تعداد یاران امام در کربلا بسیار متفاوت و به صورتهای زیر نقل شده است: 1. ششصد نفر: متشکل از پانصد سواره و یکصد پیاده. این تعداد را (مسعودی) در (مروج الذهب) نقل کرده است.[1] 2. یکصد و چهل و پنج نفر: در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده که: تعداد یاران امام حسین(ع) در کربلا یکصد و چهل و پنج نفر بودند . از این تعداد 45 نفر سواره و یکصد نفر پیاده بودند.[2] 3. یکصد نفر: به نظر برخی تعداد یاران امام در کربلا حدود یکصد نفر بود.[3] 4. هفتاد و دو نفر: ابو مخنف تعداد یاران امام را 72 تن ذکر کرده است. این لشکر کوچک امام متشکّل از 32 نفر سواره و40 نفر پیاده بود.[4] هر چند این قول اخیر توسط منابع بسیاری مورد تایید قرار گرفته و بسیاری بر آن تاکید کردهاند اما نمیتوان به آن پایبند شد و باید گفت تعداد یاران امام بیش از اینها بوده است. موید این سخن اسامی نام برده شده از شهدا در زیارت ناحیه مقدسه است. در این زیارتنامه تعداد شهداء بیش از این تعداد (72نفر) است.[5] پی نوشتها: [1] . مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، (تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، 1409ق) ج3، ص61. [2] . طبری، تاریخ الامم و الملوک، (محقق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، روائع التراث العربی، بیتا) ج5، ص389. [3] . طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص392-393. [4] - بَلاذُری، انساب الاشراف، (محققین: سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، چ اول، 1417 ق)ج3، ص395؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج5، ص422؛ شیخ مفید، الارشاد، (تحقیق: موسسة آل البیت(ع)، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، چ اول، 1413ق)ج2، ص 95؛ دِیْنَوَرِی، الاخبار الطوال، (محقق: عصام محمد الحاج علی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چ اول، 1421 ق)ص 378؛ ابناعثم، کتابالفتوح، (محقق: علی شیری، بیروت، دار الأضواء، چ اول، 1411 ق) ج5، ص101؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، (تحقیق: مکتب التراث، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ چهارم، 1408ق)ج2، ص560؛ خوارزمی، مقتل الحسین، (محقق: محمد سماوی، نجف، مطبعة الزهراء، 1367 ق) ج2، ص4؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، (تحقیق: مکتب تحقیق التراث، بیروت، دار احیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، 1413 ق) ج8، . [5] . دائره المعارف تشیع، ج10، ص110، کلمه شهدای کربلا . منبع:سایت انوار طاها
آیا همه منابع تعداد یاران امام حسین علیهالسلام در کربلا را 72 نفر نوشتهاند یا قول دیگری هم هست؟
تعداد یاران امام در کربلا بسیار متفاوت و به صورتهای زیر نقل شده است:
1. ششصد نفر: متشکل از پانصد سواره و یکصد پیاده. این تعداد را (مسعودی) در (مروج الذهب) نقل کرده است.[1]
2. یکصد و چهل و پنج نفر: در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده که: تعداد یاران امام حسین(ع) در کربلا یکصد و چهل و پنج نفر بودند . از این تعداد 45 نفر سواره و یکصد نفر پیاده بودند.[2]
3. یکصد نفر: به نظر برخی تعداد یاران امام در کربلا حدود یکصد نفر بود.[3]
4. هفتاد و دو نفر: ابو مخنف تعداد یاران امام را 72 تن ذکر کرده است. این لشکر کوچک امام متشکّل از 32 نفر سواره و40 نفر پیاده بود.[4]
هر چند این قول اخیر توسط منابع بسیاری مورد تایید قرار گرفته و بسیاری بر آن تاکید کردهاند اما نمیتوان به آن پایبند شد و باید گفت تعداد یاران امام بیش از اینها بوده است. موید این سخن اسامی نام برده شده از شهدا در زیارت ناحیه مقدسه است. در این زیارتنامه تعداد شهداء بیش از این تعداد (72نفر) است.[5]
پی نوشتها:
[1] . مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، (تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، 1409ق) ج3، ص61.
[2] . طبری، تاریخ الامم و الملوک، (محقق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، روائع التراث العربی، بیتا) ج5، ص389.
[3] . طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص392-393.
[4] - بَلاذُری، انساب الاشراف، (محققین: سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، چ اول، 1417 ق)ج3، ص395؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج5، ص422؛ شیخ مفید، الارشاد، (تحقیق: موسسة آل البیت(ع)، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، چ اول، 1413ق)ج2، ص 95؛ دِیْنَوَرِی، الاخبار الطوال، (محقق: عصام محمد الحاج علی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چ اول، 1421 ق)ص 378؛ ابناعثم، کتابالفتوح، (محقق: علی شیری، بیروت، دار الأضواء، چ اول، 1411 ق) ج5، ص101؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، (تحقیق: مکتب التراث، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ چهارم، 1408ق)ج2، ص560؛ خوارزمی، مقتل الحسین، (محقق: محمد سماوی، نجف، مطبعة الزهراء، 1367 ق) ج2، ص4؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، (تحقیق: مکتب تحقیق التراث، بیروت، دار احیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، 1413 ق) ج8، .
[5] . دائره المعارف تشیع، ج10، ص110، کلمه شهدای کربلا .
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] تعداد یاران امام حسین(علیه السلام) در کربلا چند نفر بوده است؟ تعداد شهدا چند نفر بوده؟
- [سایر] آیا شهدای کربلا با امام حسین (ع) 72 نفر بودند یا با حُرّ که آخرین نفر بود که به امام (ع) پیوست 72 نفر شدند؟
- [سایر] تعداد یاران امام حسین(ع) در کربلا چند نفر بود؟ چند نفر آنها از بنی هاشم بودند؟
- [سایر] در روز عاشورا از یاران امام حسین علیهالسلام کسی از حضرت جدا شد؟
- [سایر] چرا اصحاب امام حسین (علیهالسلام)، سخن حضرت را در شب عاشورا اطاعت نکردند؟
- [سایر] آیا مقام معنوی شهدای کربلا و یاران امام حسین(علیه السلام) همگی یکسان است؟ آیا توسل به یاران امام حسین(علیه السلام) صحیح است؟
- [سایر] نام شهدای کربلا چیست؟
- [سایر] مهمترین مقتلهای شهدای کربلا کداماند؟
- [سایر] آیا امام سجاد(ع) قیام مختار را تأیید کرد؟ وقتی مختار به حکومت رسید قول داد که بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا حکومت را به شورایی میسپارد تا آنان حاکم را انتخاب کنند. چرا مختار این حرف را زد؟ چرا ایشان بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا و شکست دادن ارتش شام، حکومت را به امام سجاد(ع) ندادند؟
- [سایر] شهدای کربلا چند روز در صحرای کربلا روی زمین بودند؟
- [آیت الله بهجت] اگر دو نفر عادل بگویند سفر هشت فرسخ است و دو نفر عادل دیگر بگویند نیست، بنابر احوط باید قول دوم را بگیرد و نماز را تمام بخواند و اگر شکسته خوانده اعاده کند، حتی اگر بعداً هم معلوم شود که هشت فرسخ بوده، مگر اینکه نماز اول را با قصد قربت خوانده باشد که در این صورت همان نماز کافی است.
- [آیت الله مظاهری] در روایتی وارد شده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند هر رکعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد، و اگر دو نفر اقتدا کنند هر رکعتی ثواب ششصد نماز دارد، و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر میشود تا به ده نفر برسند، و تعداد آنان که از ده نفر گذشت اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمیتوانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بدست آوردن فتوی مجتهد سه راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوّم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل می کنند، و اکتفا به خبر دادن یک نفر عادل اشکال داردمگر آنکه از قول او علم یا اطمینان حاصل شود. سوّم: دیدن فتوا در رساله مجتهد در صورتی که انسان بدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد یعنی بداند که تمام رساله را خود مجتهد و یا افراد مورد وثوق وی ملاحظه نموده اند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی بگوید من ولی میت هستم یا ولی میت به من اجازه داده که غسل و کفن و دفن میت را انجام دهم یا بگوید راجع به امور تجهیز میت من وصی او می باشم چنانچه به حرف او اطمینان باشد یا میت در تصرف او باشد یا این که دو نفر عادل یا یک نفر ثقه که ظن برخلاف قول او نباشد به گفته او شهادت دهند باید حرف او را قبول کرد
- [آیت الله شبیری زنجانی] کر بودن آب به دو راه ثابت میشود: اوّل: آن که خود انسان یا نوع مردم یقین یا اطمینان کنند و چنانچه در موردی، نوع مردم اطمینان ندارند و انسان برخلاف متعارف، اطمینان داشته باشد کفایت نمیکند. دوّم: آن که دو مرد عادل به آن خبر دهند و بنا بر احتیاط واجب قول یک نفر عادل کفایت نمیکند.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه هوا ابری باشد، و یا صاف باشد و دیگران نیز به دیدن ماه اقدام کنند ولی هیچ کس جز این دو نفر مدعی رؤیت نباشند در این دو صورت به قول دو عادل نیز ماه ثابت نمی شود و بعید نیست که اشتباه باصره بوده است.
- [آیت الله اردبیلی] در نماز جمعه علاوه بر شرایطی که برای صحّت نماز گفته شده است، پنج شرط دیگر نیز وجود دارد: 1 نماز جمعه باید به جماعت خوانده شود. 2 حداقل تعداد نمازگزاران با امام جمعه باید پنج نفر مرد عاقل و بالغ و بنابر احتیاط غیر مسافر باشند. 3 امام جمعه قبل از نماز دو خطبه بخواند. 4 بین دو محلّی که نماز جمعه برگزار میشود، حداقل یک فرسخ شرعی فاصله باشد. 5 امام جمعه واجد شرایط باشد.
- [آیت الله سبحانی] اول ماه با محاسبات نجومی ثابت نمی شود. ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید و اگر با محاسبات علمی امکان رؤیت هلال را نفی کنند ثبوت هلال با شهادت دو نفر عادل مشکل می باشد. و احادیث مربوط به عدم حجیت قول منجم و... مربوط به محاسبات ظنی آن روز بوده و ارتباطی به محاسبات علمی امروز ندارد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که میخواهد نماز بخواند، باید برای پیدا کردن قبله کوشش نماید تا اطمینان پیدا کند قبله کدام طرف است، و میتواند به گفته یک نفر ثقه یا به قول کسی که از روی قاعده علمی قبله را میشناسد گرچه فاسق یا کافر باشد و گمان هم پیدا نشود عمل کند و همچنین است محراب مسجد مسلمانان یا قبرهای آنان یا گفته صاحب خانه و رستوران و مانند آن.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که می داند یا دو شاهد عادل یا یک نفر عادل که قول او اطمینان بخش باشد، خبر دهد که آب پیدا نمی کند ، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز ، وضوی خود را باطل کند یا آبی که دارد بریزد معصیت کرده ولی نمازش با تیمم صحیح است ، اگر چه احتیاط مستحب آن است که قضای آن نماز را بخواند . دوم : عدم امکان دسترسی به آب موجود