با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی. از اینکه با مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات مکاتبه نموده اید صمیمانه تشکر می کنیم. با مطالعه تاریخ هجرت امام حسین علیه السّلام روشن میشود که اولا؛ اصل هجرت حضرت امام حسین علیه السّلام با خانواده اش از مدینه به مکه، حالتِ جَبر و ناچاری داشته و هرگز برای جنگ و مبارزه ی مسلحانه از مدینه خارج نگردید .[1] و بردن خانواده نیز هرگز برای اسارت و ذلت نبوده هر چند امام با توجه به شناخت مردم عراق و کوفه این احتمال را می دادند. فرق است بین غرض اصلی و تبعی. ثانیا؛ بنی هاشم و اهل بیت نجیب آن بزرگوار مانند خواهران ، برادران و فرزندان و برخی از شیعیان که تا آخر همراه او ماندند و شهید شده یا به اسارت رفتند با توجه به اشارات حضرت هنگام حرکت و پیش از آن و نیز پیش بینی هایی که توسط رسول خدا ، امیرالمومنین ، حضرت زهرا و امام حسن (علیهم السلام) در باره حوادث تلخ و ناگوار کربلا شده بود ، از سر وفاداری و فداکاری و داوطلبانه و آگاهانه و به انگیزه یاری ، آن حضرت را همراهی نمودند. ثالثا؛ حضرت قصد سفری طولانی داشتند و به این زودی امکان رجوع به مدینه را نداشتند. بنابر این لازم بود خانواده همراه ایشان باشند. رابعا؛ این اقدام استثنایی امام (علیه السلام ) همراه با اهل بیتش همان روشی بود که ایشان در هدف امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امّت جّد خود و شیعیان پدرش، آن را برگزیده و بر اساس صریح روایات [2] به آن مأموریت داشته است. از این رو شهادت اهل بیت و یاران حتی فرزندان خردسالش مانند حضرت علی اصغر علیه السّلام و اسارت اهل بیت ایشان علیهم السّلام همگی در این راستا و کاملا هدف مند و مورد امر الهی بوده است. خامسا؛ همراه بردن خانواده و به شهادت رسیدن جوانان و حتی طفل شیرخوار و اسارت اهل بیتش ، موجب گشت تا ضمن پوشش تبلیغی و پیام رسانی نهضت عاشورا، ذهنیّت مردم در همیشه جاری تاریخ علیه بنی امیّه و تمامی یزیدیان، حالتِ اعتراض و نفرت به دنبال داشته باشد. به گونه ای که حتّی یزید ( به عنوان مقصّر و سرمنشأ اصلی فاجعه) در اثر چنین بازتابی، مسئولیت را به گردن ( عبید الله بن زیاد) ( ابن مرجانه) میاندازد و میگوید: ( لَعن اللهُ ابن مرجانة لَقَد بَغَّضَنی الی المسلمین و زَرَع لی فی قلوبهم البغضاء؛ خدا پسر مرجانه را لعنت کند که با این کارش مرا نزد مسلمین، مبغوض و منفوز ساخت و در دلهای آنان کینة مرا کاشت)[3] به راستی کیست که نام مبارک حضرت ( علی اصغر و جوانان بنی هاشم) صلوات الله علیهم و آن نحوة به شهادت رسیدن و اسارت اطفال و مخدرات حرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببیند و بشنود امّا هیچ گونه عکس العمل نداشته باشد؟ بی تردید پیوند فطری بین تمامی مؤمنان و مسلمانان حقیقت جو از هر فرقه و مذهبی و پیشوایان الهی آن قدر عاطفی و پاک است که باید برای آن بزرگواران، بی اختیار لب به صلوات گشوده و با به خاطر آوردن خاطره ی شهادتشان، فریاد لعن و نفرین بر تمامی دشمنان اهل بیت علیهم السّلام برآورند. پاورقی ها: [1] . وقعة الطَّف، ص 85 و 86. [2] . رُوِیتُ بِالْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ الْقُمِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ جَاءَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِیَّةِ إِلَی الْحُسَیْنِ ع فِی اللَّیْلَةِ- الَّتِی أَرَادَ الْحُسَیْنُ الْخُرُوجَ فِی صَبِیحَتِهَا عَنْ مَکَّةَ- فَقَالَ لَهُ یَا أَخِی- إِنَّ أَهْلَ الْکُوفَةِ قَدْ عَرَفْتَ غَدْرَهُمْ بِأَبِیکَ وَ أَخِیکَ- وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یَکُونَ حَالُکَ کَحَالِ مَنْ مَضَی- فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُقِیمَ فَإِنَّکَ أَعَزُّ مَنْ بِالْحَرَمِ وَ أَمْنَعُهُ- فَقَالَ یَا أَخِی قَدْ خِفْتُ أَنْ یَغْتَالَنِی یَزِیدُ بْنُ مُعَاوِیَةَ بِالْحَرَمِ- فَأَکُونَ الَّذِی یُسْتَبَاحُ بِهِ حُرْمَةُ هَذَا الْبَیْتِ- فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْحَنَفِیَّةِ فَإِنْ خِفْتَ ذَلِکَ فَصِرْ إِلَی الْیَمَنِ- أَوْ بَعْضِ نَوَاحِی الْبَرِّ فَإِنَّکَ أَمْنَعُ النَّاسِ بِهِ- وَ لَا یَقْدِرُ عَلَیْکَ أَحَدٌ فَقَالَ أَنْظُرُ فِیمَا قُلْتَ- فَلَمَّا کَانَ السَّحَرُ ارْتَحَلَ الْحُسَیْنُ ع- فَبَلَغَ ذَلِکَ ابْنَ الْحَنَفِیَّةِ فَأَتَاهُ فَأَخَذَ بِزِمَامِ نَاقَتِهِ- وَ قَدْ رَکِبَهَا فَقَالَ یَا أَخِی أَ لَمْ تَعِدْنِی النَّظَرَ فِیمَا سَأَلْتُکَ- قَالَ بَلَی قَالَ فَمَا حَدَاکَ عَلَی الْخُرُوجِ عَاجِلًا- قَالَ أَتَانِی رَسُولُ اللَّهِ ص بَعْدَ مَا فَارَقْتُکَ فَقَالَ- یَا حُسَیْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلًا- فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِیَّةِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- فَمَا مَعْنَی حَمْلِکَ هَؤُلَاءِ النِّسَاءَ مَعَکَ- وَ أَنْتَ تَخْرُجُ عَلَی مِثْلِ هَذَا الْحَالِ- قَالَ فَقَالَ لِی ص إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاهُنَّ سَبَایَا- فَسَلَّمَ عَلَیْهِ وَ مَضَی. از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: آن شبی که امام حسین علیه السّلام تصمیم گرفته بود فردای آن از مکه خارج شود محمد بن حنفیه بحضورآن حضرت آمد و گفت: ای برادر! تو پیمان‌شکنی اهل کوفه را نسبت به پدر و برادرت میدانی. من میترسم از اینکه مبادا حال تو نظیر حال آنان شود. اگر صلاح میدانی در مکه اقامت کن، زیرا مقام تو در مکه از هر کسی بالاتر و منیع‌تر است. امام حسین علیه السّلام فرمود: ای برادر! من میترسم یزید بن معاویه مرا در مکه معظمه که احرام امن خدا است غافلگیر نماید و بوسیله من حرمت و احترام خانه خدا از بین برود. محمد بن حنفیه گفت: اگر این خوف را داری پس متوجه کشور یمن یا گوشه و کنار بیابانها شو، زیرا بدین وسیله احترام تو محفوظ خواهد بود و احدی دست بر تو نخواهد یافت. امام علیه السّلام فرمود: در این باره فکری خواهم کرد. (1) هنگامی که سحر شد امام حسین کوچ کرد و این موضوع بگوش محمد ابن حنفیه رسید. محمد نزد امام حسین آمد و مهار ناقه آن حضرت را گرفت و گفت: ای برادر! آیا نه چنین است که بمن وعده دادی در باره این مسافرت تجدید نظری کنی؟ فرمود: چرا. گفت: پس چه باعث شد که به این زودی حرکت کردی!؟ فرمود: وقتی از تو مفارقت کردم جدم پیامبر خدا را در عالم خواب دیدم که بمن فرمود: یا حسین اخرج فان اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا.یعنی یا حسین خارج شو! زیرا مشیت خدا این طور قرار گرفته که تو را کشته ببیند. محمد بن حنفیه گفت:إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.پس این زن و بچه را برای چه همراه خود میبری، در صورتی که با این حال خارج میشوی!؟ فرمود: جدم بمن فرموده:ان اللَّه قد شاء ان یراهن سبایا.یعنی مشیت خدا این طور قرار گرفته که ایشان را اسیر ببیند. محمد بن حنفیه به امام حسین سلام کرد و رفت. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‌44، ص: 365. [3] . سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 256. منبع: اندیشه قم
امام حسین (علیه السّلام) اگر خودش رفت چرا فرزندان و اهل بیتش را هم برد لطفاً با استدلال جواب دهید؟
با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی. از اینکه با مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات مکاتبه نموده اید صمیمانه تشکر می کنیم.
با مطالعه تاریخ هجرت امام حسین علیه السّلام روشن میشود که اولا؛ اصل هجرت حضرت امام حسین علیه السّلام با خانواده اش از مدینه به مکه، حالتِ جَبر و ناچاری داشته و هرگز برای جنگ و مبارزه ی مسلحانه از مدینه خارج نگردید .[1]
و بردن خانواده نیز هرگز برای اسارت و ذلت نبوده هر چند امام با توجه به شناخت مردم عراق و کوفه این احتمال را می دادند. فرق است بین غرض اصلی و تبعی.
ثانیا؛ بنی هاشم و اهل بیت نجیب آن بزرگوار مانند خواهران ، برادران و فرزندان و برخی از شیعیان که تا آخر همراه او ماندند و شهید شده یا به اسارت رفتند با توجه به اشارات حضرت هنگام حرکت و پیش از آن و نیز پیش بینی هایی که توسط رسول خدا ، امیرالمومنین ، حضرت زهرا و امام حسن (علیهم السلام) در باره حوادث تلخ و ناگوار کربلا شده بود ، از سر وفاداری و فداکاری و داوطلبانه و آگاهانه و به انگیزه یاری ، آن حضرت را همراهی نمودند.
ثالثا؛ حضرت قصد سفری طولانی داشتند و به این زودی امکان رجوع به مدینه را نداشتند. بنابر این لازم بود خانواده همراه ایشان باشند.
رابعا؛ این اقدام استثنایی امام (علیه السلام ) همراه با اهل بیتش همان روشی بود که ایشان در هدف امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امّت جّد خود و شیعیان پدرش، آن را برگزیده و بر اساس صریح روایات [2] به آن مأموریت داشته است. از این رو شهادت اهل بیت و یاران حتی فرزندان خردسالش مانند حضرت علی اصغر علیه السّلام و اسارت اهل بیت ایشان علیهم السّلام همگی در این راستا و کاملا هدف مند و مورد امر الهی بوده است.
خامسا؛ همراه بردن خانواده و به شهادت رسیدن جوانان و حتی طفل شیرخوار و اسارت اهل بیتش ، موجب گشت تا ضمن پوشش تبلیغی و پیام رسانی نهضت عاشورا، ذهنیّت مردم در همیشه جاری تاریخ علیه بنی امیّه و تمامی یزیدیان، حالتِ اعتراض و نفرت به دنبال داشته باشد. به گونه ای که حتّی یزید ( به عنوان مقصّر و سرمنشأ اصلی فاجعه) در اثر چنین بازتابی، مسئولیت را به گردن ( عبید الله بن زیاد) ( ابن مرجانه) میاندازد و میگوید: ( لَعن اللهُ ابن مرجانة لَقَد بَغَّضَنی الی المسلمین و زَرَع لی فی قلوبهم البغضاء؛ خدا پسر مرجانه را لعنت کند که با این کارش مرا نزد مسلمین، مبغوض و منفوز ساخت و در دلهای آنان کینة مرا کاشت)[3]
به راستی کیست که نام مبارک حضرت ( علی اصغر و جوانان بنی هاشم) صلوات الله علیهم و آن نحوة به شهادت رسیدن و اسارت اطفال و مخدرات حرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببیند و بشنود امّا هیچ گونه عکس العمل نداشته باشد؟ بی تردید پیوند فطری بین تمامی مؤمنان و مسلمانان حقیقت جو از هر فرقه و مذهبی و پیشوایان الهی آن قدر عاطفی و پاک است که باید برای آن بزرگواران، بی اختیار لب به صلوات گشوده و با به خاطر آوردن خاطره ی شهادتشان، فریاد لعن و نفرین بر تمامی دشمنان اهل بیت علیهم السّلام برآورند.
پاورقی ها:
[1] . وقعة الطَّف، ص 85 و 86.
[2] . رُوِیتُ بِالْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ الْقُمِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ جَاءَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِیَّةِ إِلَی الْحُسَیْنِ ع فِی اللَّیْلَةِ- الَّتِی أَرَادَ الْحُسَیْنُ الْخُرُوجَ فِی صَبِیحَتِهَا عَنْ مَکَّةَ- فَقَالَ لَهُ یَا أَخِی- إِنَّ أَهْلَ الْکُوفَةِ قَدْ عَرَفْتَ غَدْرَهُمْ بِأَبِیکَ وَ أَخِیکَ- وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یَکُونَ حَالُکَ کَحَالِ مَنْ مَضَی- فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُقِیمَ فَإِنَّکَ أَعَزُّ مَنْ بِالْحَرَمِ وَ أَمْنَعُهُ- فَقَالَ یَا أَخِی قَدْ خِفْتُ أَنْ یَغْتَالَنِی یَزِیدُ بْنُ مُعَاوِیَةَ بِالْحَرَمِ- فَأَکُونَ الَّذِی یُسْتَبَاحُ بِهِ حُرْمَةُ هَذَا الْبَیْتِ- فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْحَنَفِیَّةِ فَإِنْ خِفْتَ ذَلِکَ فَصِرْ إِلَی الْیَمَنِ- أَوْ بَعْضِ نَوَاحِی الْبَرِّ فَإِنَّکَ أَمْنَعُ النَّاسِ بِهِ- وَ لَا یَقْدِرُ عَلَیْکَ أَحَدٌ فَقَالَ أَنْظُرُ فِیمَا قُلْتَ- فَلَمَّا کَانَ السَّحَرُ ارْتَحَلَ الْحُسَیْنُ ع- فَبَلَغَ ذَلِکَ ابْنَ الْحَنَفِیَّةِ فَأَتَاهُ فَأَخَذَ بِزِمَامِ نَاقَتِهِ- وَ قَدْ رَکِبَهَا فَقَالَ یَا أَخِی أَ لَمْ تَعِدْنِی النَّظَرَ فِیمَا سَأَلْتُکَ- قَالَ بَلَی قَالَ فَمَا حَدَاکَ عَلَی الْخُرُوجِ عَاجِلًا- قَالَ أَتَانِی رَسُولُ اللَّهِ ص بَعْدَ مَا فَارَقْتُکَ فَقَالَ- یَا حُسَیْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلًا- فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِیَّةِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- فَمَا مَعْنَی حَمْلِکَ هَؤُلَاءِ النِّسَاءَ مَعَکَ- وَ أَنْتَ تَخْرُجُ عَلَی مِثْلِ هَذَا الْحَالِ- قَالَ فَقَالَ لِی ص إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاهُنَّ سَبَایَا- فَسَلَّمَ عَلَیْهِ وَ مَضَی.
از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: آن شبی که امام حسین علیه السّلام تصمیم گرفته بود فردای آن از مکه خارج شود محمد بن حنفیه بحضورآن حضرت آمد و گفت: ای برادر! تو پیمانشکنی اهل کوفه را نسبت به پدر و برادرت میدانی. من میترسم از اینکه مبادا حال تو نظیر حال آنان شود. اگر صلاح میدانی در مکه اقامت کن، زیرا مقام تو در مکه از هر کسی بالاتر و منیعتر است.
امام حسین علیه السّلام فرمود: ای برادر! من میترسم یزید بن معاویه مرا در مکه معظمه که احرام امن خدا است غافلگیر نماید و بوسیله من حرمت و احترام خانه خدا از بین برود. محمد بن حنفیه گفت: اگر این خوف را داری پس متوجه کشور یمن یا گوشه و کنار بیابانها شو، زیرا بدین وسیله احترام تو محفوظ خواهد بود و احدی دست بر تو نخواهد یافت. امام علیه السّلام فرمود: در این باره فکری خواهم کرد. (1) هنگامی که سحر شد امام حسین کوچ کرد و این موضوع بگوش محمد ابن حنفیه رسید. محمد نزد امام حسین آمد و مهار ناقه آن حضرت را گرفت و گفت: ای برادر! آیا نه چنین است که بمن وعده دادی در باره این مسافرت تجدید نظری کنی؟ فرمود: چرا. گفت: پس چه باعث شد که به این زودی حرکت کردی!؟ فرمود: وقتی از تو مفارقت کردم جدم پیامبر خدا را در عالم خواب دیدم که بمن فرمود:
یا حسین اخرج فان اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا.یعنی یا حسین خارج شو! زیرا مشیت خدا این طور قرار گرفته که تو را کشته ببیند. محمد بن حنفیه گفت:إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.پس این زن و بچه را برای چه همراه خود میبری، در صورتی که با این حال خارج میشوی!؟ فرمود: جدم بمن فرموده:ان اللَّه قد شاء ان یراهن سبایا.یعنی مشیت خدا این طور قرار گرفته که ایشان را اسیر ببیند. محمد بن حنفیه به امام حسین سلام کرد و رفت. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج44، ص: 365.
[3] . سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 256.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چرا امام حسین(ع) و اهل بیتش برای رفع تشنگی از شیر حیواناتی که همراه داشتند مانند شتر، استفاده نکرده بودند؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] مادر حضرت رقیه (علیها السلام) که بود و فرزندان دیگر امام حسین (علیه السلام) که با حضرت رقیه(علیها السلام) مدفونند که هستند؟
- [سایر] فرزندان امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)را نام ببرید.
- [سایر] «علی بنالحسین» در زیارت عاشورا کدام یک از فرزندان امام حسین(علیه السلام) است؟
- [سایر] چرا منصب امامت به فرزندان امام حسین(ع) رسید؟
- [سایر] چرا بسیاری از اهل بیت امام حسین (علیه السلام)مانند زینب و سکینه(علیها السلام)در سوریه مدفون اند؟
- [سایر] چرا خولی سر امام حسین علیهالسلام را به خانهاش برد؟
- [سایر] چرا دنباله امامان بعد از امام حسین(علیه السلام) از فرزندان و خاندان امام حسن(علیه السلام) شروع نشده است؟
- [سایر] اسامی همسران امام حسین علیه السلام را به همراه فرزندان هر کدام نام ببرید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند کار در روایات به هنگام آشامیدن آب توصیه شده است: 1 آب را بطور مکیدن بیاشامد 2 در روز ایستاده آب بخورد 3 پیش از نوشیدن آب (بسم الله) و بعد آن (الحمد لله) بگوید. 4 آب را به سه نفس بیاشامد، نه یک نفس. 5 از روی میل آب بیاشامد. 6 بعد از نوشیدن آب حضرت امام حسین(علیه السلام) و اهل او را یاد کند و قاتلان ایشان را لعنت نماید.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازگزار نباید در حال نماز به دیگری سلام کند، ولی اگر دیگری به او سلام کند جواب او واجب است، اما جواب باید مانند سلام باشد، مثلاً اگر گفت: (السلام علیْک) در جواب بگوید (السلام علیْک) و اگر بگوید (سلامٌ علیْکمْ) در جواب بگوید (سلامٌ علیْکمْ)، حتی اگر بگوید (سلام) در جواب باید بگوید (سلام).
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازگزار نباید در حال نماز به دیگری سلام کند، ولی اگر دیگری به او سلام کند جواب او واجب است، اما جواب باید مانند سلام باشد، مثلاً اگر گفت: (السلام علیْک) در جواب بگوید (السلام علیْک) و اگر بگوید (سلامٌ علیْکمْ) در جواب بگوید (سلامٌ علیْکمْ)، حتی اگر بگوید (سلام) در جواب باید بگوید (سلام).
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله اردبیلی] انسان نباید در حال نماز به دیگری سلام کند و اگر دیگری به او سلام کند، باید به گونهای پاسخ دهد که سلام مقدّم باشد، مثلاً بگوید: (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ) و نباید (عَلَیْکُمُ السَّلامْ) بگوید و احتیاط واجب آن است که اجزای جواب سلام، مانند اجزای خود سلام باشد، مثلاً در جواب (علیکم السلام) باید بگوید: (السلام علیکم) و نمیتواند در جواب آن بگوید: (سلامٌ علیکم) و یا (السلام علیک).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.