اهمیت وحدت از دیدگاه علی(علیه السلام) چیست؟
امیرمؤ منان(علیه السلام) وحدت را منّت بزرگ خدای سبحان بر مردم دانسته است آن جا که فرمود: (فَإِنّ الله سبحانه قَد امتَنّ علی جَماعة هذه الأُمة فیما عَقد بَینهم مِن حَبل هذه الأُلفة الّتَی یَنتقلون فی ظِلّها ویأوون إلی کَنفَها بِنعمة لا یعَرف أَحَد من المَخلوقین لَها قِیمة لأنّها أَرجح مِن کُل ثَمَنَ وأَجلَّ مِن کُلّ خَطر(1) خداوند بر این امّت، منّت گذارده و بین آنان الفت و اتحاد ایجاد کرده است که در سایه آن زندگی کنند و به کنف حمایت آن پناهنده شوند این نعمتی است که احدی نمی‌تواند بهایی برایش بگذارد زیرا از هر بهایی گران قدرتر و از هر چیز پرارزشی، با ارزش‌تر است). تعبیر منّت الاهی از وحدت، بیان گر اهمیّت این موضوع است زیرا به نعمت عظیم، منّت گفته می‌شود چنان که خدای سبحان از بعثت پیامبر (ص) به عنوان منّت یاد کرده است (لقد منّ الله علی المؤمنین إذ بعث فیهم رسولًا من أنفسهم).(2) حضرت علی (ع) به همراهی با جماعت و کناره گیری از جدایی فرمان داده، می‌فرماید: (ألَزموا الجَماعة وَاجتَنِبوا الفَرقة)(3) نیز می‌فرماید: (وَ إیّاک وَ الفَرقة فَإنّ الشاذ مِن الناس لِلشَیطان از جدایی دوری کن زیرا نادر از مردم، از آن شیطان است).(4) وحدت، آن قدر مهم است که حضرت علی (ع) با وجود مصایب سنگین، به شدت، حافظ اتحاد جامعه اسلامی‌بود. آن حضرت در نامه‌ای به ابو موسی اشعری می‌فرماید: (و لیَس رَجل فَاعلم أَحرص عَلی جَماعة أُمة محمد (ص) و أُلفتها مِنّی أبتغی بِذلک حُسن الثّواب وکَرَم الماب(5) بدان، هیچ کس نیست که نسبت به وحدت و اتحاد امّت محمد (ص) از من حریص تر و انسش به آن از من بیشتر باشد. من در این کار، پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می‌طلبم). صبر آن حضرت (ع) نیز برای حفظ وحدت بود صبری که درباره‌اش فرمود: (فَرأیت أَنّ الصّبر علی هاتا أَحجی فَصبَرتُ وفِی العَین قَذَی وفِی الحَلق شَجاً(6) عاقبت دیدم که بردباری و صبر به عقل و خرد نزدیک تر است و شکیبایی ورزیدم، ولی به کسی می‌ماندم که خاشاک چشمش را پرکرده است واستخوان راه گلویش را گرفته است). آن حضرت (ع) دربارة دلیل سکوت خود فرمود: (وأیم اللهِ لَولا مَخافَةِ الفُرقةَ بَین المُسلمینَ وَ أن یَعود الکُفَر وَ یَبور الدیِن لَکُنّا عَلی غَیر ما کُنّا لَهم عَلیه(7) به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهی دین نبود رفتار ما با آنان به گونه‌ای دیگر بود). حضرت علی (ع) پس از انتخاب عثمان برای خلافت مسلمانان فرمود: (لَقد عَلمِتم أَنّی أَحقّ الناس بِها مِن غَیری وَ واللهِ لأُسلِّمنّ ما سَلمت أُمور المُسلمین ولَم یَکن فیها جَور إِلّا عَلیَّ خاصّة شما می‌دانید که من از همه برای خلافت شایسته ترم. به خدا سوگند مادامی‌که کار مسلمانان رو به راه نباشد و تنها بر من جفا شده باشد، مخالفتی نخواهم نکرد). این سخنان نشان می‌دهد که وحدت از اهمیت ویژه‌ای بر خوردار است و حضرت علی (ع) از هیچ کوششی برای ایجاد و حفظ وحدت دریغ نورزید. پی‌نوشت‌ (1)) نهج البلاغه خطبه 291) (2) آل عمران،/ 164 (3)) شرح غرر الحک، 2/ 240) (4)) شرح غرر الحکم 2/ 305). (5)) نهج البلاغه، نامه 87) (6)) نهج البلاغه، خطبه 3) (7)) بحار 23/ 16) آیة الله جوادی آملی، وحدت جوامع در نهج‌البلاغه‌
عنوان سوال:

اهمیت وحدت از دیدگاه علی(علیه السلام) چیست؟


پاسخ:

امیرمؤ منان(علیه السلام) وحدت را منّت بزرگ خدای سبحان بر مردم دانسته است آن جا که فرمود: (فَإِنّ الله سبحانه قَد امتَنّ علی جَماعة هذه الأُمة فیما عَقد بَینهم مِن حَبل هذه الأُلفة الّتَی یَنتقلون فی ظِلّها ویأوون إلی کَنفَها بِنعمة لا یعَرف أَحَد من المَخلوقین لَها قِیمة لأنّها أَرجح مِن کُل ثَمَنَ وأَجلَّ مِن کُلّ خَطر(1) خداوند بر این امّت، منّت گذارده و بین آنان الفت و اتحاد ایجاد کرده است که در سایه آن زندگی کنند و به کنف حمایت آن پناهنده شوند این نعمتی است که احدی نمی‌تواند بهایی برایش بگذارد زیرا از هر بهایی گران قدرتر و از هر چیز پرارزشی، با ارزش‌تر است).
تعبیر منّت الاهی از وحدت، بیان گر اهمیّت این موضوع است زیرا به نعمت عظیم، منّت گفته می‌شود چنان که خدای سبحان از بعثت پیامبر (ص) به عنوان منّت یاد کرده است (لقد منّ الله علی المؤمنین إذ بعث فیهم رسولًا من أنفسهم).(2)
حضرت علی (ع) به همراهی با جماعت و کناره گیری از جدایی فرمان داده، می‌فرماید: (ألَزموا الجَماعة وَاجتَنِبوا الفَرقة)(3) نیز می‌فرماید: (وَ إیّاک وَ الفَرقة فَإنّ الشاذ مِن الناس لِلشَیطان از جدایی دوری کن زیرا نادر از مردم، از آن شیطان است).(4)
وحدت، آن قدر مهم است که حضرت علی (ع) با وجود مصایب سنگین، به شدت، حافظ اتحاد جامعه اسلامی‌بود. آن حضرت در نامه‌ای به ابو موسی اشعری می‌فرماید: (و لیَس رَجل فَاعلم أَحرص عَلی جَماعة أُمة محمد (ص) و أُلفتها مِنّی أبتغی بِذلک حُسن الثّواب وکَرَم الماب(5) بدان، هیچ کس نیست که نسبت به وحدت و اتحاد امّت محمد (ص) از من حریص تر و انسش به آن از من بیشتر باشد. من در این کار، پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می‌طلبم).
صبر آن حضرت (ع) نیز برای حفظ وحدت بود صبری که درباره‌اش فرمود: (فَرأیت أَنّ الصّبر علی هاتا أَحجی فَصبَرتُ وفِی العَین قَذَی وفِی الحَلق شَجاً(6) عاقبت دیدم که بردباری و صبر به عقل و خرد نزدیک تر است و شکیبایی ورزیدم، ولی به کسی می‌ماندم که خاشاک چشمش را پرکرده است واستخوان راه گلویش را گرفته است).
آن حضرت (ع) دربارة دلیل سکوت خود فرمود: (وأیم اللهِ لَولا مَخافَةِ الفُرقةَ بَین المُسلمینَ وَ أن یَعود الکُفَر وَ یَبور الدیِن لَکُنّا عَلی غَیر ما کُنّا لَهم عَلیه(7) به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهی دین نبود رفتار ما با آنان به گونه‌ای دیگر بود).
حضرت علی (ع) پس از انتخاب عثمان برای خلافت مسلمانان فرمود: (لَقد عَلمِتم أَنّی أَحقّ الناس بِها مِن غَیری وَ واللهِ لأُسلِّمنّ ما سَلمت أُمور المُسلمین ولَم یَکن فیها جَور إِلّا عَلیَّ خاصّة شما می‌دانید که من از همه برای خلافت شایسته ترم. به خدا سوگند مادامی‌که کار مسلمانان رو به راه نباشد و تنها بر من جفا شده باشد، مخالفتی نخواهم نکرد).
این سخنان نشان می‌دهد که وحدت از اهمیت ویژه‌ای بر خوردار است و حضرت علی (ع) از هیچ کوششی برای ایجاد و حفظ وحدت دریغ نورزید. پی‌نوشت‌
(1)) نهج البلاغه خطبه 291)
(2) آل عمران،/ 164
(3)) شرح غرر الحک، 2/ 240)
(4)) شرح غرر الحکم 2/ 305).
(5)) نهج البلاغه، نامه 87)
(6)) نهج البلاغه، خطبه 3)
(7)) بحار 23/ 16)
آیة الله جوادی آملی، وحدت جوامع در نهج‌البلاغه‌





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین