زیارت، راهکار برقراری ارتباط با معصوم(ع) در زمان غیبت و ظهور و در زمان حیات و ممات اوست، زیارت، از مهمترین عوامل تربیتی و راهبرد اهلبیت(ع) برای ایجاد، تقویت و تعمیق ارتباط شیعیان با ارواح آسمانی و مطهر خاندان عصمت است،این ارتباط باید از یک ارتباط موقت و احساسی و مقطعی فراتر رفته به ارتباطی دائمی و عارفانه تبدیل شود تا برآیند آن، تربیت شیعهای واقعی و عاشق اهل بیت(ع) باشد، در ادامه به مبانی نظری زیارت پیاده به روایت حجت الاسلام مهدی نیلیپور اشاره میشود: ساز و کار زیارت، ابزاری معنوی و بسیار مؤثر و روحافزاست که در فرهنگ تشیع، جایگاهی ویژه دارد. زیارت از دیدگاه اهل بیت(ع) جریانی چند لایه با ابعاد فرهنگی، سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و عرفانی است که تأثیرات فردی و اجتماعی متعددی دارد. شناخت مبانی نظری زیارت، آن هم زیارت با پای پیاده، انگیزه بهرهمندی از برکات بیشمار آن را دوچندان میکند و گامی مؤثر در راستای ترویج و تبلیغ فرهنگ ناب زیارت است. حضور در میان خیل زائران پیاده کربلا در ایام اربعین 1435 ق (1392 ش) بهانهای شد تا با نگاهی قرآنی و روایی به (مبانی نظری زیارت با پای پیاده) و آنگاه زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده به واکاوی اهمیت و ارزش این نوع زیارت بپردازیم. در خصوص کیفیت زیارت؛ چه زیارت خانه خدا و مدینه منوره و چه زیارت سایر عتبات عالیات، با توجه به چگونگی طی کردن مسیر، دو مرتبه وجود دارد: مرتبه نخست که مرتبه آسان و مرجوح است، همان طی مسیر با وسیله نقلیه و با استفاده از امکانات رفاهی در خوراک، پوشاک و مکان استراحت است که این قسم، خود دارای مراتب حداقلی تا حداکثری است. مرتبه دوم مرتبه سختتر و راجح است که همان طی مسیر با پای پیاده و بهرهمندی از حداقل امکانات است، این قسم سفر زیارتی که برگرفته از روحیات جهادی بوده و در کمال سادگی و تنزه از امور رفاهی انجام میپذیرد، نوعی ریاضت شرعی است که برکات فراوان معنوی و تربیتی برای زائر به دنبال دارد. از میان این دو قسم زیارت، شواهد و جهتگیریهای قرآنی، روایات و سیره انبیا و اولیای الهی و بسیاری از عرفا و بزرگان، ناظر به شیوه دوم است که در اینجا به تعدادی از این شواهد اشاره میکنیم: 1 شاهد قرآنی قرآن در آیه اعلام حج و بیان آداب حج، تشرف با پای پیاده را بر تشرف با مرکبسواری مقدم میشمارد و میفرماید: (وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ)؛ ای ابراهیم! در میان مردم برای ادای حج، بانگ برآور تا زائران پیاده و سواره بر هر شتر لاغری که از هر راه دوری میآیند، به سوی تو روی آورند، در تفسیر نور ذیل این آیه آمده است: پیاده رفتن به حج، برتر از سواره است؛ زیرا (رجالاً) قبل از (کل ضامر) آمده است، محمدبن احمد بن جزی نیز میگوید: برخی از علما به سبب مقدم بودن تعبیر پیادهروی در آیه، استدلال کردهاند که پیاده رفتن به حج از سواره رفتن، برتر است. 2 شواهد روایی این روایات را در دو بخش کلی میتوان بررسی کرد: الف) روایات فضیلت زیارت خانه خدا با پای پیاده پشیمانی به سبب ترک حج با پای پیاده امام باقر(ع) فرمودند که ابن عباس گفت: بر چیزی پشیمان نشدم به اندازه پشیمانیام بر اینکه چرا پیاده به حج نرفتم؛ چرا که از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمودند: هر کس پیاده حج خانه خدا را انجام دهد، خداوند برای او هفت هزار عمل نیک از حسنات حرم مینویسد، گفته شد: ای رسول خدا! منظور از حسنات حرم چیست؟، فرمود: هزار هزار حسنه و فرمود: فضیلت پیاده حج گزاردن، مانند فضیلت ماه شب چهارده بر سایر ستارگان است، در روایتی دیگر، منظور از حسنات الحرم، 100 هزار برابر شدن حسنه بیان شده است. یک حج پیاده، برتر از هفتاد حج سواره و روایت شده است که هیچ بندهای به وسیلهای محبوبتر نزد خدا از راه پیمودن با پای پیاده به خانه محترمش، به او تقرب نجسته است، همانا یک حج با پای پیاده، با هفتاد حج برابر است. تذکر: همانگونه که هر رکعت نماز در مسجد الحرام، 100 هزار برابر نسبت به نماز در سایر مساجد پاداش دارد، عبادات وابسته به این مسجد نیز از فضیلت و ارزش والاتری برخودارند و از این رو در روایت برای بیان ثواب حج پیاده، از تعبیر (حسنات الحرم) استفاده شده است. معانقه فرشتگان با حاجیان پیاده از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: همانا فرشتگان بر راه مکه میایستند و چون با حاجیان ملاقات کنند، بر حاجیان سوارهای که سایبان دارند، سلام میکنند و با کاروانهای سواره و بدون سایبان مصافحه و با حجاجی که پیاده آمدهاند معانقه میکنند. طبق این روایت نورانی، میان حاجیانی که سوار بر مرکب و زیر سایهبان محمل، وارد حرم میشوند، با آنان که فقط سوارهاند و آنان که پیاده مسیر حج را طی میکنند، تفاوت بسیاری است؛ از این رو فرشتگان به گروه اول تنها سلام میدهند، با گروه دوم علاوه بر سلام دست نیز میدهند و با حاجیان پیاده علاوه بر سلام کردن و دست دادن، معانقه کرده، آنان را در آغوش میگیرند که این اکرام فوقالعاده نشانه شدت عنایت فرشتگان بر حاجیان پیاده و دلیل برتری حج پیاده بر حج سواره است. ب) روایات فضیلت زیارت معصومان(ع) با پای پیاده پاداش زیارت امیرالمؤمنین(ع) با پای پیاده از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: هر کس پیاده به زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) برود، خداوند به عدد هر گامی که بر میدارد، حجی و عمرهای در نامه عملش بنویسد و اگر پیاده نیز برگردد به عدد هر گامی، دو حج و دو عمره در نامه عملش بنویسد، در این روایت، به صراحت به برتر بودن زیارت با پای پیاده چه در مسیر رفت و چه بازگشت اشاره شده است. پاداش زیارت سیدالشهداء(ع) با پای پیاده امام صادق(ع) به حسین بن علی بن ثویر فرمودند: هر کس به قصد زیارت قبر حسین بن علی(ع) از خانهاش بیرون آید، اگر پیاده باشد خداوند به ازای هر گامی که برمیدارد حسنهای برایش ثبت و گناهی از او پاک میکند و تا زمانی که به حائر حسینی برسد، خداوند او را از رستگاران و حاجترواشدگان منظور میفرماید و چون اعمالش را تمام کند، خداوند او را از افراد ظفرمند و رستگار ثبت میکند و هنگامی که میخواهد به دیار خود بازگردد، فرشتهای نزد او آمده، به او میگوید: من فرستاده خدا هستم، پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: عملت را از نو آغاز کن که خداوند گناهان گذشته تو را بخشید. 3 شواهدی از سیره اهل بیت(ع) الف) امام مجتبی(ع) و بیست بار حج با پای پیاده حلبی میگوید از امام صادق(ع) درباره فضیلت پیاده رفتن پرسیدم. حضرت فرمودند: امام حسن(ع) سه بار ثروت خود را با خدا تقسیم کرد؛ تا آنجا که یک کفش برای خود و کفشی در راه خدا، پیراهنی برای خود و پیراهنی در راه خدا، دیناری برای خود و دیناری در راه خدا تقدیم کرد و با پای پیاده، بیست حج به جای آورد. ب) امام سجاد(ع) و حج با پای پیاده ابراهیم بن علی از پدرش نقل میکند که امام سجاد(ع) پیاده حج به جا آورده، از مدینه تا مکه بیست روز راه رفت. عبدالله بن مبارک گفت: سالی برای انجام حج به مکه رفتم. در بین راه، نوجوانی هفت یا هشت ساله بود که در کنار حجاج میرفت و زاد و توشه و مرکب سواری هم نداشت. پیش رفته، سلام کردم و عرض کردم: با چه کسی این بیابانها را طی میکنی؟، فرمود: با آفریننده این بیابان، جوابش به نظرم بزرگ آمد، گفتم: فرزندم! زاد و توشه مرکب سواری تو کجاست؟، فرمود: زاد من تقوایم و مرکبم دو پایم و هدفم مولایم است، باز در نظرم بزرگ آمد.... تا آنکه به مکه آمدم، پس از انجام اعمال حج در بازگشت در ابطح دیدم، مردم اطراف یک نفر را گرفتهاند، نگاه کردم، دیدم همان نوجوان است، پرسیدم کیست؟ گفتند: زین العابدین(ع)است. ج) امام صادق(ع) و پیادهروی برای رمی جمرات عنبسه بن مصعب گوید: امام صادق(ع) را در منا دیدم که گاهی پیاده و گاه سواره طی طریق میکند، مطلبی به ذهنم خطور کرد تا از حضرتش بپرسم، چون بر ایشان وارد شدم، آن حضرت بدون مقدمه سخن آغاز کرد و فرمود: همانا علی بن الحسین(ع) همیشه از منزلش با پای پیاده برای رمی جمرات میرفت و منزلگاه من، امروز از منزل او نسبت به جمرات کمی دورتر است، پس من سوار بر مرکب میروم تا به منزل او برسم و چون به منزل او رسیدم، پیاده میشوم و با پای پیاده برای رمی جمرات راهی میشوم. د) امام زمان(عج) و پیادهروی هر ساله برای حج ابونعیم انصاری زیدی میگوید: در روز ششم ماه ذیالحجه از سال 293 قمری با جماعتی از حاجیان در مسجدالحرام و کنار مستجار بودیم، ناگاه جوانی از حال طواف به سوی ما آمد که دو حوله احرام به تن داشت و کفشهایش در دستش بود. چون او را دیدیم، از هیبتش همگی به پا خاستیم و در میان ما نبود، کسی جز آنکه ایستاد و بر او سلام داد، در این روایت طولانی آمده است که راوی، آن جوان را در شب عرفه نیز مشاهده کرد و گفت: از جمعیتی که اطراف آن جوان بودند، پرسیدم آیا این علوی را میشناسید؟، آنان گفتند: او هر سال با پای پیاده همراه ما حج به جای میآورد و در آخر روایت آمده است که او صاحب الزمان(عج) است. 4 سیره اصحاب ائمه(ع)، علما و سایر شیعیان الف) زیارت امام با پای پیاده، دلیل ارادت خالصانه اصحاب عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ الْعِجْلِیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ قَادِمٌ مِنْ خُرَاسَانَ مَاشِیاً فَأَخْرَجَ رِجْلَیْهِ وَ قَدْ تَغَلَّفَتَا وَ قَالَ أَمَا وَ اللهِ مَا جَاءَ بِی مِنْ حَیْثُ جِئْتُ إِلَّا حُبُّکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ. فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ(ع): وَ اللهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَهُ اللهُ مَعَنَا وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ؟. استاد مطهری(ره) در توضیح و ترجمه این روایت میفرمایند: شخصی که اهل خراسان بود، از راه دور با رنج فراوان آمد، خدمت امام باقر(ع) -عشق به اهل بیت او را کشانده بود-؛ در حالی که چون با پای پیاده آمده بود، کفشهایش از بین رفته و پایش ترک خورده و پاشنه آن، شکاف زیادی برداشته بود، آمد خدمت امام با یک عشق و ولعی، خدا را شکر کرد که بالاخره به مقصود خودش رسید. بعد پایش را نشان داد با آن شکافها که خون آمده بود و عرض کرد: یا ابن رسولالله! چیزی مرا به اینجا نیاورد جز صحبت شما اهل بیت که از خراسان تا اینجا پیاده آمدهام، امام(ع) این جمله را فرمود: هر کس هر چه را دوست داشته باشد، با هموست و حقیقتش همان میشود و با همان محشور میشود. ب) زیارت جابربن عبدالله انصاری با پای پیاده طبق برخی نقلها، جابربن عبدالله انصاری در اربعین اول، همراه با عطیه با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شد. ج) سیره علما در زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده از نظر تاریخی، ظاهراً در زمان شیخ انصاری سفر زیارتی به کربلا با پای پیاده مرسوم بوده است، اما پس از ایشان این سیره کمرنگ شده تا آنکه مرحوم میرزای نوری که از محدثان بزرگ و استاد شیخ عباس قمی بود در زمان خود زیارت به سوی کربلا با پای پیاده را از نجف آغاز کرد و از آن پس این سنت حسنه در سیره بسیاری از علما و بزرگان دینی قرار گرفته است؛ بزرگانی چون آیات سیدمهدی بحرالعلوم، ملکی تبریزی، میرزای نایینی، شیخ محمدحسین اصفهانی (معروف به کمپانی)، همچنین در احوالات حکیم بزرگ ملاصدرا آمده است که او شش سفر با پای پیاده به حج مشرف شد. به فضل الهی، امروزه نیز شاهدیم پس از سقوط رژیم بعث عراق، هر سال بر شکوه زیارت سیدالشهدا(ع) افزوده میشود، آن هم با پای پیاده و به ویژه در ایام اربعین حسینی(ع). منبع: نشریه خلق
زیارت، راهکار برقراری ارتباط با معصوم(ع) در زمان غیبت و ظهور و در زمان حیات و ممات اوست، زیارت، از مهمترین عوامل تربیتی و راهبرد اهلبیت(ع) برای ایجاد، تقویت و تعمیق ارتباط شیعیان با ارواح آسمانی و مطهر خاندان عصمت است،این ارتباط باید از یک ارتباط موقت و احساسی و مقطعی فراتر رفته به ارتباطی دائمی و عارفانه تبدیل شود تا برآیند آن، تربیت شیعهای واقعی و عاشق اهل بیت(ع) باشد، در ادامه به مبانی نظری زیارت پیاده به روایت حجت الاسلام مهدی نیلیپور اشاره میشود:
ساز و کار زیارت، ابزاری معنوی و بسیار مؤثر و روحافزاست که در فرهنگ تشیع، جایگاهی ویژه دارد. زیارت از دیدگاه اهل بیت(ع) جریانی چند لایه با ابعاد فرهنگی، سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و عرفانی است که تأثیرات فردی و اجتماعی متعددی دارد.
شناخت مبانی نظری زیارت، آن هم زیارت با پای پیاده، انگیزه بهرهمندی از برکات بیشمار آن را دوچندان میکند و گامی مؤثر در راستای ترویج و تبلیغ فرهنگ ناب زیارت است.
حضور در میان خیل زائران پیاده کربلا در ایام اربعین 1435 ق (1392 ش) بهانهای شد تا با نگاهی قرآنی و روایی به (مبانی نظری زیارت با پای پیاده) و آنگاه زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده به واکاوی اهمیت و ارزش این نوع زیارت بپردازیم.
در خصوص کیفیت زیارت؛ چه زیارت خانه خدا و مدینه منوره و چه زیارت سایر عتبات عالیات، با توجه به چگونگی طی کردن مسیر، دو مرتبه وجود دارد:
مرتبه نخست که مرتبه آسان و مرجوح است، همان طی مسیر با وسیله نقلیه و با استفاده از امکانات رفاهی در خوراک، پوشاک و مکان استراحت است که این قسم، خود دارای مراتب حداقلی تا حداکثری است.
مرتبه دوم مرتبه سختتر و راجح است که همان طی مسیر با پای پیاده و بهرهمندی از حداقل امکانات است، این قسم سفر زیارتی که برگرفته از روحیات جهادی بوده و در کمال سادگی و تنزه از امور رفاهی انجام میپذیرد، نوعی ریاضت شرعی است که برکات فراوان معنوی و تربیتی برای زائر به دنبال دارد.
از میان این دو قسم زیارت، شواهد و جهتگیریهای قرآنی، روایات و سیره انبیا و اولیای الهی و بسیاری از عرفا و بزرگان، ناظر به شیوه دوم است که در اینجا به تعدادی از این شواهد اشاره میکنیم:
1 شاهد قرآنی
قرآن در آیه اعلام حج و بیان آداب حج، تشرف با پای پیاده را بر تشرف با مرکبسواری مقدم میشمارد و میفرماید: (وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ)؛ ای ابراهیم! در میان مردم برای ادای حج، بانگ برآور تا زائران پیاده و سواره بر هر شتر لاغری که از هر راه دوری میآیند، به سوی تو روی آورند، در تفسیر نور ذیل این آیه آمده است: پیاده رفتن به حج، برتر از سواره است؛ زیرا (رجالاً) قبل از (کل ضامر) آمده است، محمدبن احمد بن جزی نیز میگوید: برخی از علما به سبب مقدم بودن تعبیر پیادهروی در آیه، استدلال کردهاند که پیاده رفتن به حج از سواره رفتن، برتر است.
2 شواهد روایی
این روایات را در دو بخش کلی میتوان بررسی کرد:
الف) روایات فضیلت زیارت خانه خدا با پای پیاده
پشیمانی به سبب ترک حج با پای پیاده
امام باقر(ع) فرمودند که ابن عباس گفت: بر چیزی پشیمان نشدم به اندازه پشیمانیام بر اینکه چرا پیاده به حج نرفتم؛ چرا که از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمودند: هر کس پیاده حج خانه خدا را انجام دهد، خداوند برای او هفت هزار عمل نیک از حسنات حرم مینویسد، گفته شد: ای رسول خدا! منظور از حسنات حرم چیست؟، فرمود: هزار هزار حسنه و فرمود: فضیلت پیاده حج گزاردن، مانند فضیلت ماه شب چهارده بر سایر ستارگان است، در روایتی دیگر، منظور از حسنات الحرم، 100 هزار برابر شدن حسنه بیان شده است.
یک حج پیاده، برتر از هفتاد حج سواره
و روایت شده است که هیچ بندهای به وسیلهای محبوبتر نزد خدا از راه پیمودن با پای پیاده به خانه محترمش، به او تقرب نجسته است، همانا یک حج با پای پیاده، با هفتاد حج برابر است.
تذکر: همانگونه که هر رکعت نماز در مسجد الحرام، 100 هزار برابر نسبت به نماز در سایر مساجد پاداش دارد، عبادات وابسته به این مسجد نیز از فضیلت و ارزش والاتری برخودارند و از این رو در روایت برای بیان ثواب حج پیاده، از تعبیر (حسنات الحرم) استفاده شده است.
معانقه فرشتگان با حاجیان پیاده
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: همانا فرشتگان بر راه مکه میایستند و چون با حاجیان ملاقات کنند، بر حاجیان سوارهای که سایبان دارند، سلام میکنند و با کاروانهای سواره و بدون سایبان مصافحه و با حجاجی که پیاده آمدهاند معانقه میکنند.
طبق این روایت نورانی، میان حاجیانی که سوار بر مرکب و زیر سایهبان محمل، وارد حرم میشوند، با آنان که فقط سوارهاند و آنان که پیاده مسیر حج را طی میکنند، تفاوت بسیاری است؛ از این رو فرشتگان به گروه اول تنها سلام میدهند، با گروه دوم علاوه بر سلام دست نیز میدهند و با حاجیان پیاده علاوه بر سلام کردن و دست دادن، معانقه کرده، آنان را در آغوش میگیرند که این اکرام فوقالعاده نشانه شدت عنایت فرشتگان بر حاجیان پیاده و دلیل برتری حج پیاده بر حج سواره است.
ب) روایات فضیلت زیارت معصومان(ع) با پای پیاده
پاداش زیارت امیرالمؤمنین(ع) با پای پیاده
از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: هر کس پیاده به زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) برود، خداوند به عدد هر گامی که بر میدارد، حجی و عمرهای در نامه عملش بنویسد و اگر پیاده نیز برگردد به عدد هر گامی، دو حج و دو عمره در نامه عملش بنویسد، در این روایت، به صراحت به برتر بودن زیارت با پای پیاده چه در مسیر رفت و چه بازگشت اشاره شده است.
پاداش زیارت سیدالشهداء(ع) با پای پیاده
امام صادق(ع) به حسین بن علی بن ثویر فرمودند: هر کس به قصد زیارت قبر حسین بن علی(ع) از خانهاش بیرون آید، اگر پیاده باشد خداوند به ازای هر گامی که برمیدارد حسنهای برایش ثبت و گناهی از او پاک میکند و تا زمانی که به حائر حسینی برسد، خداوند او را از رستگاران و حاجترواشدگان منظور میفرماید و چون اعمالش را تمام کند، خداوند او را از افراد ظفرمند و رستگار ثبت میکند و هنگامی که میخواهد به دیار خود بازگردد، فرشتهای نزد او آمده، به او میگوید: من فرستاده خدا هستم، پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: عملت را از نو آغاز کن که خداوند گناهان گذشته تو را بخشید.
3 شواهدی از سیره اهل بیت(ع)
الف) امام مجتبی(ع) و بیست بار حج با پای پیاده
حلبی میگوید از امام صادق(ع) درباره فضیلت پیاده رفتن پرسیدم. حضرت فرمودند: امام حسن(ع) سه بار ثروت خود را با خدا تقسیم کرد؛ تا آنجا که یک کفش برای خود و کفشی در راه خدا، پیراهنی برای خود و پیراهنی در راه خدا، دیناری برای خود و دیناری در راه خدا تقدیم کرد و با پای پیاده، بیست حج به جای آورد.
ب) امام سجاد(ع) و حج با پای پیاده
ابراهیم بن علی از پدرش نقل میکند که امام سجاد(ع) پیاده حج به جا آورده، از مدینه تا مکه بیست روز راه رفت.
عبدالله بن مبارک گفت: سالی برای انجام حج به مکه رفتم. در بین راه، نوجوانی هفت یا هشت ساله بود که در کنار حجاج میرفت و زاد و توشه و مرکب سواری هم نداشت. پیش رفته، سلام کردم و عرض کردم: با چه کسی این بیابانها را طی میکنی؟، فرمود: با آفریننده این بیابان، جوابش به نظرم بزرگ آمد، گفتم: فرزندم! زاد و توشه مرکب سواری تو کجاست؟، فرمود: زاد من تقوایم و مرکبم دو پایم و هدفم مولایم است، باز در نظرم بزرگ آمد.... تا آنکه به مکه آمدم، پس از انجام اعمال حج در بازگشت در ابطح دیدم، مردم اطراف یک نفر را گرفتهاند، نگاه کردم، دیدم همان نوجوان است، پرسیدم کیست؟ گفتند: زین العابدین(ع)است.
ج) امام صادق(ع) و پیادهروی برای رمی جمرات
عنبسه بن مصعب گوید: امام صادق(ع) را در منا دیدم که گاهی پیاده و گاه سواره طی طریق میکند، مطلبی به ذهنم خطور کرد تا از حضرتش بپرسم، چون بر ایشان وارد شدم، آن حضرت بدون مقدمه سخن آغاز کرد و فرمود: همانا علی بن الحسین(ع) همیشه از منزلش با پای پیاده برای رمی جمرات میرفت و منزلگاه من، امروز از منزل او نسبت به جمرات کمی دورتر است، پس من سوار بر مرکب میروم تا به منزل او برسم و چون به منزل او رسیدم، پیاده میشوم و با پای پیاده برای رمی جمرات راهی میشوم.
د) امام زمان(عج) و پیادهروی هر ساله برای حج
ابونعیم انصاری زیدی میگوید: در روز ششم ماه ذیالحجه از سال 293 قمری با جماعتی از حاجیان در مسجدالحرام و کنار مستجار بودیم، ناگاه جوانی از حال طواف به سوی ما آمد که دو حوله احرام به تن داشت و کفشهایش در دستش بود. چون او را دیدیم، از هیبتش همگی به پا خاستیم و در میان ما نبود، کسی جز آنکه ایستاد و بر او سلام داد، در این روایت طولانی آمده است که راوی، آن جوان را در شب عرفه نیز مشاهده کرد و گفت: از جمعیتی که اطراف آن جوان بودند، پرسیدم آیا این علوی را میشناسید؟، آنان گفتند: او هر سال با پای پیاده همراه ما حج به جای میآورد و در آخر روایت آمده است که او صاحب الزمان(عج) است.
4 سیره اصحاب ائمه(ع)، علما و سایر شیعیان
الف) زیارت امام با پای پیاده، دلیل ارادت خالصانه اصحاب
عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ الْعِجْلِیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ قَادِمٌ مِنْ خُرَاسَانَ مَاشِیاً فَأَخْرَجَ رِجْلَیْهِ وَ قَدْ تَغَلَّفَتَا وَ قَالَ أَمَا وَ اللهِ مَا جَاءَ بِی مِنْ حَیْثُ جِئْتُ إِلَّا حُبُّکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ. فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ(ع): وَ اللهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَهُ اللهُ مَعَنَا وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ؟.
استاد مطهری(ره) در توضیح و ترجمه این روایت میفرمایند: شخصی که اهل خراسان بود، از راه دور با رنج فراوان آمد، خدمت امام باقر(ع) -عشق به اهل بیت او را کشانده بود-؛ در حالی که چون با پای پیاده آمده بود، کفشهایش از بین رفته و پایش ترک خورده و پاشنه آن، شکاف زیادی برداشته بود، آمد خدمت امام با یک عشق و ولعی، خدا را شکر کرد که بالاخره به مقصود خودش رسید. بعد پایش را نشان داد با آن شکافها که خون آمده بود و عرض کرد: یا ابن رسولالله! چیزی مرا به اینجا نیاورد جز صحبت شما اهل بیت که از خراسان تا اینجا پیاده آمدهام، امام(ع) این جمله را فرمود: هر کس هر چه را دوست داشته باشد، با هموست و حقیقتش همان میشود و با همان محشور میشود.
ب) زیارت جابربن عبدالله انصاری با پای پیاده
طبق برخی نقلها، جابربن عبدالله انصاری در اربعین اول، همراه با عطیه با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شد.
ج) سیره علما در زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده
از نظر تاریخی، ظاهراً در زمان شیخ انصاری سفر زیارتی به کربلا با پای پیاده مرسوم بوده است، اما پس از ایشان این سیره کمرنگ شده تا آنکه مرحوم میرزای نوری که از محدثان بزرگ و استاد شیخ عباس قمی بود در زمان خود زیارت به سوی کربلا با پای پیاده را از نجف آغاز کرد و از آن پس این سنت حسنه در سیره بسیاری از علما و بزرگان دینی قرار گرفته است؛ بزرگانی چون آیات سیدمهدی بحرالعلوم، ملکی تبریزی، میرزای نایینی، شیخ محمدحسین اصفهانی (معروف به کمپانی)، همچنین در احوالات حکیم بزرگ ملاصدرا آمده است که او شش سفر با پای پیاده به حج مشرف شد.
به فضل الهی، امروزه نیز شاهدیم پس از سقوط رژیم بعث عراق، هر سال بر شکوه زیارت سیدالشهدا(ع) افزوده میشود، آن هم با پای پیاده و به ویژه در ایام اربعین حسینی(ع).
منبع: نشریه خلق
- [آیت الله شبیری زنجانی] با توجه به ازدحام جمعیت جهت زیارت اربعین؛ آیا زیارت اربعین اختصاص به خود روز اربعین دارد یا ایام قبل و بعد از اربعین را نیز شامل میشود؟
- [سایر] دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست؟
- [سایر] دلیل بزرگداشت اربعین چیست؟
- [سایر] دلیل بزرگداشت اربعین چیست؟
- [سایر] اربعین حسینی در چه سالی واقع شده است؟
- [سایر] اربعین در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] آیا اربعین امام حسین علیه السلام بعد از 40 روز در کربلا بوده است یا نه؟ اگر نبوده است پس فلسفه زیارت اربعین در بیستم صفر چیست؟
- [سایر] آیا اربعین امام حسین ( علیه السلام ) بعد از 40 روز در کربلا بوده است یا نه؟ اگر نبوده است پس فلسفه زیارت اربعین در بیستم صفر چیست؟
- [سایر] آیا اهل بیت امام حسین علیه السلام در اولین اربعین به کربلا آمده اند، یا دومین اربعین؟ نظر علمای بزرگ را نیز بیان کنید؟
- [سایر] آیا پوشیدن لباس مشکی از عاشورا تا اربعین حسینی مکروه است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بر مسلمانان لازم است که حقوق و روابط اجتماعی خود را طبق احکام اسلام، مرتب و منظم کنند و از بدع و سنت های بیگانگان، جداً پرهیز نمایند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله مظاهری] در مواردی که نمیتوان عقد هبه را به هم زد میتوان در ضمن عقد هبه شرط کرد که اگر بخواهد عقد را فسخ کند (و این شرط مخالف کتاب و سنت نیست).
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] وضو گرفتن از حوض و دستشویی مدرسهای که انسان نمیداند آن حوض و دستشویی را برای همه مردم وقف کردهاند یا برای محصّلین همان مدرسه، در صورتی که از راهی ثابت شود که برای همه مردم وقف شده اشکال ندارد؛ مثل این که معمولاً مردم در آنجا وضو میگیرند به گونهای که برای نوع مردم اطمینان حاصل میشود که برای همه مردم وقف شده است. و اگر ثابت نشود، چنانچه شک در اصل عبارت وقف باشد وضو گرفتن اشکال دارد، مثلاً اگر انسان نداند در عبارت وقف، نام سادات حسینی ذکر شده یا سادات موسوی و او خودش از سادات حسینی باشد نه موسوی، نمیتواند در آن موقوفه تصرف کند؛ ولی اگر اصل عبارت وقف روشن است و شک کند که واقف خصوصیتی دیگر را نیز معتبر کرده است یا نه، وضو گرفتن مانعی ندارد، مثلاً اگر میداند وقف سادات است و شک میکند واقف موسوی بودن را نیز قید کرده یا نه، در این صورت حکم میشود که وقف تمام سادات است و وضو گرفتن اشکالی ندارد.