نسائی از علمای اهل سنت و صاحب کتاب (سنن نسایی) که یکی از کتب صحاح سته اهل سنت می باشد، در کتاب السنن الکبری چنین آورده است: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از آخربن حج (حجة الوداع) بر می گشت و به غدیر خم رسید، دستور داد همه بایستند، سپس فرمود: به زودی دعوت خدا را اجابت خواهم کرد، همانا من دو چیز گران بها نزد شما می گذارم که یکی بزرگتر از دیگری است: 1. کتاب خدا؛ 2. و عترتم و اهل بیتم. آنگاه فرمود: سپس نگاه کنید که چگونه با این دو رفتار می نمائید؛ به درستی که این دو از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد گردند. سپس فرمود: خداوند مولای من است و من مولای همه مومنانم، بعد دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: هر کس من مولای اویم، پس این مولای اوست. بار پروردگارا کسی که او را دوست می دارد، دوستش دار و کسی که او را دشمن بدارد، دشمنش دار[1] یادآور می شویم حدیث غدیر که در واقع خطبه طولانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر خم بود، به طور مفصل در کتاب های صحاح سته نیامده است، ولی جملاتی که در ولایت و امامت امیر مومنان علیه السلام می باشد ، در این کتاب ها نقل شده است و می توان گفت که صحاح به اصل حدیث اشاره کرده اند ولی کل خطبه را نیاورده اند و این حدیث نزد علمای اهل سنت از احادیث معتبر و غیر قابل انکار می باشد که به چند نمونه اشاره می شود: 1. احمد مغربی از علمای اهل سنت می نویسد: حدیث غدیر صحیح است، ثابت شده است، متواتر است و بیش از صد طریق نقل شده است و خیلی از افراد این حدیث را به طور جدا گانه نوشته اند.[2] 2. ابن عاصم دیگر عالم سنی نیز می نویسد: حدیث (من کنت مولاه فعلی مولاه) در نهایت صحت است که جماعتی از صحابه با طرق مختلف آن را نقل کرده اند و همه اینها با سلسله سند های صحیح است.[3] 3. اسکافی عالم دیگر اهل سنت ادعای متواتر بودن حدیث غدیر در میان همه مسلمانان را کرده است.[4] حدیث غدیر در صحاح سته: در کتب اهل سنت و به خصوص صحاح سته به جملاتی از خطبه غدیر که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایراد کرده اند، اشاره شده است و این جملات را در ذیل فضائل امیرمؤمنان علیه السلام آورده اند ازجمله: 1. یکی از جملاتی که در غدیر خم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده عبارت : (من کنت مولاه فعلی مولاه) می باشد ؛ در سنن ابن ماجه که یکی از صحاح سته است، آمده: سعد بن و قاص از بی احترامی معاویه بر امیر مؤمنان علی علیه السلام غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: (هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست).[5] 2. در سنن ترمزی یکی دیگر از کتاب های صحاح سته از زید بن ارقم نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: (هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست).[6] 3. نسائی که سنن او از صحاح سته اهل سنت می باشد، حدیث غدیر را در سه کتاب دیگرش نیز آورده است که بیانگر اهمیت این حدیث است که فقط به اسامی این سه کتاب اشاره می شود: السنن الکبری، ج 5، ص 131؛ خصائص امیر المؤمنین، ص 50؛ فضائل الصحابه، ص 14. 4. سنن ابن ماجه نیز حدیث غدیر را چنین روایت می کند: براء بن عازب گویدکه در حجة الوداع در یکی از راه ها، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیاده شد و مردم را برای نماز جمع کرد و سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: آیا من از مومنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مومنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.[7] 5. یکی از احادیثی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را در خطبه غدیر آورده ، حدیث ثقلین است و این در صحاح سته موجود است: مسلم در کتاب صحیح خود که از کتاب های صحاح سته و معتبر ترین آن هاست آورده: زید بن ارقم می گوید در غدیر خم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایستاد و خطبه خوانده فرمود: ای مردم! من هم بشرم و بزودی به سوی خدا می روم و من برای شما دو امانت گران بها می گذارم: اولش کتاب خداست که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را گرفته و به آن تمسک جوئید و به آن رغبت کنید و سپس فرمود: و اهل بیتم. بعد از این سه مرتبه فرمود: اذکرکم الله فی اهل بیتی.[8] ترمذی نیز در کتابش که از صحاح سته است، می نویسد: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: همانا دو چیز برای شما می گذارم و مادامی که به آن دو تمسک جوئید گمراه نخواهید شد: یکی از آن ها بزرگ تر از دیگری است، کتاب خدا ریسمان الهی است که از آسمان به زمین وصل است و عترت و اهل بیتم، و این دو از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند، پس ببینید چگونه با آن ها رفتار می کنید.[9] نسائی که سننش از صحاح سته است در کتاب های دیگرش حدیث ثقلین را جزو حدیث غدیر دانسته که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را بعد از نصب و معرفی امیر مومنان علیه السلام به ولایت، ایراد فرموده است : فضائل الصحابه، ص 15؛ السنن الکبری، ج 5، ص 45؛ خصائص امیر المؤمنین، ص 93. علاوه بر این کتاب ها، حدیث (من کنت مولاه فعلی مولاه) در 67 کتاب روائی و تفسیری اهل سنت و حدود 230 مرتبه از راویان مختلف نقل شده است که بیانگر غیر قابل انکار بودن حدیث غدیرمی باشد. حدیث (انی تارک فیکم الثقلین... یا فیکم امرین...) نیز در بیش از 48 کتاب حدیثی و تفسیری اهل سنت و بیش از 102 مرتبه نقل شده است. همه اینها علاوه بر روایاتی است که در فضایل امیر مومنان علیه السلام در کتاب های اهل سنت نقل شده است به طوری که نسائی کتابی مستقل درباره خصائص امیر المومنین علیه السلام می نویسد و به حدیث غدیر اشاره می کند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 مسند احمد بن حنبل، (امام حنفی های اهل سنت)، ج1، ج3، ج4، ج5. 2 دانشنامه امیر المؤمنین، محمد محمدی ری شهری، ج 2 باترجمه: عبد الهادی مسعودی. پاورقی ها: [1]. نسائی، احمد، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1411ق، ج5، ص45. [2]. مغربی، احمد، فتح الملک العله بصحه حدیث باب مدینه العلم علی، اصفهان، مکتبه امیرالمومنین(ع)، ص12. [3]. ضحاک، ابن ابی عاصم، کتاب السنه، بیروت، المکتبة الاسلامی، چاپ سوم، 1413ق، ص522. [4]. اسکافی، محمد، المعیار و الموازنه، بی جا، بی نا، بی تا، ص71 و 210. [5]. قزوینی، احمد، سنن ابن ماجه، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج1، ص45. [6]. ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، 1403ق، ج5، ص297. [7]. سنن ابن ماجه، همان، ج1، ص43. [8]. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج7، ص123. [9]. سنن الترمذی، همان، ج5، ص329.
نسائی از علمای اهل سنت و صاحب کتاب (سنن نسایی) که یکی از کتب صحاح سته اهل سنت می باشد، در کتاب السنن الکبری چنین آورده است:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از آخربن حج (حجة الوداع) بر می گشت و به غدیر خم رسید، دستور داد همه بایستند، سپس فرمود: به زودی دعوت خدا را اجابت خواهم کرد، همانا من دو چیز گران بها نزد شما می گذارم که یکی بزرگتر از دیگری است:
1. کتاب خدا؛
2. و عترتم و اهل بیتم.
آنگاه فرمود: سپس نگاه کنید که چگونه با این دو رفتار می نمائید؛ به درستی که این دو از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد گردند.
سپس فرمود: خداوند مولای من است و من مولای همه مومنانم، بعد دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود:
هر کس من مولای اویم، پس این مولای اوست. بار پروردگارا کسی که او را دوست می دارد، دوستش دار و کسی که او را دشمن بدارد، دشمنش دار[1]
یادآور می شویم حدیث غدیر که در واقع خطبه طولانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر خم بود، به طور مفصل در کتاب های صحاح سته نیامده است، ولی جملاتی که در ولایت و امامت امیر مومنان علیه السلام می باشد ، در این کتاب ها نقل شده است و می توان گفت که صحاح به اصل حدیث اشاره کرده اند ولی کل خطبه را نیاورده اند و این حدیث نزد علمای اهل سنت از احادیث معتبر و غیر قابل انکار می باشد که به چند نمونه اشاره می شود:
1. احمد مغربی از علمای اهل سنت می نویسد: حدیث غدیر صحیح است، ثابت شده است، متواتر است و بیش از صد طریق نقل شده است و خیلی از افراد این حدیث را به طور جدا گانه نوشته اند.[2]
2. ابن عاصم دیگر عالم سنی نیز می نویسد: حدیث (من کنت مولاه فعلی مولاه) در نهایت صحت است که جماعتی از صحابه با طرق مختلف آن را نقل کرده اند و همه اینها با سلسله سند های صحیح است.[3]
3. اسکافی عالم دیگر اهل سنت ادعای متواتر بودن حدیث غدیر در میان همه مسلمانان را کرده است.[4]
حدیث غدیر در صحاح سته:
در کتب اهل سنت و به خصوص صحاح سته به جملاتی از خطبه غدیر که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایراد کرده اند، اشاره شده است و این جملات را در ذیل فضائل امیرمؤمنان علیه السلام آورده اند ازجمله:
1. یکی از جملاتی که در غدیر خم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده عبارت : (من کنت مولاه فعلی مولاه) می باشد ؛ در سنن ابن ماجه که یکی از صحاح سته است، آمده:
سعد بن و قاص از بی احترامی معاویه بر امیر مؤمنان علی علیه السلام غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: (هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست).[5]
2. در سنن ترمزی یکی دیگر از کتاب های صحاح سته از زید بن ارقم نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: (هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست).[6]
3. نسائی که سنن او از صحاح سته اهل سنت می باشد، حدیث غدیر را در سه کتاب دیگرش نیز آورده است که بیانگر اهمیت این حدیث است که فقط به اسامی این سه کتاب اشاره می شود:
السنن الکبری، ج 5، ص 131؛
خصائص امیر المؤمنین، ص 50؛
فضائل الصحابه، ص 14.
4. سنن ابن ماجه نیز حدیث غدیر را چنین روایت می کند: براء بن عازب گویدکه در حجة الوداع در یکی از راه ها، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیاده شد و مردم را برای نماز جمع کرد و سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود:
آیا من از مومنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟
همه گفتند: بلی.
فرمود: آیا من بر همه مومنان ولایت ندارم؟
همه گفتند: بلی.
فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.[7]
5. یکی از احادیثی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را در خطبه غدیر آورده ، حدیث ثقلین است و این در صحاح سته موجود است:
مسلم در کتاب صحیح خود که از کتاب های صحاح سته و معتبر ترین آن هاست آورده: زید بن ارقم می گوید در غدیر خم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایستاد و خطبه خوانده فرمود:
ای مردم! من هم بشرم و بزودی به سوی خدا می روم و من برای شما دو امانت گران بها می گذارم: اولش کتاب خداست که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را گرفته و به آن تمسک جوئید و به آن رغبت کنید و سپس فرمود: و اهل بیتم.
بعد از این سه مرتبه فرمود: اذکرکم الله فی اهل بیتی.[8]
ترمذی نیز در کتابش که از صحاح سته است، می نویسد: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: همانا دو چیز برای شما می گذارم و مادامی که به آن دو تمسک جوئید گمراه نخواهید شد: یکی از آن ها بزرگ تر از دیگری است، کتاب خدا ریسمان الهی است که از آسمان به زمین وصل است و عترت و اهل بیتم، و این دو از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند، پس ببینید چگونه با آن ها رفتار می کنید.[9]
نسائی که سننش از صحاح سته است در کتاب های دیگرش حدیث ثقلین را جزو حدیث غدیر دانسته که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را بعد از نصب و معرفی امیر مومنان علیه السلام به ولایت، ایراد فرموده است :
فضائل الصحابه، ص 15؛
السنن الکبری، ج 5، ص 45؛
خصائص امیر المؤمنین، ص 93.
علاوه بر این کتاب ها، حدیث (من کنت مولاه فعلی مولاه) در 67 کتاب روائی و تفسیری اهل سنت و حدود 230 مرتبه از راویان مختلف نقل شده است که بیانگر غیر قابل انکار بودن حدیث غدیرمی باشد.
حدیث (انی تارک فیکم الثقلین... یا فیکم امرین...) نیز در بیش از 48 کتاب حدیثی و تفسیری اهل سنت و بیش از 102 مرتبه نقل شده است. همه اینها علاوه بر روایاتی است که در فضایل امیر مومنان علیه السلام در کتاب های اهل سنت نقل شده است به طوری که نسائی کتابی مستقل درباره خصائص امیر المومنین علیه السلام می نویسد و به حدیث غدیر اشاره می کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 مسند احمد بن حنبل، (امام حنفی های اهل سنت)، ج1، ج3، ج4، ج5.
2 دانشنامه امیر المؤمنین، محمد محمدی ری شهری، ج 2 باترجمه: عبد الهادی مسعودی.
پاورقی ها:
[1]. نسائی، احمد، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1411ق، ج5، ص45.
[2]. مغربی، احمد، فتح الملک العله بصحه حدیث باب مدینه العلم علی، اصفهان، مکتبه امیرالمومنین(ع)، ص12.
[3]. ضحاک، ابن ابی عاصم، کتاب السنه، بیروت، المکتبة الاسلامی، چاپ سوم، 1413ق، ص522.
[4]. اسکافی، محمد، المعیار و الموازنه، بی جا، بی نا، بی تا، ص71 و 210.
[5]. قزوینی، احمد، سنن ابن ماجه، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج1، ص45.
[6]. ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، 1403ق، ج5، ص297.
[7]. سنن ابن ماجه، همان، ج1، ص43.
[8]. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج7، ص123.
[9]. سنن الترمذی، همان، ج5، ص329.
- [سایر] آیا حدیث غدیر در کتب معتبر اهل سنت یا صحاح سته ایشان نیز آمده است؟
- [سایر] خدا در کتب اهل سنت مخصوصا صحاح سته چگونه معرفی شده است؟( توضیح کامل و جامع)
- [سایر] صحاح سته اهل سنت کداماند و تا چه میزان معتبر میباشند؟
- [سایر] آیا از دیدگاه اهل سنت حدیث غدیر متواتر است؟
- [سایر] چه اشکالاتی بر حدیث غدیر توسط اهل سنت وارد شده است؟ پاسخ آن چیست؟
- [سایر] کدامیک از منابع اهل سنت، حدیث غدیر را نقل کرده است؟
- [سایر] با توجه به منابع روایی اهل سنت حدیث غدیر تایید می شود یا رد؟
- [سایر] مجموع صحاح و مسانید معروف اهل سنت و نیز خصوصیات آنها چیست؟
- [سایر] جوامع روایی ششگانه اهل سنت (صحاح ست) و نیز مؤلفین آنها را معرفی نمائید؟
- [سایر] اهمیت عید غدیر از دیدگاه اهل سنت را توضیح دهید؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله سبحانی] امام و مستمعان باید در حال خطبه دارای طهارتی باشند که برای نماز معتبر است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] احتیاط مستحب آن است که امام و مستمعین در حال خطبه، واجد طهارت کامل (که برای نماز معتبر است) باشند.
- [آیت الله نوری همدانی] احتیاط مستحبّآن است که امام ومُسْتَمِعین در حال خطبه واجد طهارت کامل (که برای نماز معتبر است ) باشند .
- [آیت الله سبحانی] کلیه شرایطی که در امام جماعت معتبر است در امام جمعه نیز معتبر می باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله بهجت] شرایطی که در طلاق خُلع نسبت به زن و شوهر معتبر است و در کتب مفصّل آمده، در طلاق مُبارات نیز معتبر است و شرایطی که در اصل طلاق معتبر بود، در هر یک از طلاق خلع و مبارات نیز معتبر است.
- [آیت الله مظاهری] باید بعد از نماز عید فطر و قربان، اگر به جماعت خوانده میشود، دو خطبه نظیر خطبههای نماز جمعه خوانده شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] در زمان غایب بودن امام علیه السلام بنابر احتیاط مستحب بعد از نماز عید فطر و قربان در جماعت دو خطبه بخوانند و بهتر است که در خطبه عید فطر احکام زکات فطره و در خطبه عید قربان احکام قربانی را بگویند