وحدت و یکپارچگی امت اسلام نزد امیر مؤمنان(علیه السلام) از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و اهتمام آن حضرت در حفظ یکپارچگی مسلمانان بر کسی پوشیده نیست. علی(علیه السلام) را بی گمان می توان بزرگ ترین منادی وحدت امت رسول الله(صلی الله علیه وآله) نامید و پژواک وحدت خواهی را از کلام و رفتار او شنید. آن حضرت در تبیین جایگاه ارزشی و اهمیت فوق العاده وحدت و نقش مخرّب تفرقه و جدایی، خطاب به مردم کوفه می فرماید: (آگاه باشید که شما اکنون دست از رشته اطاعت کشیدید و با زنده کردن ارزش های جاهلیت، دژ محکم الهی را در هم شکستید، در حالی که خداوند بر امت اسلامی با وحدت و برادری منت گذارده بود تا در سایه آن زندگی کنند; نعمتی بود که هیچ ارزشی را همانند آن نمی توان تصور کرد...).[1] آن حضرت اعتقاد به خدای سبحان و تمسک به کتاب، شریعت و پیامبر واحد را محور گردهمایی مسلمانان و عروة الوثقای آنان می داند، و اجرای صحیح قوانین شریعت و پیروی از رهبری را عامل تداوم و بقای آن می شمرد، و سرپیچی و تمرد از دستورات رهبری را عامل تضعیف و متلاشی شدن آن معرفی می کند.[2] آن حضرت در یکی از خطبه های خود می فرماید: (پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود. اسلام، دین خداست و هموست که آن را پیروز ساخت... . جایگاه رهبر، چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متحد ساخته، به هم پیوند می دهد. اگر این رشته از هم بگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سویی افکنده خواهند شد... . عرب امروز، گرچه از نظر مقدار اندکند، اما به نعمت اسلام فراوان اند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمند می باشند).[3] وحدت طلبی، در سیره عملی و رفتار آن حضرت نیز به راحتی مشاهده می شود; چنان که در مقابل حق به غارت رفته ی خویش 25 سال سکوت کرد و با آن که خار در چشم و استخوان در گلو خانه نشین شده بود، از هیچ تلاشی برای اتحاد مسلمانان دریغ نورزید. امام علی(علیه السلام) آن زمان که سستی مسلمانان را در جنگ با مرتدان مشاهده کرد، با خلیفه اول بیعت نمود. شاهد این مطلب، گفتار عثمان خطاب به امام(علیه السلام) است که گفت: (اگر تو بیعت نکنی، مسلمانان متفرق شده و کسی به دستور خلیفه برای جنگ با مرتدان نخواهد رفت).[4] آن حضرت در جواب نامه ابوموسی اشعری درباره حکمیت می نویسد: (پس بدان در امت اسلام هیچ کس وجود ندارد که به وحدت امت محمد(صلی الله علیه وآله) و به انس گرفتن آنان به یکدیگر از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می طلبم و به آنچه پیمان بسته ام وفادارم).[5] کوتاه سخن آن که علی(علیه السلام) بزرگ ترین منادی وحدت امت اسلامی بوده است که در راه تحقق و تداوم وحدت از هیچ تلاشی دریغ نورزیده است. پی نوشتها: [1]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 192. [2]. همان، خطبه 18. [3]. همان، خطبه 146. [4]. ر.ک: امام علی و زمامداران، علی محمد میرجلیلی، ص 79، (انتشارات وثوق). به نقل از انساب الاشراف، بلاذری، ج 1، ص 587، (نشر دارالمعارف، مصر). [5]. نهج البلاغه، نامه 78. www.mazaheb.ir
وحدت و یکپارچگی امت اسلام نزد امیر مؤمنان(علیه السلام) از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و اهتمام آن حضرت در حفظ یکپارچگی مسلمانان بر کسی پوشیده نیست.
علی(علیه السلام) را بی گمان می توان بزرگ ترین منادی وحدت امت رسول الله(صلی الله علیه وآله) نامید و پژواک وحدت خواهی را از کلام و رفتار او شنید.
آن حضرت در تبیین جایگاه ارزشی و اهمیت فوق العاده وحدت و نقش مخرّب تفرقه و جدایی، خطاب به مردم کوفه می فرماید: (آگاه باشید که شما اکنون دست از رشته اطاعت کشیدید و با زنده کردن ارزش های جاهلیت، دژ محکم الهی را در هم شکستید، در حالی که خداوند بر امت اسلامی با وحدت و برادری منت گذارده بود تا در سایه آن زندگی کنند; نعمتی بود که هیچ ارزشی را همانند آن نمی توان تصور کرد...).[1]
آن حضرت اعتقاد به خدای سبحان و تمسک به کتاب، شریعت و پیامبر واحد را محور گردهمایی مسلمانان و عروة الوثقای آنان می داند، و اجرای صحیح قوانین شریعت و پیروی از رهبری را عامل تداوم و بقای آن می شمرد، و سرپیچی و تمرد از دستورات رهبری را عامل تضعیف و متلاشی شدن آن معرفی می کند.[2]
آن حضرت در یکی از خطبه های خود می فرماید: (پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود. اسلام، دین خداست و هموست که آن را پیروز ساخت... .
جایگاه رهبر، چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متحد ساخته، به هم پیوند می دهد. اگر این رشته از هم بگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سویی افکنده خواهند شد... . عرب امروز، گرچه از نظر مقدار اندکند، اما به نعمت اسلام فراوان اند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمند می باشند).[3]
وحدت طلبی، در سیره عملی و رفتار آن حضرت نیز به راحتی مشاهده می شود; چنان که در مقابل حق به غارت رفته ی خویش 25 سال سکوت کرد و با آن که خار در چشم و استخوان در گلو خانه نشین شده بود، از هیچ تلاشی برای اتحاد مسلمانان دریغ نورزید. امام علی(علیه السلام) آن زمان که سستی مسلمانان را در جنگ با مرتدان مشاهده کرد، با خلیفه اول بیعت نمود.
شاهد این مطلب، گفتار عثمان خطاب به امام(علیه السلام) است که گفت: (اگر تو بیعت نکنی، مسلمانان متفرق شده و کسی به دستور خلیفه برای جنگ با مرتدان نخواهد رفت).[4]
آن حضرت در جواب نامه ابوموسی اشعری درباره حکمیت می نویسد: (پس بدان در امت اسلام هیچ کس وجود ندارد که به وحدت امت محمد(صلی الله علیه وآله) و به انس گرفتن آنان به یکدیگر از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می طلبم و به آنچه پیمان بسته ام وفادارم).[5]
کوتاه سخن آن که علی(علیه السلام) بزرگ ترین منادی وحدت امت اسلامی بوده است که در راه تحقق و تداوم وحدت از هیچ تلاشی دریغ نورزیده است.
پی نوشتها:
[1]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 192.
[2]. همان، خطبه 18.
[3]. همان، خطبه 146.
[4]. ر.ک: امام علی و زمامداران، علی محمد میرجلیلی، ص 79، (انتشارات وثوق). به نقل از انساب الاشراف، بلاذری، ج 1، ص 587، (نشر دارالمعارف، مصر).
[5]. نهج البلاغه، نامه 78.
www.mazaheb.ir
- [سایر] اهمیت وحدت از دیدگاه علی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] وحدت و برادری را از دیدگاه حضرت علی(ع) در سطرهایی تبیین نمایید.
- [سایر] یکی از ادله سکوت حضرت علی(ع) حفظ وحدت مسلمانان بود، این مساله را توضیح دهید.؟
- [سایر] اگر حضرت علی ع جانشین پیامبر ص میشد، وضعیت امت اسلام پس از پیامبر (ص) چگونه رقم می خورد؟
- [سایر] یکی از ادله سکوت حضرت حضرت علی(ع)حفظ وحدت مسلمانان بود، این مساله را توضیح دهید.
- [سایر] وحدت چیست ؟ و پیامبر و امام علی (ع) برای حفظ وحدت چکار کردند؟
- [سایر] دیدگاه امام علی درمورد اصلاحات چیست؟
- [سایر] آفت عقل از دیدگاه امام علی در نامه 31 نهج البلاغه چیست؟
- [سایر] ریشه فتنه ها از دیدگاه امام علی (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] عدل از دیدگاه حضرت علی علیه السلام چه تعریفی دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود