؟
- [سایر] امام زمان عج کیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.