در طول هشت سال جنگ، چه هیئت‌ هایی برای صلح بین دو کشور میانجی‌ گری کردند؟ تأثیر آن چه بود؟
پس از آغاز جنگ، میانجی‌گران بسیاری از طرف کشورها و سازمان‌های مختلف بین‌المللی برای خاتمه جنگ عراق و ایران فعال شدند. هر یک از این میانجی‌گران سعی کردند از طریق تشویق دو کشور به مذاکره و ارائه‌ی پیشنهادهایی برای صلح و پایان جنگ، به این منازعه خاتمه بخشند، اما هیچ یک از این میانجی‌گران در کار خود موفقیتی کسب نکردند. برای درک بهتر موضوع، هیئت‌های میانجی‌گری و نتایج کار هر یک را مرور می‌کنیم: به دنبال شروع جنگ ایران و عراق، هیئت‌های از طرف سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی، جنبش عدم تعهد، شورای همکاری خلیج فارس و سازمان آزادی بخش فلسطین تلاش خود را برای اختتام جنگ آغاز نمودند. پس از صدور قطعنامه 479، شورای امنیت در 5 نوامبر 1980 (14آبان 1359) در بیانیه‌ای از تلاش‌های دبیر کل و پیشنهاد او مبنی بر اعزام نماینده‌ای جهت مذاکره با ایران و عراق پشتیبانی کرد؛ در پی آن هیئتی به سرپرستی اولاف پالمه به عنوان فرستاده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل به تهران و بغداد سفر کرد. او سعی نمود با جمع‌آوری اطلاعات از طرفین گفت و گو، نقش میانجی را ایفا کرده و طرفین را به خاتمه‌ی جنگ تشویق نماید. اما به علت مخالفت ایران با مذاکره تا زمانی که نیروهای عراقی در خاک ایران حضور داشتند و اصرار عراق بر حاکمیت کامل بر اروندرود، مأموریت اولاف پالمه با شکست رو به رو گردید. علاوه بر میانجی‌گری سازمان ملل، از طرف سازمان کنفرانس اسلامی نیز هیئتی به ریاست ضیاءالحق رئیس جمهور پاکستان و همچنین حبیب شطی دبیر کل این سازمان، پیشنهاد آتش بس و مذاکره را به ایران و عراق ارائه داد. این مأموریت نیز به دلیل اصرار عراق بر حاکمیت کامل بر اروندرود و شرط ایران بر مبنی خروج نیروهای عراقی از خاک ایران، به شکست انجامید. علاوه بر آن، هیئتی از سازمان آزادی‌بخش فلسطین و سازمان جنبش عدم تعهد به سرپرستی وزیر امور خارجه‌ی کوبا (آوریل 1981) فعالیت خود را آغاز نمود که ایران و عراق پیشنهاد چهار ماده‌ای آنها را درباره‌ی نظارت بر عقب‌نشینی نیروهای عراقی رد کردند. به این ترتیب تلاش‌های جنبش عدم تعهد و سازمان آزادی‌بخش فلسطین نیز ثمری نداشت. همچنین در ماه مه 1983 وزیران خارجه‌ی کویت و امارات برای ارائه‌ی طرح میانجی‌گری شورای همکاری خلیج فارس به تهران و بغداد سفر کردند که تلاش آنها نیز برای پایان جنگ نتیجه‌بخش نبود. هیئت‌هایی نیز از طرف کشورهای ژاپن، ترکیه و سنگال سعی نمودند که ایران و عراق را به پایان جنگ ترغیب نمایند، ولی هیچ کدام موفقیت‌آمیز نبود. در مجموع هیئت‌های میانجی اعزام به ایران و عراق نتوانستند موفقیتی در زمینه‌ی نزدیکی نظرهای طرفین به هم و یافتن راهی برای پایان جنگ به دست آورند و به طور کلی همه‌ی آنها ناکام ماندند. هیئت‌های مذکور تنها توانستند نظرهای طرفین مخاصمه را به دست آورند و آن را برای طرف دیگر مخاصمه بازگو کنند. البته ناگفته نماند که با گذشت زمان این امر خود فایده‌بخش بوده است، زیرا دو کشور ایران و عراق، هر چه از جنگ می‌گذشت پاره‌ای از خواسته‌ها و شروط خود را تعدیل می‌کردند. در واقع حضور هیئت‌های صلح در دو کشور تنها به شفاف شدن خواسته‌ها و مواضع دو کشور منجر می‌شد و این شفافیت، در پایان جنگ به نوبه‌ی خود توانست محتوای قطعنامه 598 را معین کند. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
عنوان سوال:

در طول هشت سال جنگ، چه هیئت‌ هایی برای صلح بین دو کشور میانجی‌ گری کردند؟ تأثیر آن چه بود؟


پاسخ:

پس از آغاز جنگ، میانجی‌گران بسیاری از طرف کشورها و سازمان‌های مختلف بین‌المللی برای خاتمه جنگ عراق و ایران فعال شدند. هر یک از این میانجی‌گران سعی کردند از طریق تشویق دو کشور به مذاکره و ارائه‌ی پیشنهادهایی برای صلح و پایان جنگ، به این منازعه خاتمه بخشند، اما هیچ یک از این میانجی‌گران در کار خود موفقیتی کسب نکردند. برای درک بهتر موضوع، هیئت‌های میانجی‌گری و نتایج کار هر یک را مرور می‌کنیم:
به دنبال شروع جنگ ایران و عراق، هیئت‌های از طرف سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی، جنبش عدم تعهد، شورای همکاری خلیج فارس و سازمان آزادی بخش فلسطین تلاش خود را برای اختتام جنگ آغاز نمودند. پس از صدور قطعنامه 479، شورای امنیت در 5 نوامبر 1980 (14آبان 1359) در بیانیه‌ای از تلاش‌های دبیر کل و پیشنهاد او مبنی بر اعزام نماینده‌ای جهت مذاکره با ایران و عراق پشتیبانی کرد؛ در پی آن هیئتی به سرپرستی اولاف پالمه به عنوان فرستاده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل به تهران و بغداد سفر کرد. او سعی نمود با جمع‌آوری اطلاعات از طرفین گفت و گو، نقش میانجی را ایفا کرده و طرفین را به خاتمه‌ی جنگ تشویق نماید. اما به علت مخالفت ایران با مذاکره تا زمانی که نیروهای عراقی در خاک ایران حضور داشتند و اصرار عراق بر حاکمیت کامل بر اروندرود، مأموریت اولاف پالمه با شکست رو به رو گردید.
علاوه بر میانجی‌گری سازمان ملل، از طرف سازمان کنفرانس اسلامی نیز هیئتی به ریاست ضیاءالحق رئیس جمهور پاکستان و همچنین حبیب شطی دبیر کل این سازمان، پیشنهاد آتش بس و مذاکره را به ایران و عراق ارائه داد. این مأموریت نیز به دلیل اصرار عراق بر حاکمیت کامل بر اروندرود و شرط ایران بر مبنی خروج نیروهای عراقی از خاک ایران، به شکست انجامید.
علاوه بر آن، هیئتی از سازمان آزادی‌بخش فلسطین و سازمان جنبش عدم تعهد به سرپرستی وزیر امور خارجه‌ی کوبا (آوریل 1981) فعالیت خود را آغاز نمود که ایران و عراق پیشنهاد چهار ماده‌ای آنها را درباره‌ی نظارت بر عقب‌نشینی نیروهای عراقی رد کردند. به این ترتیب تلاش‌های جنبش عدم تعهد و سازمان آزادی‌بخش فلسطین نیز ثمری نداشت.
همچنین در ماه مه 1983 وزیران خارجه‌ی کویت و امارات برای ارائه‌ی طرح میانجی‌گری شورای همکاری خلیج فارس به تهران و بغداد سفر کردند که تلاش آنها نیز برای پایان جنگ نتیجه‌بخش نبود.
هیئت‌هایی نیز از طرف کشورهای ژاپن، ترکیه و سنگال سعی نمودند که ایران و عراق را به پایان جنگ ترغیب نمایند، ولی هیچ کدام موفقیت‌آمیز نبود.
در مجموع هیئت‌های میانجی اعزام به ایران و عراق نتوانستند موفقیتی در زمینه‌ی نزدیکی نظرهای طرفین به هم و یافتن راهی برای پایان جنگ به دست آورند و به طور کلی همه‌ی آنها ناکام ماندند. هیئت‌های مذکور تنها توانستند نظرهای طرفین مخاصمه را به دست آورند و آن را برای طرف دیگر مخاصمه بازگو کنند. البته ناگفته نماند که با گذشت زمان این امر خود فایده‌بخش بوده است، زیرا دو کشور ایران و عراق، هر چه از جنگ می‌گذشت پاره‌ای از خواسته‌ها و شروط خود را تعدیل می‌کردند. در واقع حضور هیئت‌های صلح در دو کشور تنها به شفاف شدن خواسته‌ها و مواضع دو کشور منجر می‌شد و این شفافیت، در پایان جنگ به نوبه‌ی خود توانست محتوای قطعنامه 598 را معین کند.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین