سنتهای غلط و اشتباهی که عمر وارد اسلام کرد و اهل سنت به اشتباه آن را سنت پیامبر می دانند چه بود؟
سنت‌های غلط (بدعت‌های) عمر بدعت نماز تراویح در مورد یکی از برجسته‌ترین بدعت ثبت شده از آن دوران به ایجاد رسم (نماز تراویح) از سوی خلیفه دوم می‌توان اشاره نمود. نماز تراویح در مقایسه با سنت نبوی بدعت بود. حتی خود خلیفه دوم نیز به بدعت بودن این نماز اذعان داشته و می‌گفت: (بدعت است و چه نیک بدعتی)! امروزه اهل‌سنت به شدت به آن پایبند هستند. حذف جمله: (حی علی خیر العمل) از اذان و قرار دادن جمله: (الصلاة خیر من النوم) به معنای: (نماز بهتر از خوابیدن است)!!! از دیگر بدعت‌های وی به شمار می‌رود. که امروزه از مناره‌های مساجد اهل‌سنت به گوش می‌رسد. بدعت (سه طلاقه شدن زن در یک مجلس) از ابن عباس روایت شده که طلاق در زمان رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) و در دروان خلافت ابو بکر و سه سال اول خلافت عمر، طلاق سه‌گانه در یک مجلس، یک طلاق محسوب میشد (یعنی اگر کسی به همسرش می‌گفت: (انت طالق ثلاثه، تو سه طلاقه هستی) این سه طلاق به حساب نمی‌آمد. بلکه یک طلاق حساب میشد). اما عمربن خطاب دستور داد مردم این را سه طلاق حساب کنند. نهی از خواندن نماز، پس از اقامه نماز عصر عمر کسانی را که پس از اقامه نماز عصر برای اقامه نماز به پا می‌خواستند با شلاق می‌زد و آنان را از این کار نهی می‌کرد. در تاریخ اسامی اشخاصی که به این دلیل مورد ضرب و شتم عمر واقع شده‌اند، ثبت شده است. به عنوان مثال: (تمیم داری)، (زید بن خالد)، (منکدر) و ... . نکته جالب آن‌که غالب این افراد ضمن رد سنت عمر بن خطاب به او می‌گفتند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین می‌کرده است و آنان حاضر نیستند به خاطر عمر دست از سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بردارند. بدعت (حرمت ازدواج موقت) روایات فراوانی در منابع متعدد اهل‌سنت وجود دارد مبنی بر اینکه : مردم در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و تمام ایام خلافت ابوبکر و اوایل خلافت عمر، اقدام به ازدواج موقت می‌نمودند اما ناگهان در زمان عمر بن خطاب وی دستور حرمت این ازدواج را داد. منابع اهل‌سنت در این‌باره آورده‌اند: (آیه متعه در کتاب خدا نازل شد و ما در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن عمل می‌کردیم و تا رسول خدا زنده بود آیه‌ای در تحریم آن نازل نگردید ‌و ایشان نیز آن را نهی نفرمود اما به ناگاه مردی (مراد عمر بن خطاب است) آنچه میخواست برأی خودش گفت.‌ بدعت (حرمت حج تمتع و طواف النساء پس از انجام اعمال حج و عمره) در منابع اهل‌سنت آمده است: ما در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حج تمتع به ‌جا می‌آوردیم. آیاتی از قرآن نیز در مورد آن نازل شد. مردی (منظور عمر بن خطاب است) برای خودش آنچه میخواست گفت.‌ بدعت‌های بوجود آمده توسط عمر بن خطاب بسیار زیاد است. در صورت تمایل به مطالعه بیشتر در این زمینه می‌توانید به دو کتاب زیر مراجعه فرمایید: 1. علامه امینی،‌ ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب،‌ جلدهای یازدهم و دوازدهم. 2. سید شرف الدین، اجتهاد در مقابل نص. موضوع این کتاب بدعت‌هایی می‌باشد که توسط خلافای غاصب در مقابل نص صریح قرآن و یا سنت نبوی بوجود آمده است. . مالک بن انس، الموطا، ج1، ص114؛ بخاری، صحیح بخاری، ج2، ص707؛ بیهقی، السنن، ج2، ص493. . مسند احمد، ج 1، ص 314؛ صحیح مسلم، ج 1، ص 574؛ بیهقی، سنن بیهقی، ج 7، ص 336؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 1، ص 196؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ج3، ص 130؛ الدر المنثور ج 1، ص 279؛ به نقل از: علامه امینی، ترجمه الغدیر، ج11، ص359. . مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 1، ص310؛ احمد حنبل، مسند احمد، ج 4، ص102- 115؛ مالک، موطاء، ج1، ص90؛ زرکشی، الاجابه، ص91- 92؛ هیتمی، مجمع الزوائد، ج2، ص222؛ تیسیر الوصول، ج2، ص295؛ فتح الباری، ج2، ص51 و ج3 ،ص82؛ کنز العمال ،ج 4 ،ص 225- 226؛شرح المواهب ،ج 8 ،ص 23؛ زرقانی، شرح الموطا ، ج 1 ،ص 298؛ به نقل از علامه امینی، ترجمه الغدیر، ج11، ص370-371. . بخاری، صحیح بخاری، ج3، ص151، چاپ سال 1252 م. . نسائی، سنن نسائی، ج5، ص155؛ احمد حنبل، مسند احمد،‌ج4، ص436. porseman.org
عنوان سوال:

سنتهای غلط و اشتباهی که عمر وارد اسلام کرد و اهل سنت به اشتباه آن را سنت پیامبر می دانند چه بود؟


پاسخ:

سنت‌های غلط (بدعت‌های) عمر
بدعت نماز تراویح
در مورد یکی از برجسته‌ترین بدعت ثبت شده از آن دوران به ایجاد رسم (نماز تراویح) از سوی خلیفه دوم می‌توان اشاره نمود. نماز تراویح در مقایسه با سنت نبوی بدعت بود. حتی خود خلیفه دوم نیز به بدعت بودن این نماز اذعان داشته و می‌گفت: (بدعت است و چه نیک بدعتی)! امروزه اهل‌سنت به شدت به آن پایبند هستند.
حذف جمله: (حی علی خیر العمل) از اذان و قرار دادن جمله: (الصلاة خیر من النوم) به معنای: (نماز بهتر از خوابیدن است)!!! از دیگر بدعت‌های وی به شمار می‌رود. که امروزه از مناره‌های مساجد اهل‌سنت به گوش می‌رسد.
بدعت (سه طلاقه شدن زن در یک مجلس)
از ابن عباس روایت شده که طلاق در زمان رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) و در دروان خلافت ابو بکر و سه سال اول خلافت عمر، طلاق سه‌گانه در یک مجلس، یک طلاق محسوب میشد (یعنی اگر کسی به همسرش می‌گفت: (انت طالق ثلاثه، تو سه طلاقه هستی) این سه طلاق به حساب نمی‌آمد. بلکه یک طلاق حساب میشد). اما عمربن خطاب دستور داد مردم این را سه طلاق حساب کنند.
نهی از خواندن نماز، پس از اقامه نماز عصر
عمر کسانی را که پس از اقامه نماز عصر برای اقامه نماز به پا می‌خواستند با شلاق می‌زد و آنان را از این کار نهی می‌کرد. در تاریخ اسامی اشخاصی که به این دلیل مورد ضرب و شتم عمر واقع شده‌اند، ثبت شده است. به عنوان مثال: (تمیم داری)، (زید بن خالد)، (منکدر) و ... . نکته جالب آن‌که غالب این افراد ضمن رد سنت عمر بن خطاب به او می‌گفتند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین می‌کرده است و آنان حاضر نیستند به خاطر عمر دست از سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بردارند.
بدعت (حرمت ازدواج موقت)
روایات فراوانی در منابع متعدد اهل‌سنت وجود دارد مبنی بر اینکه : مردم در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و تمام ایام خلافت ابوبکر و اوایل خلافت عمر، اقدام به ازدواج موقت می‌نمودند اما ناگهان در زمان عمر بن خطاب وی دستور حرمت این ازدواج را داد. منابع اهل‌سنت در این‌باره آورده‌اند: (آیه متعه در کتاب خدا نازل شد و ما در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن عمل می‌کردیم و تا رسول خدا زنده بود آیه‌ای در تحریم آن نازل نگردید ‌و ایشان نیز آن را نهی نفرمود اما به ناگاه مردی (مراد عمر بن خطاب است) آنچه میخواست برأی خودش گفت.‌
بدعت (حرمت حج تمتع و طواف النساء پس از انجام اعمال حج و عمره)
در منابع اهل‌سنت آمده است: ما در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حج تمتع به ‌جا می‌آوردیم. آیاتی از قرآن نیز در مورد آن نازل شد. مردی (منظور عمر بن خطاب است) برای خودش آنچه میخواست گفت.‌
بدعت‌های بوجود آمده توسط عمر بن خطاب بسیار زیاد است. در صورت تمایل به مطالعه بیشتر در این زمینه می‌توانید به دو کتاب زیر مراجعه فرمایید:
1. علامه امینی،‌ ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب،‌ جلدهای یازدهم و دوازدهم.
2. سید شرف الدین، اجتهاد در مقابل نص. موضوع این کتاب بدعت‌هایی می‌باشد که توسط خلافای غاصب در مقابل نص صریح قرآن و یا سنت نبوی بوجود آمده است.
. مالک بن انس، الموطا، ج1، ص114؛ بخاری، صحیح بخاری، ج2، ص707؛ بیهقی، السنن، ج2، ص493.
. مسند احمد، ج 1، ص 314؛ صحیح مسلم، ج 1، ص 574؛ بیهقی، سنن بیهقی، ج 7، ص 336؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 1، ص 196؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ج3، ص 130؛ الدر المنثور ج 1، ص 279؛ به نقل از: علامه امینی، ترجمه الغدیر، ج11، ص359.
. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 1، ص310؛ احمد حنبل، مسند احمد، ج 4، ص102- 115؛ مالک، موطاء، ج1، ص90؛ زرکشی، الاجابه، ص91- 92؛ هیتمی، مجمع الزوائد، ج2، ص222؛ تیسیر الوصول، ج2، ص295؛ فتح الباری، ج2، ص51 و ج3 ،ص82؛ کنز العمال ،ج 4 ،ص 225- 226؛شرح المواهب ،ج 8 ،ص 23؛ زرقانی، شرح الموطا ، ج 1 ،ص 298؛ به نقل از علامه امینی، ترجمه الغدیر، ج11، ص370-371.
. بخاری، صحیح بخاری، ج3، ص151، چاپ سال 1252 م.
. نسائی، سنن نسائی، ج5، ص155؛ احمد حنبل، مسند احمد،‌ج4، ص436.
porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین