مهمترین دلایل پذیرش صلح توسط مرحوم امام و پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران عبارت از موارد ذیل بود : الف. تفاوت اساسی قطعنامه 598 با قطعنامههای پیشین شورای امنیت که تا حدود زیادی تأمین کننده منافع جمهوری اسلامی ایران بود، چه اینکه این قطعنامه بر خلاف قطعنامههای قبلی که تنها با عنوان (وضعیت مابین ایران و عراق) صادر شده بود و بیشتر حالت توصیهای داشت برای اولین بار از آغاز جنگ ، تحت عنوان (منازعه بین ایران و عراق) صادر شده و از قاطعیت بیشتری برخوردار بود و از بار سیاسی و حقوقی ویژهای برخوردار بود به گونه ای که در آن به برخی از خواستههای به حق جمهوری اسلامی ایران از جمله: بررسی و اعلان متجاوز و آغازگر جنگ، برآورد خسارت، محکومیت کاربرد سلاحهای شیمیایی و بمباران مناطق مسکونی اشاره شده و راهکارها و تدابیری اندیشیده شده بود ؛ چیزی که در قطعنامههای پیشین شورای امنیت به هیچ وجه وجود نداشت[1] به طوری که تا زمان تصویب قطعنامه 598 هیچ طرح مهمی که متضمن برآورده شدن حداقل خواستههای قانونی ایران باشد از سوی شورای امنیت ارائه و پیشنهاد نشده بود و حتی زمانی که ایران قدرتمندانه موفق شد قسمتهایی از خاک عراق را تصرف کند تمام پیشنهادهای ارائه شده تنها در حد آتش بس و عقب نشینی به مرزها بود بدون اینکه درباره پایداری صلح و شناخت متجاوز مطلبی ارائه شود . اما وقتی قطعنامه 598 که در آن به موضوع شناخت متجاوز و پرداخت غرامت به کشور صدمه دیده مطرح شد، ایران آن را مثبت ارزیابی کرد. مرحوم امام پذیرش هر نوع پیشنهاد آتش بس را منوط به تعیین متجاوز و پرداخت غرامت دانسته و فرمودند : آتش بس ضروری است منتها مساله ای که باید مشخص شود این که مسئول تجاوز معرفی شود. دولتها اگر چنانچه می خواهند عملی بکنند و صلح و صفا باشد باید آن کسی را که مهاجم بوده و بغی کرده است با او قتال کنند تا این که برگردد به امر خدا و برگشتن به امر خدا ، این نیست که از کشور ما بیرون بروند بلکه باید خسارت مالی ایران را جبران کنند...[2] و این شرایط یعنی تعیین متجاوز و پرداخت غرامت ، در قطعنامه 598 در نظر گرفته شده بود. از این رو مرحوم امام خمینی (ره) قطعنامه 598 را پذیرفتند. ب. خنثی شدن تبلیغات منفی جهانی در جنگ طلب معرفی نمودن جمهوری اسلامی از ابتدای جنگ تحمیلی تا زمان تصویب قطعنامه 598 ، قطعنامههای متعددی از سوی شورای امنیت بدون توجه به خواستههای قانونی جمهوری اسلامی ایران صادر شده بود که نپذیرفتن تمام این قطعنامهها از سوی ایران و پذیرش کلیه قطعنامهها توسط عراق، چهرة جنگ طلبی از جمهوری اسلامی ایران در اذهان و افکار عمومی جهان ترسیم مینمود و تبلیغات استکبار جهانی به شدت با این هدف انجام میگرفت اما پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران و مرحوم امام این تبلیغات منفی را خنثی نمود. مرحوم امام در این باره فرمودند: با اعلام این تصمیم (پذیرش قطعنامه 598) حربة تبلیغات جهانخواران علیه ما کُند شده است)[3] آقای هاشمی رفسنجانی نیز با اشاره به این مطلب اعلام کردند: (متأسفانه تبلیغات جهانی ما را جنگ افروز و جنگ طلب معرفی کرده و صدام و حزب بعث متجاوز که تمامی قوانین را نقض کرده ولی چون یک شعار مشخص دارد یعنی قطعنامه را پذیرفته و حاضر به قضاوت بینالمللی است به صورتی عوام فریبانه صلح طلب معرفی شده است. با این کار یعنی قبول قطعنامه 598 ما نشان دادیم که در این زمینه انعطاف پذیر هستیم.)[4] ج. رعایت مصالح کشور و نظام جمهوری اسلامی مرحوم امام پذیرش قطعنامه 598 را در آن شرایط به مصلحت نظام و کشور و در راستای منافع ملت مسلمان ایران تشخیص دادند از این رو با پیشنهاد صلحی که در قالب این قطعنامه مطرح شده بود و تا حدود زیادی خواستههای به حق جمهوری اسلامی ایران در آن در نظر گرفته شده بود موافقت نمودند و در این باره فرمودند:(... و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم...)[5] د. شرایط پیچیده بین المللی و فشارها و تهدیدات بین المللی و کاربرد وسیع سلاحهای بیولوژیک و کشتار جمعی توسط عراق و عکس العمل ضعیف مجامع بین المللی و فشارهای اقتصادی از دیگر دلایل پذیرش قطعنامه 598 توسط مرحوم امام بود که این عوامل در تسریع پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی مؤثر بودند مقام معظم رهبری که در آن زمان ریاست جمهوری را بر عهده داشتند در نامهای به دبیر کل سازمان ملل در اشاره به این عوامل فرمودند: (... همانطور که بخوبی استحضار دارید آتش جنگی به وسیلة رژیم عراق در 22 سپتامبر 1980 با تجاوز علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید اینک ابعاد غیرقابل تصورّی به خود گرفته است که کشورهای دیگر حتی غیر نظامیان بیگناه را نیز در شعلههای خود گرفته است قتل 290 نفر انسان بیگناه که با ساقط ساختن هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران به وسیلة یکی از کشتیهای جنگی آمریکایی در خلیج فارس به وقوع پیوست نمونهای بارز در این خصوص است. در این زمینه ما مصمم گردیدیم که رسماً اعلام داریم جمهوری اسلامی ایران به خاطر اهمیت حفظ جان انسانها و برقراری عدالت و صلح و امنیت منطقهای و بین المللی قطعنامه 598 شورای امنیت را میپذیرد..)[6] آقای هاشمی رفسنجانی نیز در این خصوص اظهار داشت حمله به هواپیمای مسافربری ایران و شهادت 290 نفر سرنشین بیگناه به هیچ وجه ادعای اشتباه در مورد آن پذیرفته نیست و از نظر ما یک اخطار تلّقی شد همچنین قساوت فوقالعاده صدام در داخل عراق که هزاران روستا و صدها هزارتن از مردم را با بمباران شیمیایی قتل عام میکند از دیگر دلایل آن است که نشان میدهد به او اجازه دادهاند هر جنایتی را مرتکب شود مجموعه این شرایط و ادلة دیگری که فعلاً ذکر نمیشود ما را به این نتیجه میرساند که مصلحت انقلاب و ملتهای ایران و عراق و منطقه این است که قطعنامه مذکور (قطعنامه 598) پذیرفته شود)[7] آقای محمدجواد لاریجانی قائم مقام وزارت خارجه در سالهای جنگ میگوید: (پیش از صدور قطعنامه 598 تمامی قطبهای قدرت جهان چندکار همزمان را سازماندهی کردند: اول؛ فشارهای بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران که در آن سرزنش، تنبیه و تحریم ایران به لحاظ تسلیحاتی و اقتصادی منظور گردید. دوم؛ با حضور نظامی در خلیج فارس که تمامی قدرتها در آن شرکت داشته باشند یک برداشت کلی این بود که زمان مداخله قدرتهای بزرگ برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ به نظر آنها فرا رسیده است و نباید بیش از این فرصت را از دست داد . بدین ترتیب قطعنامه 598 در حال شکلگیری بود و به طور همزمان نیز نیروهای نظامی بلوکهای مختلف شروع به ورود به خلیج فارس کردند اینها شرایطی را ایجاد نمودند که ایران قطعنامه 598 را بپذیرد)[8] بنابراین مجموع این عوامل یعنی تفاوت قطعنامه 598 با سایر قطعنامههای قبلی شورای امنیت و توجه به خواستههای قانونی جمهوری اسلامی ایران و خنثی نمودن تبلیغات منفی جهانی بر علیه جمهوری اسلامی در جنگ افروز نشان دادن نظام اسلامی در اذهان عمومی جهان و توجه به مصالح انقلاب و ملت انقلابی از سویی و فشارهای بین المللی و کاربرد وسیع سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی توسط عراق و گسترش ابعاد جنگ و فشارهای اقتصادی بر دولت از سوی دیگر، شرایطی را ایجاد نمود که مرحوم امام پذیرش قطعنامه 598 را در آن شرایط خاص به مصلحت کشور و ملت انقلابی ایران تشخیص بدهند و آنرا امضاء نمایند. پی نوشتها: [1] . مجموعه مقالات، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بین المللی، سازمان تبلیغات اسلامی 1379، ص 223 و 224. [2] . آشنایی با جنگ، پاسخ به ابهامات، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1380، ص 50. [3] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67. [4] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67. [5] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67. [6] . هدایتی، عباس، شواری امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی 1374، ص 171. [7] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67. [8] . هدایتی، عباس، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، پیشین، ص 137 و 138. منبع: اندیشه قم
مهمترین دلایل پذیرش صلح توسط مرحوم امام و پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران عبارت از موارد ذیل بود :
الف. تفاوت اساسی قطعنامه 598 با قطعنامههای پیشین شورای امنیت که تا حدود زیادی تأمین کننده منافع جمهوری اسلامی ایران بود، چه اینکه این قطعنامه بر خلاف قطعنامههای قبلی که تنها با عنوان (وضعیت مابین ایران و عراق) صادر شده بود و بیشتر حالت توصیهای داشت برای اولین بار از آغاز جنگ ، تحت عنوان (منازعه بین ایران و عراق) صادر شده و از قاطعیت بیشتری برخوردار بود و از بار سیاسی و حقوقی ویژهای برخوردار بود به گونه ای که در آن به برخی از خواستههای به حق جمهوری اسلامی ایران از جمله: بررسی و اعلان متجاوز و آغازگر جنگ، برآورد خسارت، محکومیت کاربرد سلاحهای شیمیایی و بمباران مناطق مسکونی اشاره شده و راهکارها و تدابیری اندیشیده شده بود ؛ چیزی که در قطعنامههای پیشین شورای امنیت به هیچ وجه وجود نداشت[1] به طوری که تا زمان تصویب قطعنامه 598 هیچ طرح مهمی که متضمن برآورده شدن حداقل خواستههای قانونی ایران باشد از سوی شورای امنیت ارائه و پیشنهاد نشده بود و حتی زمانی که ایران قدرتمندانه موفق شد قسمتهایی از خاک عراق را تصرف کند تمام پیشنهادهای ارائه شده تنها در حد آتش بس و عقب نشینی به مرزها بود بدون اینکه درباره پایداری صلح و شناخت متجاوز مطلبی ارائه شود . اما وقتی قطعنامه 598 که در آن به موضوع شناخت متجاوز و پرداخت غرامت به کشور صدمه دیده مطرح شد، ایران آن را مثبت ارزیابی کرد.
مرحوم امام پذیرش هر نوع پیشنهاد آتش بس را منوط به تعیین متجاوز و پرداخت غرامت دانسته و فرمودند : آتش بس ضروری است منتها مساله ای که باید مشخص شود این که مسئول تجاوز معرفی شود. دولتها اگر چنانچه می خواهند عملی بکنند و صلح و صفا باشد باید آن کسی را که مهاجم بوده و بغی کرده است با او قتال کنند تا این که برگردد به امر خدا و برگشتن به امر خدا ، این نیست که از کشور ما بیرون بروند بلکه باید خسارت مالی ایران را جبران کنند...[2] و این شرایط یعنی تعیین متجاوز و پرداخت غرامت ، در قطعنامه 598 در نظر گرفته شده بود. از این رو مرحوم امام خمینی (ره) قطعنامه 598 را پذیرفتند.
ب. خنثی شدن تبلیغات منفی جهانی در جنگ طلب معرفی نمودن جمهوری اسلامی
از ابتدای جنگ تحمیلی تا زمان تصویب قطعنامه 598 ، قطعنامههای متعددی از سوی شورای امنیت بدون توجه به خواستههای قانونی جمهوری اسلامی ایران صادر شده بود که نپذیرفتن تمام این قطعنامهها از سوی ایران و پذیرش کلیه قطعنامهها توسط عراق، چهرة جنگ طلبی از جمهوری اسلامی ایران در اذهان و افکار عمومی جهان ترسیم مینمود و تبلیغات استکبار جهانی به شدت با این هدف انجام میگرفت اما پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران و مرحوم امام این تبلیغات منفی را خنثی نمود. مرحوم امام در این باره فرمودند: با اعلام این تصمیم (پذیرش قطعنامه 598) حربة تبلیغات جهانخواران علیه ما کُند شده است)[3] آقای هاشمی رفسنجانی نیز با اشاره به این مطلب اعلام کردند: (متأسفانه تبلیغات جهانی ما را جنگ افروز و جنگ طلب معرفی کرده و صدام و حزب بعث متجاوز که تمامی قوانین را نقض کرده ولی چون یک شعار مشخص دارد یعنی قطعنامه را پذیرفته و حاضر به قضاوت بینالمللی است به صورتی عوام فریبانه صلح طلب معرفی شده است. با این کار یعنی قبول قطعنامه 598 ما نشان دادیم که در این زمینه انعطاف پذیر هستیم.)[4]
ج. رعایت مصالح کشور و نظام جمهوری اسلامی
مرحوم امام پذیرش قطعنامه 598 را در آن شرایط به مصلحت نظام و کشور و در راستای منافع ملت مسلمان ایران تشخیص دادند از این رو با پیشنهاد صلحی که در قالب این قطعنامه مطرح شده بود و تا حدود زیادی خواستههای به حق جمهوری اسلامی ایران در آن در نظر گرفته شده بود موافقت نمودند و در این باره فرمودند:(... و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم...)[5]
د. شرایط پیچیده بین المللی و فشارها و تهدیدات بین المللی و کاربرد وسیع سلاحهای بیولوژیک و کشتار جمعی توسط عراق و عکس العمل ضعیف مجامع بین المللی و فشارهای اقتصادی از دیگر دلایل پذیرش قطعنامه 598 توسط مرحوم امام بود که این عوامل در تسریع پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی مؤثر بودند مقام معظم رهبری که در آن زمان ریاست جمهوری را بر عهده داشتند در نامهای به دبیر کل سازمان ملل در اشاره به این عوامل فرمودند: (... همانطور که بخوبی استحضار دارید آتش جنگی به وسیلة رژیم عراق در 22 سپتامبر 1980 با تجاوز علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید اینک ابعاد غیرقابل تصورّی به خود گرفته است که کشورهای دیگر حتی غیر نظامیان بیگناه را نیز در شعلههای خود گرفته است قتل 290 نفر انسان بیگناه که با ساقط ساختن هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران به وسیلة یکی از کشتیهای جنگی آمریکایی در خلیج فارس به وقوع پیوست نمونهای بارز در این خصوص است. در این زمینه ما مصمم گردیدیم که رسماً اعلام داریم جمهوری اسلامی ایران به خاطر اهمیت حفظ جان انسانها و برقراری عدالت و صلح و امنیت منطقهای و بین المللی قطعنامه 598 شورای امنیت را میپذیرد..)[6] آقای هاشمی رفسنجانی نیز در این خصوص اظهار داشت حمله به هواپیمای مسافربری ایران و شهادت 290 نفر سرنشین بیگناه به هیچ وجه ادعای اشتباه در مورد آن پذیرفته نیست و از نظر ما یک اخطار تلّقی شد همچنین قساوت فوقالعاده صدام در داخل عراق که هزاران روستا و صدها هزارتن از مردم را با بمباران شیمیایی قتل عام میکند از دیگر دلایل آن است که نشان میدهد به او اجازه دادهاند هر جنایتی را مرتکب شود مجموعه این شرایط و ادلة دیگری که فعلاً ذکر نمیشود ما را به این نتیجه میرساند که مصلحت انقلاب و ملتهای ایران و عراق و منطقه این است که قطعنامه مذکور (قطعنامه 598) پذیرفته شود)[7]
آقای محمدجواد لاریجانی قائم مقام وزارت خارجه در سالهای جنگ میگوید: (پیش از صدور قطعنامه 598 تمامی قطبهای قدرت جهان چندکار همزمان را سازماندهی کردند: اول؛ فشارهای بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران که در آن سرزنش، تنبیه و تحریم ایران به لحاظ تسلیحاتی و اقتصادی منظور گردید. دوم؛ با حضور نظامی در خلیج فارس که تمامی قدرتها در آن شرکت داشته باشند یک برداشت کلی این بود که زمان مداخله قدرتهای بزرگ برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ به نظر آنها فرا رسیده است و نباید بیش از این فرصت را از دست داد . بدین ترتیب قطعنامه 598 در حال شکلگیری بود و به طور همزمان نیز نیروهای نظامی بلوکهای مختلف شروع به ورود به خلیج فارس کردند اینها شرایطی را ایجاد نمودند که ایران قطعنامه 598 را بپذیرد)[8]
بنابراین مجموع این عوامل یعنی تفاوت قطعنامه 598 با سایر قطعنامههای قبلی شورای امنیت و توجه به خواستههای قانونی جمهوری اسلامی ایران و خنثی نمودن تبلیغات منفی جهانی بر علیه جمهوری اسلامی در جنگ افروز نشان دادن نظام اسلامی در اذهان عمومی جهان و توجه به مصالح انقلاب و ملت انقلابی از سویی و فشارهای بین المللی و کاربرد وسیع سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی توسط عراق و گسترش ابعاد جنگ و فشارهای اقتصادی بر دولت از سوی دیگر، شرایطی را ایجاد نمود که مرحوم امام پذیرش قطعنامه 598 را در آن شرایط خاص به مصلحت کشور و ملت انقلابی ایران تشخیص بدهند و آنرا امضاء نمایند.
پی نوشتها:
[1] . مجموعه مقالات، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بین المللی، سازمان تبلیغات اسلامی 1379، ص 223 و 224.
[2] . آشنایی با جنگ، پاسخ به ابهامات، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1380، ص 50.
[3] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.
[4] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67.
[5] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.
[6] . هدایتی، عباس، شواری امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی 1374، ص 171.
[7] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67.
[8] . هدایتی، عباس، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، پیشین، ص 137 و 138.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] جنگ ایران و عراق بر کشورهای خاورمیانه و حامیان صلح اعراب و اسرائیل چه تأثیری داشت؟
- [سایر] مواضع و شرایط مسئولان و مقامات ایران در دوران جنگ برای پذیرش آتش بس و صلح با عراق چه بود؟
- [سایر] علل، اهداف و انگیزههای عراق از جنگ با ایران چه بود؟پیامدهای جنگ ایران و عراق؟
- [سایر] چرا در ایران به جنگ عراق و ایران، جنگ تحمیلی گفته می شود؟
- [سایر] علت شروع جنگ عراق علیه ایران چیست؟
- [سایر] چرا ایران پس از آزادی خرمشهر و ایجاد شرایط مناسب برای صلح، باز هم به جنگ ادامه داد و وارد خاک عراق شد؟
- [سایر] با توجه به وصیت نامه حضرت امام(ره) دلایل ماندگاری و تداوم انقلاب اسلامی ایران چیست؟
- [سایر] چرا نیروهای ایرانی به فرمان امام خمینی ره در اواخر جنگ با عراق، قصد فتح شهرهایی از عراق را داشتند؟
- [سایر] دلایل عدم پذیرش آتش بس از سوی حضرت امام(ره) در سال دوم جنگ چه بود؟
- [سایر] آیا استمرار جنگ پس از فتح خرمشهر به مصلحت نظام بوده؟نظر حضرت امام(ره)؟
- [آیت الله سیستانی] اگر مسلمانان به امر امام علیهالسلام با کفّار جنگ کنند ، و چیزهائی در جنگ بدست آورند ، به آنها غنیمت گفته میشود . که باید چیزهائی که مخصوص به امام است از غنیمت کنار بگذارند ، و خمس بقیه آن را بدهند ، و در ثبوت خمس بر غنیمت فرقی میان منقول ، و غیر منقول نیست ، ولی زمینهائی که از انفال نیست مال عموم مسلمین است ، هر چند جنگ به اذن امام علیهالسلام نباشد .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مسلمانان به امر امام ( علیه السّلام ) با کفار جنگ کنند و چیزهائی در جنگ بدست آورند به آنها غنیمت گفته می شود . و مخارجی را که برای غنیمت کرده اند ، مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام ( علیه السّلام ) صلاح می داند به مصرفی برساند و چیزهائی که مخصوص به امام است ، باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیّة آن را بدهند . 7 زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد:
- [آیت الله سبحانی] اگر مسلمانان به امر امام(علیه السلام) با کفّار جنگ کنند و چیزهائی در جنگ به دست آورند. به آنها غنیمت گفته می شود و مخارجی را که برای غنیمت کرده اند، مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام(علیه السلام)صلاح می داند به مصرفی برساند و چیزهائی که مخصوص به امام است، باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه آن را بدهند 7 زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد
- [آیت الله بروجردی] اگر مسلمانان به امر امام عَلَیْهِ السَّلَام با کفار جنگ کنند و چیزهایی در جنگ به دست آورند، به آنها غنیمت گفته میشود و مخارجی را که برای غنیمت [خرج] کردهاند مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام عَلَیْهِ السَّلَام صلاح میداند به مصرفی برساند و چیزهایی که مخصوص به امام است، باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیة آن را بدهند.
- [امام خمینی] اگر مسلمانان به امر امام علیه السلام با کفار جنگ کنند و چیزهایی در جنگ به دست آورند به آنها غنیمت گفته می شود و مخارجی را که برای غنیمت کرده اند مانند مخارج نگهداری، و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام علیه السلام صلاح می داند به مصرفی برساند و چیزهایی که مخصوص به امام است باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه آن را بدهند.
- [آیت الله بهجت] اگر مسلمانان به امر امام علیهالسلام با کفّار جنگ کنند و چیزهایی در جنگ بهدست آورند، به آنها غنیمت گفته میشود، و باید مخارجی را که برای غنیمت کردهاند، مانند هزینه نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام علیهالسلام صلاح میداند به مصرفی برساند و چیزهایی که مخصوص به امام علیهالسلام است، از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه آن را بدهند.
- [آیت الله سیستانی] اگر مسلمانان بدون اجازه امام علیهالسلام با کفار جنگ کنند و از آنها غنیمت بگیرند ، تمام آنچه به غنیمت گرفتهاند مال امام علیهالسلام است ، و جنگجویان در آن حقی ندارند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مسلمین به امر امام با کفار جنگ کنند، و چیزهایی در جنگ به دست آورند، به آنها غنیمت گفته میشود، و مخارجی را که برای غنیمت مصرف کردهاند، مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام علیهالسلام صلاح میداند به مصرفی برساند، و چیزهایی که مخصوص به امام است، باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه آن را بدهند، و آنچه در عصر غیبت در جنگ با کفار به دست میآید، نیز بنابر احتیاط همین حکم را دارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مسلمانان به اذن امام علیه السلام با کفار جنگ کنند و چیزهایی در جنگ به دست اورند به انها غنیمت گفته می شود و نسبت به منقول از انها مخارجی را که برای غنیمت کرده اند مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل ان و نیز مقداری را که امام علیه السلام صلاح می داند به مصرفی برساند و چیزهایی که مخصوص به امام علیه السلام است باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه ان را بدهند و در صورتی که جنگ بدون اذن امام علیه السلام باشد و غنیمتی به دست اورند اگر در زمان حضور باشد تمام ان مال امام علیه السلام است و اگر در زمان غیبت باشد بعد از کسر مخارج بنابر احتیاط خمس انرا بدهند
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانان به امر امام معصوم علیهالسلام با کفّار جنگ کنند و چیزهایی را در جنگ به دست آورند، به آنها غنیمت گفته میشود و مخارجی را که برای غنیمت کردهاند، مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام علیهالسلام صلاح میداند به مصرفی برساند و چیزهایی را که مخصوص به امام است، باید از غنیمت کنار بگذارند و خُمس بقیّه آن را بدهند.