وحدت چیست ؟ و پیامبر و امام علی (ع) برای حفظ وحدت چکار کردند؟ پاسخ: معنای صحیحی که وحدت دارد این است که بیش از موارد افتراق، به مشترکاتی که وجود دارند تأکید شود. شاید بیش از نود درصد مسائلی که در دین اسلام مطرح است، مشترک اند. مسلمانان مقابل دشمن مشترک، برای حفظ اصل اسلام در کنار هم باشند. با تکیه بر اصول مهم اسلام که هر دو آن را قبول دارند یک نیرویی برای همراهی و مقابله با ترفندهای دشمن مشترک پیدا کنند. معنای وحدت این نیست که هر دو سنی شوند یا بالعکس؛ هر کدام از شیعه و سنی، اعتقادات و استدلال هایی دارند؛ این اختلافات در مراکز دینی و در بین عالمان دین مورد بحث قرار گیرد و به نتیجه ای که آن ها می رسند عمل شود؛ نه این که کسی که سنی است با کسی که شیعه است درگیر شوند و اختلاف پیش بیاید که مطمئنا به صلاح هیچ کس نیست. به وجه مشترک توجه داشته باشیم و روی آن ها تأکید کنیم. دشمن مشترک را بشناسیم و در مقابلش و برای حفظ آن اصولی که مشترک است کنار هم باشیم. در جاهایی که با همدیگر افتراق و اختلاف داریم، بحث های علمی، عاقلانه، به دور از جنجال و کینه ورزی انجام دهیم. وحدت یعنی دوری از مسائلی که به نفع هیچ کدام از دو طرف نیست، نه یکی شدن. مسأله وحدت شیعه و سنی از دیرباز مورد تأکید علمای آگاه بوده و این چیزی است که از سلوک سیاسی امامان شیعه نیز استنباط می شود. . در صدر اسلام تمام مردم دور وجود پیامبر(ص) جمع بودند؛ با تمام اختلافات فرقه ها و قبایلی که قبل از بعثت پیامبر اکرم(ص) بود و قبیله ها متفرق بودند، هر قبیله ای در پی قبیله دیگر بود. اوس و خزرج، مکه و مدینه یا قبایل دیگر با یکدیگر درگیر بودند؛ پیامبر اکرم(ص) همه این ها را کنار هم قرار داد. حتی یهودیان مدینه را کنار مسلمانان و قبایل دیگر عرب که مسلمان شده بودند قرار داد؛ پیامبر(ص) یک پیمان نامه عمومی در مدینه بستند که به امضای همه مسلمان ها و قبایل مسلمان یا حتی یهودیانی که در آن جا بودند رسید؛ همه در کنار هم برای دفاع از مدینه. مسلمان و غیر مسلمان همه موظف بودند در برابر دشمنی که می خواهد متعرض مدینه شود دفاع کنند. با این وجود، قطعا ما موظف هستیم شیعه و سنی در کنار هم قرار بگیریم و از اسلام و کشورهای اسلامی که در سراسر جهان هست، دفاع کنیم. بعد از پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) اولین کسی است که این گونه عمل کرد. حق شان غصب شد؛ ولی خود حضرت برای حفظ اسلام پذیرفت در کنار کسانی که به اعتقاد ما حقش را غصب کردند، سکوت کند. مشورت می داد، در کنار آن ها قرار می گرفت، سکوت می کرد تا اسلام حفظ شود. در سیره ائمه بعدی هم همین وحدت و همراهی است. از امام صادق(ع) هم روایاتی نقل شده است که شیعیان را به شدت توصیه کردند به همراهی، شرکت در نماز جماعت اهل سنت، رفتن به نماز جمعه و به عیادت و تشییع جنازه آن ها. به هر حال این ها توصیه هایی است که از ائمه اطهار(ع) رسیده است. برای حفظ اسلام کنار هم باشیم؛ البته با حفظ اعتقاداتی که داریم. خود حضرت علی(ع) انتقاد داشت که خطبه شقشقیه گواه بر همین است؛ ولی سکوت کرد. آن ها را تضعیف نمی کرد تا ارکان اسلام تضعیف نشود. کنار آن ها قرار می گرفت تا جهان اسلام تضعیف نشود؛ به خاطر دشمن مشترک و وجود کسانی که از دین برگشته بودند و اسلام را تهدید می کردند در کنار آن ها قرار گرفت. نسبت به آن زمان که حساسیت کمتر نیست؛ بلکه بیشتر هم شده است و خیلی آشکار است که دشمن می خواهد بین مسلمان ها تفرقه ایجاد بکند. گروهای تکفیری هم برای این کار تقویت می شوند. باید با همدیگر اتحاد داشته باشیم تا جهان اسلام به جان هم نیفتد و مسلمان ها همدیگر را تضعیف و دشمن را تقویت نکنند. سیره علمای اسلام هم از ابتدا در مواقع مهم و حساس همین طور بوده است؛ در قرون اخیر نیز مرحوم آیت الله بروجردی با الأزهر مصر و شیخ شلتوت رفت و آمدهایی داشتند، جلسات و مذاکراتی داشتند که منجر به تأسیس دارالتحقیق بین المذاهب شد. نتیجه ای هم که گرفتند این بود که شیخ شلتوت مفتی اعظم مصر و رئیس الازهر فتوا داد که فقه جعفری یکی از پنج فقه رسمی جهان اسلام است و هر مسلمانی به این فقه عمل کند مجزی است. در واقع مفتی اعظم مصر مذهب شیعه را به رسمیت شناخته است.
وحدت چیست ؟ و پیامبر و امام علی (ع) برای حفظ وحدت چکار کردند؟
پاسخ: معنای صحیحی که وحدت دارد این است که بیش از موارد افتراق، به مشترکاتی که وجود دارند تأکید شود. شاید بیش از نود درصد مسائلی که در دین اسلام مطرح است، مشترک اند. مسلمانان مقابل دشمن مشترک، برای حفظ اصل اسلام در کنار هم باشند. با تکیه بر اصول مهم اسلام که هر دو آن را قبول دارند یک نیرویی برای همراهی و مقابله با ترفندهای دشمن مشترک پیدا کنند.
معنای وحدت این نیست که هر دو سنی شوند یا بالعکس؛ هر کدام از شیعه و سنی، اعتقادات و استدلال هایی دارند؛ این اختلافات در مراکز دینی و در بین عالمان دین مورد بحث قرار گیرد و به نتیجه ای که آن ها می رسند عمل شود؛ نه این که کسی که سنی است با کسی که شیعه است درگیر شوند و اختلاف پیش بیاید که مطمئنا به صلاح هیچ کس نیست. به وجه مشترک توجه داشته باشیم و روی آن ها تأکید کنیم. دشمن مشترک را بشناسیم و در مقابلش و برای حفظ آن اصولی که مشترک است کنار هم باشیم. در جاهایی که با همدیگر افتراق و اختلاف داریم، بحث های علمی، عاقلانه، به دور از جنجال و کینه ورزی انجام دهیم. وحدت یعنی دوری از مسائلی که به نفع هیچ کدام از دو طرف نیست، نه یکی شدن.
مسأله وحدت شیعه و سنی از دیرباز مورد تأکید علمای آگاه بوده و این چیزی است که از سلوک سیاسی امامان شیعه نیز استنباط می شود. .
در صدر اسلام تمام مردم دور وجود پیامبر(ص) جمع بودند؛ با تمام اختلافات فرقه ها و قبایلی که قبل از بعثت پیامبر اکرم(ص) بود و قبیله ها متفرق بودند، هر قبیله ای در پی قبیله دیگر بود. اوس و خزرج، مکه و مدینه یا قبایل دیگر با یکدیگر درگیر بودند؛ پیامبر اکرم(ص) همه این ها را کنار هم قرار داد. حتی یهودیان مدینه را کنار مسلمانان و قبایل دیگر عرب که مسلمان شده بودند قرار داد؛ پیامبر(ص) یک پیمان نامه عمومی در مدینه بستند که به امضای همه مسلمان ها و قبایل مسلمان یا حتی یهودیانی که در آن جا بودند رسید؛ همه در کنار هم برای دفاع از مدینه.
مسلمان و غیر مسلمان همه موظف بودند در برابر دشمنی که می خواهد متعرض مدینه شود دفاع کنند. با این وجود، قطعا ما موظف هستیم شیعه و سنی در کنار هم قرار بگیریم و از اسلام و کشورهای اسلامی که در سراسر جهان هست، دفاع کنیم.
بعد از پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) اولین کسی است که این گونه عمل کرد. حق شان غصب شد؛ ولی خود حضرت برای حفظ اسلام پذیرفت در کنار کسانی که به اعتقاد ما حقش را غصب کردند، سکوت کند. مشورت می داد، در کنار آن ها قرار می گرفت، سکوت می کرد تا اسلام حفظ شود.
در سیره ائمه بعدی هم همین وحدت و همراهی است. از امام صادق(ع) هم روایاتی نقل شده است که شیعیان را به شدت توصیه کردند به همراهی، شرکت در نماز جماعت اهل سنت، رفتن به نماز جمعه و به عیادت و تشییع جنازه آن ها. به هر حال این ها توصیه هایی است که از ائمه اطهار(ع) رسیده است. برای حفظ اسلام کنار هم باشیم؛ البته با حفظ اعتقاداتی که داریم.
خود حضرت علی(ع) انتقاد داشت که خطبه شقشقیه گواه بر همین است؛ ولی سکوت کرد. آن ها را تضعیف نمی کرد تا ارکان اسلام تضعیف نشود. کنار آن ها قرار می گرفت تا جهان اسلام تضعیف نشود؛ به خاطر دشمن مشترک و وجود کسانی که از دین برگشته بودند و اسلام را تهدید می کردند در کنار آن ها قرار گرفت. نسبت به آن زمان که حساسیت کمتر نیست؛ بلکه بیشتر هم شده است و خیلی آشکار است که دشمن می خواهد بین مسلمان ها تفرقه ایجاد بکند. گروهای تکفیری هم برای این کار تقویت می شوند. باید با همدیگر اتحاد داشته باشیم تا جهان اسلام به جان هم نیفتد و مسلمان ها همدیگر را تضعیف و دشمن را تقویت نکنند.
سیره علمای اسلام هم از ابتدا در مواقع مهم و حساس همین طور بوده است؛ در قرون اخیر نیز مرحوم آیت الله بروجردی با الأزهر مصر و شیخ شلتوت رفت و آمدهایی داشتند، جلسات و مذاکراتی داشتند که منجر به تأسیس دارالتحقیق بین المذاهب شد. نتیجه ای هم که گرفتند این بود که شیخ شلتوت مفتی اعظم مصر و رئیس الازهر فتوا داد که فقه جعفری یکی از پنج فقه رسمی جهان اسلام است و هر مسلمانی به این فقه عمل کند مجزی است. در واقع مفتی اعظم مصر مذهب شیعه را به رسمیت شناخته است.
- [سایر] یکی از ادله سکوت حضرت علی(ع) حفظ وحدت مسلمانان بود، این مساله را توضیح دهید.؟
- [سایر] یکی از ادله سکوت حضرت حضرت علی(ع)حفظ وحدت مسلمانان بود، این مساله را توضیح دهید.
- [سایر] وحدت و برادری را از دیدگاه حضرت علی(ع) در سطرهایی تبیین نمایید.
- [سایر] چرا شیعیان علی (ع) را وصی پیامبر (ص) میدانند؟
- [سایر] حدیث سیره هزار نبی در علی(ع) را بیان کنید؟
- [سایر] حضرت علی(ع) در نزد پیامبر اکرم(ص) چه جایگاهی داشت و پیامبر(ص) چقدر وقت برای حضرت علی(ع) می گذاشت؟
- [سایر] اهمیت وحدت از دیدگاه علی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] جهر بسم الله در نماز، منسوب به حضرت علی (ع)است. اگر پیامبر(ص) آنرا انجام میداده، پس حضرت امیر(ع) آغازگر آن نبوده و آن نباید منسوب به حضرت امیر(ع) باشد. اگر پیامبر(ص)آن را انجام نمیداده و حضرت علی(ع) پایه گذار و آغازگر آن بوده اند، چرا حضرت علی(ع) کاری کرده اند که پیامبر(ص) نمی کرده اند (بدعت در سنت)؟
- [سایر] در دوران 25 سال بعد از پیامبر(ص) بر امام علی(ع) چگونه گذشت؟
- [سایر] چرا پیامبر (ص) از جبرئیل خواست که درمعرفی امام علی (ع) او را معاف دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.